چند رهگذر كه شاهد ماجراي دزديده شدن دستبند طلا بودند براي كمك به دختر
تنها و غافلگير كردن دزدان خود را به وسط بزرگراه رساندند و موفق شدند ترك
نشين موتور را دستگير كنند ولي راننده موتور با زيركي توانست موتورش را
سريع روشن كند و از صحنه سرقت پا به فرار بگذارد.
به گزارش ایران در ادامه با مخابره زورگيري به پليس 110، تيمي از كلانتري 117 جواديه براي دستگيري تركنشين تبهكار وارد عمل شد.
زن
جوان با ديدن پليس ماجرا را براي آنان تعريف كرد و گفت: من دانشجو هستم و
در دانشگاه سمنان درس ميخوانم، امروز پس از ثبتنام در حال برگشت از
دانشگاه به خانهمان در كرج بودم كه دوستم زنگ زد و مرا براي ناهار به
خانهشان در تهران دعوت كرد. من نيز كه آشنايي زيادي به تهران ندارم، مسيرم
را گم كرده بودم و ميخواستم از عابر پيادهاي آدرس بپرسم كه اين جوان
دستبندم را قاپيد.
تبهكار جوان نيز در بازجوييهاي ابتدايي و در
حضور چندين تن از كساني كه شاهد ماجرا بودند ادعا داشت آنان فقط با زن جوان
تصادف كردهاند و طلايي از وي به سرقت نبردهاند.
با ادعاهاي پسر
جوان پرونده به دستور داديار شعبه سوم دادسراي امور جنايي تهران براي
رسيدگي در اختيار تيمي از پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران قرار گرفت و
كارآگاهان براي بررسي ماجرا وارد عمل شدند.
كارآگاهان كه در ابتدا
با ادعاهاي بيگناهي تركنشين 20 ساله به نام «مهران» روبهرو بودند براي
به دست آوردن سرنخي از سوابق وي تحقيقات ميداني خود را آغاز كردند و مشخص
شد وي چندين بار به دليل كيفقاپي و موبايلقاپي دستگير شده است و تاكنون 2
سابقه محكوميت دارد.
در ادامه مرد جواني نيز به پايگاه هفتم
مراجعه كرد و با شناسايي مهران به كارآگاهان گفت: ساعت 3 عصر 25 مردادماه
در حال بازگشت به خانهام بودم كه براي چند لحظهاي توقف كردم و از خودرويم
پائين آمدم تا چيزي از فروشگاه بخرم، به خاطر اين كه فاصله بين خودروام و
فروشگاه زياد نبود، شيشه خودروام را بالا نكشيدم، وقتي خريد كردم و بيرون
آمدم اين جوان را ديدم كه تا كمر داخل خودرو رفته و ميخواهد كيفم را
بردارد، با فريادهايم وي با برداشتن كيف سريع به سوي موتورسواري كه چندمتري
آن طرفتر ايستاده بود رفت و ترك موتور نشست و هر دو فرار كردند در لحظهاي
كه من در حال تعقيب آنها بودم وي مدام به پشت بر ميگشت و مرا نگاه ميكرد
و در اين چند لحظه قيافهاش كاملاً در ذهنم مانده بود.
بدين ترتيب
با مراجعه دختر دانشجو براي شناسايي مهران وي با ديدن دزد دستبندش به
كارآگاهان گفت: زمان دزدي اين جوان دستبندم را قاپيد و در حال سوار شدن روي
موتور دستبندم را داخل لباس راننده موتور انداخت به همين خاطر بود كه وقتي
دستگير شد ادعا ميكرد كه بيگناه بوده و با من تصادف كردهاند.با به دست
آمدن اين سرنخها، مهران كه خود را در برابر طعمههايش ميديد چارهاي جز
بيان اعتراف نداشت و به كارآگاهان گفت:من به همراه يكي از بچه محلهايم به
نام «يوسف» در مناطق راهآهن ، جواديه و نازيآباد گشتزني ميكرديم و به
دنبال طعمههايي ميگشتيم كه حواسشان به كيف، پول، موبايل و طلاهايش نيست،
بدين ترتيب نزديك آنان ميشديم و من به صورت بسيار حرفهاي دست به سرقت
ميزدم.
وي در ادامه افزود: گاهي اوقات نيز من پشت موتور مينشستم و
يوسف از موتور پياده ميشد و دزدي ميكرد، سپس هر چيزي كه به دست
ميآورديم را با هم تقسيم ميكرديم.
با اعترافات تبهكار جوان كارآگاهان
براي دستگيري يوسف وارد عمل شدند ولي نتايج تلاشهاي آنان نشان ميداد كه
آدرسي كه «مهران» در اختيارشان گذاشته است درست نيست و وي ادعا ميكند كه
«يوسف» را هميشه از مقابل آن خانه سوار ميكرده است!
بنابر اين
گزارش كارآگاهان پايگاه هفتم پليس آگاهي در تلاش هستند تا تبهكار فراري
ديگر را نيز دستگير كنند. سرنخهايي از وي نيز به دست آوردهاند و
بررسيهاي آنان نشان ميدهد كه بيش از 10 سرقت در محدودههاي راهآهن،
نازيآباد و جواديه با استفاده از اين شيوه و شگرد توسط دزدان جوان صورت
گرفته است.