کد خبر: ۹۱۰۲۲
زمان انتشار: ۱۰:۰۶     ۱۶ آبان ۱۳۹۱
آرمان: انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به دلیل نقش پررنگی که این کشور در تعیین و تغییر مناسبات و معادلات بین المللی دارد همواره کانون توجه کشورهای جهان و از جمله ایران است. تاریخ روابط ایران و آمریکا، بخصوص بعد از انقلاب باعث افزایش میزان توجهات داخلی کشورمان به انتخابات ریاست جمهوری این کشور شده است. در این میان آنچه مبرهن و غیر قابل انکار است این نکته است که قطعا میان زمامداری دموکرات‏ها و جمهوری‏خواهان در ارتباط با مسائل مربوط به ایران در آمریکا تفاوت‏های فاحشی وجود دارد. گرچه هر دو حزب بزرگ آمریکا تا حد بسیار زیادی به دنبال تامین منافع مشترکی برای این کشور هستند اما تفاوت روش این دو گروه بزرگ سیاسی باعث تفاوت آشکار در نتیجه سیاست‏های آنها خواهد بود. هر دو گروه بر این نکته مشترک تاکید دارند که آمریکا باید همواره در مقام ابرقدرت بلامنازع جهان باقی بماند. اما در عین حال هر دو حزب راهکارها و روش‏های طرف مقابل را برای حفظ این جایگاه مناسب می‏دانند. دموکرات‏ها همواره علاقمند بوده‏اند که سیاست‏های خود را از طریق اجماع جهانی و اقناع گروه های سیاسی حاکم در دیگر کشورها پیش ببرند و در مقابل جمهوریخواهان قائل به نوعی تک روی و خودمحوری در سیاست خارجی آمریکا هستند. سیاست‏های این دو حزب در داخل نیز از تفاوت‏های جدی برخوردار است. در حقیقت باید گفت که هدف مشترک نمی‏تواند متضمن نتیجه واحد در سیاست‏های این دو حزب باشد. منازعه قابل توجه دموکرات‏ها و جمهوریخواهان بارها و بارها خود را در عرصه های مختلف بروز داده است، نمونه آشکار آن در سیاست خارجی آمریکا اشغال نظامی عراق و در سیاست داخلی مساله تامین اجتماعی است که در طول یک دهه گذشته محل اختلاف جدی بوده است. به همین اعتبار می‏توان گفت که حضور باراک اوباما یا میت رامنی در مقام ریاست جمهوری آمریکا می‏تواند اتفاقات متفاوتی را در قبال ایران شکل دهد. این مساله اما متضمن آن است که خود ایران نیز بازی سیاست خارجی‏اش را بخصوص در قبال ایالات متحده معطوف به فعالیت دیگران نکند و خود نیز به عنوان یک بازیگر خلاق و دارای برنامه وارد پروسه شکل دهی به این مناسبات شود. تاکید بر این مساله که انتخابات آمریکا نمی‏تواند باعث تغییر سیاست این کشور در قبال ایران شود چیزی نیست جز تن دادن به یک انفعال سیاسی در معادلات مربوط به آمریکا. مشخص است که همواره دموکرات‏ها در قبال ایران بهتر عمل کرده‏اند و بیش از جمهوریخواهان تمایل به حل و فصل منازعات داشته‏اند. درست است که در نهایت سیاستمداران هر دو حزب در سطحی حداکثری از دکترین قدیمی سیاست خارجی آمریکا پیروی می‏کنند اما این نباید باعث نادیده گرفتن تفاوت‏ها میان آنها شود، تفاوتی که اختلاف آن به اندازه اختلاف میان تمایل به مذاکره و تمایل به روش‏های نظامی است. این مساله به خوبی در قبال مسائل عراق در دولت‏های کلینتون و جورج بوش مشخص شد. این تصور که آمریکایی‏ها گردشی یکباره و شدید نسبت به دکترین حاکم بر سیاست خارجی خود داشته باشند تصوری غیرواقعی و انتزاعی است و نمی‏تواند در عرصه عمل به وقوع بپیوندد. از آنجا که سیاست عرصه عمل و واقعیت است، در تنظیم روابط خارجی خود باید ببینیم که کدام رفتار، کشور یا گروه سیاسی می‏تواند بیشتر با منافع و خواست‏های ما نزدیکی داشته باشد، هر چند شاید این نزدیکی در حد یک قدم مختصر باشد اما قطعا مهم و تاثیر گذار خواهد بود. به این اعتبار ادامه ریاست جمهوری باراک اوباما می‏تواند بیش از روی کار آمدن میت رامنی برای ما مفید باشد، شاید به بیان دقیق‏تر هم می‏توان گفت اوباما کمتر از رامنی برای ما ضرر و خطر خواهد داشت.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها