با اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و انتخاب دوباره اوباما،
سرانجام ماهها بحث و گمانهزنی درباره اینکه سکاندار جدید کاخ سفید چه کسی
خواهد بود، به پایان رسید. با این حال، بحث درباره این که سیاستهای
اوباما در دوره جدید بر چه محورهایی استوار خواهد بود، تازه آغاز شده است؛
بیگمان، حوزه سیاست خارجی و موضوع ایران، یکی از مهمترین مباحث در این
زمینه است.
به گزارش «تابناک»، ساعاتی پس از اعلام نتایج انتخابات
ریاستجمهوری آمریکا، سایتها، خبرگزاریها و محافل تحلیلی گوناگون، بحث
درباره مسیر آینده سیاست خارجی ایالات متحده در مناطق گوناگون و همچنین در
عرصه گستردهتر روابط بینالملل را آغاز کردهاند.
از این میان،
خبرگزاری «رویترز» با انتشار تحلیلی، عرصه چالشهای اوباما در حوزه سیاست
خارجی را میدانی باز دانسته که مهمترین مباحث آن، به ایران، سوریه و
احتمالاً چین مربوط میشود.
در این تحلیل آمده است:
انتخاب
دوباره رئیسجمهور دمکرات، تداوم در سیاست خارجی ایالات متحده را تضمین
میکند؛ اما مسائلی از این قبیل که آیا دیپلماسی در قبال برنامه هستهای
ایران کارآمد خواهد بود یا خیر و یا اینکه آیا اسرائیل و آمریکا حمله
خواهند کرد یا خیر، همچنان مطرح هستند؛ افزون بر این، مشخص نیست که آیا
اوباما خواهد توانست به سیاست خود مبنی بر خودداری از فرستادن سلاح برای
شورشیان سوری جهت برانداختن بشار اسد ادامه بدهد یا خیر!
تحلیلگران
سیاست خارجی بر این باورند که اگر سیر رویدادها اجازه دهد، اوباما به توجه
و اتکای خود به آسیا ادامه میدهد و تلاش خواهد کرد، با تغییر جهت سیاست
آمریکا به منظور بهره گرفتن از رشد کشورهایی چون چین و هند، به تدریج از
خاورمیانه بیرون شود.
با این حال، هم ایران که ایالات متحده برنامه
هستهای آن را تلاشی برای دستیابی به سلاح هستهای میداند و هم سوریه که
بمبگذاریها و درگیریها در آن ادامه دارد، همچنان نیازمند توجه هستند.
در
رابطه با ایران، «مارتین ایندیک»، نایب رئیس بخش مطالعات سیاست خارجی
اندیشکده «بروکینگز» بر این باور است که سال ۲۰۱۳ سالی تعیین کننده درباره
ایران خواهد بود. به باور وی، تعهد اوباما به اشاعه ندادن سلاحهای
هستهای، میتواند موجب ایجاد یک سیاست «متمرکز و قاطع» در این زمینه شود.
بنابراین، ایندیک موضوع ایران را یکی از اولویتهای اصلی دستور کار اوباما میداند.
از
سوی دیگر، انتظار میرود مذاکرات هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی در
اسرع وقت (احتمالاً در همین ماه) از سر گرفته شود. البته مشخص نیست این
مذاکرات بتواند به گونهای باشد که ایران را به پذیرش درخواستهای غرب
درباره برنامه هستهایش متقاعد کند!
در مورد سوریه، «جیمز دابینز»،
مدیر مرکز بینالمللی دفاعی و امنیتی «رند» بر این باور است که شاید سیر
رویدادها به گونهای باشد که اوباما را مجبور کند، با فرستادن سلاح در این
کشور مداخله کند؛ اما در مورد ایران، حمله آمریکا به این کشور محتمل نیست.
تحلیلگران
بر این باورند که مهمترین چالش برای اوباما این خواهد بود که وقتی ایالات
متحده عمیقاً دچار بدهی است، دیگر قدرتها در حال اوجگیری هستند و آمریکا
با تهدیدات فرامرزی از قبیل تروریسم، حملات سایبری و تهدیدات زیست محیطی
روبهروست، محیط بینالمللی را در راستای منافع ایالات متحده شکل دهد.
ایندیک
میگوید: «دیدگاه من نسبت به اوباما این است که وی در اصل میخواهد از
خاورمیانه فاصله گرفته و بر آسیا تمرکز کند». به باور ایندیک، بعید است
اوباما تلاش جدیدی در راستای صلح اسرائیل و فلسطین انجام دهد، برای تغییر
دادن نتیجه درگیریها در سوریه کوشش کند و یا به طور جدی موضوع دولتهای
اسلامگرا در مصر و تونس را دغدغه خود قرار دهد.
وی میگوید: «من
گمان نمیکنم این موضوعات در مقایسه با ایجاد روابط با چین، کمک به رشد هند
در آسیا و جستوجوی منافع در این منطقه از جهان، از جایگاه مهمی در دستور
کار اوباما برخوردار باشند».
با وجود اینکه اوباما در آخرین
مناظره خود با رامنی، از چین با نام «یک رقیب و در عین حال یک شریک بالقوه»
یاد کرد، به احتمال زیاد تمرکز اصلی وی بر یافتن راههایی برای همکاری با
چین خواهد بود؛ نه تقابل با آن.
«جان آلترمن»، عضو مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی آمریکا میگوید: «از این پس ما به طور فزایندهای خود را بیشتر یک کشور حوزه اقیانوس آرام در نظر خواهیم گرفت تا یک کشور حوزه اقیانوس اطلس».