در حقيقت غرب در صدد است تا با جريانسازيهاي رسانهاي اين موضوع را مطرح كند كه چرا مردم ايران بايد فشارها و تحريمهاي اقتصادي را تحمل كنند يا احتمالا درگير جنگي شوند كه عواقب آن ارزش دسترسي به انرژي هستهاي را ندارد.
چنين رويكردي از سوي غرب اولين بار نيست كه تكرار ميشود، دولتمردان آمريكايي علاوه بر فشارها و تهديدها سعي كردهاند از راههاي ديگر از جمله توسل جستن به برخي دلايل، مردم ايران را القاء كنند كه نيازي به انرژي هستهاي ندارند.
بهعنوان مثال بارها اعلام كردهاند كه ايران از ذخاير فسيلي فراوان برخوردار است و نيازي نيست تا در بحث تامين انرژي مجبور به استفاده از انرژي هستهاي شود.
در عين حال آنها اين موضوع را تبليغ ميكنند كه ايران نيازي به تامين اورانيوم غني شده براي مصارف پزشكي و دارويي ندارد و غرب ميتواند اين نياز را براي ايران تامين كند.
اما جهان غرب با وجود اين تبليغات نتوانسته است نظر اكثريت مردم ايران را در حمايت از برنامه صلحآميز هستهاي كشورمان تغيير دهد و در اكثر نظرسنجيهايي كه توسط منابع غربي با اين رويكرد صورت ميگيرد نتيجهاي خلاف تصور غرب حاصل شده است.
در يكي از آخرين نظرسنجيها در اين باره كه از سوي دانشگاه مريلند آمريكا انجام شده است نتايج نظرسنجي نشان ميدهد بخشي از پاسخگويان ايران علاقهاي به همكاري با مراكز نظرسنجي خارجي ندارند و اكثر قريب به اتفاق اين جامعه آماري اعلام كردند كه با برنامه هستهاي ايران موافق و با توقف آن مخالفند، حتي اگر اين امر به جنگ منجر شود يا توقف آن به لغو تحريمهاي بينالمللي منجر شود.
در اين نظرسنجي از مردم ايران كه به روش مصاحبه تلفني با 1110 بزرگسال ايراني در تاريخ 29 سپتامبر تا 11 اكتبر سال 2012 (هشتم تا 20 مهر 1391) انجام گرفت و نتايج آن در 26 اكتبر 2012 ميلادي (پنجم آبان 1391) منتشر شده 85 درصد پاسخگويان با برنامه صلحآميز موافقت كردند و تنها 13 درصد با آن مخالف بودهاند.
چنين رويكردي نشان از آن دارد كه درصد بالايي از مردم ايران با وجود تبليغات غرب، برنامه هستهاي خود را موجه دانسته و معتقد هستند كه مهم است ايران داراي انرژي هستهاي براي مصارف غيرنظامي باشد و مبارزه براي دستيابي به آن را همچون مبارزه پيشينيان خود براي ملي كردن صنعت نفت تلقي ميكنند.
به عبارت ديگر 85 درصد مردم ايران از برنامه هستهاي خود حمايت ميكنند و شكي ندارند كه برنامه هستهاي بايد ادامه پيدا كند.
برخي محققاني كه مسائل مربوط به ايران را دنبال ميكنند به چنين مسائلي پي بردهاند به عنوان مثال ويليام بيمان، استاد دانشگاه ماساچوست دراينباره به آسوشيتدپرس گفته است: ايرانيها در مورد برنامه هستهاي خود يكصدا سخن ميگويند. اين يك امتياز بزرگ است. آنها ميتوانند در جنگ با آمريكا و ديگران متمركز شوند و تنشهاي داخلي بر اين مساله هيچ نقشي ندارد.
وي در اين باره معتقد است: در جمهوري اسلامي ايران، مساله هستهاي اكنون يك افتخار ملي و بخشي از تلاشهاي كشور براي دستيابي به پيشرفتهاي علمي محسوب ميشود و همين مساله باعث شده است تا ايرانيها در برابر فشارهاي غرب در اين خصوص امتيازي ندهند.
مخالفت با توقف غنيسازي اورانيوم
توقف غنيسازي اورانيوم در مقابل برداشتن تحريمها از ديگر موضوعاتي است كه در نظرسنجي دانشگاه مريلند از مردم ايران پرسيده شده است.
در اين نظرسنجي اين سوال كاملا هدفدار مطرح شده است و جالب اينجاست كه 59 درصد پاسخگويان با اين امر مخالفت كرده و 29 درصد نيز موافقت خود را با آن اعلام كردهاند.
