به گزارش خبرگزاری فارس، ورزش ایران از ابتدای امسال بارها دچار مشکلات و حواشی زیادی شده و به دفعات به بحران روی خوش نشان داده است. هنوز خوب به یاد داریم که چطور قبل از رقابتهای المپیک 2012 لندن و در حالی که تمام کشورها به سختی خود را برای حضور موفق در این رقابتها آماده میکردند، از سوی وزارت ورزش روسای برخی فدراسیون ها برکنار شدند تا حاشیه های ورزش کشور بیش از گذشته تشدید شود.
بحرانی خود ساخته که البته هنوز هم دست از سر ورزش ایران برنداشته و با اینکه حدود 3 ماه از رقابتهای المپیک می گذرد، هنوز تبعات آن ادامه دارد و به واسطه همین تبعات و گرفتاریهایی که در پی داشته، سایه تعلیق را بر سر ورزش ایران گسترانده است و در صورتی که تا چند هفته دیگر اساسنامه ورزش ایران در خصوص "بندی که دولت را به دخالت در ورزش متهم میکند"، اصلاح نشود؛ روزهای تلخ ورزش فرا خواهد رسید و بدون شک کمیته بینالمللی المپیک ورزش کشورمان را تعلیق خواهد کرد.
در این فرصت خیلی به موضوع اصلاح اساسنامه و تعلیق احتمالی کاری نداریم و قصدمان پرداختن به موضوعی دیگر است که تبعات آن دست کمی از سایر مشکلاتی که این روزها دامنگیر ورزش ایران شده است، ندارد؛ گران شدن ارز و خروج و برکناری مربیان خارجی تیمهای ملی یکی پس از دیگری!
در چند ماه اخیر قیمت ارز در ایران سیر صعودی به خود گرفته و در کوتاه ترین زمان ممکن قیمت ارز چند برابر شد تا مشکلات به واسطه گرانیهای پیش آمده نیز چند برابر شود.
گران شدن ارز هر اندازه در مباحث اجتماعی تأثیرگذار بود، در مقوله ورزش نیز بیتأثیر نبود و مشکلاتی را برای جامعه ورزش کشور به وجود آورد؛ از فوتبال ملی و تیمهای لیگ برتری برای تأمین منابع مالی مربیان خارجی گرفته تا هر ورزشی به جز فوتبال که مسئولانش برای دست یافتن به دانش روز جهان در این رشتهها، مجبور به وارد کردن مربی خارجی بوده و هستند تا برای رسیدن به موفقیت با استفاده از کمک علمی و عملی این مربیان راه کوتاهتری در رشتههای ورزشی فوق طی شود.
البته قصد نداریم موفقیتهای نسبی ورزش ایران که در چند سال اخیر و به خصوص در المپیک 2012 لندن به دست آمده است را به سبب حضور مربیان خارجی ارزیابی کنیم و چه بسا در بسیاری از همین رشتههای موفق در المپیک مانند کشتی و وزنهبرداری، دانش و تجربه تمام ایرانی موجب کسب نتایجی چشمگیر و تاریخی برای کاروان ورزش ایران شد، اما کم رشتههایی هم نبوده و نیستند که به واسطه حضور همین مربیان خارجی در گذشته و یا امروز در میادین جهانی درخشان ظاهر شده و ملیپوشانش پرچم ایران را به اهتزاز در میآورند.
*واردات مربی خارجی، خوب یا بد؟
حضور مربیانی چون محمد بنا و کوروش باقری و تا همین چند وقت پیش رضا مهماندوست در رأس تیمهای کشتی فرنگی، وزنهبرداری و تکواندو که موفقیتهای بیبدیل و دستنیافتنی را برای ورزش ایران در میادین آسیایی، جهانی و حتی المپیک به ارمغان آوردهاند، این سوال را در ذهن متبادر میسازد که چرا ورزش ایران نباید سهمی در صادرات علم ورزش و مربی ایرانی داشته باشد و برای رسیدن به موفقیت تنها به دنبال واردات مربی خارجی است(هرچند که امروز سهم خیلی کمی در همین چند رشته و در برخی کشورهای غیرمطرح، نصیب مربیان ایرانی شده است)، البته نمیتوان در برخی رشتهها به خصوص رشتههای تیمی کمبودهایی که به هر دلیل در کشورمان وجود دارد را نادیده گرفته و چشم بر روی حقایقی که وجود دارد بست تا به این ترتیب بهترین راه برای رسیدن به مرزهای جهانی، همین واردات مربی خارجی به نظر بیاید.
