کد خبر: ۹۴۶۳۵
زمان انتشار: ۱۰:۲۹     ۳۰ آبان ۱۳۹۱

دکتر کامران باقری لنکرانی جوان‌ترین وزیر دولت نهم که از مصادیق شکسته شدن حلقه بسته مدیران بود، از سوی احمدی‌نژاد در سمت وزارت بهداشت قرار گرفت. با این حال، احمدی‌نژاد او را در دولت دهم کنار گذاشت و اولین وزیر زن جمهوری اسلامی را جایگزین لنکرانی کرد. 

وی در دوران فعالیت دانشجویی خود دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود و پس از آن به سمت معاونت دانشگاه علوم پزشکی شیراز رسید. همچنین مدتی بعنوان ریاست بیمارستان نمازی شیراز ایفای مسئولیت کرد. وزیر محبوب دولت نهم پس از رفتن از دولت به‌دلیل زاویه با جریان انحرافی، عضو موسس جبهه پایداری شد و در ایام انتخابات مجلس سخنگویی این جبهه را بر عهده گرفت؛ سمتی که هنوز هم آن را بر عهده دارد. 

دکتر لنکرانی در گفتگوی تفضیلی با خبرگزاری فارس، به سوالات متعددی درباره فضای سیاسی کشور، انتخابات ۹۲، جریان انحرافی دولت، برنامه‌های انتخاباتی جبهه پایداری و اردوگاه اصلاح‌طلبان پاسخ داده است که در ادامه می‌آید:

 

با توجه به در پیش بودن انتخابات ۹۲ تحلیل خود را از آرایش سیاسی احزاب و گروه‌ها -گفتمان- بفرمایید؟ 

انتخابات ریاست جمهوری در کشور ما همواره یکی از پرشور‌ترین انتخابات بوده است، چراکه سرنوشت اجرایی کشور در یک مقطع ۴ ساله و بیشتر اوقات ۸ ساله در این انتخابات رقم می‌خورد و جهت‌گیری‌ها تا حدود زیادی از نتایج انتخابات بر می‌آید، از این رو انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری همچون انتخابات قبلی اهمیت خاصی دارد. نکته‌ای که در انتخابات ریاست جمهوری پس از بازنگری قانون اساسی همواره بارز بوده این است که تا قبل از این بازنگری، رئیس جمهور نقش چندانی در امور اجرایی کشور نداشت، اما پس از بازنگری سال ۶۸ وظایف رئیس دولت و مسئول اجرایی کشور در قانون اساسی کشور تعریف شد. پس از انتخابات پنجمین دوره ریاست جمهوری که بلافاصله پس از پایان جنگ و در سال ۶۸ بود همواره فضای انتخابات ریاست جمهوری یک فضای گفتمانی بوده است. 

این گفتمان‌ها چه بود؟ 
 
اولین دوره گفتمان سازندگی بود؛ باتوجه به پایان یافتن جنگ و لزوم سازندگی کشور، گفتمان سازندگی، گفتمان غالب بود. اما فضای گفتمانی انتخابات هفتم ریاست جمهوری معتقد بود که در دوران سازندگی اشتباهاتی در کشور وجود داشته و باید جبران شود از این رو علی‌رغم همه پیش‌بینی‌هایی که تا اردیبهشت ۷۶ درباره برتری حجت‌الاسلام ناطق نوری وجود داشت اما یکباره نزدیک انتخابات فضای گفتمانی تغییر و برنده انتخابات کسی شد که با تردید وارد انتخابات شده بود. آقای خاتمی در مصاحبه‌ای که در اسفند ۷۵ انجام داد، گفته بود که من فقط برای ثبت نام آمده‌ام لذا امید زیادی به پیروزی نداشت. 
 
اما با حضور خاتمی انتقاداتی به دوره سازندگی وارد شد و ناطق نوری به عنوان امتداد دهنده دولت سازندگی از سوی مردم پذیرفته نشد. ناطق نوری در مصاحبه‌ای گفت که من می‌خواهم کار آقای هاشمی را ادامه دهم، لذا فضای انتخابات با این اظهارات متحول شد. 
 
در انتخابات نهم چطور شد؟ 
 
انتخابات نهم نیز در فضای گفتمانی کلید خورد و در آن دوره با وجود اینکه خیلی‌ها تصور می‌کردند که گفتمان انتخابات نهم حول مباحثی همچون رابطه با آمریکا، آزادی و بحث‌هایی اینچنینی شکل می‌گیرد، اما دیدیم که فضا به این سمت رفت که چه کسی می‌خواهد ما را به ارزش‌های اولیه انقلاب باز گرداند و‌‌ همان منویات اصلی انقلاب را دنبال کند، لذا با وجود همه این پیش‌بینی‌ها، احمدی‌نژاد رای آورد. 
 
و در انتخابات دهم؟ 
 
انتخابات دوره دهم به نوعی یک استثنا است؛ انتخابات می‌ان‌دوره‌ای ریاست جمهوری هیچگاه به این پرشوری و رقابتی در کشور برگزار نشده بود اما عده‌ای تلاش کردند مشکل درست کنند. 
 
عده‌ای تلاش داشتند دوره احمدی‌نژاد ۴ ساله تمام شود و به ۸ سال نرسد، بنابراین وقتی در این پس زمینه‌ صحبت می‌کنیم، طبیعی است که انتخابات ریاست جمهوری مهم قلمداد می‌شود و با سرنوشت آحاد مردم گره می‌خورد؛ همه مردم نیز این موضوع را درک می‌کنند، لذا بیشترین آمار مشارکت همواره در انتخابات ریاست جمهوری بوده است. 
 
پس به عقیده شما همه انتخابات‌ها تاکنون گفتمانی بوده و در انتخابات آینده نیز شاهد همین رویه هستیم؟ 
 
بله، تمام دوره‌های انتخابات ریاست جمهوری گفتمانی بوده، هرچند مصادیق آن تفاوت داشته است؛ انتخابات یازدهم نیز از این قاعده مستثنی نیست و انشاالله انتخاباتی گفتمانی و پرشور خواهیم داشت، اما اتفاقی که در انتخبات ۹۲ می‌افتد این است که سطح مطالبات و نوع نگاه به وقایع اجتماعی از عمق و ژرف‌بینی بیشتری برخوردار شده است، وقایع سال ۸۸ به نوعی باعث ژرف‌بینی بیشتر مردم شد و همانند گذشته نیست که مردم به اندک ادعایی حرف‌ها را بپذیرند. برخی می‌پرسند چه تضمینی وجود دارد که افراد به ادعای خود پایبند بمانند لذا انتخاباتی گفتمانی و در عین حال با سختگیری و مشکل‌پسندی از جانب مردم پیش رو داریم. 
 
به نظر شما آیا در انتخابات ۹۲ بین دو گفتمان‌ مطرح رقابت شکل خواهد گرفت و باتوجه به وضع موجود، مردم چه گفتمانی را انتخاب خواهند کرد؟ 
 
از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون ذائقه سیاسی مردم تفاوتی نکرده است. 
 
مردم همواره مدافع ارزش‌های انقلاب اسلامی بوده‌اند و کسانی که مبانی انقلاب اسلامی را دنبال می‌کردند و یا حداقل مردم آن‌ها را به این شکل می‌شناختند، مورد اقبال عمومی قرار می‌گرفتند. مثلاً آقای هاشمی در انتخابات سال ۶۸ به عنوان یار امام و رهبری از مردم رای گرفت؛ در سال ۷۶ تصور می‌کردند خاتمی فردی نزدیک به بیت امام است و می‌خواهد کشور را به آرمان‌های امام بازگرداند هرچند که کارنامه ۸ ساله اصلاحات چیز دیگری را نشان داد و ما هیچوقت مثل آن سال‌ها شاهد توهین به ارزش‌های انقلاب اسلامی و آرمان‌های امام راحل نبودیم. در آن سال‌ها بود که روزنامه‌های زنجیره‌ای نوشتند افکار امام را باید به موزه‌ها سپرد. اما بروز اولیه آن‌ها از خودشان این بود که در پی زنده کردن آرمان‌های امام هستند لذا اگر اقبال عمومی نسبت به اصلاح‌طلبان در سال ۷۶ صورت گرفت اگر مودبانه بگوییم بخاطر شعبده‌بازی آن‌ها بود؛ در واقع یک موضوع دیگری را بیان کردند اما کار دیگری انجام دادند. آن‌ها خود را در ظاهر مدافع ولایت فقیه و خط امام نشان می‌دادند و حتی شورای خط امام از سوی آن‌ها مطرح شد اما دیدیم چیز دیگری اتفاق افتاد.
 
در انتخابات سال ۸۴ هم گفتمانی که پیروز انتخابات شد، شعار اندیشه بازگشت به آرمان‌های امام و عدالت را مطرح کرد، به نظر بنده گفتمانی پیروز انتخابات یازدهم ریاست جمهوری است که بتواند مردم را قانع کند که می‌خواهد ارزش‌های انقلاب اسلامی یعنی‌‌ همان عدالت و اندیشه‌های امام و رهبری را دنبال کند، اما اینکه تشخیص مصداق درست صورت گیرد یا خیر، حرف دیگری است. 
 
دولت فعلی در گفتمانی که اشاره کردید چقدر توانسته موفق باشد و آن را برای مردم عینی کند؟ 
 
ما به مرور و پس از پایان جنگ شاهد برخی انحرافات در قوه مجریه بودیم، نوعی اشرافی‌گری، ویژه‌خواری و عدم پاسخگویی که کم‌کم داشت در قوه مجریه نهادینه می‌شد؛ زمانی بنده به عنوان عضو کابینه دولت نهم در سفرهای استانی حاضر می‌شدم، برخی از مسئولان قدیمی این مقایسه را انجام داده و می‌گفتند که وقتی در گذشته مسئولی به این استان می‌آمد اگر برنامه کاری سنگینی ترتیب می‌دادیم، مؤاخذه می‌کردند اما درحال حاضر برعکس مؤاخذه می‌شویم! به ما می‌گویند چرا برنامه کاری را سبک گذاشتید. 
 
به هرحال با روی کار آمدن دولت نهم و دهم، نوعی بازسازی ارتباط مردم و دولت بوجود آمد و این ارتباط که به سمت حصار بین مسئولان و مردم تبدیل شده بود، شکسته شد و زمینه خوبی برای تقویت فعالیت‌های قوه مجریه فراهم شد اما این به این معنا نیست که تجربه دولت نهم و دهم ضعف و مشکلی نداشته است چرا که به نظرم یکی از مشکلات مهمی که به مرور خود را نشان داد این بود که برخی در حاشیه دولت به نوعی سعی کردند حساب قوه مجریه را از حساب سایر قوا جدا کنند. 
 
لطفاً منظورتان را شفاف‌تر بیان کنید؟ 
 
این حرکت یعنی تک‌محوری و نگاه به منصب قدرت از باب خود موضوعیت قدرت. لذا این باعث ایجاد حاشیه‌هایی در دولت شد که خدمت‌رسانی و ارتباط نزدیک با مردم را با اختلال مواجه کرد. 
 
بخشی از این تاخیر در پاسخگویی‌هایی که اخیراً بیشتر شاهد آن هستیم معلول همین حاشیه است که باعث می‌شود هم پاسخگویی تضعیف شود و هم مطالبات مردمی از نوک مطالبات دولتی خارج شود که این از آفات بزرگ است. قوه مجریه باید همواره تلاش کند که هیچ چیز را با خدمتگزاری با مردم عوض نکند و این باید در عمل نشان داده شود؛ آنقدر خدمتگزاری در رفع مشکلات مردم مهم است که هیچ نکته دیگری جایگزین آن نمی‌شود و این جهتگیری باید حاکم بر همه مواضع و فعالیت‌های دولت باشد. 
 
در ارتباط‌گیری با مردم دولت نهم به نظر شما موفق‌تر از دولت دهم عمل کرد؟ 
 
بنده آن‌ها را مقایسه نکردم اما احساسم این است که حاشیه‌هایی که در دولت دهم شکل گرفته قوی‌تر است که گاهی متن را در خود هضم می‌کند. 
 
این حاشیه‌ها چیست؟ 
 
حاشیه، حاشیه است. 
 
شما می‌گویید این حاشیه‌ها قوی‌تر شده خب این حاشیه‌ها چیست و عاملان آنچه کسانی هستند؟ 
 
من فکر می‌کنم در طی همین مدتی که ۹ ماه تا پایان فعالیت دولت باقی مانده می‌توانیم شاهد عملکرد بهتری از دولت باشیم همانطور که می‌توانیم شاهد عملکرد بهتری از مجلس نهم و قوه قضائیه هم باشیم. مهم این است که در هر سه قوه مسئله محوری بحث خدمتگزاری به مردم و مطرح کردن مطالبات آن‌ها باشد و سایر منویات در پای این هدف اصلی به فراموشی سپرده نشود. قوه مجریه می‌تواند با برنامه‌ریزی بهتر و پرهیز از این حاشیه‌ها شتاب خدمت‌رسانی خود را بهتر کند. 
 
بالاخره منظور شما از این حاشیه‌ها چیست؟ 
 
برداشتمان این است که هرکس که در منصب اجرا قرار می‌گیرد اگر هرچه غیر از وظایف خدمتگزاری و رفع مشکلات مردم و اجرائیات کشور در فعالیتش بارز شود دچار حاشیه شده است. 
 
اگر هریک از قوا بخواهند در جایگاه تئوری‌پردازی و نظریه‌پردازی قرار گرفته و سلایق شخصی خود را فرا‌تر از قانون دنبال کنند به نوعی تمام این مسائل ایجاد حاشیه می‌کند. به جای اینکه ما بخواهیم درباره افراد حاشیه‌پرداز صحبت کنیم باید به دوری از این حاشیه‌ها و انجام وظیفه و تکلیف توجه کنیم. 
 
با توجه به صحبتی که درباره حاشیه‌های دولت مطرح کردید و اینکه برخی افراد سعی دارند فرا‌تر از حد قانونی خود عمل کنند به نظر شما بازدید آقای احمدی‌نژاد از زندان اوین مصداق این امر است؟ 
 
بنده زمانی که وزیر بهداشت بودم به دعوت قوه قضائیه از زندان اوین بازدید کردم و بسیار کارساز و مهم بود و آن دیدار همکاری ما را در بخش‌های مرتبط با سلامت ارتقا یافت. متعاقب آن بازدید گزارشی را به سازمان‌ جهانی دادیم و برای بازدید از زندان‌ها هیئتی را از سازمان بهداشت جهانی از قوه قضائیه خواستار شدیم و آن‌ها نیز اجازه دادند. ما با همکاری قوه قضائیه یک برنامه کاهش آسیب در زندان‌ها داشتیم. این موضوع مطرح شد که چگونه در زندان که یکی از کانون‌های خطر برای بیماری‌های هپاتیت و HIV است به کانونی برای پرهیز از رفتار‌های پرخطر تبدیل شده و از این طریق بتوانیم این فرهنگ را در جامعه منتقل کنیم. 
 
موضوع همکاری قوا در بحث زندان یک موضوع روشن و واضح و تجربه‌شده در تاریخ انقلاب است اما اگر به همین موضوع از زاویه دیگری نگاه کنیم، یعنی به جای اینکه با یک نگاه علاج‌جویانه و رفع مشکل و تشریک مساعی نگاه کنیم و هدفمان این باشد که بخواهیم از یکدیگر مچ‌گیری کرده و نقاط ضعف را به رخ یکدیگر بکشیم خلاف عقل و قانون است. متاسفانه خوراک رسانه‌های بیگانه از بگومگوهای داخلی تامین می‌شود و واقعیت این است که کشورمان در اغلب صحنه‌ها کارنامه مثبتی دارد. 
 
نباید شیرینی این پیشرفت‌ها را با بگومگوهای داخلی تلخ کرد ضمن اینکه این باعث می‌شود از مشکلات اصلی کشور بازبمانیم و به جای اینکه به دنبال حل مشکلات باشیم و آنچه مردم را آزار می‌دهد علاج کنیم به مسائلی دچار می‌شویم که باعث خنک شدن دل خودمان می‌شود در حالی که ما وظیفه داریم برای پیشرفت و تعالی کشور کار کنیم. این اشکالی است که متاسفانه در بین کسانی که به نوعی به قدرت دسترسی دارند به صورت یک بیماری و عارضه جدی تبدیل شده است. 
 
 
درباره برنامه‌های انتخاباتی جبهه پایداری توضیح بفرمائید. 
 
جبهه پایداری تلاش دارد در عرصه انتخابات ریاست جمهوری مطالبات مردمی را که در اذهان جامعه وجود دارد پیگیری کند؛ البته این چیزی نیست که مردم بخواهند از کسی یاد بگیرند و آرمان آن‌ها در حمایت از انقلاب اسلامی جزئی از فرهنگ و مطالبات مردمی است لذا جبهه پایداری در صدد است این مطالبات را به برنامه و اقدامات ملموس تبدیل کند. در عرصه اقتصادی کسی نیست که بگوید به دنبال عدالت در عرصه اقتصاد نیستم اما باید روشن شود که چه چیزی عدالت است و چه چیزی عدالت نیست. اگر بعد از هدفمندی یارانه‌ها با نقاط ضعف مهمی روبرو شدیم و حتی این امر اصل هدفمندی را مخدوش کرد اما اگر کسی به دلیل اشکالات اجرایی اصل موضوع را زیر سوال ببرد یک رویکرد خلاف عدالت خواهد بود؛ چرا که عدم توجه به اصل هدفمندی کماکان فاصله طبقاتی را افزایش می‌دهد و‌‌ همان ۳۰ درصدی که پیش از این ۸۰ درصد یارانه‌ها را استفاده می‌کردند مجددا ۷۰ درصد باقیمانده ناچارند از ۲۰ درصد استفاده کنند. 
 
