به گزارش وبلاگستان 598، سید مقدام حیدری در مطلبی در
وبلاگ چشم خدا نوشت:
تا کنون به یاد ندارم که مقام معظم رهبری با چنین لحن جدی و تلخی خطر کاهش بحرانی رشد جمعیت ایران را هشدار دهد و حتی در پیشگاه خداوند متعال و تاریخ، عذر خواهی کند.
شاید آن زمانی که سیاست "فرزند کمتر زندگی بهتر" کلید خورد، بیش از دو سه قانون اقتصادی جزئی تصویب نشد، که دیگر اثری از آنها نیست، اما چیزی که هنوز بر فضای کشور سنگینی میکند، غبار تیره و تار فرهنگهای غلطی است که در لایههای مختلف جامعه رخنه کرده است، و هنوز خبری از پادزهر آن فرهنگهای غلط در محصولات فرهنگی کشور دیده نمیشود. و تا این فرهنگهای غلط وجود دارند، خانوادههای ما کمجمعیت خواهند ماند.
بگذریم از این که شاید هیچ فیلم و سریالی در کشور، یک خانوادهی کامل را الگو قرار نداده است، و به نظر میرسد هیچ خانوادهای در فیلم و سریالهای ما دل بینندگان ایرانی را نبرده است، بلکه اصل بر این بوده است که همهی خانوادهها به نحوی مشکل دارند و همیشه با هم سر جنگ دارند، اما گهگاهی هم اگر خانوادهی سالمی نشانمان دهند، هرگز خانوادهی پرجمعیتی نبوده است. تعداد فرزندان زیاد در سریالهای ما همواره بستری برای نشان دادن مشکلات و دعواها و بدبختیها بوده است. این فرهنگ را القا کردهاند که خانوادهی پرجمعیت، مساوی با "دردسر والدین" است، پدر خانه را "آقای گرفتار" میکند و اساسا پدر خانواده باید خیلی قلدر و "پدرسالار" باشد، تا به چنین زاد و ولدی اقدام نماید. این وضع فیلم و سریالهای ماست.
صحنهی خانوادههای پرجمعیت همواره در خانههای قدیمی و کثیف کوچه پس کوچههای پایینشهرها به تصویر کشیده شده است؛ با این سکانس که چهار پنجتا دختر و پسر قد و نیمقد سر یک چیز بیخود دارند دعوا میکنند و مادرشان در حالی که یک کودک شیرخواری را بغل گرفته و از گریهاش کلافه شده است، با بداخلاقی تمام، سر بچهها داد و هوار میکند که "بس کنید دیگه، سرسام گرفتم از بس دعوا کردید!"
و از طرفی خانوادههای باشخصیت و فرهیخته و باکلاسی که بسیار متین و باوقار هستند و اعضای خانواده به همدیگر احترام میگذارند، یا کلا فرزند ندارند، و یا فرزندانشان یکی دو تا بیش نیستند. و در چنین بستر کمجمعیت و خانهی سوت و کوری به این همه خوشبختی رسیدهاند.
صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد، باید بجنبند و این غبار سیاه فرهنگ غلط را از فضای جامعهی ما بزدایند. شایسته است در پی هشدارهای مکرر آقا، دیگر صحنههای تکراری و پرتعداد "خانوادههای پرجمعیت بدبخت" از فیلم و سریالهای ما حذف شوند. شایسته است فیلم و سریالهایی با هدف زدودن فرهنگ "فرزند کمتر زندگی بهتر" تولید شود. با وجود این همه موضوع فرهنگی جدی و اولویتدار، معلوم نیست چرا کارگردانان ما دست از داستانهای خاله زنکی بر نمیدارند، مگر سوژهی خوب و قوی قحط است؟!
پیشنهادی دارم؛ خوب است صدا و سیما و وزارت ارشاد ما سالانه یک مسابقهی سراسری ملی طرح و فیلمنامه نویسی با چندین محور مهم و اولویت دارِ اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و دینی و اعتقادی و… برگزار کنند، و مقید شوند که فیلمنامههای درجه یک و حائز رتبه را در دستور کار تولید قرار دهند.
عرفهای غلط ازدواج، نماز، حجاب، خرید جنس ایرانی، تربیت فرزند، آیین همسرداری، ایمان به خدا، ایمان به غیب، فرهنگ انتظار، نقش قرآن در زندگی، شیوه انتخاب همسر، آسیبهای جوانی و نوجوانی، روابط دختر و پسر، آسیبهای ماهواره و اینترنت و موبایل و دیگر تکنولوژی های روز، کتابخانی، ادب، احترام به پدر و مادر، بصیرت سیاسی، آرمانهای امام و انقلاب و هزاران موضوع ریز و درشت دیگر وجود دارد که دربارهشان چیز قابلی تولید نشده است. بیایند و مردانگی کنند و چنین مسابقهای را در سطح ملی برگزار کنند. قول میدهم که با چنین کاری تحول و جهش شگرفی در شکل و محتوای فیلم و سریالهای ما رخ خواهد داد.
امروز فرهنگ شیطانی غرب، برای القای پیچیدهترین شبهات اعتقادی و فلسفی نیز دارد فیلم میسازد، چنین نیست که دیدگاههای فلسفیاش را تنها از راه کتاب و مقاله مطرح کند. و متأسفانه ما هنوز وارد این عرصه نشدهایم.
شاید اگر چنین پیشنهادی عملی شود و در سطح کشور، اجرا شود، شاهد روزی خواهیم بود که در حوزه و دانشگاههای ما آنگاه که شاگرد شبههی اعتقادی و فلسفی سختی مطرح میکند و از استادش جواب و منبع درخواست میکند، استاد در کنار ذکر یکی از کتابهای شهید مطهری (ره) بگوید فلان فیلم ایرانی را هم حتما ببین، پاسخ روشن و دلچسبی به شبههات میدهد