باز هم تأکید میشود که به منظور توفیق در ورزش نباید نگاه یک سویه به مربیان خارجی داشت و مرغ همسایه را غاز تلقی کرد! اما از سویی برای رسیدن به این هدف و در پی آن به دست آوردن سکوهای جهانی در رشتههایی که تا به حال حداقل خارج از قاره حرفی برای گفتن نداشتهایم، هر چیزی باید سرجایش باشد تا بتوان از شرایط موجود استفاده بهینه کرد، به طور مثال کسب موفقیت در فوتبال یا والیبال در میادین بینالمللی از جمله جام جهانی یا لیگ جهانی با حضور یک مربی ایرانی در شرایط فعلی امکانپذیر به نظر نمیرسید و میشد با حضور چهرههای سرشناس کلاس جهانی به مراتب رسیدن به هدف را آسانتر کرد که حضور مربیانی همچون خولیو ولاسکو، کارلوس کیروش (با دار و دستهاش)، مهمد بچیروویچ، لازلو سوچک و خیلی از خارجیهای دیگر در رشتههای مختلف باعث شد تا این موفقیتها در سایر رشتهها نیز به نوعی دیگر تکرار شود.
تیم ملی فوتبال ایران اگر چه بازیهای درخشانی را ارائه نمیکند اما مردان بینالمللی و با تجربه کیروش به واسطه برنامههای این مربی به اندازهای حرفهای فکر کرده و 3 امتیازها را جمع میکنند که در صورت تداوم همین روند مقابل ازبکستان در آستانه اولین صعود بی دردسر به جام جهانی قرار خواهیم گرفت. تیم ملی والیبال اگر چه به المپیک نرفت اما با ارائه بازیهای درخشان و کسب عنوان قهرمانی قاره کهن، برای اولین بار به لیگ جهانی راه یافت. تیم ملی بسکتبال نیز با حضور مربی خارجی تازه وارد خود در خاک ژاپن عنوان قهرمانی کاپ آسیا را از آن خود کرد و در تیراندازی نیز به واسطه حضور لازلو سوچک، برای اولین بار دو سهمیه المپیک در رشته تفنگ و یک عنوان ارزشمند ششمی المپیک برای کشورمان به دست آمد. در برخی رشتهها نیز همین مربیان خارجی عملکرد خوبی از خود ارائه داده و موجب شدند تا تیمهای ملی تحت امرشان از اساس دچار تحول و دگرگونی شوند، مانند کبدی یا حتی اسکواش که اولی تا کسب عنوان آسیایی و دومی تا چندین رتبه صعود در سطح قاره کهن پیش رفتند.
*مشکلات ارزی و مربیانی که یکی یکی میروند
گران شدن ارز، در خروج از ایران را به سوی مربیان خارجی باز و روند برکناری خواسته یا ناخواسته آنها از رأس تیمهای ملی را سرعت بخشیده است. به نظر میرسد که سختی و فشار مشکلاتی که به واسطه گرانی ارز به وجود آمده است، بیش از پیش بر دوش کمیته ملی المپیک سنگینی میکند که به همین دلیل مسئولان این کمیته در تازهترین اظهارنظر خود، از رؤسای فدراسیونها درخواست کردهاند تا در استخدام مربیان خارجی، مراعات کرده و به آنهایی که به حضورشان در ایران نیازی نیست، راه خروج را نشان دهند. هزینه اقامت و رفت و آمد نیز به خود فدراسیونها واگذار شده است تا به این وسیله جلوی مربیانی که حضورشان در ایران ضرورتی ندارد، گرفته شود.
بودجه کمیته ملی المپیک برای حضور مربیان خارجی با ارز 1226 تومانی بسته شده بود و بیش از دو برابر شدن همین نرخ، مسئولان کمیته را در تنگنای شدید مالی قرار داده است و بر همین اساس سخت گیری کمیته ملی المپیک نیز در زمینه حضور مربیان خارجی بیشتر از گذشته شده است و این کمیته از فدراسیونها درخواست کرده است قبل از بستن و حتی تمدید قرارداد مربیان خارجی از این کمیته مجوز لازم را دریافت کنند؛ مجوزی که به هر مربی با هر قیمتی داده نمیشود و همین چند روز پیش یک مربی روس که یک قدم تا رسیدن به تیم ملی دوچرخهسواری فاصله داشت به همین دلیل به کشورش دیپورت شد. سایر مربیان خارجی تیمهای ملی دیگر از جمله تیمهای شنا، واترپلو، قایقرانی، دوومیدانی و ... نیز مجبور به خداحافظی با کشورمان شدند و امروز خبر خداحافظی مربیان تیمهای هندبال بانوان، تیراندازی و حتی اسکواش نیز به گوش میرسد.
*ارزیابی نسبی برخی مربیان خارجی حاضر در ایران
به گزارش فارس، در راستای ارزیابی مربیان خارجی شاید خیلی نتوان عملکرد مربیان تازه وارد فوتسال یا فوتبال بانوان را مورد سنجش قرار داد، اما در رشته مفرح و پرهیجانی همچون اسکی که سال سرنوشتسازی را به منظور کسب سهمیههای المپیک زمستانی سپری میکند، ایوان گربنچارسکی بلغارستانی دوباره قراردادش را تمدید کرده تا در راه رسیدن به این هدف، ملیپوشان اسکی ایران را همراهی کند. ایوان خیلی در این مدت کارنامه درخشانی نداشته و شاید در صورت ادامه همین روند، ساوهشمشکی هم دست از حمایتهای همه جانبهاش از این مربی برداشته و این مربی بلغاری هرگز رنگ المپیک 2014 سوچی را نبیند. در بدمینتون نیز مربیان اندونزیایی با اینکه قرارداد ارزان قیمتی دارند، اما خیلی در روند پیشرفت بدمینتونبازان ایران نقشی نداشتند و برکناری آنها نیز خیلی دور از تصور نیست. البته در ژیمناستیک و شطرنج هم خروجی کار مربیان اهل اوکراین و لیتوانی خیلی دهان سوز نیست تا سرنوشت آنها نیز قابل پیش بینی باشد.
از سوی دیگر تیراندازی سالهای خوبی را سپری میکند و با اینکه مشکل سلاح و مهمات همچنان پابرجاست، بستر درخشش تیراندازان در عرصههای بینالمللی فراهم شده و ملیپوشان ایران در این رشته ورزشی پس از حضور مربیان مجارستانی تفنگ و تپانچه به خصوص لازلو سوچک در رشته تفنگ، توانستهاند عناوینی در جهان کسب کنند که ورزش ایران رویای چنین مقامهایی را هرگز در سر نمیپرواند. با این حال سید مهدی هاشمی، رئیس این فدراسیون از کمیته ملی المپیک دفاع کرده و آن را نگاه درستی میداند.
وی در مورد تمدید قرارداد مربیان خارجی تیراندازی با توجه به نامه کمیته ملی المپیک مبنی بر کاهش تعداد حضور مربیان خارجی در رأس تیمهای ملی به فارس گفت: در این خصوص از کمیته ملی المپیک درخواستهایی داشتهایم، البته در حال حاضر زمان تمدید قرارداد این مربیان نیست و باید دوره قرارداد فعلی آنها سپری شود. البته توصیه کمیته ملی المپیک مبنی بر این که بخواهیم تعلقات خارجیمان را به حداقل برسانیم، توصیه درستی بود، با این حال نگاه مثبتی به مربیان تیراندازی خارجی تیم ملی وجود دارد، اما این حرف به این معنا نیست که اگر جایی برای جایگزینی وجود داشته باشد به این موضوع توجه نکنیم.
رئیس فدراسیون تیراندازی یادآور شد: در تیراندازی جایگزینی مربیان بومی مقداری سخت است، با این حال آکادمی ملی تیراندازی میتواند در زمینه تربیت مربی فعالتر عمل کند.
با همه این تفاسیر از راهروهای فدراسیون تیراندازی شنیده میشود که سرمربیان تیمهای تپانچه و اهداف پروازی نیز با پایان قرارداد خود، قراردادشان دیگر تمدید نخواهد شد تا به این ترتیب این دو مربی نیز برای همیشه ایران را ترک کنند.
همچنین حاصل کار ایوگنی بیریوکف و الگ باتونف، مربیان روس شمشیربازی نیز کسب اولین سهمیه المپیک در این رشته توسط عابدینی بود که البته کار بزرگی بود، هرچند که فقط به همین حضور بسنده شد و نتیجه خاصی در لندن برای شمشیرباز کشورمان به دست نیامد.
در واترپلو و شنا نیز در خروج بر روی رومن پولاسیک اسلواک و یورگ وویت آلمانی گشوده شده و با اظهاراتی که برانوش نیکبین، سرپرست فدراسیون شنا به تازگی داشته، وی ابتدای به امر حضور این دو مربی را از لحاظ قیمتی به صرفه تشخیص نداده و سپس با رد دخالت کمیته ملی المپیک در این برکناریها، کمیته فنی فدراسیون شنا را در این تصمیم مؤثر اعلام کرده است.
نیکبین در آخرین گفت و گوی خود به فارس گفته است: مبلغ قرارداد مربی آلمانی شنا با تیم ملی 8600 دلار بود که به پول ایران 10 میلیون میشود. با وضعیت ارزی موجود باید به این مربی چیزی حدود 30 میلیون پرداخت میکردیم. رومن پولاچیک، سرمربی تیم ملی واترپلو نیز تا 10 روز آینده کشور را ترک خواهد کرد؛ برمبنای قراردادی که با وی داریم، سعی کردیم واقعبینانه این مسئله را دنبال کنیم تا فردا مشکلات حقوقی برای ما به وجود نیاید. حقوق ماهیانه این مربی نیز نزدیک به 7 هزار دلار بود، بر همین اساس در کمیته فنی فدراسیون، موضوع برکناری مربیان خارجی شنا و واترپلو را مطرح کردیم که مورد موافقت قرار گرفت و قرار شد از مربیان داخلی استفاده شود.
سرپرست فدراسیون شنا در پاسخ به این سؤال که آیا برای برکناری این مربیان، کمیته ملی المپیک به شما فشاری وارد کرد؟ خاطرنشان کرد: اینطور نیست. کمیته ملی المپیک مبلغ ریالی خود را در اختیار ما قرار میداد و در این زمان با کمیته ملی المپیک حتی تفاهمنامه امضا کردیم تا این کمیته، رقمی را برای تقویت تیمهای ملی شنا، شیرجه و واترپلو در اختیار ما قرار دهد. به عنوان مثال اگر مبلغ 120 میلیون در نظر گرفته بودیم، اکنون با وضعیت موجود ارزی باید چیزی حدود 360 میلیون به مربیان خارجی پرداخت میکردیم، بنابراین این برنامهریزیهای ما را به هم میریخت.
همچنین در قایقرانی و پس از روی کار آمدن اسبقیان، شوخرات گانیف ازبک، آگنیانا دوشوا از بلغارستان و ویا چسلاو یولد اشف ازبک در حالی که شاگردان آنها نیز فقط به حضور در المپیک بسنده کردند؛ خیلی زود با آنها خداحافظی کرده و راهی کشورهایشان شدند و به نظر میرسد از این جمع فقط خالد پرویز پاکستانی و مربی بادبانی برای ادامه کار در کشورمان باقی بماند.
در وزنهبرداری با اینکه کوروش باقری در تیمهای ملی حرف اول و آخر را در تمام ردههای سنی به عنوان مدیر و سرمربی تیمهای ملی میزند، تأثیر حضور یک دستیار خارجی مثل جورج زالای مجارستانی خیلی مشخص نیست، هرچند که حسین رضازاده بارها از عدم مشکلات مالی در فدراسیون تحت امرش سخن گفته و به نظر نمیرسد این فدراسیون در صورتی که به زالای نیاز داشته باشد، برای تأمین مخارج این مربی حتی در صورت عدم رضایت کمیته ملی المپیک با مشکلی مواجه باشد!
در هندبال نیز سانجا پانیچ مقدونیهای همچنان در رأس تیم ملی زنان حضور دارد. حضوری که به نظر خیلی مستدام نیست و پس از مسابقات آسیایی این مربی نیز برای همیشه بار سفر از ایران خواهد بست.
در همین زمینه جلال کوزهگری، رئیس فدراسیون هندبال پس از اینکه با حضور در غرفه خبرگزاری فارس در نمایشگاه مطبوعات از حمایت همه جانبه از پانیچ خبر داده بود در گفت و گوی دیگری با خبرگزاری فارس یادآور شد که تا بعد از مسابقات آسیایی با پانیچ، سرمربی صربستانی تیم ملی بانوان همکاری خواهیم کرد و پس از آن در خصوص ادامه همکاری با وی تصمیمگیری جدیدی میکنیم.
رئیس فدراسیون هندبال خاطرنشان کرد: احتمال این موضوع وجود دارد که مربیان خارجی کم کم ایران را ترک کرده و فدراسیونها با آنها قطع همکاری کنند. امیدوارم موضوع ارز دولتی حل شود تا کمیته ملی المپیک بتواند راحتتر مربیان خارجی را حفظ کند. ما نمیتوانیم ارتباطمان را با دنیا قطع کنیم. تجربه و دانش مربیان خارجی برای ما مفید است و باید از آنها بهره ببریم.
لازم به ذکر هست که با همین وضعیت ارزی نیز دو مربی مطرح تیمهای ملی فوتبال و والیبال با مشکل خاصی مواجه نیستند و به نظر میرسد فدراسیونهای فوتبال و والیبال به خوبی توانستهاند موضوع گران شدن ارز را مدیریت کنند، چراکه کیروش هنوز در خصوص بحث دستمزد و حقوق و مزایاش رسماً گلایهای نکرده و والیبالیها نیز خبر از توافق با ولاسکو تا چند سال آینده حتی به قیمت افزایش قرارداد این مربی میدهند.
*سخن پایانی و یک پیشنهاد:
به گزارش فارس، حضور یک نکته دیگر هم در پایان شاید خالی از لطف نباشد و اینکه اگر در این شرایط سخت اقتصادی مسئولان به هر دلیلی حضور یک مربی خارجی در هر رشته ورزشی را به صلاح میدانند، ای کاش بستری فراهم شود تا در کنار این مربیان خارجی، مربیان ایرانی نیز بتوانند رشد و توسعه پیدا کنند و این طور نباشد که مربی خارجی را با ملیپوشانش در حصاری بسته قرار داده و مربیان بومی را از علم و دانش آنها محروم کنیم.
بنابراین برای اینکه ورزش کشور بتواند از حضور مربیان خارجی استفاده بهینه را داشته باشد، بهتر است تا بندی در قرارداد این گونه مربیان گنجانده شود که آنها خود را ملزم بدانند در مدت همکاری با یک فدراسیون ورزشی علاوه بر هدایت تیم ملی و تلاش برای رساندن آن به دروازههای موفقیت؛ روی آموزش، بسط و گسترش علم ورزش در رشتههای مربوط به خود و همچنین رشد و تربیت مربیان ایرانی با برگزاری کلاسهای آموزشی و این دست اقدامات برنامهریزی کرده و این کار نیز در کنار تلاش برای موفقیت تیم ملی، به یکی از الزامات مربیان خارجی تبدیل شود، به این ترتیب پس از پایان قرارداد مربیان خارجی با فدراسیونهای ورزشی، قطعاً مربیان با دانش و فهیم ایرانی برای آینده ورزش ایران به وجود خواهند آمد.