به گزارش رجانيوز، در این جلسه که با استقبال چشمگیر مردم مؤمن و انقلابي شیراز برگزار شد، پس از سخنرانی کوتاه دکتر باقري لنکرانی سخنگوی جبهه پایداری کشور، حجت الاسلام والمسلمین مجتبی مصباح یزدی فرزند حضرت آیت الله مصباح یزدی در سخناني تحليلي با اشاره به آيات قرآن كريم به ارزيابي دلايل توهين به ساحت مقدس رسول اكرم صلياللهوعليهوآله پرداخته و وظايف مسلمانان را در قبال اينگونه اعمال وقيحانه تشريح كرد.
متن كامل سخنراني استاد مجتبي مصباح يزدي و در ادامه دكتر لنكراني در اين همايش در ادامه آمده است:
مصيبت توهين به پيامبر ص را چگونه بايد جبران كرد؟
شاید در راستاي تعظیم شعائر دینی گاهی برای امثال ما سوالها و ابهاماتی پیش آيد که مثلا درباره پیامبر اسلام صلياللهوعليهوآله و ائمه معصومين عليهمالسلام چه لزومی دارد که ما این مقدار هزینه کنیم و احساسات به خرج دهیم و تحقیقات نماییم، برای رفت و آمد به زيارتگاههاي آن بزرگواران این قدر هزینه کنیم، يا حتي چرا امامزادهها را زیارت کنیم.
گاهی حتی بعضی درباره مصارف مالی در این راهها تردید میکنند و نذر و نیازهایی که براي سفر به حرمهاي اين بزرگواران میشود، مقایسه میکنند با کارهایی عام المنفعه و هزینهایی که باید بشود و پیشنهاد می کنند که به جای اين سفرها به آنها رسیدگی شود.
شاید این مصیبت اخیری که با توهین به وجود مقدس نبیاکرم صلياللهوعليهوآله به جهان اسلام وارده شده وسیلهای باشد که ما بیشتر در خصوص این موضوعات تأمل کنیم و به وظایفی که در این باب داریم، بیشتر توجه كنيم.
یک نکتهای که باید به آن توجه کنیم، اصل جایگاه پیامبر اکرم صلياللهوعليهوآله هم به لحاظ تکوینی و هم به لحاظ تشریعی است. ما معتقدیم که وجود آن حضرت واسطه فیض الهی است.
نور آن حضرت که با نور ائمه اطهار عليهمالسلام متحد است، همه خیرها و برکاتی است که به سایر موجودات در طول تاریخ میرسد و از جمله ما انسانها؛ در زیارت جامعه میخوانیم که همه خیرها وبرکات از دست وجود مبارک آنها به دست ما میرسد.
روزیاي که میخوریم، نفسی که میکشیم، قدم خیری اگر بر میداریم، دنیایمان و آخرتمان بواسطه عنایت این ارواح پاک است. در آن حدیث مشهور داریم که لولاک و ما خلقت الافلاک اگر قرار نبود چنین وجود شریفی آفریده شود، آفرینش سایر موجودات عبث بود. همه به طفیل وجود آن حضرت بوجود آمدند.
نزدیکترین رابطهای که ممکن است یک موجود با خداوند پیدا کند، این مقام تکوینی آن حضرت است.
بزرگترین نعمتی که خداوند نصیب انسانها کرده، هدایت به سعادت است از راه نشان دادن راه توسط انبیاء الهی. که باز همه انبیاء مقدمه بودند که وجود مقدس حضرت خاتم صلياللهوعليهوآله این را به اکمال برسانند.
بنابراین بالاترین نعمت الهی بدست وجود مقدس پیامبر اعظم صلياللهوعليهوآله از طریق تشریع دین به ما رسیده است. آنطور که خداوند متعال وقتی میخواهد از این نعمت یاد کند میفرماید كه اگر نبود این هدایت الهی، اگر این نعمت خداوند بر بشریت نبود، مردم در یک گمراهی ابدی میماندند و اين است جایگاه پیامبر صلياللهوعليهوآله.
رابطهای که پیامبر با امتشان داشتند چه بود؟ پیامبری دلسوز، حریص بر هدایت مردم، مهربان، طبيبي که به دنبال مریض است که دوایش کند از بس که حرص بر هدایت مردم دارد، غصه مردم را میخورد.
تمام تلاشش را میکند تا یک نفر را هدایت کند. اسوه و الگوی عملی، برای تربیت یک فرد و یک جامعه.
فقط این کافی نیست که یک سری دستورالعملها بدهیم و برویم. باید الگو داشته باشیم و الگو کسی است که به آن عمل میکند و نشان میدهد که چگونه باید به آن عمل کرد. پیامبر این نقش را در بین امت به خوبی انجام داد.
رابطه امت با پيامبر ص چگونه بايد باشد؟
و اما رابطهای که امت باید با پیامبر صلياللهوعليهوآله داشته باشند، چگونه است؟ رابطه مطلوب را شاید اگر قرآن نفرموده بود خود پیامبر صلياللهوعليهوآله نمیفرمودند.
اینقدر تاکید دین و قرآن نسبت به اطاعت محض از پیامبر زیاد است که میفرماید اگر مومنین یک خواستههایی دارند وخودشان چیزهایی میخواهند و پیامبر تشخیصش چیز دیگری بود، کسی حق ندارد بگوید که من این را میگویم و این را میخواهم. هیچ مرد وزن مؤمنی حق ندارد وقتی پیامبر خدا حکمی میدهد، بگوید من اختیار خودم را دارم. حتی در جاهایی که انسان اختیار دارد باید تسلیم محض باشد.
از ما خواسته شده تا مودت و محبت نسبت به پیامبر و اهلبیت عليهمالسلام داشته باشیم. اطاعت یک چیز عملی است و محبت یک چیز قلبی است. این محبت که محبت خدا و رسول است، باید از سایر محبتها اعم از محبت زن و بچه و غیره بیشتر باشد. مودت یک مرحله بالاتر از محبت است و محبتی است که ابراز میشود. مودت اهلبیت عليهمالسلام هم باید باشد و اصلا مزد رسالت مودت اهلبیتعليهمالسلام است.
ابراز محبت است که اعتقادات را در دل آرام راسخ میکند. این همه روایت که در خصوص برکات و حسنات صلوات ذکر شده، برای همین است و ابراز محبت جهت تثبیت اعتقادات لازم است.
این که در خانه بنشینیم و غصه بخوریم که به پیامبر صلياللهوعليهوآله توهین شده کافی نیست. اعلام برائت و شرکت در جلسات مربوطه مطلوب و وظیفه است. باید در راه ائمه عليهمالسلام جانفشانی كنيم.
توهين به مقدسات مسلمانان، يك سياست دامنهدار
حالا بايد به اين سوال بپردازيم كه چرا دشمن به سیاست توهين رو آورده است، دلايلش چیست و چه سودی از آن میبرد؟
البته تحلیلهای سياسي از بعد منطقهاي و وضعيت داخلي و خارجي آمريكا در پاسخ به اين سوال شده است. كه من نمی خواهم از دید سیاسی وارد این موضوع شوم.
روشن است كه اين قضیه برای اولین بار نیست و اگر کوتاه بیايیم آخرین هم نخواهد بود. این یک سیاست ادامه دار است.
آن مقاومت جسورانه امام و آن حکم علنی امام در مورد سلمان رشدی تا مدتی اینها را خفه کرد، اما گاهی از تشتتهایی که بین مسلمانان است، سوء استفاده ميکنند.
گروههای صهیونیستی و مسیحی صهیونیستی افراط بر اين اعتقادند که باید با اسلام، با توهین و جسارت برخورد نمایند. گذشته از دلايل سیاسی و منطقهای که وجود دارد، یک دلیل عمده برای این حرمت شکنیها همین است که تقدس زدایی شود و حرمت مقدسات از بین برود. ما یک چیزهایی را به عنوان مقدسات میشناسیم و برایشان احترام ویژه قائل هستیم. هر انسانی برای یک چیزهایی احترام قائل است.
برای ما حرمت قرآن، پیامبر گرامی اسلام و اهلبیت ايشان عليهمالسلام از همه چیز واجبتر است. آنها میخواهند همین مرز را بشکنند، چرا كه میدانند اینها رکن و پایه دین هستند و اگر حرمت آن شکسته شود، احترام چه چیزی نگه داشته میشود؟! ما تبعیت از چیزی میکنیم که برایش احترام قائل هستیم. چرا مسلمانان روی موضع خودشان ثابت ایستادهاند؟ برای اینکه یک چیزهایی اصل است. باید آن اصول را از آنها گرفت، دشمنی با اسلام از طریق دشمنی با ارکانش و آن را هم در پوشش آزادی بیان توجیه میکنند.
خیال کردهاید اجازه میدهیم هر چیزی ملعبه دست شما باشد؟ چه کسی گفته انسانها آزادند که هر چه میخواهند، بگویند.
چرا بايد اعتراض به هتاكان ادامه داشته باشد؟
اگر قدر و منزلت پیامبر صلياللهوعليهوآله شکسته شود، آن محبت و علاقه از بین میرود؛ اینها را دست کم نگیریم با توجه به اينكه شان پیامبر این نیست که یک کسی یک حرفی زده است. هر حرفی قابل تحمل نیست.
قرآن میفرماید كه وقتی کفر میگویند قابل تحمل نیست. نزدیک است آسمانها و کوهها از هم بپاشد.چه شده؟ گفتند: خداوند بچه دارد.
خوب بگویند آزادی بیان است دیگر !این گفتن چه اثری دارد ؟ چه چیزی را از ما می گیرد؟ ما باید به اینها توجه داشته باشیم.
اگر راجع یه این جسارت کوتاه بیاییم، کم کم اعتقاداتمان را از دست میدهیم. وظیفه ما هم اين است كه ببینیم دشمن چه میخواهد، درست نقطه مقابلش عمل کنیم.
دشمنان میخواهند تا حرمتها شکسته شود، می خواهند پیامبر صلياللهوعليهوآله از نظر من و شما مثل یک فرد عادی شود، به صورت نظری بحث به ظاهر علمی میکنند و میگویند تجربه نبوی هم تجربه بشری است! برای اینکه بگویند یپغمبر صلياللهوعليهوآله هم فردی مثل بقیه است.
راه مقابله با آن هم این است که ما اعلام برائت کنیم، و اين اعلام برائت از مشركين را هم فریاد بزنیم.
قرآن می فرماید اینهایی که دین شما را مسخره کردند با اینها دوست نشوید. میگویند با گفتگو حل میشود! قرآن فرموده كه اينها، تا شما را از دینتان بر نگردانند، دست بر نمیدارند. فکر نکنید اگر انرژی هستهای را کنار گذاشتید حل میشود. تا دین داریم همین است. مگر اینکه اسمش باشد ولی رسمش نباشد خوب چه بهتر!
نمیشود کسی ایمان داشته باشد، ولی برود با دشمن حضرت رسول صلياللهوعليهوآله دوست شود، این مومن نیست. قرآن میفرماید نمیشود گروهی را پیدا کرد، که ایمان داشته باشند و با دوستان خدا و رسول صلياللهوعليهوآله دوستي نکنند. پس باید بگوييم که ما با شما کنار نمی آيیم. ما راه شما را نخواهیم رفت.
روشن است كه بايد بینش خودمان را راجع به پیامبر صلياللهوعليهوآله بيفزاييم. آن محبت و اطاعات به دنبال بینش عمیق ایجاد میشود.
حالا میفهمیم که تعظیم شعائر دینی چقدر مهم است و دشمن را کور میکند. دشمن نمیتواند یک گنبد و بارگاه برای ائمه ببینند. صلواتهای بلند ما دشمن شکن است.
در مرحله بعد تصمیم جدیتر است که بايد تبعیت عملی از احکام دین کنیم و این را شوخی نگیریم و برای انجام وظیفه و جانفشانی آماده باشیم.
اعتراضات گسترده به هتاكان نشان دهنده عظمت اسلام بود
کربلا و عاشورا که دائماً برای ما تکرار می شود، برای همین است که ما بدانیم وظیفه مان چیست؟ ما جانمان را باید فدای حضرت رسول صلياللهوعليهوآله کنیم. "فیا لیتنا کنت معکم” یعنی همین.
نکته دیگر اینکه این موقعیت باید توجه ما را به محور وحدت جلب کند. آنها تقابلشان امروز با اصل اسلام است. صف آرایی و موقعیت دشمن را باید درست تشخیص دهیم. در مقابل این دشمن باید دریک صف واحد بایستم و نشان دهیم که در دفاع از دین همه در یک صف هستیم.
این عظمتی که بیداری اسلامی و در ادامه راهپیماییها در سراسر جهان اسلام بر اساس توهین به پيامبر صلياللهوعليهوآله شكل گرفت، نشان داد که عظمت اسلام چقدر است و اگر در تبعيت از دين راست میگويیم، نشانهاش این است که در زمان خودمان این ولایت پذیری و تبعیت از ولایت فقیه را با دل وجان و عمل انجام دهیم.
برخي تريبوندارها حرف نزنند بهتر است!
در ابتداي اين همايش نيز دکتر باقري لنكراني سخنگوي جبهه پايداري سخنراني كرد كه متن كامل آن در ادامه آمده است:
انسانی که طراز دین اسلام است با سایر مکاتب فرق عمدهای دارد و آن فرق عمده، این است که انسان به خود بسنده نیست. اینطور نیست که بتواند هر کاری را برای خودش مجاز بشمارد و هر کاری که میکند، باید نسبت آن را با باورها و عقایدی که به آن اعتقاد دارد مشخص نماید.
به عنوان نمونه "حرف زدن "؛ همه، حرف میزنیم و تقریباً بخش مهمی از عمر ما بر حرف زدن میگذرد. در دین اسلام در مورد حرف زدن هم وارد شده است که سکوت یکی از بالاترین عبادتها است و هم وارد شده است که بالاترین عبادتها سخن گفتن در برابر امام جائر است. یعنی یک جا نگاه این است که سکوت و یک جایی که وظیفه است حرف بزن !
از مصداقها و بروزهای فعالیتهای اجتماعی و سیاسی حرف زدن و سخن گفتن است. اگر انسان در سخن گفتن نتواند نسبت را با باورها و اعتقاداتش مشخص و حفظ کند، مصداق همانهایی میشود که حرف نزدنش بهتر است.
مبنای این که حرف بزنیم و نزنیم همین است که بتوانیم نسبت حرف زدن و نزدن را با باورهایمان روشن کنیم. امروز اگر میبینیم که در بعضی جاها هر حرفی که زده میشود، نوعی دعوت به خود است، نوعی دعوت به قبیله و گروه خود است، اینها حتماً از مصداقهای قیل و قالهایی است که مورد قبول باور دینی نیست. اما اگر حرف زدن مبنایش این شد که دعوت به خود نکنیم بلکه معارف و احکام دینی را گسترش دهیم، این حرف زدن، می شود حرف زدن مطلوب و ایده آل.
متأسفانه در فضای سیاسی و تبلیغاتی امروز خیلی از صحبتهایی که میشود به جای اینکه مصالح ومنافع ملی و باورها واعتقادها را بخواهد، گسترش دهد، در این مسیر است که بگوید من آدم خوبی هستم و من هیچ اشتباهی نکردهام. اگر اتفاق و مشکلی وجود دارد، حرف زدن در راستای این است که یک گروه خودش را تبرئه کند و اصلاً در این جهت نیست که فضا را آرام و برای حل مشکل اقدام کند.
این هم یک آزمونی است که امروز در برابرش قرار داریم و دعا میکنیم کسانی که حرف میتوانند بزنند و تریبون در اختیارشان است و مردم به آنها نگاه میکنند، حواسشان جمع باشد، اگر حرف زدند، به دفاع از منافع ملی و کمک به حل مشکلات مردم باشد.
ما در جبهه پایداری تلاش کردیم که مبنای حرف زدنها را به جای دعوت به خود و جبهه به این سمت ببریم که متوجه باشیم که مبانی حرکت اجتماعی باید مبانی حرکت دینی باشد. دین باورانه در این صحنه حضور پیدا کنیم و اگر موضع سیاسی – اجتماعی میگیریم، از قبل بدانیم که نسبت این موضوع با باورها و اعتقاداتمان چطور است؟ نه اینکه فقط برای گفتن و دفاع از یک قبیله و حزب جلسه بگذاریم و صحبت كنیم، امیدواریم که جلسه امشب ما هم مصداقی از سخن گفتن مؤمنانه باشد. نه خدای نکرده از آن قیل و قالهایی که انتهای آن دعوت به خود است.
امشب یکی از عناوینی که مجلس ما به خاطرش تشکیل شده، آن هم در این مسجد که با نام مقدس رسول معظم اسلام صلياللهوعليهوآله منور است، این مصیبتی است که مستکبرین به جهان اسلام تحمیل کردند و این روند توهین و جسارتی که کردند نسبت به ساحت مقدس نبوی، به این خیال که بتوانند این موج گسترده بیداری اسلامی که سراسر جهان اسلام را فرا گرفته تحت تاثیر قرار دهند و پاها را سست و تقدس زدایی کنند و با این خیالهای باطل در واقع مسلمین را تضعیف کنند.
خیلی مهم است که مسلمین هوشیار باشند و بدانند چه اتفاقاتی میافتد و مسائل مهم را از مسائل غیر مهم جدا نمایند. نقطه بحرانی و نقطه جنگ و درگیری را بشناسند. همه ما وظیفه داریم که روی این مسائل تأمل کنیم."اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذالک"