مهر، امام علی بن محمد(ع) معروف به هادی و نقی، دهمین امام شیعیان در سوم رجب و
به قولی در 25 جمادی الآخر، در سامرا به شهادت رسید. درباره تاریخ تولد
امام هادی(ع) اتفاق نظری میان مورخان و سیره نویسان نیست. برخی از آنان،
تاریخ تولد ایشان را نیمه ذی حجه و برخی دیگر دوم رجب و یا پنجم رجب ذکر
کرده اند. همچنین درباره سال ولادت شان برخی سال 212 و برخی دیگر سال 214
قمری را بیان نمودند.
کنیه امام هادی(ع)، ابوالحسن است و ایشان را ابوالحسن ثالث نامند چراکه
چهار امام(ع) بزرگوار شیعیان یعنی امیرالمؤمنین علی (ع)، امام موسی
کاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام هادی(ع) کنیهشان ابوالحسن است.
امام هادی معروف به ابن الرضا(ع) خورشید نورافشانی بود که از سالهای 220 ق
تا سال 254 رسالت رهبری و هدایت امت بزرگ اسلامی را بر دوش داشت و حدود 34
سال ناخدای کشتی اسلام در میان امواج وحشتناک عصر عباسی بود.
امام علی النقی پس از شهادت پدر بزرگوارشان جوادالائمه(ع) از 7 سالگی
رسالت بزرگ رهبری امت را بر دوش گرفتند و از همان آغاز، حکومت عباسی به
بهانه تربیت و آموزش در خانه ای در «صریا» اطراف مدینه تا حدود 13 سالگی
ایشان را تحت نظر قرار داد و سپس ایشان به مدت 20 سال در تبعیدگاه سامرا
پرچم نورانی امامت را برافراشته نگه داشتند.
عصر امام نقی عصر دشواری است که عباسیان به بهانه وابستگی به پیامبر(ص) بر
کرسی خلافت نشسته اند و حکومت و دولت ابزاری برای بهره کشی از مردم و غارت
«جان» و «مال» و «نوامیس» محرومان شده است. متوکل کاخهای متعدد می سازد و
میگساری و فسق و فجور و رقص و موزیک بر کاخ ها و درباریان حاکم است و فقر و
شمشیر و توهین و تحقیر بر توده های مردم و بالاترین فشارها و زندان و
تبعید و فرار و اعدام و تعقیب علویان و فرزندان فاطمه(س) را تهدید می کند.
فراخواندن امام هادی(ع) به سامرا
یحیی بن هرثمه به دستور متوکل برای بردن امام(ع) به سامرّا به مدینه آمد.
سامرّا شهری جدیدالتأسیس در نزدیکی بغداد بود که برای زندگی نظامیان ترک
ساخته شده بود. این شهر در واقع یک دژ نظامی بود و ارکان دولت نیز در آن
قرار داشت. از آن روی که امام به سبب عبادت بسیار و گره گشایی از امور
مردم، مورد علاقۀ بسیار آنان بود، مردم با دیدن مأموران حکومتی در مدینه که
در جستجوی امام بودند، صدا به گریه و زاری بلند نموده و راه را بر مأموران
بستند. ابن هرثمه به مردم اطمینان داد که در پی آزار امام نیست.
سرانجام امام به همراه فرزند خردسالشان «حسن» و نزدیکان، همراه با 300 تن
از مأموران حکومتی به سوی عراق روانه گشتند و پس از رسیدن کاروان حامل امام
به سامرّا، متوکل عباسی که چون اسلاف خویش به این فکر افتاده بود تا بخت
خود را در تلاش برای شکست علمی امام شیعیان بیازماید، ایشان را با علمای
درباری گرد آورد، اما امام هادی(ع) نیز چون پدران خویش، علمای عباسی را در
مباحثه مغلوب نمودند.
شبکه ارتباطى وکالت؛ حلقه اتصال شیعیان از امام هادی(ع) تا غیبت کبری
امام علی النقی (ع) که در سامرا تحت کنترل شدیدى قرار گرفته بود، برنامه
تعیین کارگزاران و نمایندگان را که پدر بزرگوارش امام جواد (ع) اجرا کرده
بود، ادامه داد و نمایندگان و وکلائى در مناطق و شهرهاى مختلف منصوب کرد و
بدین وسیله یک سازمان ارتباطى هدایت شده و هماهنگ به وجود آورد که هدف اصلى
این سازمان جمع آورى خمس، زکات، نذور و هدایا از مناطق مختلف توسط وکلا و
تحویل آن به امام و نیز پاسخگویى امام به سؤالات و مشکلات فقهى و عقیدتى
شیعیان و توجیه سیاسى آنان توسط وکیل امام بود.
نخستین شبکه ارتباطی وکلا از زمان امام موسی ابن جعفر(ع) شکل گرفت اما بعد
از شهادت امام کاظم(ع) برخی از وکلای امام ، امامت علی بن موسی الرضا(ع)
را انکار کردند و فرقه «واقفیه» درست شد و این اولین ضربه مشهودی بود که از
ناحیه برخی از وکلا به سیر تفکر شیعه وارد شد.
برای بار دوم بحث منصوب کردن وکلا از سوی امام در زمان امام هادی(ع) اتفاق
افتاد. این حرکت شجاعانه و حسابگرانه یکی از راهکارهای آماده سازی شیعه
غیر از بنیانهای فکری و اعتقادی، زمینه سازی عملی است برای اینکه شیعه در
آن دوران سخت بدون همراه نماند و به نوعی این جریان امامت از طریق وکلا و
نائبین می تواند به سرعت در یک دوره کوتاهی توسعه پیدا کند و این ایجاد
شبکه ارتباطی اجتماعی توسط امام هادی بسیار قابل توجه است.
متوکل عباسی برای مقابله با این شبکه ارتباطی مؤثر، دست به یک رشته عملیات
نظامى جهت بازداشت و دستگیرى شیعیان زد و این برنامه را با خشونت و شدت
ادامه داد، به طورى که بعضى از وکلاى امام در بغداد، مدائن، کوفه و سایر
نقاط عراق زیر شکنجه در گذشتند و عدهاى دیگر به زندان افتادند و این
اقدامات لطمه هاى جدّى بر پیکر شبکه وکالت وارد کرد، اما حضرت علی النقی(ع)
با تلاش پخته خویش، این شبکه را همچنان فعال و پر ثمر نگه داشت تا اینکه
این روش تا زمان غیبت کبری حضرت ولی عصر (عج) ادامه پیدا کرد.
گذری بر شرایط تاریخی و فرهنگی حیات امام هادی(ع)
دوران امامت علی النقی به دلیل گسترش فرهنگی در گرایشهای اعتقادی و بحثهای
علمی که از برخورد میان مکتبهای کلامی و تحولات فرهنگی مختلف ناشی شده
بود، از ویژگی خاصی برخوردار است. در این دوران، مکتبهای عقیدتی گوناگونی
چون "معتزله" و "اشاعره" گسترش یافته و پراکندگی آرای فراوانی در سطح
فرهنگی جامعه پدید آمده بود.
سرچشمه این تحولات فکری در رویکرد دولت عباسی به مسائل علمی و فرهنگی و
نیز هجوم فلسفه و کلام دیگر ملل به سوی جامعه مسلمانان خلاصه می شود.
نزدیکی بیش از حد خلفا با غیرمسلمانان و احترام بیش از اندازه به آنها،
عقاید شوم و ضد اسلامی حاکمان را به روشنی برملا می ساخت.
به خوبی آشکار است که این احترام و صرف آن همه بودجه های هنگفت، صرفاً جهت
دانش پروری و علم دوستی نبوده است. آنان با جمع آوری کتابهای علمی گوناگون
جایگاهی مناسب را در گسترش مناظره های علمی فراهم آوردند و اهداف مشخص و
از پیش تعیین شده ای را در این موضوع دنبال می کردند؛ البته آنچه از بررسی
زندگی علمی امام هادی(ع) در مناظره های علمی به دست می آید، برتری مبانی
اعتقادی شیعه را در این برهه از زمان آشکار می سازد.
تلاشهای گسترده امام هادی(ع) در زمینه های فرهنگی
پیدایش این همه آرا و نظرات گوناگون، سبب آشفتگی در اوضاع فرهنگی و
اجتماعی گردید و حاصل این آشفتگی، در پیدایش گروه های گوناگونی چون: غلات،
واقفیه، صوفیه و مجسّمه نمود یافت. حاکمیت نیز از این آشفتگی فرهنگی برای
دستیابی به اهداف خود بهره می جست. در این میان، تیزبینی امام (ع) در شناخت
خط توطئه و استحاله فرهنگی نقشه های دینستیزانه آنان را آشکار ساخت.
یکی از پردامنه ترین تلاشهای امام هادی(ع) در دوران زندگی شان، فعالیت در
زمینه های فرهنگی بود که مبارزه با گروههای منحرف عقیدتی همچون صوفیه،
واقفیه و... بود.
امام علی النقی(ع) و مکتب هاى کلامى
در عصر امام نقی (ع) مکاتب عقیدتى متعددى همچون «معتزله» و «اشاعره» رواج
یافته و آراء و نظریات کلامى فراوانى در جامعه اسلامى پدید آمده بود و
بازار مباحثى همچون جبر، تفویض، امکان یا عدم امکان رؤیت خدا، جسمیت خدا، و
امثال اینها بسیار داغ بود، از اینرو گاه امام در برابر سؤالهایى قرار
مىگرفت که پیدا بود از این گونه آراء و نظریات سرچشمه گرفته است.
مطالعه و برسى حیات علمى امام نشان مىدهد که اکثر مناظرات امام هادی
النقی(ع) پیرامون موضوعات کلامى بوده و روایات متعددى از آن حضرت در این
زمینه نقل شده است که برترى مبانى اعتقادى شیعه را به روشنى ثابت مىکند.
به عنوان نمونه مىتوان از نامه مفصل امام(ع) یاد کرد که در پاسخ سؤال مردم
اهواز درباره موضوع «جبر» و «تفویض» نگاشته و طى آن با بیان روشن و
استدلال قاطع، نظریه درست را که نه جبر است و نه تفویض، اثبات کرده است.
شهادت امام هادی (ع)
امام علی النقی(ع) با آنکه در سامرّا تحت کنترل و مراقبت قرار داشت، اما
با وجود همه رنجها و محدودیتها هرگز به کمترین سازشى با ستمگران تن نداد.
بدیهى است که شخصیت الهى و موقعیت اجتماعى امام و نیز مبارزه منفى و عدم
همکارى او با خلفا، براى طاغوتهاى زمان هراس آور و غیر قابل تحمل بود، و
پیوسته از این موضوع رنج مىبردند. سرانجام معتضد عباسی، امام هادی را
مسموم کرد و حضرت در رجب سال 254 هجرى به شهادت رسید و در سامرّا در خانه
خویش به خاک سپرده شد.
زیارت غدیریه و جامعه کبیره یادگاری از امام هادی(ع)
از امام علی النقی چند یادگاری همچون زیارت جامعه کبیره، زیارت غدیریه،
دعای کوتاه در کنار قبر مبارک آن حضرت، نماز بالای سر در حرم حضرت رضا (ع) و
تعقیبات نماز... به یادگار مانده است.
درباره زیارت جامعه کبیره که اقیانوسی مواج از معارف الهی و مضامین عالی
مشتمل بر معرفی مقام ائمه علیهم السلام است؛ همین بس که به تعبیر علامه
مجلسی(ره) زیارت جامعه کبیره از نظر سند و روایت از صحیحترین و قویترین
زیارات ائمه(ع) است که در حرم هر یک از ائمه معصومین(ع) آن زیارت را
میخوانیم.
زیارت غدیریه نیز سندی بسیار معتبر دارد و روایتگران آن از بزرگان شیعه
هستند، این زیارت مربوط به روز عید غدیری است که امام هادی در سفری که به
اجبار متوکل از مدینه به سامرا داشتند، ایشان در نجف اشرف این زیارت را
خطاب به قبر مطهر جدّ بزرگوارشان حضرت علی(ع) قرائت کردند.
این نکته قابل توجه است که «زیارت غدیریه» را به مانند «زیارت عاشورا»
میتوان هر روز خواند که محدث قمی این زیارت را به طور کامل در کتاب شریف
«مفاتیح الجنان» آورده است.
همچنین امام هادی آنقدر برای زائران و دوستداران و شیعیان خیر میخواهند
که فرمودند: از خدا خواستهام که هر کس این دعا را در کنار قبر من بخواند
ناامید برنگردد: « یا عُدَّتى عِنْدَ الْعَُدَدِ وَ یا رَجآئى
وَالْمُعْتَمَدَ وَ یا کَهْفى وَالسَّنَدَ یا واحِدُ یا اَحَدُ وَ یا قُلْ
هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ اَسْئَلُکَ الّلهُمَّ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَ مِنْ
خَلْقِکَ وَلَمْ تَجْعَلْ فى خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ اَحَداً صَلِّ عَلى
جَماعَتِهِمْ وَافْعَلْ بى کَذا وَ کَذا ؛ اى ذخیره من در برابر ذخیرهها و
اى امید من و تکیهگاهم و اى پناهگاه، و پشت و پناهم اى یگانه یکتا و اى
که درباره خود فرمودى: بگو خدا یکى است، از تو خواهم. خدایا به حق هر کس از
آفریدگانت خلق کردى و هیچ کس را مانند آنها در میان آفریدگانت قرار ندادى
درود فرست بر گروه آنها و درباره من چنین و چنان کن.(در اینجا حاجات خود را
بگویید)»
امام علی النقی همچنین به پیروان اهل بیت(ع) که به زیارت حرم مطهر امام
رضا(ع) مشرف می شوند نمازی را آموخته اند. ایشان فرمودند: «هر کس از خداوند
حاجتی دارد پس قبر جدم حضرت رضا را در طوس زیارت کند و دو رکعت نماز نزد
قبر او بگزارد و در قنوت نماز حاجتش را طلب کند. خداوند دعایش را اجابت می
کند مگر اینکه در مورد گناه یا قطع رحم باشد.»
از «علی بن مهزیار» روایت شده که «محمدبن ابراهیم» به حضرت امام علی النقی
نامه ای نوشت که اگر مصلحت می دانید به من دعایی تعلیم دهید که بعد از هر
نماز بخوانم تا خداوند به سبب آن خیر دنیا و آخرت به من عنایت فرماید.
امام هادی این دعا را آموزش دادند: «اَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ وَ
عِزَّتِکَ الَّتى لا تُرامُ وَ قُدْرَتِکَ الَّتى لا یَمْتَنِعُ مِنْها
شَىْءٌ مِنْ شَرِّ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَ مِنْ شَرِّ الاَْوْجاعِ
کُلِّها وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ».
صلوات ویژه بر امام علی النقی(ع)
در صلواتی که از امام حسن عسکری(ع) درباره هر کدام از چهارده معصوم نقل
شده درباره امام علی النقی(ع) چنین آمده است: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی عَلِیِّ
بْنِ مُحَمَّدٍ، وَصِیِّ الْأَوْصِیآءِ، وَاِمامِ الْأَتْقِیآءِ،وَخَلَفِ
اَئِمَّةِ الدّینِ، وَالْحُجَّةِ عَلَی الْخَلائِقِ اَجْمَعینَ، اَللّهُمَّ
کَماجَعَلْتَهُ نوُراً یَسْتَضیی ُ بِهِ الْمُؤْمِنوُنَ فَبَشَّرَ
بِالْجَزیلِ مِنْ ثَوابِکَ، وَاَنْذَرَ بِالْأَلیمِ مِنْ عِقابِکَ،
وَحَذَّرَ بَاْسَکَ، وَذَکَّرَ بِآیاتِکَ، وَاَحَلَّ حَلالَکَ، وَحَرَّمَ
حَرامَکَ، وَبَیَّنَ شَرایِعَکَ وَفَرایِضَکَ، وَحَضَّ عَلی عِبادَتِکَ،
وَاَمَرَ بِطاعَتِکَ، وَنَهی عَنْ مَعْصِیَتِکَ، فَصَلِّ عَلَیْهِ اَفْضَلَ
ما صَلَّیْتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ، وَذُرِّیَّةِ اَنْبِیآئِکَ،
یا اِلهَ الْعالَمینَ.
بارالها! بر علی بن محمد (امام نقی) درود فرست. او که جانشین اوصیای
پیامبر(ص) و پیشوای پارسایان است. و جایگزین رهبران دین و حجت بر تمام
آفریدگان. بارالها! همانگونه که او را نوری قرار دادی تا مؤمنان از او فروغ
بگیرند. او به پاداش بزرگ تو بشارت داد و از کیفر تو مردم را بر حذر داشت و
آیات تو را یادآور گردید، حلال تو را حلال دانست و حرام تو را حرام شمرد.
آئین تو و واجبات تو را روشن کرد و مردم را به عبادت تو برانگیخت. و به
طاعت تو فرمان داد و از معصیت تو بازداشت. خدایا! بر او درود فرست برترین
درودی که بر هر کدام از اولیای خودت و ذرّیه پیامبرانت می فرستی ای معبود
جهانیان».