به گزارش خبرگزاری فارس، به عاشورای 61
هجری که نگاه می کنی مدعیان اسلام را می بینی که بر امام زمان خود شمشیر
کشیدند؛ امامی که خود با نامههایشان او را برای رهبری جامعه دعوت کرده
بودند.
وقتی امام حسین(ع) در روز عاشورا در
مقابل لشکر دشمن ایستاد تا آخرین حجت ها را هم بر آنان تمام کند، خطاب به
لشکر کوفه که حتی برخی از آنان را با اسم صدا می کرد، فرمود: مگر شما برای
من نامه ننوشتید؟ و وقتی آنها کرده خود را انکار کردند، حسین، نامه هایشان
را جلوی آنها انداخت و گفت خدایا تو شاهد باش که من حجت را بر این قوم تمام
کردم.
پس نباید چندان تعجب کرد وقتی میخوانیم
در عصر همان روز که دیگر دست این قوم به خون عزیزترین فرزندان رسول خدا
آغشته بود، با هلهله و شادی و مست از ریختن خون فرزند زهرا(س) به سوی حرم
او ریخته و خیامش را به آتش می کشند و به ناموس او بی حرمتی می کنند.
تاریخ در حال تکرار است، تکراری که این بار بعد از گذشت چهارده قرن، البته نتیجهای متفاوت دارد.
تکرار از این جهت که بار دیگر مدعیان پیروی ازخط امام را نه فقط در مقابل راه امام، بلکه در برابر تمام داشتههای شیعه قرار می دهد.
* پایکوبی وارثان یزید بر خیمههای عزا
سه سال قبل از این، عاشورای 1388 شمسی بعد از چند ماه ایجاد آشوب و بحران از سوی فتنه گران، از راه رسید.
در حالی که التهاب ناشی از اهانت به
تصویر امام(ره) در مراسم 16 آذر همان سال توسط هواداران فتنه، هنوز فروکش
نکرده بود، ماهوارهها و سایتهای اینترنتی حامی فتنه، تاسوعا و عاشورای
حسینی را هدف جدید جریان سبز معرفی کردند.
صبح روز عاشورای 1388 وقتی آحاد مردم
عزادار با حضور در هیئت ها و تکایا مشغول سوگواری برای سید و سالار شهیدان
بودند، فتنه گران نیز خود را آماده کرده بودند اما نه برای عزاداری برای
سیدالشهدا بلکه برای به آتش کشیدن خیمههای عزای عزداران حسینی.
آنها خیابان های خالی را فرصتی مغتنم
برای ایجاد آشوبی جدید یافتند اما نمی دانستند که مقابله با عزای حسینی،
دودمان فتنه انگیزی آنها را بر باد خواهد داد.
اصحاب فتنه در آن روز با تمام توان در
خیابانهای خلوت مرکزی شهر گرد آمدند تا به تمام مردم مومن و متعهد ایران
اسلامی نشان دهند که امام آنها نه حضرت اباعبداللهالحسین(ع) بلکه یزدیان
زمان است، یزیدیان سال 1430 که اکنون تمام قوای اهریمی خود را به مصاف با
نظام جمهوری اسلامی ایران آورده بودند و رسما طرح خود برای براندازی نظام
را در خیابانهای تهران فریاد میزدند.
این افراد که به صورت سازماندهی شده
بدون حمل هیچگونه ادوات مخصوص عزاداران و دستهجات عزاداری، نمادهای سبز را
حمل میکردند، در پایتخت، از خیابانهای اسکندری به سوی تقاطع خیابان
توحید، میدان فردوسی به سمت میدان انقلاب، میدان امام حسین(ع)، پل چوبی،
خیابان حافظ به سمت چهارراه کالج و چهارراه ولیعصر حرکت کردند و با اخلال
در عبور و مرور عزاداران و مردمی که در تردد به سمت مجالس عزاداری بودند،
شعارهای انحرافی سردادند.
جماعت موسوم به جنبش سبز به سرکردگی
سران فتنه و اصلاحات در روز عاشورای 88 مرتکب اعمال، حرمتشکنیها و
جنایتهایی شدند که قلم از شرح و توصیف آن شرم دارد؛ از سوت و کف زدن در
میانه میدان تا به آتش کشیدن پرچمهای عزای حسینی و حمله به خیل عزادارن
تنها گوشهای از جنایتهای فتنهگران در روز عاشورا بود.
