کد خبر: ۹۴۷۶۳
زمان انتشار: ۱۴:۲۱     ۰۷ آذر ۱۳۹۱
حمید داوود آبادی در گفتگو با پایگاه ۵۹۸ عنوان داشت:
چرا نگوییم در 10 سال گذشته یا 20 سال گذشته این بودجه فرهنگی چه شد، کجا و چگونه خرج شد. بنده همیشه بزرگترین سوالم این بوده است که با وجود این همه موسسات فرهنگی بطور مثال شورای عالی انقلاب فرهنگی که سالانه مبلغی را از آن زمان که آقای جاسبی بود تا امروز به دانشگاه آزاد جهت مقابله با تهاجم فرهنگی می داد، بازخورد و نتیجه اش چه بوده است. خب کسی پیدا شود بیاید سوال کند که دانشگاه آزاد این بودجه را کجا و چگونه خرج کرده است.
به گزارش پایگاه 598، با توجه به کاهش بودجه های فرهنگی و قطعی های صورت گرفته در این زمینه به گفتگویی با حمید داود آبادی، فعال فرهنگی پرداخته ایم:

ایشان در خصوص گلایه ها مبنی بر قطعی بودجه ها اینگونه اظهار داشتند که: چرا امروز صدایمان از این موضوع در می آید، چرا نگوییم در 10 سال گذشته یا 20 سال گذشته این بودجه فرهنگی چه شد، کجا و چگونه خرج شد. بنده همیشه بزرگترین سوالم این بوده است که با وجود این همه موسسات فرهنگی بطور مثال شورای عالی انقلاب فرهنگی که سالانه مبلغی را از آن زمان که آقای جاسبی بود تا امروز به دانشگاه آزاد جهت مقابله با تهاجم فرهنگی می داد، بازخورد و نتیجه اش چه بوده است. خب کسی پیدا شود بیاید سوال کند که دانشگاه آزاد این بودجه را کجا و چگونه خرج کرده یا همین طور دانشگاه ها، مراکز و سازمان های دیگر.



محقق و نویسنده دفاع مقدس افزود: می دانید خطر قطع این بودجه چیست؟ خطرش اینست که ضربه این کار به قشر پایین فرهنگی، نویسنده ها و بچه های کوچک اهل فرهنگ می خورد وگرنه به سازمان های فرهنگی هیچگونه آسیبی وارد  نمی شود. مثلا یک سازمان یا بنیاد فرهنگی در سال 10 میلیارد تومان بودجه اش است که از این 10 میلیارد تومان، 8 میلیارد تومان خرج خود بدنه سازمان می شود؛ اعم از حقوق و مزایا، ساختمان و غیره، حالا 2 میلیارد تومان از این بودجه را کم می کنند؛ خب اینجا آن 8 میلیارد تومان که تکانی نمی خورد منتهی آن بودجه ای که باید خرج کار فرهنگی شود متاسفانه قطع می شود.

وی تصریح کرد: پس ابتدا یک آفت شناسی بودجه های فرهنگی باید صورت بگیرد تا اینکه ببینیم با این همه بودجه در این سال ها چکار کرده ایم. بنده می خواهم اینجا این ادعا را بکنم که پول برای کار در زمینه فرهنگ کم وجود ندارد ولی دلسوز وجود ندارد، کسی که بخواهد دلسوزانه و غیرتمندانه این پول را درست و بجا خرج کند وجود ندارد.

ایشان همچنین در خصوص کم کاری رسانه در زمینه ترویج سبک زندگی علیرغم وجود منابعی در این زمینه افزود: آیا بهانه اینست که رسانه ملی بودجه اش کم شده؟ خب کاری ندارد که همین بنده و شما با هم می نشینیم حساب می کنیم هزینه هایی که رسانه ملی برای سریال های لائیک اش می کنند چقدر است. سریال هایی که شما در سه سریالی که در سه شبکه مختلف در حال پخش است رصد می کنید، می بینید در هیچ کدامشان خدا و نماز وجود ندارد، می بینید که هیچ کدام از نقش های سریال نماز نمی خوانند.

داوود آبادی بیان داشت: سریال هایی که الان داریم می سازیم نمایشگر سبک زندگی مردم جمهوری اسلامی ایران است زمانی که این سریال ها بخواهند برای پخش بر روی شبکه آی فیلم در کشور های عربی بروند، خب این شبهه برای مخاطبانش پیش می آید که ایرانی ها نماز نمی خوانند.

وی افزود: چقدر هزینه بابت اینها و قرارداد هایشان می شود؟ شما ببینید سریال هایی که واقعا خالصا برای دفاع مقدس ساخته می شود چقدر هزینه بر می دارد، سریال های آپارتمانی لائیک چقدر؟ خب بودجه فرهنگی اگر هم قطع شود به آنها ضربه ای وارد نمی شود چرا که آنها پولشان را می گیرند.

این فعال فرهنگی دلیل مشکلات پیش آمده و ایراد کار را اینطور دانست که: مسئولین فرهنگی ما، فرهنگی نیستند. قبل از اینکه فرهنگی باشند؛ اقتصادی و سیاسی اند و یا از همه بدتر سلیقه ای اند. یعنی بودجه فرهنگی ما بجای اینکه درست بخواهد پخش شود دارد سلیقه ای پخش می شود. بنده سوالم اینست که وزارت ارشاد جمهوری اسلامی ایران، حوزه هنری سازمان تبلیغات و همه ی ارگان ها و سازمان های فرهنگی و صدا و سیما چه دغدغه ای باید داشته باشند غیر از فرهنگ انقلاب و دفاع مقدس.

ایشان افزود: غیر از این بیایند بگویند دغدغه شان چه باید باشد؟ آیا باید طنز، جوک و زندگی روزمره باشد که همه دارند کار می کنند و ماشاءالله پول خوبی هم در می آورند و خودشان خصوصی هم کار می کنند. چرا ما در این زمینه داریم کمک می کنیم به این ها، چرا ما داریم بودجه هایی که باید خرج فرهنگ اسلامی جامعه شود (که دیگر مسائل ارزشی نیز در این مبحث می گنجد) خرج اینها می کنیم، هزینه هایی که باید برای فرهنگ سبک زندگی که  فرهنگ اسلامی مردم ما می بایست شود،کجا دارد خرج می شود؟

وی در پایان با توجه به روحیه انقلابی آقای ضرغامی و قرار گرفتن ایشان در مدیریت رسانه، بطور کلی ضعف سازمان ها را اینگونه بیان کردند که: ببینید داوودآبادی ممکن است نجار خوبی باشد اما نویسنده خوبی نمی تواند باشد یا امکان دارد مدیر اقتصادی خوبی باشد ولی مدیر فرهنگی خوبی نمی تواند باشد. خب متاسفانه ما ملاک مان اینست که صرفا نگاه می کنیم می بینیم شخص مدیر است و متاسفانه شاخه ی مدیریتی اش را فراموش می کنیم.

وقتی مدیر باشد، رئیس یک تشکیلات دیگر می شود جدای از آنکه بتواند در زمینه تخصصی آن تشکیلات مدیریت کند و متاسفانه خطرناک تر از آن مشاورانی اند که دور و بر این مدیران اند. بنده این را بگویم مدیران فرهنگی ما خودشان فکر نمی کنند، خودشان تصمیم نمی گیرند بلکه مشاوران شان این کار را برایشان انجام می دهند و مدیران فقط امضاء می کنند. این شده است که وضع فرهنگی جامعه ما متاسفانه دارد به این حال و روز می افتد.

اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها