به گزارش 598 به نقل از رجانیوز، فاطمه صادقی که یکی
از چهرههای شناخته شده عرصه براندازی فرهنگی و اجتماعی است، تاکنون
صریحترین مواضع را علیه احکام شریعت مبین اسلام داشته و بارها و بارها
در مقالات گوناگون، به آنها حمله کرده و آنان را موجب عقبماندگی ایران
دانسته است. با این وجود مشخص نیست چگونه او یک کارشناس در زمینه
«روشنفکری دینی» شده است! چرا که او اساسا اعتقادی به احکام و قوانین
اسلامی ندارد و به نظر میرسد منظور «اعتماد» از واژه «روشنفکری دینی»،
استحاله دین و حل شدن در فرهنگ لیبرالی باشد.
صادقی در بخشی از گفتگوی خود هم تاکید
میکند که نسل جدید باید خود را از آرمانهای انقلاب ۵۷ جدا کند تا بتواند
به روشنفکری دینی برسد. او در این زمینه گفته است: «به نظر من بین نسل ما و
آن نسلی از روشنفکران که در انقلاب ۵۷ تاثیر گذار بودند یک گسست و شکاف در
حال به وجود آمدن است. واقعیت این است که ما امروز با این جریان و به ویژه
گفتارهای هژمونیک این طیف در سیاست و جامعه و دانشگاه بهشدت مساله داریم.
ما بسیاری از این روشنفکران را در به وجود آمدن برخی مشکلات امروز سهیم
میدانیم. از نظر ما اینها کسانیاند که زمانی که دست به عمل میزدند از
نتایج آن غافل بودند. البته لازم به ذکر است که در میان روحانیت هم کسانی
بودند که تحت تاثیر گفتارهای روشنفکری برای مثال تحت تاثیر آل احمد قرار
داشتند. میشود این جریان را «روشنفکری مابعد کودتایی» که پس از کودتای ۲۸
مرداد و سقوط دولت مصدق شکل گرفت، نامید. معتقدم بسیاری از عناصر این دوران
نهتنها درونی شخصیت شاه بود، بلکه در این روشنفکران و آدمهای دیگر هم
نهادینه شده بود؛ هرچند که بسیاریشان در آن زمان مخالف سیستم و بسیاری از
مظاهر فرهنگی و اجتماعیاش بودند. البته ما از این نسل بسیار آموختهایم و
منکر برخی از وجوه مثبتشان نیستم؛ به ویژه از کسانی از این نسل که با خود و
دیگران صادقتر بودند و به مواجهه جدی با خود دست زدند. برای مثال
میتوانم از سروش نام ببرم. با این حال بسیاری از ما در حال تجربه کردن
گسستی آگاهانه با این نسل هستیم که از اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ به بعد
شکلی آشکار به خود گرفته است. این گسست باعث شده که ما به دنبال رهایی از
آن پارادایم باشیم. معتقدم در سالهای آتی این گسست عمیقتر شده و صورت
نهایی خود را پیدا خواهد کرد.»
او حتی به روشنفکران دینی مانند علی
شریعتی و جلال آل احمد هم رحم نکرده و همه آنها را به دلیل رویکرد مذهبی و
تمایلات دینی خود، به زن ستیزی متهم کرده و گفته است: «در همه روشنفکرانی
که من آنها را مابعد کودتایی مینامم اعم از راست، چپ، وسط، رادیکال و
خلاصه همه طیفهای آن زنستیزی شدید و تحقیر زنان را میبینیم. در شریعتی
هم هست؛ هرچند شاید کمتر از سایرین.»
این در حالی است که فاطمه صادقی چند سال
پیش هم به شهید مطهری حمله کرده بود و کتاب «مساله حجاب» این اندیشمند
بزرگ را مانیفست تحقیر زنان نامیده بود! صادق در آن مقاله، شهید مطهری را
«روحانی برج عاج نشین» نامیده و نوشته بود: «برای بسیاری از مایی که این
دوران را گذراندهایم، کتابهای آقای مطهری و امثال او حتی اگر به شکرانۀ
بودجههای هنگفت وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی هزاران بار دیگر هم
چاپ شود، پاسخگوی پرسش سادۀ بالا نیست. حتی خود او نیز به خوبی به این امر
واقف بود که دیدگاه روحانیت ارتجاعی دیگر نمیتواند پاسخگوی نسل جدید باشد.
از همین رو کتاب خود را مسألۀ حجاب نامید و در آن تلاش کرد تا رویکردی به
اصطلاح علمی را نسبت به این مسألۀ خطیر در پیش گیرد. اما گمان نمیکنم که
خود او نیز میتوانست رویهای اینچنین را که در نهایت منجر به تخریب کل
ماجرا و حذف مسأله شده است، تخیل کند.»
این فعال ضدانقلاب همچنین در مبارزه با
جمهوری اسلامی هم کم نگذاشته و همواره یکی از شخصیتهای اصلی رسانههای
ضدانقلاب برای گفتگو علیه انقلاب اسلامی بوده است؛ تا جایی که او حتی یکبار
در مصاحبه با سایت تلویزیون دولتی آلمان(دویچهوله)، انقلاب اسلامی ایران
را با حکومت پهلوی اول مقایسه کرد و گفت: "دورهی رضاشاه برای جمهوری
اسلامی یک آینه است. یعنی دقیقا همان جوری که شما در آینه نگاه میکنید و
همه چیز در آینه درست عکساش است، یعنی دست راستتان در آینه دست چپ نشان
داده میشود و بالعکس، دقیقا دورهی رضاخان برای جمهوری اسلامی مثل یک آینه
عمل میکند."
او همچنین به دفاع از قانون کشف حجاب در
دوران رضاشاه پرداخت و آن اقدام را راهکاری درست برای خارج کردن
خانوادهها از سیطره روحانیت دانست.
اما توهینهای خانم تئوریسین روشنفکر
دینی به همینجا ختم نمیشود؛ چرا که او یکی از حامیان اصلی جریان آشوب در
سال 88 بود که با مصاحبهها و مقالات متعدد به حمایت از براندازی نرم
جمهوری اسلامی ایران پرداخت و خواستار حمایت همه جانبه جهانی از آشوبگران
شد. فاطمه صادقی در همان زمان و در مصاحبه با سایت «جرس» که در لندن مدیریت
میشود، انقلاب اسلامی را به سرکوب زنان متهم کرد و ضمن حمایت از برخی
زنان فعال در جریان فتنه، تاکید کرد: «به نظر من در این سی سال هر چقدر
فشار بر روی زنان بیشتر شده و تلاش برای خانه نشین کردن و جنسی کردن آنها
فزونی گرفته، زنان بیشتر مقاومت به خرج دادهاند و در این مسیر کارنامۀ
درخشانی از خود به جا گذاشتهاند. هر چقدر جلوتر میرویم، با نسلی از زنان
مواجه میشویم که از اعتماد به نفس و توانائیهای بیشتری نسبت به نسلهای
قبلی برخوردارند.»
به نظر میرسد انتشار یک مصاحبه با
موضوع «روشنفکری دینی» با فردی که سابقه اینچنین در ضدیت با احکام قطعی و
مسلم اسلام دارد، رویکردی تکراری از سوی روزنامه اعتماد است که با وجود
اعتراضات گسترده افکار عمومی نسبت به این رویه، هنوز پیگیری میشود و
مسئولان در بخشهای نظارتی نیز نسبت به آن بیتوجه هستند. قطعا مردم انتظار
دارند همانگونه که با نشریه «خاتون» به دلیل درج مطالب توهینآمیز علیه
حجاب برخورد شد، اینگونه اقدامات از سوی جریانات سیاسی همسو با فتنهگران
نیز محکوم شود.