حرمتشکنی و اقدامات سیاه فتنهگران در
این روز تا حوالی ظهر که خیابانهای مرکزی تهران به علت حضور عزاداران در
مجالس سوگواری خلوت بود، ادامه یافت تا اینکه حضور خیل عظیم عزاداران در
حوالی خیابان انقلاب، پل کالج، میدان فردوسی، خیابان و میدان ولیعصر تا حدی
فتنهگران را پراکنده کرد.
این افراد که به چوب، چماق و سنگ مسلح
بودند، پس از هر درگیری با نیروهای انتظامی و متفرق شدن، به خیابانهای
فرعی هجوم میآوردند و به تخریب اموال عمومی بویژه شکستن شیشهها
میپرداختند.
هر خودرویی را که گمان میکردند ارتباطی با نیروهای انتظامی و یا مردم مسلمان و عزادار دارد، با سنگ مورد حمله قرار میدادند.
در تقاطع کریمخان- حافظ، 2 خودروی پلیس را آتش زدند.
در مسیرهای اصلی مانند خیابان انقلاب و
خیابان کریمخان اقدام به آتش زدن سطلهای زباله و قرار دادن آنها در وسط
خیابان کردند، بطوری که دود ناشی از این اقدام برخی خیابانها را فراگرفت.
در میدان ولی عصر نیز اغتشاشگران با آتش زدن کیوسک نیروی انتظامی و یک خودروی پلیس به پایکوبی مشغول شدند.
در حاشیه میدان ولیعصر(عج) تهران نیز پرچمهای مقدس یا زهرا(س) و یا حسین(ع) توسط حامیان فتنه پاره و به آتش کشیده شد.
همچنین ظهر روز عاشورا عدهای از حامیان
فتنه، با حضور در میدان جمهوری اسلامی و مشاهده برگزاری نماز ظهر عاشورا،
به عزاداران حسینی هجوم آورده و به سمت آنها سنگپراکنی کردند که به
مجروحیت تعدادی از عزاداران سیدالشهدا(ع) انجامید.
* دسته های عزای حسین(ع) میآیند
با نزدیک شدن به ظهر و انتشار خبر هتک
حرمت روز عاشورا در هیئتهای مذهبی و مساجد، عزاداران حسینی به خیابانهای
مرکزی تهران گسیل شدند.
شمار قابل توجهی از مردم نیز در تقاطع
انقلاب- فلسطین تجمع کردند. این افراد با سردادن شعارهای انقلابی از جمله
«لبیک یا خامنهای لبیک یا حسین است» و سینهزنی، اقدامات خرابکارانه
اغتشاشگران را محکوم کردند.
بعد از اذان ظهر، حوالی ساعت 14 با حضور
گسترده نیروهای امنیتی و نیروی انتظامی، تعداد زیادی از اغتشاشگران
بازداشت شدند و نیروهای انتظامی کنترل اوضاع را در خیابان انقلاب در دست
گرفتند و مردم با سردادن شعارهای انقلابی به طرف میدان فردوسی راهپیمایی
کردند.
راهپیمایان شعارهای «الله اکبر خامنهای
رهبر»، «حزب فقط حزبالله، سیدعلی روحالله»، «منافق حیاکن عاشورا را رها
کن» و «مرگ بر منافق»، «حزب فقط حزب علی رهبر فقط سید علی»، «ماشاءالله
حزب الله»، «مرگ بر منافق»، «این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده»، «وای
اگر خامنهای حکم جهادم دهد ارتش عالم نتواند که جوابم دهد» را سر
میدادند.
تعداد زیادی از بانوان عزادار حسینی(ع) نیز در خیابان حافظ به سمت تقاطع کالج راهپیمایی کردند.
راهپیمایان که پرچمهای عزای حسینی و
پرچم جمهوری اسلامی ایران را در دست داشتند، با سر دادن شعارهای انقلابی
مانند «حزب فقط حزب علی رهبر فقط سید علی» حرکت اغتشاشگران را محکوم کردند.
همچنین گروههای مردمی با حرکت روی پل حافظ - جمهوری بر ضد اغتشاشگرانی که
تعدادی از آنها در مسیر خیابان جمهوری بودند، شعار دادند. صدها موتور سوار
نیز که پرچمهای هیأت خود مرکب از «یاحسین»، «یا مهدی ادرکنی» و... را به
دست گرفته بودند، بطور مستمر در خیابان انقلاب به گشتزنی پرداختند.
حدود ساعت 16 آرامش به خیابانهای تهران
بازگشت و نیروهای انتظامی در این خیابانها مستقر شدند تا کمتر از 72 ساعت
بعد، بزرگترین اجتماع ملت ایران در طول سالهای اخیر در 9 دی شکل بگیرد تا
پایانی باشد بر چند ماه فتنهانگیزی فتنه گران.
* عبرتهای عاشورای 88
با این حساب، یزدیان در طول تاریخ
انقلاب اسلامی ما نیز یک بار در قامت منافقین، بار دیگر در قامت دشمنان
برون مرزی ما و یک روز نیز در هیئت فتنه و اغتشاشگر به میدان آمدند اما
تاریخ گواهی میدهد که همه آنان از بین رفتند و آنچه که ماند ندای اسلام
ناب و مانایی یاران عاشورایی حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بود.
قیام اباعبداللهالحسین(ع) و واقعه
عاشورا، طبق آنچه که تاریخ به ما میگوید، رسواکننده فتنهگران و معاندان
راه حق در طول تاریخ بوده است. تاریخی که البته در مسیر خود به انقلاب
اسلامی ایران و یاران عاشورایی حضرت امام روحالله(ره) نیز رسید و در
انطباق حرکت اینان با مسیر سرخ سیدالشهدا(ع)؛ نظارهگر برکات خط ترسیم شده
توسط سالار شهیدان برای نظام برآمده از جمهوری اسلامی ایران شد.
"عاشورا" و فرهنگهای برآمده از آن در
طول تمام سالهای عمر نظام جمهوری اسلامی ایران در واقع تصفیه کننده خون
انقلاب و زداینده کژیها از ساحت ساختارهای نظام اسلامی بوده است.
جمهوری اسلامی ایران در سال 88، فتنهای
را به خود دید که غبارهای آن تنها به مدد توجه مردم ایران و شیعیان به
فرهنگ عاشورا فرو نشست.
تاریخ در مقطع سال 88، کسانی را دید که
باز هم در مقابل عاشورا ایستادند و حتی با تأسی به آل زیاد و آل مروان در
روز حزن اهلبیت(ع) به شادمانی و پایکوبی پرداختند و به سمت له کردن
ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی پیش رفتند اما باز هم این، خون بود که بر
شمشیر پیروز شد و کوس رسوایی دشمنان راه حسین(ع) باز هم به صدا درآمد.
دشمنان مردم ایران از خارج از مرزها با
این شادی کنندگان و پای کوبندگان در روز عاشورا ابراز همراهی کردند. از
کمکهای مالی دشمن به فتنهگران پردههای زیادی برافتاد و آنچه که سرانجام
در ته کاسه سران فتنه و یاران یزیدی آنها ماند چیزی نبود جز آنکه مشخص شد
تمام نسخههای آنها را سیا و موساد و اندیشکدههای استکبار جهانی برایشان
پیچیدهاند.
بسیاری از اعوان و انصار فتنه با مشخص
شدن جرم و گناههایشان به زندان افتادند و جملگی به صورتی خودخواسته اعتراف
کردند که قصدشان چیزی چز فروانداختن این نظام الهی که مولود فرهنگ
عاشوراست؛ نبوده است.
اما ماجرا به همینجا ختم نشد و ملت
ایران در یوم الله 9 دی ماه سال 88، در حرکتی خودجوش و عظیم به خیابانها
آمدند و برای همیشه به فتنهگران و دشمنان محرم و عاشورا اعلام کردند که از
این راه دست برنخواهند داشت.
تاریخ این درس را تا همیشه با خود مرور
خواهد کرد که از میان حسینیان و یزدیان، همواره این قافله حسینیان بودهاند
که ماندهاند و یزدیان سرانجامی جز ظلمت و تباهی نداشتهاند.