به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه العالم، در حالی که اقدام غیر حرفه ای توقف پخش شبکه های تلویزیونی جمهوری اسلامی ایران در گروه ماهواره ای هاتبرد، همچنان با اعتراض و انتقاد محافل سیاسی و رسانه ای منطقه و جهان روبروست، امروز برخی سایت ها و خبرگزاری ها از گمانه زنی شخصی با هویت نامعلوم در مورد "احتمال" اعتراف متهم به شخص دستگیر شده در اتهام ترور سفیر عربستان خبر دادند!
بنا بر این گزارش، خبرگزاری رویترز امروز از نیویورک گزارش داد: «یک منبع مطلع از تحقیقات امنیتی گفته است که "انتظار می رود" شخص مظنون به تلاش برای ترور سفیر عربستان در امریکا که در اکتبر گذشته (مهر ماه 1390) دستگیر شده بود، به زودی اتهامات خود در این باره را بپذیرد» !
برخی رسانه های عربی، از جمله شبکه سعودی العربیه که گویی رسوایی ناشی از این ادعا در سال گذشته را از یاد برده اند، بلافاصله با زیرنویس کردن این "انتظار" خوش بینانه، ذوق زدگی خود را از یافتن دستمایه ای برای انحراف افکار عمومی از خیزش مردمی در حوزه خلیج فارس نشان دادند. جالب آن که این خبر، تنها به همین یک "جمله" از یک منبع "نامعلوم" خلاصه می شد و در ادامه، خلاصه ای از روند دستگیری و محاکمه شخصی موسوم به منصور ارباب سیاری در سال گذشته به عنوان پیشینه این خبر مطرح شده بود.
گفتنی است که سال گذشته رسانه های آمریکایی به طور تفصیلی اظهارات دادستان فدرال آمریکا و رئیس اف بی آی را منعکس کردند و در این اظهارات، دو ایرانی مقیم امریکا به نام های امیرمنصور ارباب سیاری و غلام شکوری را به طراحی ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن و نیز انفجار سفارتخانه های اسرائیل و عربستان متهم کردند.
اما افشای ماهیت «منصور ارباب سیار» و اعلام خبر بازداشت وی در 10 سال پیش به جرم سرقت در نیویورک که «ای بی سی نیوز» خبر آن را منتشر کرد، این گمانه را نزد تحلیل گران قوت بخشید که دستگاه امنیتی آمریکا برای کاستن از بار روانی ناشی از «قیام وال استریت» سناریوی دستپاچه ای را طراحی کرده بود که بازیگر نقش اول آن یک ایرانی مقیم آمریکاست؛ ایرانی 56 ساله ای که سال ها قبل به علت ارتکاب جرم توسط پلیس آمریکا بازداشت شده و به همین دلیل برای باج دهی به دستگاه امنیتی آمریکا آمادگی دارد.
جالب این که مقامات ارشد امنیتی و قضایی آمریکا، دزد 10
ساله را عضو "سپاه قدس" قلمداد کرده بودند تا ضمن پیشبرد سناریوی کلی علیه
ایران، عقده گشایی سیاسی خود علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نیز -
که در مسائل دیگری مانند تحریم ها هم مشهود است - به نمایش بگذارند.
با
این وجود، نکتۀ رسوای سناریوی دستگاه امنیتی آمریکا و بنگاه های خبرپراکنی
همچون العربیه، در نظر نگرفتن شعور افکار عمومی در آمریکا و در سراسر
دنیاست که به هیچ وجه نمی پذیرد دولتی برای انجام عملیات تروریستی موهوم،
در قلب آمریکا به سراغ کسی برود که تبعه خود آن کشور بوده و به واسطه
ارتکاب جرم، تحت نظر دستگاه قضایی و امنیتی آمریکاست.
اما فراتر از همۀ اینها، انگیزه های روانی و ناپیدای این قبیل رفتارهای کودکانه از سوی برخی حکام عرب است. آنچه برای دست نشاندگانی همچون امرای آل سعود در عربستان و آل ثانی در قطر به عقده حقارت تبدیل شده آن است که چرا کسی برای آنان محلی از اعراب قائل نیست؟ چرا هیچ کس به آنها توجهی ندارد و چگونه است که اگر سیل دلارهای نفتی نباشد، هیچ کس در هیچ رسانه ای، نامی از آنان به میان نمی آورد؟ چرا ملک عبدالله سعودی باید یک ساعت احمدی نژاد را در کنار خود نگه دارد و به اتفاق او به میهمانان اجلاس مکه خوشامد بگوید، تا شاید جایی در اخبار و دوربین ها و نگاه ها پیدا کند؟ چرا حسن نصر الله و احمدی نژاد، خبرسازترین چهره های سال می شوند، اما...
آنچه برای حکام آل سعود و همتایان آنان در جهان عرب قابل تحمل نیست این حقیقت است که: حتی مردن یا زنده ماندن شخص پادشاه سعودی هم برای ایران و ایرانیان اهمیت چندانی ندارد، چه رسد به آن که بخواهند سفیر کم سن و سال و معلوم الحال او در آمریکا را با چنین روش ناشیانه ای ترور کنند!