محمد دادگان با حضور در غرفه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نقش رسانهها در کشور اشاره کرد و گفت: "اگر بخواهم بگویم واقعیتها گفته نمیشود و کمی موضوع لوث میشود اما مطمئنم که همه واقعیتها هم گفته نمیشود. به این دلیل که مطبوعات ما هم بالاخره مشکلاتی دارند که به خاطر آنها نمیتوانند واقعیتها را بگویند. لازمه یک جامعه زنده و پویا دانستن حقایق است که این کار متاسفانه انجام نمیشود. در بحث ورزش هم همین موضوع صادق است. این فرمایش پیامبر اکرم (ص) است که اگر کسی میخواهد فردی را به دوستی بگیرد باید در آن شخص حیا، درستکاری و صداقت را بیابد. آیا در جامعه ما حیا و صداقت و درستکاری وجود دارد؟ حیا که از جامعه ما رخت بربسته است؛ صدق و راستی هم وجود ندارد؛ درستکاری هم که نمیبینیم. دکتر حسابی میگفت، انسانها را باید به احترام، محبت و درستکاری شناخت. آیا واقعا در جامعه ما محبت و احترام هست؟ آیا الان سقوط اخلاق را در جامعه نمیبینیم؟
وی با بیان این که بیاخلاقی به ورزش ما هم کشیده شده، افزود: جامعه ورزش جدا از جامعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور نیست. وقتی این ناهنجاری در ورزش کشور وجود دارد، مطمئن باشید در اقتصاد کشور هم این وضعیت هست. حالا برای ما این سوال مطرح میشود که افرادی که به ورزش میآیند و این کارها را انجام میدهند، برای بقای ورزش این کارها را میکنند؟ خدا شاهد است که این کارها را برای بقای خودشان انجام میدهند. هوای نفس، شهرت و پول باعث این کارها میشود. اصلا اینها مال ورزش نیستند که به ورزش آمدهاند. یک زمان آمده و یک زمان دیگر هم میروند اما آیا واقعا افرادی که از ریشه این ورزش هستند و برای آن زحمت کشیدهاند، باید دستخوش کارهای افرادی شوند که با ورزش بیگانه هستند؟
رئیس سابق فدراسیون فوتبال ادامه داد: یک بار در آلمان بحثی برای بکنباوئر پیش آمده بود. تمام رسانههای این کشور همه معتقد بودند که اصلا این موضوع نباید رسانهای شده و باید شخصیت بکنباوئر حفظ شود. اصلا نگذاشتند اجتماع متوجه شود که بکنباوئر چه کاری انجام داده است چرا که معتقد بودند خردکردن بکنباوئر یعنی خردکردن فوتبال آلمان و در واقع تخریب بخشی از دولت آلمان. اما شما ببینید در جامعه ما حیا و حرمت کجاست؟ همه را میزنیم که از بین بروند. آخر برای چه؟ برای بقای خودمان؟ واقعا آن کسانی که این افراد را به ورزش میآورند، شب که میخوابند، وجدانشان راحت است؟ ورزش ما را به بیحیایی کشاندند و اخلاق در آن سقوط کرد. شما خودتان میبینید وقتی انتخابات برگزار شد، گفتند که این انتخابات مورد تایید نیست. این نشاندهنده سقوط اخلاق در ورزش است که متاسفانه رخ داده و نمیتوان آن را جمع کرد.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی درباره وضعیت فعلی ورزش کشور و نگرانیهایی که بابت تعلیق وجود دارد، به ایسنا گفت: این را که IOC میگوید، انتخابات کمیته ملی المپیک ایران باید به تعویق بیافتد، باید به فال نیک گرفت. به این خاطر که هر کس که رییس کمیته ملی المپیک بوده پس از انتخابات ریاست جمهوری جایگاه محکمی ندارد و مثل قضایای سالهای گذشته میخواهند او را بردارند. به نظر من این موضوع برای ما خوش یمن است؛ چرا که افرادی که فعلا در کمیته هستند میتوانند روی کار باشند تا زمانی که دولت جدید میآید، بتواند با فراغ بال رییس کمیته ملی المپیک و وزیر ورزش را تعیین کند تا دیگر این جنگ و جدالها به وجود نیاید. شما ببینید یکی از قهرمانهای لهستان قصد دارد دنیای ورزش را کنار بگذارد تا رییس کمیته ملی المپیک کشورش شود اما در کشور ما چه کسانی و با چه موقعیتهای ورزشی و اجتماعی میآیند و رییس کمیته ملی المپیک میشوند؟ چرا؟ به این دلیل که خواستهها و آمال نفسانی خود را اینجا بروز دهند. اینگونه افراد میتوانند شهرت کاذب به دست بیاورند اما هیچگاه محبوب نمیشوند. محبوبیت برای آنهایی است که در ورزش عرق ریختهاند. پیشکسوتانی که امروز حرمتشان شکسته میشود. آیا واقعا افرادی که در راس کمیته ملی المپیک هستند، استحقاق این کار را دارند که برخی بیایند و به دروغ بهبه و چهچه کنند؟ افسوس من این است که قهرمانهای ملی و تحصیلکردهها چطور کنار اینها میروند و از آنها تعریف میکنند.
وی افزود: خوشحالم که یکی از روسای سابق فدراسیونها تعریفی از رییس کمیته ملی المپیک - که در آن زمان رییس سازمان تربیت بدنی بود - انجام داد. همان زمان از او خرده گرفته و گفتم چرا او از تو تعریف نکند؟ حالا به این نتیجه رسیده، مصاحبه کرده و گفته که آن زمان اشتباه کرد که آن حرفها را زد. با این همه برای یک ورزشکار که مدیر بوده، حیف است که با این سن و سال بگوید اشتباه کرده و حرفش را عوض کند.
رئیس سابق فدراسیون فوتبال در ادامه درباره اتفاقاتی که در مجمع اخیر فدراسیون فوتبال رخ داد و برخی افراد انتخابات این فدراسیون را غیرقانونی عنوان کردند، به ایسنا گفت: نمیخواهم از کسی طرفداری کنم. فدراسیون فوتبال برای خودش اساسنامهای دارد. دارم واقعیت را میگویم. یا ما باید بگوییم فیفا را قبول نداریم و به قول علیآبادی بگوییم، فیفای اسلامی درست کرده و آن را در کشورهای اسلامی جا بیاندازیم. یا اینکه اگر فیفا را قبول داریم، باید بپذیریم که مقررات و اساسنامه فیفا این گونه نیست و این موضوع که این فرد نمیتواند بیاید اصلا در اساسنامه فیفا وجود ندارد. آنهایی که جلسه مجمع را ترک کردند، مطمئن باشید، برای فوتبال ترک نکردند. همانطور که خودشان گفته بودند، جایگاه و منزلتشان رعایت نشده بود. دوست داشتند که آنجا یک صندلی مبله برایشان بگذارند. باید ببینیم این افراد کجا بوده و چه میخواهند. اصلا به کارهای فدراسیون وارد نمی شوم و فقط باید بگویم که مقررات فیفا باید رعایت شود. یا این که مثل کره شمالی باید چند سال در کشورمان را ببندیم و بگوییم که هیچ مسابقهای برگزار نمیکنیم. اما وقتی شما وارد مسابقات شدید، دیگر بحث فیفای اسلامی و این چیزها وجود ندارد. باید در چارچوب مقرراتی که فیفا وضع میکند، حرکت کنیم.
بازیکن سابق پرسپولیس و تیم ملی درباره وضعیت فعلی تیم فوتبال پرسپولیس و شرایط آن در جدول و همچنین اختلاف مانوئل ژوزه با علی کریمی اظهار کرد: اگر به آوردن مربی خوب و پول خرج کردن بود، تیمهای دیگر هم میتوانستند، این کار را انجام دهند اما این طور نیست و مدیریت در ورزش با سایر نهادها فرق میکند. در اینجا شما با روح و جسم ورزشکار سر و کار دارید. باید علم مدیریت در ورزش را بدانیم. متاسفانه برخی فکر میکردند که فقط با آوردن پول به ورزش میتوان موفق شد. به همین خاطر میبینید که حتی با آوردن مربی و بازیکنان گرانقیمت نیز هیچ چیز تمام نشده و هنوز نتوانستهاند، نتیجه مطلوب را بگیرند چرا که شیرازه و پایههای این تیم سست است.
محمد دادگان در پایان گفت: این حق هر مربی است که بگوید یک بازیکن باشد یا نباشد اما به این سادگیها نمیتوان از علی کریمی گذشت. علی کریمی باید باشد اما نه این که مدیریت فشار بیاورد که کریمی باشد. این مربی و خود کریمی هستند که باید بنشینند و مشکلشان را حل و به پرسپولیس خدمت کنند. حتی اگر من بروم، کریمی و ژوزه را آشتی دهم، مطمئن باشید که این اختلاف دوباره بروز میکند. باید دو طرف مشکل را از ریشه حل کنند.