مطابق قانون اساسی ایالات متحده، در سالهای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری این کشور، اولین سهشنبه ماه نوامبرـ البته اگر با روز اول نوامبر مصادف نباشد ـ روز برگزاری این انتخابات است. بدین ترتیب دقیقاً یک هفته دیگر، رئیسجمهور آمریکا انتخاب میشود.
انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا با دیگر کشورهای دنیا متفاوت است. سیستم انتخاباتی این کشور مبتنی بر «الکترال کالج»(کالجهای انتخاباتی) است. در آمریکا، انتخاب رئیسجمهور به صورت غیرمستقیم و توسط کالجهای انتخاباتی صورت میگیرد؛ بدین ترتیب که رأیدهندگان به اعضای هیئتهای انتخابکننده رئیس جمهوری(الکترال) رأی می دهند و این هیاتها بطور مستقیم رئیس جمهوری و معاون وی را انتخاب میکنند. در انتخابات 6 نوامبر/ 16 آبان، پانصد و سی و هشت رأی الکترال برحسب شمار 100 سناتور(نماینده مجلس سنا) و 435 عضو مجلس نمایندگان به اضافه سه نماینده واشنگتن (پایتخت) وجود دارد و بین باراک اوبامای دمکرات و میت رامنی جمهوریخواه، کاندیدایی پیروز میشود که نصف به علاوه یک(1+269) یعنی حداقل 270 رأی الکترال را به دست آورد.
این شیوه که از سوی کمیته بریتانیا(یک کمیته 11 نفره) در سال 1787ـ یک سال پس از استقلال آمریکاـ مدوّن شد، تاکنون بر انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده حاکم بوده است. 225 سال پیش، هنگام بحث بر سر شیوه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، چندین روش انتخاب رئیسجمهور از جمله انتخاب توسط کنگره، انتخاب توسط فرمانداران ایالات، انتخاب توسط مجالس قانونگذاری ایالات، انتخاب توسط گروه منتخبی از اعضای کنگره و انتخاب مستقیم توسط آرای مردم آمریکا بررسی شد ولی نهایتاً جهت تعیین بهترین روش برگزیدن رئیسجمهور، کمیتهای 11 نفره موسوم به «کمیته بریتانیا» تشکیل شد و این کمیته پس از برگزاری جلسات مختلف، برای مشارکت بیشتر شهرهای کوچکتر و دارای جمعیت کمتر و همچنین ایجاد تلفیقی منطقی میان تشخیص عوام(توده آمریکاییها) و طبقه الیت و خواص(نخبگان) تشکیل کالجهای انتخاباتی را مطرح کرد. طبق این روش مردم در روز انتخابات علاوه بر یکی از 2 نامزد احزاب دمکرات یا جمهوریخواه، به اعضای کالجهای انتخاباتی نیز رای میدهند. اعضای این کالجها هم رئیسجمهور مورد نظر را برمیگزینند.
در صورتی که هیچ نامزدی نتواند به اکثریت آرای الکترالها(حداقل 270 رای) دست یابد، رئیسجمهور به وسیله قوانینی که در متمم دوازدهم قانون اساسی ایالات متحده آمده و تصمیم دادگاه عالی این کشور معرفی میشود.
انتخاب غیرمستقیم رئیسجمهور آمریکا توسط کالجها بویژه در سالهای اخیر مشکلاتی را هم به وجود آورده است. یکی از عیوب بارز این شیوه انتخاباتی آن است که نامزدی که رای الکترال ایالتی را کسب کند، در محاسبه نهایی و طبق قاعدهای عجیب و مضحک به نام «برنده همه چیز را می برد» همه آرای جمعیت آن ایالت را کسب میکند؛ بهطوری که در مواقعی با آنکه یک کاندیدا، آرای بالاتری نسبت به رقیب به دست آورده، اما برنده کلی انتخابات کاندیدایی شده که رای الکترال آن بیشتر بوده است! این نقص بطور مشخص در انتخابات سال 2000 رخ نمود. در انتخابات آن سال، با آنکه «آلبرت گور» نامزد حزب دمکرات پانصد هزار رأی بیشتر از جرج دبلیو. بوشِ جمهوریخواه به دست آورد، ولی بوش رئیسجمهور شد؛ در حالی که او آرای 30 ایالت و گور 21 ایالت را به خود اختصاص داده بود، اما تعداد رأیدهندگان به ال گور بیش از ایالتهای متعلق به بوش بود! این اختلاف در ایالت فلوریدا بروز کرد که سبب دخالت دیوان عالی آمریکا و صدور رای این دیوان به نفع بوش شد.
* محمدمهدی تقوی