رجانیوز 6- روزنامه ایران 2

بولتن نیوز: به دنبال انتشار خبری در مورد اقدام قضایی موسسه ایران برای بازگرداندن بدهی 112 میلیون تومانی سردبیر رجانیوز  و انعکاس آن در نشریات ضد انقلاب، که منتظر خوراک تازه ای برای ضربه زدن به نیروهای دلسوز واصولگرای معتقد به نظام و ولایت  بوده اند، واکنش های مختلفی را از سوی افرادی که در جریان این همکاری بین موسسه ایران و سردبیر فعلی رجا نیوز بوده اند شاهد بودیم و کسانی که  در زمان سرپرستی ایشان در استان اصفهان در جریان این مسائل  بوده اند، به وضوح اعلام کرده اند که این موضوع یک اختلاف شخصی نبوده است بلکه به مجموعه فعالیت های موسسه ایران در آن دوره برمی گردد.

نکته جالب در خبر طرح شکایت از سرپرست سابق موسسه ایران این است که 6 بار از کلمه سردبیررجانیوز استفاده شده، در حالی که تنها 2 بار از کلمه سرپرستی موسسه ایران در اصفهان استفاده کرده اند و احتمالا اگر نویسندگان این مطلب در سایت روزنامه ایران مجبور نمی شدند و خجالت نمی‌کشیدند به کلمه سرپرستی موسسه ایران در استان اصفهان هم اساساً اشاره نمی کردند، به طوری که به نظر می‌رسد اکنون نیز انگشت حسرت به دندان دارند که نتوانستند همه چیز را به رجانیوز ربط دهند و اگر می توانستند حتما می گفتند که در رجانیوز اختلاس شده و حقوق بیت المال در این رسانه خصوصی به تاراج رفته است!

این در حالی است که حتی بر فرض جواز انتشار مطلب در این زمینه، باید بدون ذکر نام از عنوان سرپرست سابق موسسه ایران در اصفهان استفاده می شد، اما متاسفانه در اقدام غیر حرفه ای، از نام و عنوان سردبیر رجانیوز، برای مطرح کردن یک شکایت حقوقی و پرداخت بدهی سرپرستی موسسه ایران در اصفهان، استفاده کرده شده است.
اما هدف از انتشار این خبر چه بود، آیا ارقام بزرگ‌تر از این بدهی در موسسه ایران یافت نمی شود!؟ آیا به موارد دیگر بدهی در موسسه ایران، همین گونه رسیدگی می شود و رقم و نام و عنوان فعلی اشخاص بدهکار با مطرح کردن نام سایر موسسات بی ارتباط با موسسه ایران را مطرح می کنند تا به طلب خود برسند؟
آیا چنین حرکات و رفتاری منصفانه است؟
ایا موسسه ایران بابت طلب تمام بدهی هایش خبر منتشر می کند و نام همه را در روزنامه و شبکه ایران منتشر می کند؟ آیا چنین روشی قبلا در موسسه ایران متداول بوده است؟ آیا به جای اعلام شکایت و نام افراد حقیقی، مثلا آقای فلان،  دائم عنوان و مسوولیت و پست و سمت فعلی افراد را نام برده اند؟
آیا موسسه ایران، حرمت همه کارمندان خود را اینگونه نگه می دارد و بابت زحمات و تلاش های همکاران خود به جای درج نام در روزنامه و تقدیر و تشکر، و یا رسیدگی حقوقی به بدهی آنها، نام افراد وسمت فعلی آنها را در خبری مجزا منتشر می کند تا بدینوسیله از آنها تشکر کند؟
همچنین این چگونه رسالت رسانه ای و مطبوعاتی است که قبل از محکومیت در دادگاه، نام افراد آن هم کسی که در این موسسه همکار بوده است را با نام و عنوان فعلی وی منتشر می کنند؟

واقعیت این است که سرپرستی موسسه ایران در استان اصفهان، تنها توسط فرد نامبرده در خبر شبکه ایران، امور کاری و اداری را انجام نمی داده و افراد مختلفی در انجام کارها مشارکت داشته اند و البته برای برخی امور و انجام تشریفات آن از سرپرست استان امضا می گرفته اند و چون سرپرست وقت، فرد دلسوزی بوده با احساس مسوولیتی که داشته با افراد و بخش های مختلف آگهی، توزیع و... همکاری می کرده است.
براین اساس، در ابتدا باید توجه داشت که این اختلاف مالی، که ظاهرا بایک شکایت از سوی موسسه ایران همراه شده، به هیچ وجه به معنای برداشت از صندوق یا عدم پرداخت وام یا برداشت از منابع در اختیار وی نبوده است بلکه به اموری مربوط است که مجموعه سرپرستی استان اصفهان با آن در ارتباط بوده است و موسسه ایران نیز واقف است که چنین مواردی، کاملا شخصی نیست و سرپرست به عنوان امضاکننده اسناد در جریان انجام امور بوده و به این معنی نیست که پول را در جیب خود گذاشته یا در حساب شخصی وی بوده است.
این بدهی، به معنای بدهی شخص سرپرست نیست بلکه بدهی بخش توزیع روزنامه به موسسه است و باید افراد مرتبط به آن موضوع رسیدگی کنند.
نکته ای که در توضیحات مشاورمدیرعامل سابق موسسه ایران که روز گذشته در سایت روزنامه ایران منتشر شد، مطرح شده به خوبی نشان می دهد که سردبیر فعلی رجانیوز که رسانه ای  پیشتاز در دفاع از دستاوردهای نظام و انقلاب اسلامی است، در آن هنگام به حکم تکلیف انقلابی و وظیفه ای که احساس کرده این مسوولیت را موقتا پذیرفته ودر آن دوره بارها استعفا داده و خواستار کناره گیری و انجام امور رسانه ای دیگری بوده است، اما با استعفای وی مخالفت شده است.

شخصیت سردبیر رجانیوز، که بسیاری از خبرنگاران اصولگرا و معتقد به نظام با آن آشنا هستند، به خوبی نشان می دهد که ایشان اساسا فردی اهل اندیشه، تحلیل، اطلاع رسانی و نوشتن است تا یک فرد اجرایی. و تمایل کمتری به کار توزیع و آگهی های بازرگانی و خرج و مخارج و امور روزمره دارد.

قطعا رسیدگی به اسناد و اوراق و امور سرپرستی موسسه ایران در استان اصفهان در آن دوره زمانی، ثابت خواهد کرد که خرج و مخارج سرپرستی چگونه بوده و این مبلغ اختلاف مالی بابت چه موردی بوده است و تا چه حد سرپرست استان در این رابطه مسوولیت داشته است اما این که یک رقم 112 میلیون تومانی را در رابطه با مجموعه فعالیت های یک موسسه بزرگ مانند روزنامه ایران آن هم در استان اصفهان که گردش مالی سالانه موسسه ایران و استان اصفهان به مراتب بزرگتر از این رقم است را بزرگنمایی کنند و طوری اعلام کنند که انگار اختلاس و حیف و میل از بیت المال شده و یک فرد این رقم را برداشته و به حساب موسسه واریز نکرده، نه حرفه ای و شرعی و قانونی است و نه با وجدان انسانی مطابقت دارد.
اگر چه ایشان به عنوان سرپرست، مسوولیت داشته اند اما نوع انتشار ناقص خبر، باعث شده که عده ای تصور کنند که این مبلغ توسط یک نفر اختلاس و برداشت شده و بازنگشته است.
نکته دیگر این است که انتشار این خبر به خاطر مسوولیت فعلی ایشان که سردبیر رجانیوز است بازتاب وسیعی داشته که تناسبی با اختلاف مالی بین یک نفر بایک موسسه ندارد و متناسب با اختلاف مالی یک سرپرستی روزنامه ایران در استان اصفهان با موسسه ایران نیز نیست، زیرا در خبر تنها به این نکته اکتفا شده که سردبیر رجانیوز اختلاس و حیف ومیل کرده و پول را به موسسه ایران نداده است و...
در این خبر آمده که "موسسه فرهنگی - مطبوعاتی ایران از «ع.ن»، سردبیر سایت رجانیوز به دلیل استنکاف از پرداخت بدهی 112 میلیون تومانی در دوران مسئولیت خود در روزنامه ایران، شکایت کرده است. به گزارش شبکه ایران، در پی تصمیم مدیریت موسسه فرهنگی - مطبوعاتی ایران مبنی بر وصول مطالبات این موسسه از اشخاص حقیقی و حقوقی ، پرونده برخی از متخلفان به جریان افتاده و در یک مورد از «ع.ن» سردبیر سایت رجانیوز به اتهام عدم پرداخت بدهی 112 میلیون تومانی به موسسه شکایت شده است."

انکته جالب دیگر اینکه در این خبرگفته نشده که این بدهی بابت مجموعه کارهایی است که در سرپرستی صورت گرفته است و طوری وانمود شده که انگار این بدهی مربوط به یک شخص است در حالی که باید وظیفه و بدهی شخص حقیقی از شخص حقوقی مشخص شود زیرا ممکن است که این پول در جای دیگری و در نزد افراد دیگری باشد اما وقتی خبر تنها به یک نفر اشاره دارد، مخاطب چگونه باید متوجه شود که این بدهی مالی تنها مربوط به یک نفر نیست و وقتی گفته می شود که اختلاس است و کلمه بیت المال به کارمی رود این ذهنیت را می سازد که چنین شخصیتی که مورد احترام خبرنگاران و روزنامه نگاران کشور است و فردی ارزشی و ارزشمند برای کشور است، خدای ناکرده دچار خطای بزرگی شده است.
باید حوزه وظایف در یک اداره و تشکیلات از حوزه عملکرد یک شخص تفکیک شود. زیرا ممکن است که در حوزه عملکرد یک مدیر، تخلفات مختلفی صورت گیرد و نباید همه رابه نام یک فرد اطلاع رسانی کرد و باید فرصت داد که شخص مدیر دفاعیات خود را ارائه دهد.
در مورد اخیر، بهتر بود که موسسه ایران اعلام کند سرپرستی استان اصفهان در دوره سال های فلان بدهی داشته است نه اینکه نام شخص و سمت فعلی آن را اعلام کنند؟
در جای دیگری از خبرآمده است: سردبیر سایت رجانیوز بارها و بارها برای خرید زمان تلاش کرده است تا شاید بدهی 112 میلیون تومانی وی به فراموشی سپرده شود!
مدیریت فعلی روزنامه ایران نیز بارها با سردبیر سایت رجانیوز تماس داشته ... سردبیر رجانیوز نیز به جز وعده های توخالی به مسئولین، کار دیگری انجام نداده ، ....
ملاحظه می کنیم که در کل خبر حداقل 5 بار از کلمه سردبیر رجانیوز استفاده شده است.
از نظر خبری وحقوقی چه ربطی بین سردبیر رجانیوز با این بدهی مالی مربوط به سرپرستی روزنامه ایران در اصفهان وجود دارد؟ چرا با آسمان و ریسمان عده ای تلاش دارند که آبروی دیگران راببرند؟
آیا بهتر نبود که تنها نام ایشان را به عنوان سرپرست وقت روزنامه ایران در اصفهان اعلام می کردند و درعین حال اعلام می کردندکه در این دوره بدهی مالی این سرپرستی این مبلغ بوده که پرداخت نشده...؟!
اما با نوعی شیطنت اعلام کرده اند که بدهی مالی ع ن سردبیر رجانیوز...

اگر به توضیح امیر سیف مشاور مدیر عامل سابق و عضو هیات مدیره موسسه شهرستان های روزنامه ایران درباره این خبرتوجه کنیم متوجه می شویم که تنظیم خبرباید چگونه باشد و اصل موضوع چگونه باید رسیدگی شود.
ایشان به جای کلمه سردبیر رجانیوز، از کلمه سرپرست سابق روزنامه ایران در استان اصفهان نام برده و همچنین به توضیح فنی و حرفه ای موضوع پرداخته است. این متن تفاوت آشکاری با  خبری دارد که با غرض ورزی از سوی روزنامه ایران در شبکه ایران منتشر شده است.

