به گزارش بولتن، در جريان مناظره پنج شنبه شب آقايان شريعتمداري و اصغرزاده در برنامه «ديروز، امروز، فردا»، زماني كه شريعمتداري اين سخن را بر زبان آورد، با واكنش منفي اصغرزداه مواجه شد و خطاب به شريعتمداري گفت كه حرف شما صحت ندارد و دروغ است.
بنابراين اين سؤال مطرح مي شود كه آيا ديدار خاتمي و سوروس آنگونه كه شريعتمداري گفته صحت دارد يا آنطور كه اصلاحطلبان مدعي آن هستند دروغي بيش نيست؟
جواب اين سؤال را مي توان در كتاب «سوداي سكولاريسم» كه به بررسي كارنامه سيد محمد خاتمي پرداخته است، يافت. در فصل ششم و در صفحه 381 از اين كتاب چنين آمده است:
جرج سوروس در طول فعاليت خود همواره براندازي نظام سياسي ايران را به عنوان يك اصل تعريف شدع در سياست خارجي ايالات متحده، در نظر داشته و تلاش هاي فراواني براي ارتباط گيري با محافل اصلاح طلب به خرج داده است. «كامليا انتخابي فرد»كه مدت ها به عنوان روزنامه نگار براي نشريات اصلاح طلب فعاليت مي كرد و در سال 2001 م به امريكا رفت، 6 سال بعد از سفر خود به نيويورك كتاب خاطرات خود را به نگارش درآورد و حقائق قابل توجهي درباره ارتباط اصلاح طلبان با سوروس را افشا نمود. وي در اين كتاب حضوش را به اتفاق «محمد عطريانفر» در يك مهماني در منزل جرج سوروي روايت كرده و مي نويسد:
در گوش همراه خود محمد عطريانفر، سردبير روزنامه همشهري زمزمه كردم «الان فهميدم سوروس كيست. او يك يهودي است كه ثروتمندترين مرد امريكا و امپراتور آسياس ميانه به شمار مي رود. و عطريانفر سرش را بي اهميت تكان داد. انگار كه حرف من واكنشي را در او بر نيانگيخت. پس از چند روز عطريانفر... خطاب به ما گفت: «سوروس از بزرگ ترين صهيونيست هاي جهان است و چه بسا در وراي مهماني وي، توطئه اي نهفته بوده باشد» و مي ترسيد كه رفتن ما به منزل وي پيش از آنكه او را بشناسيم در صورت افشاي خبر مهماني در تهران برايمان دردسرساز شود. عطريانفر از ما خواست كتاب سوروس را دور بياندازيم تا هنگام بازرسي از بارهاي ما در فرودگاه مهرآباد آن را پيدا نكنند اما چه كسي مي دانست كه تنها دو سال بعد، من به عنوان خبرنگار آزاد براي پايگاه اينترنتي «يوروآسيا» كه مالكيت آن بر عهده سوروس است مشغول به كار شوم؟
همچنين پس از دتسگيري افرادي مرتبط با حوادث پس از انتخابات دهم رياست جمهوري، يكي از دستگيرشدگان (كيان تاجبخش) كه نماينده سابق بنياد جرج سوروس بود، در چهارمين جلسه رسيدگي به اتهامات عوامل و طراحان فتنه 88، از ديدار سيد محمد خاتمي با جرج سوروس طي سفرش به امريكا در سال 1385 پرده برداشت:
اگرما يكي از اولين نمونه هاي براندازي را ارتباط سفر عطريانفر به بنياد سوروس قبل از 1376 بدانيم، مي توانيم نهايت آن را ملاقات مستقيم خاتمي همراه محمدجواد ظريف با جرج سوروس در نيويورك در سال 1385 دانست كه اين يك ارتباط مستمر بوده و ادامه داشته است.
البته دفتر سيدمحمد خاتمي 17 ساعت پس از پخش اعترافات تاجبخش از صدا و سيما، با ارسال نمابري به خبرگزاريها و دفاتر نشريان، اين ديدار را تكذيب كرد... اما پس از تكذيبيه بنياد باران، خبرگزاري چجمهوري اسلامي متن سخنراني سوروس در تاريخ 11 سپتامبر 2009 را منتشر كرد كه در آن سوروس از ديدار خود با خاتمي خبر داده بود:
يكي از بهترين جلساتي كه من در ارتباط با پيشبرد دموكراسي در جهان اسلام و به ويژه ايران در آن حضور يافتم، ملاقاتي بود كه در روز سه شنبه 14 سپتامبر 2006 با محمد خاتمي رئيس جمهور سابق ايران برگزار كردم. من حدود ده سال در انتظار ديدار آقاي خاتمي بودم و به همين دليل لين ديدار آن چنان براي من جذاب و به يادماندني بود كه حتي روز و ساعتش نيز در حافظهام ثبت شده است. هدف از ديدار من با محمد خاتمي نيز دستيابي به آگاهي از درون كشوري منزوي بود، كشوري كه براي برقراري ارتباطات با آن فرصت هاي محدودي وجود دارد و با توجه به تحولات اخير منطقه چنين جلساتي ارزشمند است و مي تواند به اتخاذ تصميمات سياسي مؤثر كمك كند.
البته اين موضوع را نيز طبق معمول هميشه دفتر خاتمي تكذيب كرد. اما درست چند سال بعد از اين ديدار، واقعه اي در ايران رقم خورد كه امروزه از آن به «فتنه 88» ياد مي كنيم.