کد خبر: ۸۹۵۹۳
زمان انتشار: ۰۲:۵۲     ۰۹ آبان ۱۳۹۱
هرگونه مذاکره مستقیم میان تهران و واشنگتن به ضرر اسرائیل تمام نمی‌شود زیرا یا این مذاکرات به کاهش پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران منجر شده و یا مشروعیت حمله نظامی علیه این کشور را افزایش می‌دهد.

به گزارش فارس، اندیشکده مطالعات امنیت ملی اسرائیل در تحلیلی با عنوان «گفت‌وگوهای مستقیم میان ایران و آمریکا درباره برنامه هسته‌ای ایران لزوما منفی نیست» به قلم «یادلین آموس» و «گلوو آونر» می‌نویسد: بر اساس گزارشی که در نیویورک‌تایمز منتشر شده ایران با آغاز گفت‌وگوهای مستقیم با دولت آمریکا درباره برنامه هسته‌ایش پس از انتخابات ماه آینده آمریکا موافقت کرده است. گرچه این گزارش از سوی کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا رد شده اما سخنگوی کاخ سفید این مسئله را روشن کرد که دولت اوباما آماده مذاکرات مستقیم با آمریکا درباره برنامه هسته‌ایش است و پیگیری چنین روندی پس از انتخابات مایه شگفتی نیست.

رهبران موسسات مطالعاتی آمریکا پس از این خبر خواستار مذاکرات مستقیم میان آمریکا و ایران شدند اما واکنش منفی اسرائیل بسیار سریع انجام شد و نخست وزیر و وزیر خارجه اسرائیل با این مسئله مخالفت کردند. این مقاله به استدلال این نکته می‌پردازد که مذاکرات مستقیم بین ایران و آمریکا لزوما تحولی منفی نیست و در واقع فرصت‌هایی برای اسرائیل به همراه خواهد داشت چه این مذاکرات در نهایت به پیروزی و یا شکست بینجامد.

 

* تمایل ایران به شرکت در مذاکرات مستقیم با آمریکا

اگر گزارش نیویورک‌تایمز درست باشد، نشان‌دهنده تغییر در سیاست ایران است. ایران برغم فشارهای اقتصادی، نظامی و سیاسی تا به امروز به صورتی استوار مذاکرات دوجانبه با دولت آمریکا درباره برنامه هسته‌ایش را رد کرده است. روشن است که این تغییر به تنهایی کافی نیست اما باید جامعه جهانی را به افزایش تحریم‌ها ترغیب کند.

دوم حذف مسکو و پکن از مذاکرات است. ایران تاکنون ترجیح داده که در مذاکرات با غرب با گروه 1+5 شامل پنج عضو دائم شورای امنیت به علاوه آلمان سر میز بنشیند زیرا به روسیه و چین که دو مانع اصلی جلوی تلاش‌های آمریکا برای اقدام علیه ایران در ایجاد زمینه جهانی گسترده‌تر به منظور تضعیف مواضع غرب هستند، تکیه کرده است. اگر ایران خواستار مذاکره مستقیم با واشنگتن شود، این نشان‌دهنده ناامیدی تهران از روسیه و چین است.

دو تحول مثبت و یک نتیجه مشکل‌زا ممکن است از مذاکرات بین ایران و آمریکا منتج شود. اول اینکه ممکن است توافقی قابل قبول بدست آید که قطعا بر دو گزینه دیگر یعنی دستیابی ایران به بمب هسته‌ای و یا بمباران ایران ارجحیت دارد. دو روندی که در بالا به آنها اشاره شد، نشان‌دهنده آن است که توافق احتمالی که از مذاکرات منتج می‌شود معتبرتر از توافقات گذشته است و گزینه سومی را ارائه می‌کند. در عین حال، گزینه سوم تنها زمانی بهتر خواهد بود که منجر به توافقی قابل قبول شود، توافقی که دستکم تهران را دو سال از دستیابی به تسلیحات هسته‌ای دور نگه دارد. سه پیش‌شرط برای چنین توافقی وجود دارد: انتقال بیشتر اورانیوم غنی‌شده از ایران به مکانی دیگر، تعطیلی سایت غنی‌سازی فوردو و بازرسی‌های بین‌المللی موثر دستکم در سطح مورد درخواست پروتکل الحاقی.

 

* هرگونه توافق بر روی اجازه غنی‌سازی 20 درصد به ایران بد خواهد بود

گرچه سخنرانی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در سازمان ملل غنی‌سازی 20 درصد از سوی ایران را پذیرفت اما هرگونه توافقی که تنها بر این مسئله تمرکز کند توافقی بد خواهد بود زیرا ایران هنوز قادر به حفظ تواناییهای غنی‌سازی و غنی‌سازی اورانیوم در داخل مرزهایش خواهد بود. چنین توافقی حتی اگر منجر به توافقی خوب شود، به ایران اجازه حرکت به سوی بمب و تولید سریع آن را پیش از آنکه غرب فرصت توقف آن را داشته باشد، می‌دهد. نتیجه مثبت دیگر مذاکرات مربوط به شکست آنها می‌شود زیرا شکست مذاکرات منجر به مشروعیت بیشتر حمله می‌‌شود. اگر مذاکرات مستقیم بین تهران و واشنگتن منجر به شکست شود، این نظر که همه گزینه‌ها غیر از گزینه نظامی آزمایش و با شکست مواجه شده، تقویت می‌‌شود و بنابراین برنامه هسته‌ای ایران باید از طریق نظامی متوقف شود.

در نتیجه، مذاکره‌کنندگان باید چارچوب زمانی مشخصی را برای گفت‌وگوها در نظر گرفته و چشم‌انداز خود را به منظور ایجاد پیشرفت چشمگیر محدود کنند یا اینکه منتظر شکست مذاکرات باشند. اگر مذاکرات به طور رسمی شکست بخورد، هرگونه اقدام نظامی علیه ایران از نظر جهانی، داخل اسرائیل و داخل آمریکا مشروعیت می‌یابد. مشروعیت جهانی این مسئله مهم است زیرا هر کشوری که بخواهد به ایران حمله کند نیاز به حمایت جهانی به منظور حفظ دستاوردهای این حمله در طول زمان دارد تا بتواند از دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای در یک دهه بعد جلوگیری کند.

 

* پیشرفت منفی مذاکرات مستقیم منجر به اتلاف وقت از سوی ایرانیها می‌شود

نتیجه پیشرفت منفی مذاکرات مستقیم میان آمریکا و ایران غیر از اینکه منجر به توافقی بد می‌شود، این خواهد بود که مذاکرات تنها در دست ایران باقی مانده و به ایرانیها اجازه اتلاف زمان برای غنی‌سازی اورانیوم می‌دهد و در عین حال زیرساخت‌های هسته‌ایشان را تقویت خواهد کرد. بنابراین، مذاکره‌کنندگان آمریکایی باید به تکنیک‌های بلوف‌زنی و اتلاف وقت ایرانیها آشنا بوده و راهبرد «مذاکره و یا ترک آن» را در پیش بگیرند و دستکم خواستار تعلیق برنامه هسته‌‌ای ایران در زمان انجام مذاکره شوند.

درک راهبردهایی که در مقابل ایران بکارگرفته می‌شود، مهم است. مذاکرات، تحریم‌ها و حمله تنها گزینه‌های ممکن نیستند. در عوض این گزینه‌ها می‌توانند تقویت کننده مواضع آمریکا باشند. برغم فرصت مذاکرات برای دستیابی به توافقی قابل قبول، غرب نباید تحریم‌ها را کاهش داده و باید گزینه نظامی معتبر خود را حفظ کند. تحولات گذشته در بحران هسته‌ای ایران در خصوص رفتار تهران در برابر غرب نشان داده که حکومت ایران تنها هنگامی سیاست خود را تغییر می‌دهد که احساس کند تهدید واقعی است.

 اسرائیل با روند مذاکرات مستقیم میان تهران و واشنگتن درباره برنامه هسته‌ای ایران پس از انتخابات آمریکا مخالف نیست. این تحول فرصت‌هایی را برای غرب و اسرائیل از جمله ارائه گزینه‌ای بهتر از حمله به ایران و یا پذیرش واقعیتی به نام بمب هسته‌ای ایران، در بر خواهد داشت. این مسئله همچنین مشروعیت اقدام نظامی علیه برنامه هسته‌ای ایران را در صورت شکست مذاکرات در پی خواهد داشت. تصمیم‌گیرندگان اسرائیلی نباید این گزینه را از دست بدهند و باید مطمئن باشند که چنین مذاکراتی منجر به توافقی بد نخواهد شد. آنها باید تاکید کنند که مذاکرات به همراه بازرسی‌ها و نظارت بر تحولات پشت پرده صورت بگیرد و هماهنگی میان راهبردهای مکمل را به منظور فشار حداکثر بر ایران تقویت کند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها