کد خبر: ۹۰۲۸۰
زمان انتشار: ۱۹:۱۹     ۱۲ آبان ۱۳۹۱
استاد مطهری، در بحث «امامت در قرآن » به آیات مورد استدلال شیعه، توجه کرده است.
ایشان بعد از ذكر و شرح آیه «انما ولیكم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزكوة و هم راكعون.‏» (مائده/ 55) به تفسیر آیه تبلیغ پرداخته و مى‏نویسد:
«... از آیاتى كه در این مورد در سوره مائده وارد شده یكى این آیه است: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته ( مائده/‏67) اینجا لحن، خیلى شدید است: اى پیامبر! آنچه را كه بر تو نازل شد تبلیغ كن و اگر تبلیغ نكنى رسالت الهى را تبلیغ نكرده‏اى.

مفاد این آیه آنچنان شدید است كه مفاد حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة‏.» اجمالا خود آیه نشان مى‏دهد كه موضوع آنچنان مهم است كه اگر پیغمبر تبلیع نكند، اصلا رسالتش را ابلاغ نكرده است.


سوره مائده به اتفاق شیعه و سنى، آخرین سوره‏اى است كه بر پیغمبراکرم نازل شده و این آیات، جزء آخرین آیاتى است كه بر پیامبر نازل شده یعنى در وقتى نازل شده كه پیغمبر(ص) تمام دستورات دیگر را در مدت سیزده سال مكه و ده سال مدینه گفته بوده و این، جزء آخرین دستورات بوده است. شیعه سؤال مى‏كند: این دستورى كه جزء آخرین دستورهاست و آنقدر مهم است كه اگر پیغمبر آن را ابلاغ نكند، همه گذشته‏ها كان لم یكن [هیچ و پوچ] است چیست؟ یعنى شما نمى‏توانید موضوعى نشان بدهید كه مربوط باشد به سال هاى آخر عمر پیغمبر و اهمیتش در آن درجه باشد كه اگر ابلاغ نشود هچ چیز ابلاغ نشده است. ولى ما مى‏گوییم آن موضوع، مساله امامت است كه اگر نباشد، همه چیز كان لم یكن است، یعنى شیرازه اسلام از هم مى‏پاشد. به علاوه شیعه از كلمات و روایات خود اهل تسنن، دلیل مى‏آورد كه این آیه در غدیر خم نازل شده است.» (1)

 

غدیر و آیه اكمال دین
شهید مطهرى آیه اكمال را این چنین تفسیر مى‏نماید:
«در همان سوره مائده، آیه« الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتى و رضیت لكم الاسلام دینا» (مائده/‏3)؛ امروز دین را به حد كمال رساندم و نعمت را به حد آخر، تمام كردم، امروز است كه دیگر اسلام را براى شما به عنوان یك دین پسندیدم، نشان مى‏دهد كه در آن روز، جریانى رخ داده كه آن قدر با اهمیت است كه آن را مكمل دین و متمم نعمت ‏خدا بر بشر شمرده است و با بودن آن، اسلام، اسلام است و خدا این اسلام را همان مى‏بیند كه مى‏خواسته و با نبودن آن، اسلام، اسلام نیست. شیعه به لحن این آیه كه تا این درجه براى این موضوع اهمیت قائل است استدلال مى‏كند و مى‏گوید: آن موضوعى كه بتواند نامش مكمل دین و متمم نعمت و آن چیزى باشد كه با نبودنش، اسلام، اسلام نیست، چه بوده است؟ مى‏گوید ما مى‏توانیم موضوعى را نشان بدهیم كه در آن درجه از اهمیت‏ باشد ولى شما نمى‏توانید. به علاوه روایاتى هست كه تایید مى‏كند این آیه هم در همین موضوع [غدیر خم] وارد شده است.» (2)

 

مراد از «الیوم‏» چه روزى است؟
درباره این كه مقصود از«الیوم‏» در آیه اكمال دین، چه روزى است، استاد مطالبى پر بار و پر دامنه (3) عرضه مى‏دارد و به نقد و بررسى آراء در این موضع مى‏پرازد. او بعد از ذكر و نقد آراء دیگر (1- روز بعثت 2- روز فتح مكه ‏3- روز قرائت ‏سوره برائت) به بیان و استدلال شیعه پراخته و مى‏گوید:
«... استدلال شیعیان یكى از جنبه تاریخى است كه مى‏گویند وقتى ما مى‏بینیم در لفظ آیه: "الیوم اكملت لكم دینكم" این مطلب نیست كه «امروز» كدام روز است، به تاریخ و شان نزول ها مراجعه مى‏كنیم در نتیجه مى‏بینیم [كه روایات] نه یكى، نه دو تا و نه ده تا بلكه به طور متواتر مى‏گوید: این آیه در روز غدیر خم نازل شد كه پیغمبر(ص)، على(ع) را به جانشینى خودش نصب كرد. ولى آیا قرائنى كه در خود آیه هست، همین را كه تاریخ تایید مى‏كند، تایید مى‏نماید یا نه؟ [مى‏بینیم كه تایید مى‏كند] آیه این است: "الیوم یئس الذین كفروا من دینكم"؛ امروز( یا بگوییم آن روز) كافران از دین شما مایوس شدند. این را ما ضمیمه مى‏كنیم به یك سلسله آیات دیگرى در قرآن كه مسلمین را تحذیر مى‏كند، مى‏ترساند و مى‏گوید كافران دائما نقشه مى‏كشند و دوست دارند كه شما را از دینتان برگردانند و علیه دینتان اقدام مى‏كنند... از طرف دیگر مى‏بینیم در آن آیه مى‏گوید ولى امروز دیگر مایوس شدند، از امروز دیگر فعالیت كافران علیه دین شما به پایان رسید "فلا تخشوهم" دیگر از ناحیه آنها بیمى نداشته باشید "واخشون" از من بترسید! ...

پس معنى" الیوم یئس الذى كفروا من دینكم فلا تخشوهم واخشون" این است كه دیگر كافرهاى بیرون جامعه اسلامى [از این كه دین شما را از بین ببرند] مایوسند، از ناحیه آنها دیگر خطرى براى عالم اسلامى نیست، از من بترسید، یعنى از خودتان بترسید. اى جماعت مسلمین! بعد از این اگر خطرى باشد آن است كه خودتان با نعمت اسلام بد عمل بكنید، كفران نعمت ‏بكنید، آن استفاده‏اى را كه باید ببرید نبرید، در نتیجه، قانون من در مورد شما اجرا شود: "ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم." از این روز، دیگر خطرى از خارج، جامعه اسلامى را تهدید نمى‏كند[ زیرا، امام و حافظ نظام، تعیین شد] خطر از داخل تهدید مى‏كند.» (4)

 

تواتر حدیث غدیر
استاد، یكى از ادله شیعه در امامت را تواتر حدیث غدیر شمرده و مى‏نویسد:
«... [خواجه نصیر] مى‏گوید:" و لحدیث الغدیر المتواتر"؛ حدیث غدیرى كه متواتر است. متواتر در علم حدیث اصطلاحى است. تواتر یعنى [مقدار نقل خبر] فوق تبانى [بر دروغ] باشد. شیعه مدعى است كه نقل خبر غدیر در حدى است كه ما احتمال تبانى هم در آن نمى‏توانیم بدهیم و بگوییم مثلا چهل نفر از صحابه پیغمبر تبانى كردند بر یك دروغ! خصوصا كه بسیارى از ناقلان این خبر، جزء دشمنان على(ع) بوده یا از طرفداران ایشان شمرده نشده‏اند... .» (5)

شهید مطهرى درباره این قسمت از روایت غدیر كه «من كنت مولاه فهذا على(ع) مولاه‏» معتقد است كه حتى شاید سنی ها هم نتوانند انكار كنند كه متواتر است. (6)

 

حدیث غدیر در منابع تاریخى
در نظر استاد، گذشته از كتب روایى، حدیث غدیر در بسیارى از كتب تاریخى هم ذكر شده است كه آن كتب از منابع معتبر و مهم تاریخ شمرده مى‏شوند:
" قدیمی ترین كتاب تاریخى اسلام از كتاب هاى تاریخ عمومى اسلامى و از معتبرترین كتاب هاى تاریخ اسلامى كه شیعه و سنى آن را معتبر مى‏شمارند كتاب تاریخ یعقوبى است. مرحوم دكتر آیتى هر دو جلد این كتاب را ترجمه كرده‏اند، كتاب بسیار متقنى است و در اوایل قرن سوم هجرى نوشته شده است. ظاهرا بعد از زمان مامون و حدود زمان متوكل نوشته شده است. این كتاب كه فقط كتاب تاریخى است و حدیثى نیست، از آن كتاب هایى است كه داستان غدیر را نوشته است. كتاب هاى دیگرى كه آنها را هم اهل تسنن نوشته‏اند نیز حادثه غدیر خم را ذكر كرده‏اند." (7)

 

غدیر در آیینه شعر
ادبیات و به ویژه شعر، آیینه تمام نماى فرهنگ جامعه است و حضور مساله‏اى در ادبیات هر زمانى، نشانه مطرح بودن آن مى‏باشد. و غدیر در همه قرن ها در ادب و فرهنگ مردم حضور داشته است. استاد درباره توجه علامه امینى در الغدیر به این مساله مى‏نویسد: " (الغدیر) از جنبه ادبى هم استفاده كرده است، چون در هر عصرى هر مطلبى كه در میان مردم وجود داشته باشد، شعرا آن را منعكس مى‏كنند... [علامه امینى] مى‏گوید اگر مساله غدیر مساله‏اى بود كه به قول آنها مثلا در قرن چهارم به وجود آمده بود، دیگر در قرون اول و دوم و سوم، شعرا، این همه شعر، درباره‏اش نگفته بودند. در هر قرنى ما مى‏بینیم كه مساله غدیر، جزء ادبیات آن قرن است. بنابراین، چگونه مى‏توانیم این حدیث را انكار كنیم؟!" (8)

 

شرح حدیث غدیر
استاد، این حدیث را كه حدیث هدایت و روشنایى است؛ این چنین ذكر و شرح مى‏كند:
هنگامى كه به غدیر خم كه نزدیك جحفه (10) است رسیدند، قافله را متوقف و اعلام كردند كه مى‏خواهم درباره موضوعى با مردم صحبت كنم. (این آیه‏ها نیز در آنجا نازل شد.) بعد دستور داد كه منبرى برایش درست كردند. از جحاز شتر و چیزهاى دیگر، مركز مرتفعى ساختند. حضرت رفت ‏بالاى آن و مفصل صحبت كرد:

"الست اولى بكم من انفسكم؟ قالوا: بلى. آنگاه فرمود: من كنت مولاه فهذا على مولاه." بعد از این بود كه این آیه نازل شد: "الیوم یئس الذین كفروا من دینكم فلا تخشوهم واخشون الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتى..." اینها را در كتاب هایى مثل الغدیر یا ترجمه‏هاى آن نوشته‏اند. (11)

این مطلب گذری بود بر نظرات استاد شهید مرتضی مطهری (ره) که نسبت به امامت و عید غدیر بیان کرده بودند.(منبع : تبیان)

 

پى‏نوشت ها:

1- ، چاپ دوم 1364 ش، صص 61 - 62.
2- امامت و رهبرى، صص 62 -63.

3- مطالب استاد در 20 صفحه ذكر شده است: امامت و رهبرى، صص 118 -137.

4- امامت و رهبرى، صص 132 -137.

5- همان، صص 104 - 105.

6- همان، ص‏113.

7- امامت و رهبرى، ص 130.

8- امامت و رهبرى، ص 101.

9- حجة الوداع در سال آخر عمر حضرت رسول، دو ماه مانده به وفات ایشان، رخ داده است. وفات حضرت رسول در بیست و هشتم صفر یا به قول سنی ها در دوازدهم ربیع الاول اتفاق افتاده است. در هجدهم ذى الحجه به غدیر خم رسیدند. مطابق آنچه كه شیعه مى‏گوید حادثه غدیر خم دو ماه و ده روز قبل از وفات حضرت روى داده و مطابق آنچه كه سنی ها مى‏گویند این حادثه دو ماه و بیست و چهار روز قبل از رحلت ‏حضرت رسول اتفاق افتاده است. ( این مطلب از استاد شهید است).

10- ... جحفه، میقات اهل شام است ‏یعنى وقتى افراد از راه شام كه شمال غربى [مكه] مى‏شود مى‏آمدند، پس از پیمودن اندكى از راه به جحفه مى‏رسیدند. پیغمبراكرم(ص) آنجا را میقات قرار دادند براى مردمى كه از آن راه مى‏آیند. غدیر خم، نزدیك جحفه است و محلى بوده كه مسلمین در بازگشت از مكه وقتى به آن نقطه مى‏رسیدند متفرق مى‏شدند، اهل مدینه به مدینه مى‏رفتند و دیگران نیز به شهرهاى خود. ( این مطلب هم استاد شهید است.)

11- امامت و رهبرى، صص 130 - 132 و صص 84 - 85.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها