جهان نیوز - عبدالمجيد خوشنود: آنچه كه در كشورهاي پيشرفته
در نظام جهاني به عنوان توليد علم محسوب مي گردد در صورتي قابل توجه است كه
منجر به فعاليتي هدفمند براي حل مشكلات كشور در حال حاضر و يا در آينده
شود. به عبارت ديگر، مبناي توليد علم از نيازهاي كلي كشور شكل مي گيرد و در
چهارچوب هاي دانشگاهي جاري مي گردد.
در بسياري از كشورهاي پيشرفته
دنيا در غرب وقتي سير فرايندها و تحولات در پژوهش و تحقيقات دانشگاهي حتي
در دهه هاي گذشته رصد مي گردد به اين موضوع مهم مي توان دست يافت كه نقشه
راه ها و چشم اندازهاي دانشگاهي براي توليد علم بر اساس نيازمندي هاي كلان
كشور تبيين شده است و در نهايت برنامه كلان توليد علم در دانشگاه را سامان
داده است.
البته دانشگاه ها نيز در اين فرايند نقش مهمي را داشته
اند. به عنوان نمونه در زمينه هاي تخصصي نويسندگان مشهور برخي از كتاب هاي
دانشگاهي كه كتاب هايشان به يك كتاب بلامنازع در تدريس دانشگاه هاي ما
تبديل شده است در شرايطي به تاليف كتاب روي آورده اند كه مباني كتاب هايشان
حاصل سالها تمركز بر روي يكي از مشكلات كشور آنها بوده كه درنهايت به
تدوين يكي از كتاب هاي بين المللي منجر شده است.
حال ملاك توليد
” حال ملاك توليد علم ما چه
چيزي است؟ آيا شاخص هاي مختلف در كشور ما با شاخص هاي ساير كشورها يكسان
است كه توليد علم را با ملاك هاي بين المللي بررسي مي نماييم؟ اگر منبع
نيازمندي هاي ما در كشور با منبع نيازمندي ها در كشورهاي ديگر يكسان باشد
مقايسه كار تقريبا درستي است. "
علم ما چه چيزي است؟ آيا شاخص هاي مختلف در كشور ما با شاخص هاي
ساير كشورها يكسان است كه توليد علم را با ملاك هاي بين المللي بررسي مي
نماييم؟ اگر منبع نيازمندي هاي ما در كشور با منبع نيازمندي ها در كشورهاي
ديگر يكسان باشد مقايسه كار تقريبا درستي است. اما در حال حاضر ما در دو
موضوع اساسي با بسياري از كشورهاي پيشرفته دنيا تفاوت چشمگير داريم. يك
موضوع فاصله زماني ما با آنها در فعاليت هاي علمي و نيازمندي هاي صنعتي
است.
اما موضوع دوم كه بسيار مهم تر مي باشد
اين است كه منبع نيازمندي هاي ما با ساير كشورها متفاوت است و به مقتضيات
بومي ما برمي گردد. اين واقعیت باعث شده است كه فرايند توليد علم در كشور
ما به فرايندي تقريبا بي اثر مبدل گردد. البته نه اينكه هيچ كمكي به كشور
نمي كند بلكه توان فعلي دانشگاهيان ما بسيار هدر مي رود. نكته بسيار مهم
اين مساله در همين جا نهفته است كه توانايي بسيار بالا و ارزشمند جامعه
دانشگاهي در چنين برنامه ريزي اي در مسير توليد علم غير بومي هدايت مي گردد
و در برخي موارد گره گشاي مشكلات بين المللي مي شود. اين
موضوع مي تواند در آينده به بحراني بزرگ براي ما تبديل شود. يعني به كشوري
تبديل شويم كه راه حل براي مشكلات جهاني داريم اما براي مشكلات بومي خود
حتي فرصت فكر كردن را نيافته ايم.
بحثی که مطرح شد وقتي تاسف آورتر
مي شود كه با وجود تاكيدات رهبر معظم انقلاب در اصلاح اين موضوع و خصوصا
كاهش نقش شاخص هايي نظير ISI در مميزي فعاليتهاي پژوهشي داخل هنوز شاهديم
كه مسوولين مربوطه با افتخار تنها ملاك توليد علم را تعداد مقالات بين
المللي اعلام مي كنند و سنجش فعاليت هاي علمي كشور را منحصر به اين مقالات
مي دانند.
موضوعي كه باعث شده است دانشجويان تحصيلات تكميلي دانشگاه ها در دوراهي ارائه راه حل براي مسايل كشور
” منبع نيازمندي هاي ما با ساير
كشورها متفاوت است و به مقتضيات بومي ما برمي گردد. اين موضوع باعث شده است
كه فرايند توليد علم در كشور ما به فرايندي تقريبا بي اثر مبدل گردد. "
و ارائه راه حل براي مسائل بين المللي راه دوم را انتخاب مي كنند
تا در مميزي هاي ساختار علمي پژوهشي كشور با مشكل كمتري مواجه شوند.همه
موارد فوق منجر مي گردد كه يك راه حل جدي براي مساله توليد علم بومي ارائه
گردد. معيارهاي سنجش براي توليد علم بومي به گونه اي تعيين گردند كه مشوق
جامعه دانشگاهي كشور براي سوق دادن توان خود براي مسائل كلان بومي باشند.
اين موضوع هم از جهتي يك فرهنگ را مي طلبد و هم از جهتي احتياج به تغيير
قوانين سنجش فعاليت هاي علمي دارد. امری كه تاحدودي در سال هاي اخير مورد
توجه بوده است اما هنوز برخي آن را تمام و كمال نپذيرفته اند.
تنها
اشكال به موضوع معيار هاي داخلي براي توليد علم بومي اين است كه سنجش
فعاليت هاي علمي در بعد بين المللي چه تكليفي پيدا خواهد كرد. در اين راستا
برنامه ريزي هاي نهادهاي مسوول به راحتي مي تواند چهارچوب هايي را تبيين
نمايد كه در ابعاد بين المللي مشكلي براي جامعه دانشگاهي كشور ايجاد نگردد
هرچند كه ما بايد به دنبال اين باشيم كه اولويت اول جامعه دانشگاهي توليد
علم بومي باشد.
اين همان مسيري است كه كشورهاي پيشرفته در ساير
نقاط جهان آن را پيموده اند و سايرين را تشويق به الگو گيري از خود كرده
اند. به عبارت ديگر،
تمركز بر علم بومي اين فرصت را براي ما ايجاد
مي كند كه علاوه بر هدايت فعاليت هاي دانشگاهي داخل به سمت حل مسائل بومي،
برخي موضوعات تبديل به يك الگو براي جامعه جهاني شود و به تدريج به دنبال
اين خواهيم رفت كه فعاليت هاي بومي كشور ما نيز در معيارهاي سنجش بين
المللي تاثير گذار باشد. موضوعي كه با توجه به توانايي كم نظير جامعه دانشگاهي ايران دست يافتني است.