محمد بنا يك بار ديگر به قهر خود
پايان داد و به تيم ملي كشتي فرنگي برگشت.
آقاي خاص كشتي ايران كاملا غيرقابل پيش بيني است. زماني كه فكرش را نمي كني قهر مي
كند و زماني كه تصورش را نداري به كارش برمي گردد. رفت و برگشت هاي محمد بنا هم
مانند عملكرد شاگردانش در المپيك لندن قابل پيش بيني نيستند. اينها همه، خصوصيات
محمد بنا هستند؛ خصوصياتي كه او را به آقاي خاص كشتي ايران تبديل كرده كه نتايجي
تاريخي را هم در پي داشته است. البته قهر و آشتي هاي محمد بنا كه تعدادشان دارد به
انگشتان دو دست نزديك مي شود به خاطر منافع شخصي نبوده و بنابه خاطر خود كشتي و
توجه به آن بارها قهر كرده و بارها هم بازگشته است. آخرين آن هم به دو سه هفته قبل
برمي گردد كه بنا در اظهاراتي تند و آتشين به طرز عجيبي عليه سرپرست فدراسيون موضع
گرفت و مديريت او و فدراسيونش را زير سوال برد اما ديري نپاييد كه با يكي دو جلسه،
مدير تيم هاي ملي و سرمربي بزرگسالان شد. در ادامه مروري داريم به رفت و برگشت هاي
محمد بنا به كشتي كه از زمان محمدرضا طالقاني شروع شده و تا فدراسيون خطيب ادامه
داشته است.
قهر و آشتي پياپي در زمان رياست محمدرضا طالقاني
محمدرضا طالقاني براي اولين بار محمد بنا را وارد عرصه مربي گري در تيم هاي ملي
كرد. شايد امروز طالقاني به خود ببالد كه آوردن بنا كه سختي هاي فراواني را هم براي
رئيس آن زمان فدراسيون به همراه داشت، ارزشش را داشته است. در دي ماه 1383 و قبل از
مسابقات جهاني 2005 بوداپست محمد بنا به تيم ملي بزرگسالان پيوست و همكار حسن بابك
سرمربي آن زمان تيم ملي بزرگسالان شد. همه مي دانستند كه تركيب بنا و بابك دوام
نخواهد داشت چون دو پادشاه در يك اقليم نگنجند. قبل از جام جهاني تهران، محمدبنا كه
تازه مربي بزرگسالان شده بود، به خاطر اختلافاتي قهر كرد اما پس از نشست با طالقاني
و صنعت كاران، در فاصله چند روز مانده به جام جهاني به اردوي تيم ملي برگشت. بنا در
آن زمان (6 بهمن 1383) گفت: «پس از نشست امروز، صنعت كاران من را به خانه كشتي برد
و روي حرف صنعت كاران نمي توان حرف ديگري زد. بين من و بابك مشكلي وجود ندارد اما
يك سري كمبودها و مسايلي است كه بايد پس از جام جهاني به آنها پرداخت.»
قهر و آشتي ديگر قبل از مسابقات جهاني 2005 بوداپست
اين بار در نزديكي مسابقات جهاني بوداپست (13 شهريور 1384) بود كه محمد بنا از تيم
ملي جدا شد اما با وساطت مرتضي فرجي نايب رئيس فدراسيون طالقاني، بنا يك بار ديگر
برگشت. محمد بنا پس از آن جريانات گفت: «وظيفه ديدم كه دوباره در خدمت تيم باشم،
چرا كه نسبت به كشتي تعهد دارم و بايد وظيفه ام را انجام دهم. قبول مي كنم تصميمي
كه گرفتم احساسي بود و اشتباه كردم كه رفتم اما اميدوارم در فرصت باقيمانده تا
مسابقات جهاني، به ملي پوشان كمك كنم تا نتيجه قابل قبولي بگيريم.»
دلخوري دوباره و تلاش چندباره براي بازگرداندن بنا
در تاريخ 25 دي 1384 و چند ماه بعد از مسابقات جهاني بوداپست محمد بنا به دليل آنچه
تبعيض بين كشتي آزاد و فرنگي ناميد، از فدراسيون دلخور شد و به مسابقات قهرماني
كشور در سنندج نرفت. محمد بنا در آن زمان در مصاحبه اي كشتي فرنگي را بچه سر راهي
ناميد. او سپس در يك مصاحبه تلويزيوني به نوعي كناره گيري كرد. فرجي در مصاحبه اي
(4 بهمن 1384) در مورد كناره گيري بنا گفت: «از بدو ورود به فدراسيون به دنبال آن
بودم كه پايه هاي وحدت ميان همه مربيان در كليه مقاطع حفظ شود، خصوصاً بين بابك و
بنا. وقتي در يك برنامه تلويزيوني چنين مسائلي از طرف محمد بنا مطرح مي شود و از
طرفي وقتي مي بينم محمد بنا بارها و بارها قهر كرده، ديگر در اين موضوع دخالت
نخواهم كرد و اگر بنا آسايش و صلاح خود را در رفتن مي داند در تصميم او دخالتي
نخواهيم كرد، چرا كه ما با بنا در اتاق رئيس فدراسيون كشتي در حضور محمدرضا طالقاني
و سيدجواد رفوگر توافق كرديم نه در پشت تريبون. اگر انتقادي است و حقي از كسي ضايع
شده جايگاه حل و بيان آن در داخل خانه است نه در رسانه ها.»
وقتي بنا براي اولين بار سرمربي بزرگسالان شد
در تاريخ 22 فروردين 1385 سرانجام محمد بنا سرمربي تيم ملي كشتي فرنگي بزرگسالان شد
و حسن بابك به همراه تيم ملي به مسابقات آسيايي قزاقستان نرفت تا عملا از كار كنار
رود. بنا در آن زمان با حفظ سمت سرمربي جوانان نيز بود. محمدرضا طالقاني در اين
مورد گفت: «بابك نامه اي اعتراض آميز نوشت كه حقوق فرنگي كاران پرداخت نشده و سپس
اشكاني و توكلي را از اردو اخراج كرد، ما نيز به دليل اين كه زماني براي جايگزيني
اين نفرات نداشتيم از توكلي و اشكاني خواستيم به اردو باز گردند كه پس از آن حسن
بابك اعلام كرد ديگر همكاري نمي كند و حكم او را لغو كنيم كه در نهايت محمد بنا
سرمربي تيم ملي بزرگسالان شد. حكم محمد بنا از امروز تا پايان بازي هاي آسيايي قطر
است.»
كناره گيري پس از بازيهاي آسيايي دوحه
در بازيهاي آسيايي دوحه تيم محمد بنا 4 نقره و يك برنز گرفت اما پس از اين بازيها،
بنا بار ديگر از تيم ملي كناره گيري كرد. در آن زمان يزداني خرم به تازگي سرپرست
كشتي شده بود. بنا در تاريخ 27 آذر 1385 پس از كناره گيري اش گفت: «براي اتمام
برنامه هايم كه سه سال قبل در زمان طالقاني شروع كرده بودم، مجبور بودم كار كنم و
خيلي از مسايل را تحمل كنم. در اين شش ماه خيلي چيزها را تحمل كردم اما، ديگر
شرايطي وجود ندارد كه بتوانم با آرامش كار كنم. كار من تا دوحه بوده و ديگر ديني
نسبت به كسي ندارم. حالا خود فدراسيون مي تواند با خيال راحت از بين بزرگان نفراتش
را انتخاب كند. آنقدر آدم بزرگ در كشتي فرنگي است كه با نبود محمد بنا هم بشود تيم
را جمع كرد. هر كس طرز فكر و ديدي دارد. من به شخصه يزداني خرم را دوست دارم اما،
شرايطي را نمي بينم كه بتوانم با آرامش كار كنم.»
بازگشت دوباره پس از شكست المپيك پكن
حدود يكسال و نيم تيم ملي كشتي فرنگي دست رضا سيم خواه بود. پس از شكست سنگين در
المپيك پكن كه تيم فرنگي بي مدال ماند، يزداني خرم كه پيش تر علاقه اي به نگه داشتن
بنا نداشت، سراغ او رفت. البته حاصل اين جدايي ناكامي ستاره هايي مانند سوريان،
طهماسبي و رضايي در المپيك بود. در تاريخ 6 آبان 1387 محمد بنا سرمربي شد و سيم
خواه كنار رفت. البته 6 ماه بعد بنا قهر و آشتي هاي ديگري هم داشت كه اين بار بر سر
انتخاب تيم ملي براي مسابقات جهاني 2009 دانمارك بود. سوم ارديبهشت 1388 چنين خبري
منتشر شد: «منابع آگاه از فدراسيون كشتي خبر مي دهند محمد بنا با عارف ربطي دبير
فدراسيون ملاقاتي داشته و اعلام كرده كه با برگزاري رقابت هاي انتخابي مخالف است و
قصد دارد تيم جهاني دانمارك را همانند سنوات گذشته انتصاب كند و وقتي با مقاومت
ربطي مبني بر برگزاري انتخابي مواجه شده با حالتي شبيه به قهر فدراسيون را ترك كرده
است!»
استعفاي شفاهي قبل از مسابقات جهاني استانبول
در تاريخ 4 خرداد ماه 1390 باز هم محمد بنا با استعفاي شفاهي اش خبرساز شد. خبر اين
بود: «سرمربي تيم ملي كشتي فرنگي گرچه با خواهش و تمناي مسئولان فدراسيون كشتي قيد
استعفايش را زد و دوباره مشغول به كار شد، اما محمد بنا همچنان بر خواسته هايش مصر
است و تهديد مي كند چنانچه اين خواسته ها عملي نشود 10 بار ديگر هم قهر خواهد كرد!
محمد بنا درباره چگونگي بازگشتش به تيم ملي به برنامه تلويزيوني دايره طلايي گفت:
محمدعلي صنعتكاران و جعفر اولياء از طرف فدراسيون به خانه ام آمدند و گفتند صبر
داشته باش تا تكليف وزارت ورزش مشخص شود. فرداي آن روز به فدراسيون رفتم و تكليف شد
كه به تيم ملي برگردم؛ اما به هر حال خواسته هاي من شخصي نيست. اگر شرايط مهيا
نشود، 10 بار ديگر هم قهر مي كنم. امكانات براي يك سري هست براي ما نيست! با اين
وضعيت هيچ قولي چه در مورد مسابقات جهاني استانبول و چه در مورد المپيك نمي دهم؛
اما اگر شرايط در اين 15 ماهه مهيا شود، نشان مي دهيم كه چه كارهايي مي توانيم
انجام دهيم.»
حرفهاي طولاني پاي پله هاي هواپيما و قهر قبل از المپيك لندن
پس از حضور خطيب در فدراسيون كشتي و تغييرات در رأس برخي پست هاي مديريتي، دخالت
هايي در كار محمد بنا صورت مي گرفت و برخي ها با لباس گرم بر سر تمرينات تيم ملي
حاضر مي شدند و شنيده مي شد در مسابقات گزينشي هم برخي ها قصد هدايت از راه دور
كشتي گيران را داشته اند! در ارديبهشت 91 بود كه محمد بنا كه به حالت قهر در روزهاي
ابتدايي اردوي تيم ملي كشتي فرنگي شركت نكرد اما با حضور كشتي گيران در منزل وي، به
اردوي تيم ملي برگشت. او پس از مسابقات گزينشي المپيك در قزاقستان گفت: «هر كسي را
مي خواهند به جاي من بياورند و سرمربي تيم ملي بگذارند.» البته بنا حاضر نشد صراحتا
در مورد مشكلاتش صحبت كند. سپس محمد بنا در مسابقات گزينشي چين اعلام كرد كه از اين
مسايل خسته شده است. او همچنين از عملكرد شاگردانش در اردوها ناراضي بود. در بازگشت
به تهران، بنا به اردوي تيم ملي ملحق شد، اما فقط از طبقه دوم به تماشاي تمرين كشتي
گيران پرداخت و كارها را به ناصر نوربخش واگذار كرد. با شروع دور جديد تمرينات تيم
ملي، محمد بنا كه هميشه زودتر از همه در خانه كشتي حاضر مي شد، به اردو ملحق نشد و
قهر كرد. اما اين رفتن هم برگشتي داشت چرا كه كشتي گيران به همراه برخي از دوستان
قديمي بنا به خانه سرمربي تيم ملي مي روند و از سرمربي خود مي خواهند كه در فاصله
كمتر از سه ماه تا المپيك آن ها را تنها نگذارد.
حمله شديد به فدراسيون خطيب و اعلام كار نكردن با فدراسيون
پس از المپيك لندن و سه مدال طلاي تاريخي، محمد بنا اعلام كرد كه تا فدراسيون به
ثبات نرسد به تيم ملي برنمي گردد. اما ناگهان حمله شديدي را روانه فدراسيون خطيب و
مديريتش كرد كه تند و عجيب به نظر مي رسيد. بنا در مراسمي كه نشان لياقتش را از سوي
رئيس جمهور دريافت كرد در جمع خبرنگاران گفت: «در حال حاضر در فدراسيون سوءمديريت
است و مديريت لازم اعمال نمي شود. فدراسيوني كه اينقدر بدهي دارد و هزار جور اختلاف
در آن است نمي تواند معجزه كند. اگر مسئولان فدراسيون كشتي به كارشان ادامه دهند
قطعا از اين تيم جدا خواهم شد.» پس از گذشت دو سه هفته از اين حرفهاي تند عليه
فدراسيون كه غيرمنتظره بود، بنا با دو سه جلسه با خادم و خطيب بازگشت غيرمنتظره اي
داشت. اين بازگشت در حالي است كه وضعيت فدراسيون در اين سه هفته تغييري نكرده و
هرچه الان است، سه هفته قبل هم همين بوده. البته بنا اين بار با اختيارات بيشتري
وارد شده و تصميم گيري در مورد تمام تيم هاي ملي رده هاي سني كشتي فرنگي به وي
واگذار شده و رسول خادم امور كشتي فرنگي را به آقاي خاص واگذار كرد.