مرکز خبر حوزه، ضمن تبریک این روز مبارک، پاسخ آیت الله العظمی سبحانی را پیرامون بهرهمندی مردم از امام زمان (عج) در عصر غیبت را تقدیم خوانندگان میکنند.
سؤال: مردم از حضرت مهدي(ع) در زمان غيبت چه بهرهاي ميبرند؟
پاسخ: از نظر قرآن کريم، اولياي الهي دو دستهاند: «وليّ ظاهر» كه مردم وي را ميشناسند و «وليّ غايب» از انظار، كه مردم او را نميشناسند، گرچه او در ميان آنها بوده و از حال آنان باخبر است.
در سورة كهف، وجود هر دو وليّ، به طور همزمان بيان شده است: يكي موسي بن عمران و ديگري مصاحب موقّت او در سفر دريايي و زميني كه به نام خضر معروف است. اين «وليّ الهي» به گونهاي بود كه حتي موسي با او آشنا نبود و تنها به راهنمايي خدا او را شناخت و از علمش بهره گرفت؛ چنانكه ميفرمايد:
«فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَيْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَعَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلماً * قالَ لَهُ مُوسى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمّا عُلِّمْتَ رُشْداً».[1]
«موسي و همراهش بندهاي از بندگان ما را (در لب دريا) يافتند كه وي را مشمول رحمت خود قرار داده و از جانب خويش به او علمي آموخته بوديم. موسي به وي گفت: آيا اجازه ميدهي همراه تو باشم تا از علوم رشدآفرين خويش به من بياموزي؟»
قرآن سپس شرحي از كارهاي مفيد و سودمند آن ولي الهي بيان ميكند و نشان ميدهد كه مردم او را نميشناخته، ولي از آثار و بركاتش بهرهمند بودهاند.[2]
حضرت ولي عصر ـ عجّل اللّه تعالي فرجه الشريف ـ نيز به سان مصاحب موسي، وليّ ناشناختهاي است و در عين حال مبدأ كارهاي سودمندي براي امت ميباشد.
بدين ترتيب، غيبت امام به معني انفصال و جدايي او از جامعه نيست، بلكه او همان گونه كه در روايات معصومين(علیهم السلام) نيز وارد شده بهسان خورشيد در پشت ابر است كه ديدگان، آن را نميبينند، امّا به اهل زمين نور و گرمي ميبخشد.[3]
پيامبر گرامي(ص) فرمود:
«آري سوگند به خدايي كه مرا به نبوت برگزيد، مردم از او سود ميبرند و از نور ولايتش در دوران غيبت، بهره ميگيرند؛ چنان كه از خورشيد به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره ميبرند».[4]
اشعة معنوي وجود امام(ع) در حالي كه در پشت ابرهاي غيبت نهان است، داراي آثار قابل ملاحظهاي است كه عليرغم تعطيلی مسألة تعليم و تربيت و رهبري مستقيم، حكمت وجودش را آشكار ميسازد. در اين جا به بيان برخي از اين آثار ميپردازيم:
الف) پاسداري از آيين الهي
با گذشت زمان و آميختن سليقهها و افكار شخصي به مسائل مذهبي و گرايشهاي مختلف به مكتبهاي انحرافي و دراز شدن دست مَفسده جويان به سوي مفاهيم آسماني، اصالت پارهاي از اين قوانين از دست ميرود و دستخوش تغييرات زيانبخشي ميگردد.
اين آب زلال كه از آسمان وحي نازل شده، با عبور از مغزهاي اين و آن، به تدريج تيره و تار گشته، صفاي نخستين خود را از دست ميدهد. اين نور پرفروغ، با عبور از شيشههاي ظلماني افكار تاريك، كمرنگتر ميگردد. خلاصه با آرايشها و پيرايشهاي كوته بينانه افراد و افزودن شاخ و برگهاي تازه به آن، چنان ميشود كه گاهي انسان در بازشناسي مسائل اصلي، دچار اشكال ميگردد. آن شاعر، خطاب به پيامبر (ص) ميگويد:
شــــرع، تـــو را در پـي آرايشنـد ديـن، تــو را از پـي پيـرايشنـد
بسْ كه فـزودند بر آن بـرگ و بر گــر تـو ببينـي نـشنـاسي دگـر
*محل حفظ معارف الهی
با اين حال، آيا ضروري نيست كه در ميان جمع مسلمانان كسي باشد كه مفاهيم فناناپذير تعاليم اسلامي را به شكل اصلياش حفظ و براي آيندگان نگهداري كند؟
ميدانيم در هر مؤسسة مهمي، صندوق نسوزي وجود دارد كه اسناد مهم را در آن نگهداري ميكنند تا از دستبرد دزدان محفوظ بماند و در صورت آتش سوزي، از خطر حريق مصون باشد؛ چرا كه اعتبار و حيثيت آن مؤسسه در گرو حفظ آن اسناد و مدارك دارد.
سينه امام و روح بلند او، صندوقچه حفظ اسناد آيين الهي است كه همة اصالتهاي نخستين و ويژگيهاي آسماني اين تعليمات را در خود نگاهداري ميكند، «تا دلايل الهي و نشانههاي روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشي نگرايد» و اين يكي ديگر از آثار وجود او است.
ب) تربيت منتظران آگاه
بر خلاف آنچه بعضي ميپندارند، رابطه امام در زمان غيبت به كلي از مردم بريده نيست، بلكه آن گونه كه از روايات اسلامي برميآيد، شمار اندكي از آمادهترين افراد كه سري پر شور از عشق خدا و دلي پر ايمان و اخلاص فوقالعاده براي تحقّق بخشيدن به آرمان اصلاح جهان دارند با حضرتش در ارتباطاند.
*مفهوم غیبت
معناي غيبت امام (ع)، اين نيست كه آن حضرت به شكل روح نامرئي و يا شعاعي ناپيدا در ميآيد، بلكه او از يك زندگي طبيعي و آرام برخوردار است؛ به طور ناشناخته در ميان همين انسانها رفت و آمد دارد. دلهاي بسيار آماده را برميگزيند و در اختيار ميگيرد و آنها را بيش از پيش آماده ميكند و ميسازد. افراد مستعد، به تفاوت ميزان استعداد و شايستگي خود، توفيق درك اين سعادت را پيدا ميكنند. بعضي از آنان چند لحظه و برخي چند ساعت يا چند روز و جمعي سالها با حضرت بقية الله(ع) در تماس بودهاند.
آنان كساني هستند كه آن چنان بر بال و پرِ دانش و تقوا قرار گرفته و بالا رفتهاند كه همچون مسافران، هواپيماهاي دور پرواز، بر فراز ابرها قرار ميگيرند، آن جا كه هيچگاه حجاب و مانعي بر سر راه تابش جهانبخش آفتاب نيست، در حالي كه ديگران در زير ابرها و در تاريكي و نور ضعيف به سر ميبرند.
به درستي حساب صحيح نيز همين است. كسي انتظار داشته باشد كه آفتاب را به پايين ابرها فرود آورد تا چهره آن را ببيند. چنين انتظاري، اشتباهي بزرگ و پنداري باطل بيش نيست. اين ما هستيم كه بايد بالاتر از ابرها پرواز كنيم، تا شعاع جاودانه آفتاب را جرعه جرعه بنوشيم و سيراب گرديم.
به هر حال، تربيت اين گروه منتظر، يكي ديگر از حكمتهاي نهفته در غيبت آن حضرت است.
ج) نفوذ روحاني و نا پيدا
چنان كه ميدانيم، خورشيد يك پرتو مرئي دارد كه از تجزيه آنها، هفت رنگ معروف پيدا ميشود و يك سلسله اشعه نامرئي نيز دارد كه «اشعه ماوراء بنفش» و «اشعه مادون قرمز» ناميده شده است. همچنين يك رهبر بزرگ آسماني، خواه پيامبر باشد يا امام، علاوه بر تربيت تشريعي كه از طريق گفتار و رفتار و تعليم و تربيت عادي صورت ميگيرد تربيت روحاني دارد كه از راه نفوذ معنوي در دلها و فكرها اعمال ميشود و ميتوان آن را تربيت تكويني نام گذاشت. در آن جا الفاظ و كلمات و گفتار و كردار به كار نميآيد، بلكه تنها جاذبه و كشش دروني مؤثر است.
وجود مبارك امام(ع) در پشت ابرهاي غيبت نيز اين اثر را دارد كه از طريق شعاع نيرومند و پردامنه «نفوذ شخصيت» خود، دلهاي آماده را در نزديك و دور، تحت تأثير جذبه مخصوص قرار داده، به تربيت و تكامل آنها ميپردازد و از آنان انسانهايي كاملتر ميسازد. ما قطبهاي مغناطيسي زمين را با چشم خود نميبينيم، ولي اثر آنها روي عقربههاي قطبنما در درياها، راهنماي كشتيهاست و در صحراها و آسمانها، راهنماي هواپيماها ووسائل ديگر است. در سرتاسر كره زمين، از بركت اين امواج، ميليونها مسافر راه خود را به سوي مقصد پيدا ميكنند. وسائل نقيله بزرگ و كوچك به فرمان همين عقربه ظاهراً كوچك از سرگرداني رهايي مييابند.
آيا تعجب دارد اگر وجود مبارك امام(ع) در زمان غيبت، با امواج جاذبه معنوي خود، افكار و جانهاي زيادي را كه در دور يا نزديك قرار دارند، هدايت كند و از سرگرداني رهايي بخشد؟ البته نبايد فراموش كرد كه امواج مغناطيسي زمين، روي هر آهن پاره بيارزش اثر نميگذارد، بلكه تنها بر عقربههاي ظريف و حساسي كه خاصيت آهنربايي يافتهاند و يك نوع سنخيت و شباهت با قطب فرستنده امواج مغناطيسي پيدا كردهاند، اثر ميگذارد. بدين ترتيب دلهايي كه ارتباطي با امام(ع) دارند و شباهتي را در خود ايجاد نمودهاند، تحت تأثير آن جذبه روحاني قرار ميگيرند.
آثار وجودي و بركات آن حضرت در زمان غيبت بيش از آن است كه در اين مختصر بگنجد از اين رو به همين مختصر بسنده ميكنيم . خوشبختانه محققان اسلامي در اين باره به نگارش و شرح و بسط پرداختهاند كه مطالعه آنها را به علاقمندان توصيه ميكنيم.