1- سرپرست قبلی روزنامه ایران در استان پس از دستگیری یکی از خبرنگاران شاغل و بر اساس درخواست دستگاه های ذیربط تغییر و بلافاصله نامبرده بدین منظور جایگزین گردید.
2- مدیر عامل سابق موسسه و یکی از مسئولان ارشد استان طی جلسات مختلف از ایشان دعوت کردند تا این مسئولیت را بپذیرد که نامبرده به دفعات از پذیرش این مسئولیت امتناع کرده و در نهایت با توجه به شرایط ویژه آن مقطع زمانی حاضر به ورود به این عرصه شد . ایشان در ایام فعالیت نیز یک یا دو بار از سرپرستی استان استعفا کرد که به دلیل روند مثبت کار و توانمندی ایشان مخالفت شد .
3- سرپرستی های استانی در 3 بخش خبر – توزیع و آگهی وظایفی را بر عهده دارند که نامبرده در حوزه خبر و نشریات ایران زمین درگیر کار بود و در زمینه آگهی و توزیع – جز در مقطعی کوتاه – افراد دیگری با هماهنگی سازمان آگهی ها و سازمان شهرستان ها کار را بر عهده داشتند و صرفا به دلایل ساختاری نام ایشان در برخی مکاتبات و ... استفاده می شد .
4- سرپرستی های استانی روزنامه ایران – و نیز همه نشریات – همواره مطابق عرف مبالغی به عنوان بدهی به موسسه داشته و دارند که در فواصل زمانی مختلف تسویه می شود . درباره سرپرستی سابق استان اصفهان نیز احتمالا می تواند چنین باشد ؛ لکن میزان آن قطعا بسیار کمتر از این ارقام چند ده میلیونی است و تمام سرپرستی ها بنا به قراردادهای فی مابین خود را متعهد به باز پرداخت آن می دانند.
5- نامبرده به دلیل اهتمام و دلسوزی که داشتند همواره فراتر از روش های معمول برخی فعالیت ها را در زمینه امور موسسه در استان پیگیری می کردند که قطعا هزینه هایی را به ایشان تحمیل می کرد . سعی برآن بود که موسسه برخی از این هزینه های اضافی را بر عهده بگیرد اما تا جایی که به خاطر دارم هیچ گاه محقق نشد.
6- اینجانب به لحاظ مسئولیتی که به عنوان مشاور سابق مدیر عامل در امور نظارت و بازرسی و عضو هیات مدیره موسسه شهرستان ها بر عهده داشتم تمام همکاران سابق خود به ویژه ایشان را فردی مومن – متعهد – انقلابی – سختکوش- پاکدست و ولایی می دانم که همواره در مسیر خدمت و تحقق آرمان های انقلاب اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اند . لذا هر گونه ایراد اتهام به ایشان قطعا مردود است .
7- تعدادی از همکاران موسسه ایران پس از برکناری مدیر عامل وقت موسسه ، یا از مسئولیت های خود جابجا و از ادامه همکاری بازماندند و یا خود حاضر به ادامه فعالیت نشدند. از قرار اطلاع دستور تسویه حساب بسیاری از ایشان هنوز صادر نشده و به دلیل ممانعت از ورود آنها به موسسه ، موضوع پرداخت سنوات – مطالبات و یا بعضا بدهی ایشان همچنان باقی است .
8- اینکه برخی نشریات و سایت ها در فضای مسموم رسانه ای باهم اختلاف و حتی دعوا داشته باشند در حال رویه شدن است ؛ اما تهمت – تخریب- فحاشی و نسبت های دروغ آن ها در این روزها بوی کینه ای می دهد که اگر چاره ای برای آن نیابیم تمام مخاطبان را از هر چه رسانه ای است گریزان خواهد کرد .
9- اینجانب سرپرست سابق روزنامه در استان اصفهان را حدود 2 سال است که ندیده ام و هر آنچه در این مکتوب ابراز داشتم حسب وظیفه و رعایت اخلاق بود.