به گزارش فارس، اندیشکده «مرکز مطالعات بینالمللی و استراتژیک» در گزارشی به قلم «آنتونیکوردزمن، بردلی باسرمن و سام خضایی» درباره «تقابل آمریکا ـ ایران و تلاشهای واشنگتن برای تغییر نظام ایران» گزارشی را منتشر کرده است که خبرگزاری فارس، اهم مطالب آن را منتشر میکند:در حالیکه تاثیر تحریمهای اخیر تا اواخر سال 2012 نمایان نخواهد شد ، اما این فشارهای اقتصادی تاکنون صادرات انرژی ایران و درآمدهای حاصله از آنرا قطع کرده و مشکلات عدیدهای را در مسیر تجارت و نظام بانکی ایران ایجاد کردهاند.
بنابراین گزارش، ایران به صراحت تاثیر تحریمها را تایید کرده است. ریال این کشور بیثبات شده و در ماه اکتبر به پایین ترین میزان در بازارهای ارزی رسیده که در نتیجه محدودیت در انجام تجارت خارجی بود. دولت ایران ،اقتصاد و مردم این کشور هم اکنون این فشار را حس میکنند اما در عین حال واکنشهای متفاوتی از سوی ایران مشاهده میشود.
* گفتگوها به میدان کشمکش دیپلماتیک بین ایران و آمریکا مبدل شده است
از یک سو وزیر خارجه ایران در ژانویه 2012 خواهان از سرگیری گفتگوها با غرب شد اگرچه تاریخچه قبلی این گفتگوها نشان داده است که اقدامات ایران تاکتیکی و تنها برای اتلاف زمان بوده است. بنابراین درخواست جدید برای از سرگیری گفتگوها نیز ترفندی برای خرید زمان و از رقابتهای همیشگی بین دو کشور ایران و آمریکا است.
از سوی دیگر ایران تهدیدهای بیشتر و جدیتری را در زمینه بستن تنگه هرمز کرد و آزمایش موشکی و رزمآیش نظامی را برگزار کرد. تهدیدها و رزمآیشهای ایران مصادف با راه اندازی تاسیسات جدیدتر زیرزمینی غنی سازی اورانیوم در قم و استقرار سانتریفیوژهای بسیار بیشتر از قبل بود.
* گزینه مهار ایران هستهای کماکان در دستور کار آمریکا باید باشد
اما همانطور که قبلا نیز اشاره شد آمریکا باید آماده بهکارگیری گزینههای مهار از طریق یک برخورد نظامی در خلیج فارس و یا حملات پیشدستانه اسرائیل باشد و حتی در صورت وخیم شدن وضعیت خود آمریکا بهطور جدی به پایگاههای نظامی ویژه نبردهای نامتقارن و متقارن ، پایگاههای موشکی و تاسیسات هستهای ایران حمله نظامی کند .
بنابراین در حالیکه آمریکا باید در پی گزینههای تحریم و دیپلماتیک باشد ، همچنین مجبور است که گزینههای بلند مدتتر در زمینه احتمال شکست رویکرد دیپلماتیک و اعمال تحریم را مدنظر داشته باشد.
البته انتخاب بین گزینه مهار و حملات بازدارنده منوط به داشتن اطلاعات بسیار جامع و دست اول و نیز برنامهریزی امنیتی و نظامی است.
* گزینههای کوتاه مدت در تقابل با ایران
آمریکا در کوتاه مدت نیاز دارد تا هر اقدامی را جهت کسب اطمینان از تاثیر تحریمها جهت شکل گیری مذاکرات موفقیت آمیز انجام دهد. بنابر این این کشور بهتر است گزینههای ذیل را تعقیب نماید:
ـ آمریکا بهتر است در حد توان اقداماتی را انجام دهد تا تحریمهای چند جانبه و یکجانبه از سوی سازمان ملل اعمال شوند. زمان برای اعمال رویکردهای تدریجی به اتمام رسیده و اگر قرار است این مسئله ختم به خیر شود باید پیش از آزمایش یک جنگ افزار هستهای از سوی ایران باشد.
این امر البته بایستی قبل از اقدام نظامی پیش دستانه اسرائیل که منطقه را در ورطه یک رقابت تسلیحاتی هستهای خواهد انداخت یا ایران به حدی از فنآوری هستهای پیشرفته برسد که هیچ بازرسی قادر به تشخیص فعالیتهای پنهانی این کشور در ساخت جنگ افزار هستهای نباشد، صورت گیرد .
* بسته تشویقی آمریکا باید حقیقی و اجرایی باشد
ـ باید آشکارا آمریکا و متحدانش مشوقهایی را به ایران برای قطع برنامههای هستهای و قطع تحریمها ارائه دهند. آمریکا باید به دیگر کشورها نشان دهد که مشوقهای حقیقی را به ایران ارائه میکند.
تحریمها به تنهایی کافی نیست. ایران نیاز دارد تا ببیند که آمریکا و بقیه اعضای گروه 1+5 مشوقهایی را در رابطه با ارسال سوخت هستهای، رهایی از تحریمها، سرمایه گذاری تجاری و کمک به بخش توسعه انرژی این کشور انجام خواهند داد. اگر تحریمها واقعا « چماق» هستند ،آمریکا در عوض باید طوری وانمود کند که مشوقهای واقعی نیز در کار هستند.
* آمریکا باید تکروی را کنار بگذارد
ـ آمریکا همچنین باید تعامل شدیدی را با اسرائیل، کشورهای حاشیه خلیج فارس و متحدان اروپایی خود داشته باشد و بداند که متحدان اروپاییاش بدون مشورت با آنها اقدامی را انجام نمیدهند. در این منطقه آمریکا باید به اندازه کافی شفاف عمل کند تا جهان را متقاعد کند اشتباهاتی را که منجر به نبرد در عراق شد دیگر مرتکب نخواهد شد بلکه گوش شنوایی هم دارد.
* القا نظامی بودن برنامههای هستهای ایران
ـ مردم ایران و متحدین این کشور و جهان از سوی آمریکا قانع شوند که جمهوری اسلامی در پی کسب سلاح هستهای است. استناد صرف به گزارشهای آژانس بین المللی هستهای و ادامه فشارهای دیپلماتیک نیز کافی نیست. آمریکا مجبور است تا با آژانس بین المللی هستهای و متحدانش تعامل داشته باشد تا خطر و تهدید یک ایران هستهای را نشان دهد.
همچنین باید توضیح داده شود که چگونه یک بحران در خلیج فارس ممکن است که منجر به تهدید بر علیه همه کشورهای منطقه شده و حتی کشورهای در حال توسعه خارج از این منطقه نیز درگیر آن شوند. این مسئله باید از طریق ارتباطات راهبردی موثر عینی پیگیری شوند.
* کنترل دقیق تسلیحاتی و فنآوری ایران از سوی آمریکا
ـ آمریکا بر ارسال سلاح به ایران نظارت داشته باشد بهطوری که ارسال فن آوری پیشرفته و نظامی به ایران در ساخت جنگ افزار هستهای به کار گرفته نشود. در سال های گذشته روسیه و چین ارسال سلاح به ایران را بهطور مناسبی کاهش دادهاند و نیاز به تداوم آن میرود. همزمان باید به کشورهای عرب خلیج فارس و ترکیه ترکیبی از بازدارندههای قوی و دفاعی ارائه شود و به اسرائیل نیز کمک امنیتی ارائه شده تا امکان حملات پیشدستانه آنها کاهش یابد.
* برای جلب نظر ایران باید اطمینان سازی شود
ـ تعامل کامل با سازمان ملل، آژانس بین المللی هستهای و متحدین برای توافقهای جدید لازم جهت اطمینان سازی بابت حصول انطباق کامل در توافق هستهای ثبات دار و با دوام. برای ایران تنها کاهش نگرانی فوری از جانب آژانس کافی نیست و باید آشکارا مشخص شود که هرگونه مذاکرهای منجر به توافقنامه عملی در خاتمه خواهد شد.
* اصلاح طلبان راحتتر کنار میآیند
ـ پرهیز از مداخله براندازانه و تغییر حکومت و البته حفظ ارتباط با ایرانیان مخالف خارج از کشور و ترغیب گروههای سیاسی داخلی بهسوی دموکراسی و نوگرایی. تمرکز بر حکومتی اصلاح طلب در زمان چانه زنی با مقامات ایرانی در گفتگوهای هستهای.
* ترمز اسرائیل باید همچنان کشیده شود
ـ تلاش برای جلوگیری از حملات پیش دستانه از جانب اسرائیل که باعث افزایش حس ملیگرایی و اتحاد ایرانیان شده و شانس حکومت را برای بقا افزایش میدهد. حمله اسرائیل سبب نخواهد شد تا مردم ایران حکومت را مقصر دانسته یا بر علیه برنامههای هستهای اظهار مخالفت کنند بلکه در عوض سبب افزایش حس ملیگرایی و حمایت از حکومت ایران خواهد شد.
در حالیکه تحریمهای جدید در آغاز مسیر عصبانی نمودن مردم ایران و خشم آنها به سوی دولت به دلیل اتخاذ سیاستهای غیر مسئولانه اقتصادی است اما یک حمله پیش دستانه نیز تنها برنامههای هستهای ایران را برای مدت زمانی کوتاه به تاخیر خواهد انداخت.
ـ آمریکا باید طرح کنترل تسلیحاتی را حمایت کرده و در عین حال از گزینه سیاسی برای اجرای « انپیتی» استفاده نماید و ابزار مناسب را برای آزادی عمل آژانس بین المللی هستهای فراهم کند. البته منطقه عاری از سلاحهای کشتار جمعی هستهای به پنج دلیل قابل مذاکره نیست.
* مذاکرات موفق هستهای بر روابط ایران و آمریکا نیز تاثیر میگذارد
تحریم و دیپلماسی بهترین اسباب از مجموعه گزینههای بد هستند اما بعید است که آنها باعث توقف پیشرفت ایران به سوی تولید سلاح هستهای شوند. با وجود فقدان پیشرفتهای دیپلماتیک و آشکار شدن اقدامات تاخیری ایران، هنوز میتوان به افق مذاکرات موفقیت آمیز نگریست.
مذاکرات قادر هستند تا در روابط ایران و آمریکا تغییراتی بلند مدت را فراهم آورند درحالیکه حمله نظامی یا تحریمها قادر به فراهم آوردن چنین وضعیتی نیستند.
با افزایش زمان خطر نیز افزایش خواهد یافت و رقابت ایران و آمریکا مبدل به «بازی طولانی» خواهد شد. ایران تاکنون از رویارویی نظامی عقب نشینی کرده است اما آینده این راه با وجود تحریمها مشخص نیست.
در صورت مسدود شدن انتقال نفت ایران از خلیج فارس، این کشور بیش از هر کشور دیگری ضرر خواهد کرد. از سوی دیگر ایران نمیتواند دل به موفقیت در رویارویی معمول با آمریکا و متحدین این کشور در خلیج فارس ببندد.
* ایران قادر است بحران نفتی ایجاد کند
اظهارات و اقدامات فزاینده و شدید ایران بر بهای نفت تاثیر گذاشته است. هنگامی که ایران در پاسخ به دور تازه تحریمها صادرات نفت خود به انگلیس و فرانسه را قطع کرد بهای جهانی این ماده در فوریه 2012 افزایش یافت.
«محمد حجازی» فرمانده نیروهای مسلح ایران دو روز بعد از این ماجرا به اقدامات پیشدستانه کشورش اشاره کرد و گفت: راهبرد ما این است که اگر از سوی دشمنان احساس خطر کنیم، بدون درنگ واکنش نشان خواهیم داد.
اگر مواجهه نظامی و تحریمها برای چندین سال طول بکشند، آنگاه بهای زیاد طولانی مدت نفت را باید انتظار داشته باشیم که بر اقتصاد جهان نیز فشار وارد خواهد کرد. این امر باعث ارتقا توان قابلیتهای نبرد نامتقارن ایران خواهد شد و اگر در این مدت ساخت سلاح هستهای ایران پایان رساند، آنگاه کشورهای دیگر از ترس یک ایران هستهای تحریمها و اعمال فشار را کنار خواهند گذاشت زیرا ایران دیگر قدرت تلافی خواهد داشت.
البته اقدامات خصوت آمیز ایران در حرکت به سمت جنگ افزار هستهای مواضع آمریکا و متحدین عربی، اروپایی این کشور را در حمایت از تحریمهای تحمیلی باعث خواهد شد. ایران همچنین بهای سنگینتری را بابت ادامه تحریمها خواهد پرداخت و محبوبیت حکومت در داخل کشور نیز کاسته خواهد شد. همچنین این کشور نمیتواند بر توانایی بهکارگیری شیوههای غیرمتقارن خود برای عرض اندام نظامی و اقتصادی حسابی باز کند.
* تداوم تحریمها اوضاع جهان را بهم خواهد ریخت
افزایش فشار بر ایران همچنین منجر به بروز خطراتی خواهد شد. اجرای رزمآیشهای نظامی و حتی ذکر آن نیز به افزایش تنش منجر خواهد شد و در عین حال پیشرفت ایران به سوی جنگ افزارهای هستهای ممکن است که منجر به حملات پیشدستانه اسرائیل شود که آنگاه باعث میگردند تا آمریکا از بین حمله نظامی جهت پایان دادن به برنامه هستهای ایران و یا عدم انجام کاری که در واقع هدر دادن فرصت ضربه زنی به تاسیسات هستهای ایران است، یکی را برگزیند.
این احتمال میرود که آمریکا و متحدین عرب و اسرائیل بخاطر تحریمهالی مالی، بانکی و انرژی و کنترل تسلیحاتی مدام ایران با مشکلاتی مواجه شوند که نهایتا منجر به رویارویی با ایران شود.
آنچه که امروز به عنوان «بحران» از آن تعریف میشود ممکن است در آینده مبدل به واقعیت پایدار شود که تنها میتواند از طریق همکاری نزدیک بین آمریکا و متحدانش در جهت تغییر حکومت ایران پایان داده گردد.
مذاکرات متمرکز بر برنامه هستهای ایران اگرچه موفق بودهاند اما دستآوردهای محدودی داشتهاند. ایران در حال تقویت موشکهای برد بلند متعارف خود است و یک قدرت دارای جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیکی به حساب میآید که حامی اصلی حزب الله لبنان نیز است.
* ایران از تمامی ظرفیت خود برای پس زدن فشار استفاده میکند
ایران در رزمآیش اخیر خود نشان داد که سعی دارد با استفاده از روشهای وسیعتر در نبرد نامتقارن و متعارف ضربات بیشتری را به نیروی دریایی دشمن وارد کند. بنابراین تحریمهای متداوم و نظارت تسلیحاتی باید با افزایش مستمر قابلیتهای نظامی آمریکا برای بازداشتن ایران صورت گیرد. آمریکا بهتر است که توانایی استفاده از نیروی نظامی را بر علیه ایران حفظ و حتی افزایش دهد. آمریکا و متحدینش باید آشکارا اعلام کنند که ایران در صورت انجام آزمایش هستهای، جمع آوری جنگ افزارهای هستهای و یا حتی استقرار آنها با حمله نظامی مواجه خواهد شد.
آمریکا و متحدینش باید روشهایی را پیدا کنند که به ایران هشدار دهد هرگونه تلاش برای مسدود کردن خلیج فارس و یا رویارویی گسترده بین ایران و آمریکا و متحدینش منجر به درگیری مستقیم نظامی خواهد شد.
* حمله نظامی پایان آرزوهای غرب در مهار ایران خواهد بود
سیاست بازدارندگی و مهار ایران و در عین حال اعمال تحریمها و مذاکرات تنها گزینههای نسبتا مطمئن و بسیار متفاوت با گزینههای نظامی است و نسبت به آن نیز اولویت دارند.
نتایج واقعی جاگزینی تحریمها و دیپلماسی با نیروی نظامی بسیار غیرقابل پیش بینی هستند و البته خطرپذیری بالایی نیز دارد بنابراین به کارگیری نیروی نظامی باید آخرین گزینه باشد. بهکارگیری از نیروی نظامی احتمالا به گزینه دیپلماسی پایان خواهد داد. حملات پیشگیرانه احتمالا فرصت مذاکرات موفقیت آمیز را پایان داده و منجر به ایجاد دورهای شبیه جنگ سرد خواهد شد.
* بهکارگیری نیروی نظامی شاید دکترین هستهای ایران را تغییر دهد
همچنین استفاده از این سطح نیروی نظامی شاید ایران را متقاعد کند که جنگ افزارهای هستهای برای جلوگیری از حملات آتی نظامی مورد نیاز هستند و تلاشهای این کشور را برای تولید چنین سلاحی دو چندان خواهد کرد.
یک حمله مجزای نظامی ممکن است تنها برای چند سال کوتاه در برنامههای هستهای ایران خلل وارد کند اما این امر باعث میشود تا ایران بهانه برای خروج از انپیتی و آژانس بین المللی هستهای و بازرسی این نهاد را بیایبد و حتی به سوی استقرار نیروی مسلح به سلاح هستهای پیشرود.
اگر آشکار شود که حکومت ایران تا این حد افراطی است و دیگر نمیتوان جلوی آنرا گرفت یا اینکه مستنداتی وجود داشته باشند که بر اساس آن ایران به سرعت جنگ افزار هستهای تولید خواهد کرد، آنگاه باید اقدام عاجلی صورت پذیرد.