بررسی عوامل قیام مردم مصر
همزمان
با اوجگیری قیام مردم مصر، ما شاهد تلاش گسترده رسانههای غربی و وابسته
در كمرنگ نمودن وجهه دینی و اسلامی این قیام هستیم. پیشینه دینی و
اسلامی مردم مصر به چه زمانی بر میگردد؟
ملت بزرگ مصر، ملتی رشید، بیدار و دارای سابقه درخشانی است. مصر
علاوهبر سابقه تمدنی چهارهزار ساله، دارای سابقه هزارساله دانشگاه الأزهر
نیز هست. مردم مصر مردمی هستند كه در قرون اخیر، بعد از سلطه استعمار
انگلیس و فرانسه بر كشورهای اسلامی، جزو اولین كشورهایی بودند كه پرچم
استقلال را برداشتند. اما آنچه بیشتر میشود به آن توجه كرد، ویژگی مذهبی و
دینی مردم مصر است.
مردم مصر در دهه دوم ظهور اسلام با این دین آشنا شدند و آن را پذیرفتند.
مسجدی كه الان در قاهره وجود دارد از اولین مسجدهایی است كه در جهان اسلام
ساخته شده است. مردم مصر از همان آغاز به اهل بیت(ع) محبت دارند. علیرغم
آنكه مصر تحت سلطه حاكمیت شام و بنیامیه قرار گرفت، اما گویا تفكر شامی
نتوانست حاكمیت پیدا كند و به همین دلیل، به مجرد اینكه جریان كربلا پیش
میآید، مصریها اعتراض خود را به حكومت اموی اعلام میكنند. حتی در مصر
چند زیارتگاه نظیر مقام رأسالحسین(ع)، زیارتگاه حضرت زینب(س) و
زیارتگاه سیده نفیسه(س)، نوه امام حسن(ع) وجود دارد.
مبارك
سعی كرد كه این حقارت را درون ملت تزریق كند. در زمان جنگ غزه، من در
قاهره بودم و وقتی عدهای برای باز كردن مرز رفح فشار آوردند. آقای مبارك
طی یك سخنرانی تأكید كرد كه: «مردم مصر! من دوست ندارم كاری بكنم كه
قرارداد امنیتی ما با اسرائیل بههم بخورد و اسرائیل به ما حمله كند.»
مردم مصر، اهل سنت هستند و طبق آمارهای رسمی، شیعیان تنها یكدرصد از جمعیت
مصر را تشكیل میدهند، اما آنچنان اقبال و علاقه باشكوهی نسبت به ائمه
دارند كه گاه از ما ایرانیان نیز پیشی میگیرند. مثلاً در مراسم جشن میلاد
امام حسین(ع) ما در ایران تنها شب سوم شعبان را جشن میگیریم اما مردم
قاهره و مصر ده شبانهروز جشن میگیرند و حرم (رأسالحسین) را چراغانی
میكنند، چادرها و خیمههای فراوانی در اطراف حرم و خیابانهای اطراف نصب
میكنند، هیئت به هیئت -مثل هیئتهای ایرانی- از شهرهای مختلف میآیند و هر
كدام برای خودشان مداحی و سخنرانی دارند و از فضایل امام حسین(ع) و
ائمه(ع) میگویند و شعر میخوانند. همینطور برای حضرت زینب(س) و سیده
نفیسه(س) نیز بر همین منوال است.
با این اوصاف، تا چه اندازه میتوانیم انگیزههای دینی را در قیام اخیر دخیل بدانیم؟
قیام مردم مصر از كدام ویژگیهای روحی برخاسته است؟ اگر مردم علیه حكومت
فعلی قیام میكنند، ما نمیتوانیم این واقعیت و ویژگیهای روحی را نادیده
بگیریم.
گرایشهای دینی مردم مصر بسیار قوی است كه از جلوههای آن میتوان به علاقه
آنها به اهل بیت پیامبر(ص)، اهتمام زیاد به قرآن و توجه به حجاب اشاره
كرد. صبح كه از خانه بهسمت محل كار راه میافتادیم، از بسیاری مغازهها
صدای رادیو قرآن به گوش میرسید. كمتر میشد كه سوار تاكسی شویم و رادیو
قرآن روشن نباشد. حتی یكبار دیدم كه صدای قرآن از یك موتورسیكلت به گوش
میرسد. وقتی دقت كردم دیدم كه راكب آن رادیو را روی دسته موتور تعبیه كرده
و به قرآن گوش میدهد. این دینگرایی و اسلامخواهی مردم است و حتی در
شعارهایشان در قیام اخیر هم میبینید كه از شعارهای دینی همچون «الله
اكبر» استفاده میكنند.
در خصوص حجاب هم باید بگویم كه علیرغم اینكه حكومت مردم مصر دینی نبود،
حدود هفتاد تا هشتاد درصد زنان مصر محجبه هستند. این در حالی است كه خانم
«سوزان مبارك»، همسر حسنی مبارك بیحجاب بود. همچنین توریستهایی كه به مصر
میآمدند، بیحجابی را ترویج میكردند اما مردم مقاومت میكردند و حجاب
را نگه میداشتند. نماز را حكومت مصر ترویج نمیكرد اما مردم چنان تدین
دارند كه حتی در مساجد بین راهی در جادهها نماز جمعه برقرار میكنند.
یكبار بهسمت «اسكندریه» میرفتم. در راه مسجد بین راهی را دیدم كه حدود
چهل، پنجاه ماشین پارك شده بود و خطیب نیز مشغول خطبه نماز بود. حتی یك
ماشین كشاورزی را دیدم كه مرد كشاورز به همراه خانوادهاش سوار بر آن به
سمت محل برگزاری نماز جمعه میآمد. سؤال من این است كه آیا ممكن است ملتی
تا این اندازه متدین، اگر قیامی بر پا كردند و تا پای جان پیش رفتند،
بگوییم دیانتش در این قیام نقش ندارد؟!
برخی انگیزههای اقتصادی یا عقبماندگی را دلیل این قیام میدانند...
بله، انگیزههای متعددی باعث این نهضت و قیام مردم علیه حكومت شده است كه
بنده به اجمال توضیحاتی دراینباره میدهم. اما همه این انگیزهها نیز در
معارف دینی جای میگیرند. حقیقت این است كه روش حكومت مصر در دهههای
اخیر، باعث عقبافتادگی جامعه شد؛ مصری كه در یك دوره صادركننده گندم به
دنیا بوده است، بهخاطر سیستم ضعیف حكومتی در پنج دهه اخیر به جایی رسیده
كه تنها چهلدرصد از گندم مصرفی مردمش را تولید میكند و حدود شصتدرصد
گندم را از كشورهای دیگر بهویژه آمریكا وارد میكند. همچنین كشاورزی مصر
بهشدت آسیب دیده است. در بخش صنعت نیز اصلاً نتوانستند رشد چشمگیری
داشته باشند، بلكه روزبهروز در حال عقبگرد اقتصادی و صنعتی هستند. مثلاً
مصر و ایران، انرژی هستهای را تقریباً حدود چهل سال پیش و بهطور
همزمان آغاز كردند. اما میبینیم كه ما با رشد قابل توجهی مواجه بودهایم
اما مصر همچنان روی كلنگی كه زده باقی است؛ علیرغم اینكه آمریكا و
اروپا اعلام كردند كه ما حامی تو هستیم، نتیجه این حمایت فقط كنترل صنعت
مصر شد. در بخش علمی نیز دانشگاههای مصر رشد چندانی نكردند، در حالی كه
در قرون قبلی، دانشمندان مصری میدرخشیدند.
«انور سادات»، «مبارك» و دولتمردان مصر از نظر اقتصادی ظلم بسیار بزرگی به
ملت كردند. من براساس مشاهدات خودم بگویم كه بیش از پنجاهدرصد از مردم
مصر زیر خط فقر زندگی میكنند؛ حتی پلیسهایی كه آنجا میدیدیم، چشمشان به
دست ما بود كه وقتی رد میشویم یك جنیه (معادل تقریباٌ 150 تومان) در
دستشان بگذاریم. یادم هست داشتم در خیابان راه میرفتم كه یك راننده تاكسی
اشاره كرد: «كجا میروی؟» گفتم: «منزل نزدیك است و جای خاصی نمیروم.»
گفت: «پس حداقل یك كمكی به من بكن» كه من یك جنیه به او دادم و كلی از من
تشكر كرد.
مصر
و ایران، انرژی هستهای را تقریباً حدود چهل سال پیش و بهطور همزمان
آغاز كردند. اما میبینیم كه ما با رشد قابل توجهی مواجه بودهایم اما
مصر همچنان روی كلنگی كه زده باقی است؛ علیرغم اینكه آمریكا و اروپا
اعلام كردند كه ما حامی تو هستیم.
فقر در مصر بیداد میكند و بنده شاهد فقر شدید مردم بودهام. رهبر انقلاب
هم كه به جمعیت قبرستاننشین مصر اشاره كردند كه البته ایشان در ارائه آمار
كمی احتیاط كردند. در یك روزنامه مصری آماری ارائه شد مبنی بر اینكه
سهمیلیون نفر از مردم در قبرستانها زندگی میكنند و هیچكس هم آمار
روزنامه را تكذیب نكرد. سخنان رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعه، تنها
بخشی از ظلمهایی بود كه حاكمان مصر در حق مردم روا داشتند.
یادم هست به یك فارغالتحصیل دارای مدرك دكترا پیشنهاد كار دادیم و حقوق وی
را معادل 180هزار تومان تعیین كردیم. او خیلی خوشحال بود و میگفت اگر به
دانشگاه بروم كمتر میگیرم. از همینجا میتوان اوضاع طبقات پایینتر را
متوجه شد. این مواردی كه ذكر شد همه از دلائل این قیام است، اما اینها
غیر از دین و مذهب نیست. دین یعنی تمام ارزشهای انسانی و اسلامی و مسائلی
چون عدالتخواهی، دانشطلبی، استقلال، عدم وابستگی، تقوا و سلامت نفس و
... كه همه از مظاهر دینی محسوب میشوند. در صورتی میتوانیم بگوییم قیام
مردم مصر، اقتصادی است و دینی نیست كه عوامل دیگر وجود نداشته باشد. در
حالی كه اینگونه نیست و همه این موارد در قیام مردم مصر مشاهده میشود و
همه اینها یعنی اسلام یعنی دیانت و مگر میشود مردمی مسلمان و
اسلامخواه، در برابر ظلم قیام كنند و ما قیام آنها را دینی ندانیم؟!
بنابراین قیام مردم مردم مصر، یك حركت دینی است اما باید هوشیار باشند.
جریانهای استعماری در تلاش هستند مواضع برخی جریانات معارض اما سكولار
درون مصر را برجسته كنند.
رهبر
انقلاب در نماز جمعه، توافقات دولت مصر با اسرائیل را باعث تحقیر ملت مصر
دانشتند. شما كه مدتی در مصر زندگی كردهاید، در اینباره توضیح دهید.
واقعاً دولتمردان مصر ، مردم مصر را حقیر كردند، ذلیلشان كردند و آنها
را از نظر اقتصادی و علمی در سطح پایین نگاه داشتند و از نظر سیاسی نیز
مواضع ذلتباری اتخاذ كردند. مردم مصر كه در دوران «جمال عبدالناصر» احساس
قدرت، شجاعت و مردانگی میكردند و در برابر اسرائیل ایستادند و به سوریه و
فلسطین كمك كردند، در چند دهه اخیر به وضعیتی دچار شدند كه احساس ضعف در
برابر اسرائیل پیدا كردند. من با چندین نفر از دولتمردان و علما در
اینباره صحبت كردم. اكثریت اینها حالت ترس به خودشان گرفته بودند. به
برخی از مسئولان الأزهر گفتم: «شما مگر اسرائیل را دوست دارید؟» گفتند:
«نه، ما میخواهیم اسرائیل ریشهكن شود.» گفتم «پس چرا قیام نمیكنید؟»
گفتند: «ما قادر نیستیم.» گفتم: «چرا سازش میكنید و دولت شما مرز رفح را
میبندد؟» گفتند: «ما قدرت نداریم. اسرائیل از ما ناراحت میشود، به ما
حمله میكند و ما توان دفاع نداریم.» حتی علما را هم ترساندهاند. البته
باید بین دیدگاه و شجاعت تفكیك قائل شد.
مبارك سعی كرد كه این حقارت را درون ملت تزریق كند. در زمان جنگ غزه، من در
قاهره بودم و وقتی عدهای برای باز كردن مرز رفح فشار آوردند. آقای مبارك
طی یك سخنرانی تأكید كرد كه: «مردم مصر! من دوست ندارم كاری بكنم كه
قرارداد امنیتی ما با اسرائیل بههم بخورد و اسرائیل به ما حمله كند و شما
ملت از بین بروید، اقتصاد شما ورشكسته بشود، جنسها گران شود و ملت نابود
گردد.» وقتی رهبر یك كشور اینگونه مظهر عجز و ناتوانی باشد، معلوم است كه
ملت تحقیر خواهد شد.
یكی
از مصریان به من گفت كه اخیراً راجع به محبوبترین رهبر جهان عرب
نظرسنجی صورت گرفته است. از مصریها كه نظرسنجی شده، سیدحسن نصرالله به
عنوان محبوبترین رهبر جهان عرب انتخاب شده است.
پس
از سخنان رهبر انقلاب برخی رسانههای همسو با سیاستهای غرب، سعی كردند
كه بین انقلاب اسلامی ایران و ملت مصر اختلافافكنی كنند كه البته
نتوانستند. نظر شما در اینباره چیست؟
انقلاب ما كه پیروز شد، برای اولینبار در دنیا كتاب «ولایت فقیه» امام
خمینی(ره)، در مصر ترجمه و منتشر شد. یكی از اندیشمندان مصر بهنام «دكتر
حسن حنفی» یك مقدمه هفتاد صفحهای بر آن نوشت و نظریه ولایت فقیه را اثبات
كرد. بعد نیز كتاب «جهاد اكبر» امام خمینی(ره) را منتشر نمود. با توجه به
اینكه روابط ما و مصر حسنه نبود، هنگام حضور در مصر محدودیتهایی از سوی
دولت مصر برای فعالیت فرهنگی داشتم اما با این حال هرجا كه وارد میشدم،
مردم و رسانهها با روی گشاده و آمادگی از من استقبال میكردند. حتی در
همان ماههای اول حضورم، جزو سخنرانهای دانشگاه الأزهر شدم؛ یعنی خودِ
اساتید آنجا مرا دعوت میكردند. من محبت و عشق به ایران را در طبقات مختلف
مردم دیدم. یك روز كنار خیابان منتظر تاكسی بودم كه یك تاكسی آمد و اولش
قیمت را كمی بالا گفت كه با چانهزدن با هم به توافق رسیدیم. وقتی از من
پرسید كه «از كجایی؟» گفتم كه ایرانی هستم. تا این جمله را شنید، ایستاد و
آغوش باز كرد و گفت: «تو مهمان منی» من فكر كردم تعارف میكند اما
اینگونه نبود و هرچه اصرار كردم، از من پول نگرفت و گفت: «در عمرم افتخار
خواهم كرد كه یك ایرانی سوار ماشین من شده است.»
یكبار نیز در راه رفتن به «اسماعیلیه» به یك آبادی رسیدم كه یك كشاورز با
خانوادهاش كنار باغ انبهاش نشسته بود. ما هم ایستادیم تا انبه بخریم.
كشاورز پرسید: «شما اهل كجایی ؟» من با او شوخی كردم و گفتم: «شما بگو من
كجایی هستم؟» یك نگاهی كرد و گفت: «پاكستان ؟» گفتم: «نه» گفت: «سوریه؟»
گفتم: «نه» گفتم: «یك راهنمایی میكنم؛ از اسلامیترین كشور روی كره زمین»
یك تأملی كرد و گفت: «ایران» این برای من خیلی معنادار بود. حتی كشاورز در
صحرای دورافتاده مصر هم اعتقاد دارد كه اسلامیترین كشور دنیا، كشور
ایران است و این خیلی زیباست. مردم ایران از میزان محبوبیت خود در دنیا
خبر ندارند.
باید به علاقه مردم مصر به آقای «سیدحسن نصرالله» هم اشارهای كنم. یك روز
یكی از مصریان به من گفت كه اخیراً راجع به محبوبترین رهبر جهان عرب
نظرسنجی صورت گرفته است. از مصریها كه نظرسنجی شده، سیدحسن نصرالله به
عنوان محبوبترین رهبر جهان عرب انتخاب شده است. باید در نظر داشته باشیم
كه اكثر مردم مصر، اهل سنت هستند كه این موضوع، عشق آنها به روحانیت شیعه
را نشان میدهد.