اگر کسی در مدل توسعه آموزش عالی مبنا را بر دانشگاه شهریه‌ای و پولی قرار دهد به این معناست که فرصت نابرابر آموزشی برای اقشار مختلف ایجاد کرده است. بنابراین نقشی که تشکل‌هایی همچون جبهه پایداری باید انجام دهند این است که در خصوص مصداق‌های مثبت و منفی موضوعات مورد مطالبه مردم به صورت صریح اظهار‌نظر کنند و مشخص کنند چه چیزی عدالت هست و چه چیزی عدالت محسوب نمی‌شود و اجازه ندهند برخی افراد با بازی الفاظ جهت‌گیری‌های اصلی را مخدوش کنند. در طول تاریخ بشریت هیچ ظالمی را ندیدیم در حین اینکه ظلم می‌کند به این گناه خود اقرار کند حتی ظالمین هم با ادعای عدالت ظلم کردند اما هنر فعالین اجتماعی و سیاسی این است که دقیقا مصداق‌ها را روشن کنند تا افراد جامعه در تشخیص مصداق‌ها با چشم بیناتری تصمیم‌گیری کنند. 
 
تحلیل شما از حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات و مطرح شدن بحث‌هایی همچون طرح دولت وحدت ملی چیست؟ 
 
انقلاب اسلامی یک مسیر روشنی را در طی ۳۳ سال گذشته طی کرده و مردم پاسدار انقلاب اسلامی بودند. قله وقایع اخیر را می‌توان روز ۹ دی دانست. ۹ دی خصوصیتی دارد که به نوعی تمام وقایع سال‌های اخیر را مدیریت خواهد کرد و اثرش بر تمام سوگیری‌های اجتماعی بارز خواهد بود. همانطور که تاکنون اینچنین بوده و شاید چشمگیر‌تر هم بشود. 
 
منظور از ۹ دی‌‌ همان حضور پشتوانه مردمی است؟ 
 
در ۹ دی مردم با یک حضور خودجوش نشانه‌ای‌ را مبنی بر پیوند ناگسستنی مردم با ولایت نشان دادند. این پیوند کاملا اساسی است و تمام وقایع پیش‌رو را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اگر کسانی گمان می‌کنند که فضای انتخابات، فضای عقده‌گشایی، انتقام‌گیری از مردم و زیر سؤال بردن عقاید مردم است، دچار خیالی باطل شده‌اند و چنین اتفاقی امکان رخ دادن ندارد. اینکه برخی خیال کنند، مردم منتظر هستند تا آن‌ها به صحنه بیایند و مردم به دلیل حضور آن‌ها شور و نشاط پیدا کنند، خیال باطلی دارند. در انتخابات مجلس نهم عده‌ای خیال کردند که نظام باید از آن‌ها منت‌کشی کند تا آن‌ها به صحنه آمده و انتخابات پرشور شود در حالی که دیدیم نیامدند و انتخابات بسیار پرشوری نیز رقم خورد و عدم حضور برخی اصلاح‌طلبان اثری بر سرنوشت انتخابات نداشت. نظام جمهوری اسلامی بسیار مستحکم و قوی و برخوردار از پشتوانه مردمی و به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و این گروه‌ها و احزاب هستند که هویت و استحکام خود را مرهون نظام‌اند. اما از این باب که حضور سلایق مختلف در انتخابات باید صورت گیرد، درست است و ما در انتخابات مجلس با انواع سلیقه‌ها مواجه بودیم و آن‌ها در مجلس فعلی نیز از اصلاح‌طلبان هم وجود دارند، هرچند که تعداد آن‌ها محدود است اما افرادی که از اشخاص نزدیک به رئیس جمهور قبلی هستند نیز حضور دارند. 
 
نظام بسیار پرظرفیت است. و این ظرفیت را دارد که سلایق مختلف را در چارچوب مبانی خود پذیرا باشد به شرط آنکه کسی به بهانه حضور طلبکار نباشد و مبانی انقلاب را زیر سؤال نبرد. پیش‌بینی بنده از حضور اصلاح‌طلبان این است که به دلیل سوء عملکرد جریان اصلاحات و در حالی که هنوز ابعاد این سوء عملکرد‌ها به خوبی برای افکار عمومی روشن نشده است، مردم اعتماد خود را به این گروه از دست داده‌اند. بویژه پس از وقایع سال ۸۸ و به دلیل نجابتی که نظام از خود نشان داده و همه اتفاقات را بیان نکرد، اخیرا با بازجویی‌ از اشخاص روشن شد که چه افرادی با چه پشتوانه‌هایی که از نظام گرفته بودند، ‌ چه توطئه‌هایی با هماهنگی دشمن انجام دادند. لذا هرچه این امور روشن‌تر شود، تنفر عمومی از کسانی که فکر می‌کنند، با این جریان همسویی دارند، بیشتر خواهد شد. آنچه واضح است اینکه نظام پذیرای همه مجموعه‌هاست به شرط اینکه افراد اصول و مبانی را حفظ کنند. منظور من کسانی‌اند که حساب خود را از فتنه‌گران جدا نکرده‌ و برخی از آن‌ها با پرچم اصلاح‌طلبی در صحنه سیاسی کشور حضور دارند.
 
نظر شما درباره طرح وحدت دولت ملی که بیشتر از سوی آقای هاشمی تاکید می‌شود، چیست؟ 
 
اشتباهاتی که در قوه مجریه در سال‌های اخیر خود را بروز داد و حاشیه‌هایی که دولت برای خود ایجاد کرد، باعث سوء برداشت در بین سیاسیون و افراد با سابقه شد. تقاضای از مردم برای بازگشت به قبل از سال ۸۴ به علت یک تلقی غلط از فضای کشور است، چرا که اگر بین مردم، ‌ زندگی کنیم و از افکار عمومی مطلع باشیم، هیچکس بازگشت به شرایط نهادینه شدن رانت‌خواری، فامیل‌گرایی، حلقه‌های بسته مدیریت، اشرافی‌گری و ممزوج کردن با فرهنگ مدیریتی را توصیه نمی‌کند. باعث تأسف است که برخی افراد در ماه‌های اخیر سخنرانی کرده و گفته‌اند چرا یک مدیر باید بگوید که نوکر مردم می‌باشد در حالی که مردم نوکر نمی‌خواهند اما به نظرم اتفاقا مردم نوکر می‌خواهند و آنچه که نمی‌خواهند آقابالاسر است. 
 
اما برخی دچار این تلقی غلط شدند که مردم خواهان بازگشت به قبل از سال ۸۴ هستند. مردم ضمن اینکه انتقاد جدی خود را از کسانی که با شعار خدمت‌رسانی چه در قوه مجریه و چه در سایر قوا رای مردم را گرفته‌اند، مطرح می‌کنند و از آن‌ها می‌خواهند که از تمام توان خود برای خدمت‌رسانی استفاده کنند با حرکت‌هایی که فاصله طبقاتی را بیشتر می‌کند، مخالفند و اگر به حاشیه‌های قوا انتقاد می‌کنند به خاطر این است که توقع دارند مبارزه جدی‌تری با فساد داشته باشند. 
 
آیا جریان انحرافی برای انتخابات برنامه‌ای دارد و نظر شما درباره برنامه‌های این جریان چیست؟ 
 
آنچه که تحت عنوان جریان انحرافی در افکار عمومی مطرح است و ما ترجیح می‌دهیم آن‌ها را به عنوان گروه حاشیه‌ساز دولت یاد کنیم، چرا که برای جریان دانستن یک جمع باید آن‌ها یک ریشه‌ و مسیری مشخص داشته باشند. این گروه نیز قاعدتا منویاتی دارد و از فضای انتخابات برای پیگیری مطالبات خود حداکثر استفاده را خواهد کرد و دنبال نامزدهایی خواهند بود. ممکن است حدس بزنند که کاندیدای اصلی آن‌ها تایید نشود. لذا ممکن است به افراد جایگزین روی بیاورند و تلاش می‌کنند که این حاشیه‌سازی‌ها را در فضای تبلیغات انتخابات حفظ کنند و احیانا اگر به قدرت رسیدند با این حاشیه‌سازی‌ها قوه مجریه را کماکان تحت تأثیر خود قرار دهند. طبیعی است که این موضوع بسیار خطرناک است و از این رو باید با هوشیاری زیاد در صحنه انتخابات آتی حاضر شد.
 
متاسفانه به دلیل برخی سوء عملکرد‌ها شاهد بروز یک جریانی هستیم؛ با توجه به اشتباهی که برخی افراد در اجرای گفتمان عدالت مرتکب شدند، برخی قصد دارند که اصل گفتمان عدالت را زیر سؤال ببرند، درحالی که این اشتباه است و ما باید مصداق‌های عدالت را روشن کنیم نه اینکه گفتمان آن را زیر سؤال ببریم. گفتمان عدالت گفتمانی است که با مطالبات مردم همگرایی دارد، ‌لذا باید در این حاشیه‌ها مصداق‌ها را نشان داد و مشخص کرد که کسی می‌تواند منادی عدالت باشد که از این حاشیه‌ها پرهیز کرده و نسبت خود را به انقلاب اسلامی حفظ کند. 
 
عدالت با ترویج اباحه‌گری، اومانیسم و ملی‌گرایی پوچ هیچ نسبتی ندارد و باید نسبت خود را با این موضوعات روشن کنند. 
 
برای سؤال دوم شما موضوعیت قائل نیستم به این دلیل که خدمتگذار اصیل وظیفه‌ای برای خود قائل نیست که خود را در پست و مقام حفظ کند. آن کسی که دیدگاهش به مراتب از باب خدمتگذاری است نباید به دنبال این باشد که خود و نزدیکانش در قدرت باقی بمانند. 
 
خبری که از برخی رسانه‌ها مطرح است بحث کاندیداتوری شما برای انتخابات ریاست جمهوری است. آیا این را تأیید می‌کنید؟ 
 
شایعات زیاد است و در حال حاضر نزدیک به ۴۰ نفر مطرح هستند. بنده به عنوان سخنگوی جبهه پایداری در‌‌ همان ایامی که دور دوم انتخابات مجلس برگزار می‌شد گفتم که ورود زودهنگام به موضوع مصداق‌های انتخاباتی خلاف مصلحت، عقل و تدبیر است. اما‌‌ همان زمان برخی از دوستان که سیاسیون فعال محسوب می‌شدند مصاحبه کرده و گفتند کسی که این حرف را زده مشخص است چیزی از سیاست نمی‌داند چرا که ما در کشورمان حزب نداریم و از همین زمان فعلی باید مصادیق را مشخص کنیم تا انتخابات پرشوری داشته باشیم. اما دو هفته پیش که اخبار را مرور می‌کردم‌‌ همان افرادی که بنده را به خاطر این اظهارات محکوم می‌کردند مصاحبه کرده و گفتند کسانی که به انتخابات ورود زودهنگام دارند در اشتباه هستند! 
 
ورود مصداقی به عرصه انتخابات چند اثر سوء دارد؛ یکی از اثرات آن این است که کشور را گروه گروه می‌کند، اثر دیگر آن توهین به منصب ریاست جمهوری و تنزل دادن آن در حد یک منصب فردی است چرا که کسی که وظیفه اداره قوه مجریه را بر عهده می‌گیرد باید متعهد به یک گفتمان و یک کار جمعی باشد و اگر افرادی فقط به صرف اینکه مشهور هستند در این عرصه حاضر شدند، برای خود تعهدی در برابر ارزش‌ها و برنامه‌ها قائل نخواهند بود کما اینکه ما شاهد این اتفاق بوده‌ایم که برخی دچار این تلقی غلط شده‌اند در حالی که اقبال مردمی به افراد، اقبالی گفتمانی بوده لذا این تعهد گفتمانی باید از ابتدا حفظ شود. 
 
انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ نیز از این قاعده مستثنی نیست و ما ورود زودهنگام را به تبلیغات انتخاباتی درست نمی‌دانیم و فرقی نمی‌کند که بنده نامزد باشم یا شخص دیگری.
 
با توجه به مطرح بودن شما و آقای الهام برای کاندیداتوری؛ انتصاب مجدد دکتر الهام به سخنگویی دولت، این اخبار را شدت داد، لذا باتوجه به این روند آیا گروهی قصد تخریب جبهه پایداری و شما را دارد یا اینکه شما موافق هستید دولت از شما برای نامزدی در انتخابات حمایت کند؟ 
 
اگر روی مذاکره با هر کدام از گروه‌های اصولگرا در جبهه پایداری به عنوان یک احتمال فکر کنیم دو خط قرمز مشخص داریم یک خط قرمز ما این است که ما به هیچ وجه و در هیچ صحنه‌ای کاندیدای مشترک با آنچه که به عنوان گروه انحرافی مطرح شده و ما آن‌ها را حاشیه‌سازان دولت می‌دانیم نخواهیم داشت. کما اینکه در انتخابات مجلس هم وقتی آن گروه تلاش کردند که از فضای انتخابات سوء استفاده کرده و لیستی را ممزوج کنند یکی از اولین عکس‌العمل‌ها از جانب جبهه پایداری صورت گرفت و گفتیم ما اگر با هر گروهی از مجموعه اصولگرایان ائتلاف و مذاکره کنیم قطعا با این گروه حاشیه ساز هیچ ائتلافی نخواهیم داشت چرا که تفکرات آن‌ها را دارای انحرافات عمیقی می‌دانیم که وقتی با در اختیار داشتن قدرت همراه شود به نوعی بر آینده انقلاب اسلامی تأثیرات ناگواری می‌گذارد و هم منویات استکباری را با ادبیات دیگری دنبال می‌کند. 
 
یک گروه دیگری که خط قرمز ماست فتنه گران هستند، جبهه پایداری به هیچ وجه نمی‌تواند با فتنه گران سازش و همراهی داشته باشد؛ تعریف ما از فتنه‌گران تمام کسانی‌اند که در سال ۸۸ نوع رفتارشان باعث شد آن فتنه که می‌توانست ظرف مدت کوتاهی تمام شود طولانی شد و مردم مجبور شدند با حضور خود در صحنه آن فتنه را به پایان برسانند. لذا هیچکس از مسئولان نمی‌تواند بگوید که عملکرد من باعث پایان یافتن فتنه شد. 
 
متأسفانه تلقی غلطی که با گذشت سه سال از فتنه در ذهن برخی آقایان خطور کرده و باورشان این است که رفتار آن‌ها فتنه را به پایان رساند در حالی که روشنگری‌های رهبر معظم انقلاب و حضور مردم در صحنه فتنه را جمع کرد. تمام کسانی که با موضع‌گیری‌های دوپهلو خود و رفتارهای تحریک کننده که برخی اوقات کدهایی به فتنه‌گران می‌داد و باعث طولانی شدن فتنه شدند، در آن محور ائتلافی ما جای نخواهند داشت. 
 

این طور که در صحبت‌های شما مشخص بود یعنی دولت‌‌ همان جریانی انحرافی است؟ 
 
تلقی ما از بحث دولت صحبتی است که رئیس جمهور مطرح کرد؛ وی گفت که دولت وظیفه‌اش این است که به خدمتگذاری خود بپردازد و در انتخابات آتی نیز دخالتی نداشته باشد لذا اگر کسی خلاف این را عمل کند برخلاف نظر رئیس جمهور عمل کرده و ما توقع داریم این صحبت رئیس جمهور در قوه مجریه ملاک عمل قرار گیرد. 
 
با توجه به پیشنهاداتی که از سوی برخی گروه‌های اصولگرایی مبنی بر ائتلاف با جبهه پایداری بر سر گزینه مشترک مطرح شده نظر شما چیست؟ 
 
ما یک گلایه‌ای را از مجموعه جریانات فعال داریم و آن این است که تلقی برخی از تعامل به معنی این است که یک صحبتی خودشان مطرح کنند و بقیه باید خودشان را با آن‌ها تطبیق دهند. ما اسم این را تعامل و همفکری نمی‌گذاریم بلکه معنای تعامل این است که گروه‌ها و صاحبنظران در خصوص ملاک‌ها و شاخص‌ها صحبت کرده و درباره آن‌ها به نتیجه برسند و آن وقت وارد بحث مصادیق شوند. حرکت خاصی که در برخی گروه‌ها می‌بینیم این است که اول می‌خواهند مصداق را مشخص کنند و سپس از سایرین هم برای آن مصداق بیعت بگیرند از این رو این منجر به تعامل مفید در عرصه انتخابات نخواهد شد و انتقادی که در انتخابات مجلس شورای اسلامی هم وجود داشت به همین رویکرد بازمی‌گشت. در حالی که آن‌ها باید از دیگران تقاضای همکاری، بدون پیش شرط و بر اساس اصول و معیار‌ها داشته باشند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها