به گزارش 598، اندیشکده امریکن اینترپرایز در مقالهای به قلم «ماسح ظریف» در خصوص «تعیین خط قرمز اسراییل برای ایران» نوشت: مقامات رسمی اسراییل یک خط قرمز واقعی مشخص کرده اند و نمی خواهند ایران از آن عبور کند.
طبق گزارشات به دست آمده، مقامات رسمی اسراییل خط قرمزی واقعی مشخص کردهاند و نمی خواهند ایران از آن عبور کند: تجمع 161 کیلوگرم اورانیوم غنی شده جامد 20% (معادل 240 کیلوگرم گاز اورانیوم غنی شده 20%). آنها معتقدند که ایرانیها برای تولید سلاح اورانیومی برای یک کلاهک هستهای به این مقدار نیاز دارند. این مسایل در واقع به چه معناست و این خط قرمز تا چه اندازه قطعی است؟
*ایران چه مقدار اورانیوم غنی شده 20% تولید کرده است؟
طبق گزارشها ایران حدود 127 کیلوگرم از این ماده را از نیمه آگوست تولید کرده بود. با توجه به نرخ ثابت تولید، احتمال می رود که ایران از آگوست حدود 24 کیلوگرم اورانیوم غنی شده 20% اضافی تولید کرده باشد. بنابراین، جمع کل تقریبی اورانیوم غنی شده 20% تولید شده حدود 151 کیلوگرم است، یعنی فقط 10 کیلوگرم کمتر از خط قرمز اسراییل(ضمناً، این خبر که ایران غنیسازی خود را در این سطح به حالت تعلیق درآورده بود از طرف رسانههای دولتی ایران تکذیب شده است و گفته شده است این خبر صحت ندارد.)
*چند وقت پیش دیگر ایران به این خط قرمز خواهد رسید؟
حدود 6 ماه بعد (می 2013) یا 1.5 ماه بعد (نیمه دسامبر 2012). چرا این طیف زمانی؟ در یک کلمه، فرضیه پردازی. ایران بخشی از اورانیوم غنی شده 20% خود را برای تولید لوحهای سوختی اختصاص داده است که در مرکز تحقیقات راکتور تهران(TRR) استفاده میشود. IAEA گزارش داده است که در ماه آگوست ایران حدود 47 کیلوگرم از اورانیوم غنی شده 20% را برای تبدیل آن به اکسید اورانیوم که در تولید لوحهای سوخت برای TRR استفاده میشوند بکار گرفته است. این میزان باعث شده است که برخی، مانند اسراییل، تصور کنند که این سهم از اورانیوم میتواند بر اساس یک سناریوی ساختگی مورد استفاده قرار نگرفته باشد و برای تولید سلاحهای هستهای مورد مصرف واقع شود، ولی در ظاهر از رقم کل اورانیوم ذخیره شده کسر شده باشد. بر طبق این فرض ایران حدود 6 ماه دیگر از خط قرمز رد خواهد شد.
این تصور، از نقطه نظر تکنیکی غلط است: اورانیوم غنی شده 20% در فرم اکسید اورانیوم، در واقع، باید برای غنیسازی بیشتر و استفاده در سلاحهای هستهای، به حالت گاز دربیاید. این کار با کمک تجهیزات تخصصی روز به لحاظ نظری زمان زیادی لازم ندارد. ولی این مواد تنها میتوانند برای مدتی کوتاهی به این صورت باقی بمانند آن هم وقتی که قرار است به داخل هسته راکتور وارد شوند و در آنجا در معرض اشعه قرار گیرند. ایرانیها تنها میتوانند تا آگوست بخش کوچکی از این 47 کیلوگرم را در معرض اشعه قرار دهند یعنی حدود 4 کیلوگرم آن را. بنابراین قسمت عمده این 47 کیلوگرم، میتواند برای مقاصد دیگر مورد استفاده قرار گیرد. البته اگر این فرض که به لحظا تکنیکی اشتباه است غلط از آب دربیاید ایران حدود 1.5 ماه دیگر از خط قرمز عبور خواهد کرد.
*آیا این زمانبندیها قطعی هستند؟
نه. حالا ایران بیش از 2000 سانترافیوژ در فردو نصب کرده است که طبق آخرین گزارش IAEA (در مقایسه با 696 دستگاهی که در حال غنیسازی هستند)غنی سازی نمیکنند. هر دوی زمانبندیهای بالا بر این فرض استوار هستند که ایران طبق نرخ تولید کنونی به غنیسازی ادامه میدهد و از هیچ یک از این سانترافیوژهای نصب شده استفاده نمیکند. ایران اگر از ظرفیت نیروگاه فردو استفاده میکرد میتوانست تا قبل از زمانبندی بالا از خط قرمز رد شود. نرخ تولید اورانیوم غنی شده 20% حدود 10 کیلوگرم در ماه است. اگر ایران از همه سانترافیوژهایی که امروز در فردو نصب کرده است استفاده میکرد؛ این اندازه سه برابر میشد و آنگاه در هر ماه میتوانست 30 کیلوگرم تولید کند. اگر این اتفاق میافتاد ایران میتوانست در عرض 2 ماه یا 2 هفته به خط قرمز برسد.
*آیا مقدار گزارش شده در خط قرمز (161 کیلوگرم از اورانیوم غنی شده 20%) رقمی قطعی است؟
مقدار دقیق اورانیوم غنی شده ای که ایرانیها برای تولید سلاح اورانیومی و کلاهک نیاز دارند به کارایی فرایند غنیسازی، سطح مهارت تکنیکی آنها در طراحی بمب، و اندازه کلاهک بستگی دارد. مقدار 161 کیلوگرمی که گزارش شده است میتواند هشداری برای مقدار نامشخص اورانیوم غنیشده باشد "چیزی که معمولا میتواند منجر به ساخت اولیه سلاح هستهای شود." یک فرضیه دیگر آن است حتی اگر ایرانیها دارای مهارت تکنیکی لازم نباشند، آنگاه تنها 25 کیلوگرم برای تولید سلاح هستهای لازم خواهند داشت (که بعد از تبدیل 161 کیلوگرم اورانیوم غنی شده 20% تولید خواهد شد) اگرچه با این مقدار تنها میتوانند یک سلاح هستهای انفجار از داخل تولید کنند. سلاحهایی که با مهارت بیشتری طراحی شده باشند مواد کمتری نیاز دارند. دلایل محتملی وجود دارد که فرض کنیم فرایند تخطی ایرانیها میتواند ناکافی باشد و نیازمند مواد غنیشده بیشتری است؛ همچنین دلایلی برای به چالش کشیدن این پیشفرضها نیز وجود دارد.
*نتیجه نهایی چیست؟
گویا اسراییلیها بر اساس ارزیابی دانهای و ملاحظات تکنیکی دقیق این رقم را اعلام کردهاند. بر اساس پیچیدگیهایی که در بالا به آنها اشاره شد باید گفت که این رقم و زمان اعلام شده تنها زمانی اعتبار دارد که پیشفرضهای معینی درباره مقاصد و سیاستهای ایرانیها داشته باشیم. اگر این پیشفرضها که نمیتواند به آنها مطمئن بود اشتباه باشند، در این صورت "خط قرمز" اسراییلیها میتواند به سرعت تغییر کند.
فارس