اين نظرسنجي نشان ميدهد كه مردم ايران ميدانند اگرچه برنامه هستهاي ايران مورد نگراني مقامات آمريكايي است اما نگاهي به تجربه 33 ساله انقلاب اسلامي نشان داده است كه اين تحريمها به هيچوجه بهخاطر نگراني درباره احتمال ساخت سلاحهاي هستهاي در ايران نيست بلكه اين تحريمها به خاطر مخالفت دولت ايران با سياستهاي آمريكا و تلاش آمريكا براي تغيير اين حكومت است.
از اين رو از آنجا كه توقف غنيسازي اورانيوم به معني پايان تحريمها نيست دولت ايران چرا بايد به آن تن دهد. در عين حال افكار عمومي ايران از اين مطلب آگاه است كه در شرايطي كه، رآكتورهاي غنيسازي اورانيوم ايران تحت نظارت بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي است و رهبر معظم انقلاب بارها تاكيد كرده كه ساخت سلاح هستهاي با شعائر ديني مردم مسلمان ايران در تناقض است مخالفت آمريكاييها با غنيسازي در ايران و اعمال تحريمها در اين رابطه تنها موضوعي انحرافي است كه به اتحاد استراتژيك آمريكا و رژيم صهيونيستي برميگردد.
سوالي كه براي مردم ايران مطرح است اين است كه چرا در حالي كه ايران مرتبا از سوي اسرائيل تهديد به حمله ميشود و اين رژيم داراي زرادخانه اتمي است و تعهدي به مقررات ان.پي.تي ندارد ايران براي غنيسازي براي مصارف علمي و پزشكي مورد بازخواست قرار ميگيرد؟
نگاه مردم درخصوص علت مشكلات اقتصادي
در بخش ديگري از نظرسنجي دانشگاه مريلند از پاسخگويان پرسيده شده كه درباره وضع اقتصادي كنوني ايران آيا تحريمهاي بينالمللي را بيشتر موثر ميدانند يا ناكارآمدي احمدينژاد را؟ نتايج نشان داد كه 65 درصد پاسخگويان تحريمهاي بينالمللي را در اين زمينه موثر دانسته و تنها 11درصد آنها گفتهاند كه ناكارآمدي احمدينژاد در اين امر موثر بوده است و 24 درصد باقيمانده گزينه نميدانم را انتخاب كردهاند.
پاسخها به اين نظرسنجي نشان داد كه ايرانيان تحريم و مشكلات داخلي را در كنار هم باعث بروز مشكل اقتصادي ميدانند اما هر چه اين فشار اقتصادي بيشتر شود، مردم ايران غرب را مسئول اين امر ميدانند نه دولتمردان ايراني.
گزينه جنگ
آخرين سوالي كه اين نظرسنجي به آن پرداخته است اين دو انتخاب را مطرح ميكند كه آيا ايران بايد به غنيسازي هستهاي خود ادامه دهد حتي اگر منجر به جنگ شود يا اينكه ايران بايد از وقوع جنگ جلوگيري كند حتي اگر غنيسازي را متوقف كند؟
نتابج اين نظرسنجي نشان داده است كه 55 درصد پاسخگويان گزينه اول و 33 درصد گزينه دوم را انتخاب كردهاند.
ميتوان از اين پاسخها نتيجهگيري كرد كه اكثر قريب به اتفاق مردم ايران با توقف برنامه هسته اي ايران مخالفند حتي اگر ادامه اين برنامه به جنگ بينجامد.
احمد بخشايش از اعضاي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در گفتوگو با جامجم درباره اهميت برنامه هستهاي براي مردم ايران و تاثير حمايت مردم در روند گفتوگوها با غرب در اين باره ميگويد: بحث هستهاي ايران با نوعي مديريت مردمي همراه است كه در آنها غرور و حيثيت، اتحاد و انسجام ملي ايجاد ميكند و اگر شما از مردم ايران در مورد حمايت از بحث هستهاي سوال كنيد اكثر آنها بمانند زمان ملي شدن نفت جواب ميدهند.
وي با اشاره به اينكه اين يك مساله ملي است كه احساس مشترك در مردم نسبت به آن وجود دارد افزود: ايرانيها مردمي عاقل هستند و در سطح علمي بالايي قرار دارند و طبيعي است كه مردم ايران علاقهمند هستند كه از فناوري هستهاي بهرهمند باشند.
وي با اشاره به اينكه وقتي اين حس ملي در مردم ايران وجود دارد آنها تا پاي جنگ هم بر سر اين قضيه ميايستند، گفت: وقتي ايرانيها در مقابل وزير خارجه انگليس قرار ميگيرند و وي با خاموش كردن سيگار خود اتمام برنامههاي هستهاي كشورمان را به آن تشبيه ميكند، غرور ملي ايران موجب ميشود كه به توليد غنيسازي 20 درصد و حتي بيشتر برسد.
جزئيات گزارش جديد آمانو
آژانس بينالمللي انرژي اتمي، روز جمعه، بيست و ششم آبان، گزارش فصلي خود را از برنامه هستهاي ايران منتشر كرد.
آژانس در اين گزارش ادعاهاي متعددي را در مورد فعاليتهاي هستهاي ايران مطرح كرد كه از آن جمله ميتوان به تكميل نصب آبشارها و سانتريفيوژهاي فردو، خارج كردن صفحههاي سوخت از قلب رآكتور نيروگاه بوشهر، خودداري ايران از همكاري درباره پارچين و احتمال وجود فعاليتهاي نظامي در برنامه هستهاي اشاره كرد كه بعضي از آنها تكرار ادعاهاي گذشته است كه بارها از سوي جمهوري اسلامي ايران رد شده است.
اين گزارش كه در اختيار اعضاي شوراي حكام قرار گرفته، مدعي شده است كه از زمان گزارش قبلي مديركل، ايران ۶۴۴ سانتريفيوژ ديگر در فردو نصب كرده كه به اين ترتيب نصب سانتريفيوژها در هشت آبشار واحد يك فردو به پايان رسيده است.
در اين گزارش آمده است كه تاسيسات غنيسازي فردو، داراي دو واحد است و در مجموع ۱۶ آبشار در آنها نصب شده كه در كل ۲۷۸۴ سانتريفيوژ دارد.
برپايه اين گزارش ايران خود تخمين زده كه از ۱۴ دسامبر ۲۰۱۱ تا ۱۰ نوامبر ۲۰۱۲، ۶۳۵ كيلوگرم اورانيوم ۵ درصدي و نزديك به ۹۵ كيلوگرم اورانيوم ۲۰ درصدي در فردو توليد كرده است.
آژانس ميگويد، نزديك به ۷۴ كيلوگرم از اورانيوم ۲۰درصدي از چرخه توليد خارج شده و به تائيد بازرسان هم رسيده است.
مطالعات ادعايي
همچنين مديركل آژانس در اين گزارش مدعي شده است كه ايران بايد به پرسشهاي پاسخ داده نشده در خصوص ابعاد احتمالي نظامي فعاليتهاي هستهاي خود پاسخ دهد.
اين نهاد بينالمللي مجددا با يادآوري اطلاعاتي كه آژانس سال ۲۰۱۱ منتشر كرد و در نوامبر ۲۰۱۱ از منابع مختلف به دست آورد، مدعي شده است: اين اطلاعات نشان ميدهد كه تا پيش از سال ۲۰۰۳ ايران در چارچوب يك برنامه نظاممند، فعاليتهاي نظامي هستهاي داشته كه برخي از آنها پس از سال ۲۰۰۳ نيز ادامه پيدا كرده و ممكن است برخي از اين فعاليتها همچنان ادامه داشته باشد. آژانس ميگويد از نوامبر ۲۰۱۱ به بعد، اين نهاد، اطلاعاتي به دست آورده كه اطلاعات گذشته را بيشتر تائيد ميكند.
در اين گزارش درباره سايت پارچين نيز آمده كه مطابق با اطلاعاتي كه آژانس از كشورهاي عضو به دست آورده و در سال ۲۰۱۱ منتشر شد، ايران در اين محوطه يك مخزن بزرگ براي انفجارهاي آزمايشي و فعاليتهاي هيدروديناميك ساخته بود كه به ادعاي آژانس چنين تحقيقاتي نشانه قوي براي ساخت احتمالي بمب اتم است.
آژانس ميگويد، اين مخزن در سال ۲۰۰۰ در پارچين نصب شده بود. اين مخزن در مارس ۲۰۱۱ شناسايي و در ژانويه ۲۰۱۲ به اطلاع ايران رسيد. اين در حالي است كه ايران بارها با رد اين اتهامات، آنها را بيپايه و اساس دانسته و تاكيد كرده است در مجموعه پارچين، هيچ گونه تاسيسات هستهاي وجود ندارد.
آژانس تكرار كرده كه در پارچين فعاليتهاي زيادي در ماههاي اخير صورت گرفته و عمليات خاكبرداري گستردهاي در اين محوطه انجام گرفته است و از اين رو بار ديگر خواستار بازرسي از اين محل شده و افزوده است كه به دليل اقدامات انجام شده، قدرت آژانس براي راستيآزمايي، تضعيف شده است.
خارج كردن سوخت نيروگاه بوشهر
آژانس ميگويد كه ايران در 15 اكتبر سال ۲۰۱۲ به اين نهاد اطلاع داده كه ميخواهد از 22 تا 29 اكتبر صفحههاي سوخت را از هسته رآكتور نيروگاه هستهاي بوشهر به استخر سوخت مصرف شده انتقال بدهد كه به گفته كارشناسان، اين موضوع به معني خاموش كردن رآكتور نيروگاه بوشهر است.
كتايون مافي - گروه سياسي