کد خبر: ۸۴۹۲۳
زمان انتشار: ۱۸:۳۰     ۱۹ مهر ۱۳۹۱
مرسي که به واسطه بيداري اسلامي مردم مصر و در نتيجه يک انتخابات پر سر و صدا و با نوعي شگفتي آفريني به رياست جمهوري مصر رسيده است با مواضع نا همگون و گاه متعارضي که دارد باعث شده است که تحليل‌هاي مختلف و گاه متعارضي از شخصيت و عملکرد او ارائه شود.
به گزارش مشرق، محمد مرسي رئيس جمهور مصر، کشوري که تازه از تحت حکومت فرعون خارج شده است در مواضع و عملکرد خود خط مستقيمي را نمي‌پيمايد. مواضع زيگزاگي اين رئيس جمهور جديد باعث شده است که تحليل‌ها و نظرات مختلفي در باب چرايي عملکرد وي ارائه شود. متن حاضر در پي بررسي برخي از سناريوهاي مطرح شده در تحليل عملکردهاي وي است.

 

مواضع متناقض مرسی سبب شده است که تحليل‌ها و نظرات مختلفي در باب چرايي عملکرد وي ارائه شود

نگاهي به برخي از مواضع:

  • محمد مرسي رئيس جمهوري مصر در مصاحبه با شبکه آمريکايي pbs در سوالي در مورد فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران، بيان مي‌دارد که  مصر از حق کشورها برای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای حمایت می کند، این حق ملتهاست که کسی نمی تواند آن را سلب کند و تعجب آورتر اين که رئیس جمهور مصر همچنین در این گفتگو با رد دخالت خارجی در امور سوریه بر لزوم همکاری با جمهوری اسلامی ایران در راستای حل بحران سوریه تاکید ورزید.
  • مرسي با ارسال سفير به اسرائيل باعث تعجب بسياري از افرادي که منتظر حرکت‌هاي انقلابي از مصر پس از فرعون سابق آن بودند شد. مطابق گزارش‌ها مرسي عاطف الاهل، دیپلمات باسابقه مصری را به عنوان سفير جديد مصر در اسرائيل تعيين کرد.
  • مرسي در سخنراني خود در افتتاحيه اجلاس سران عدم تعهد در تهران با حمله شديد اللحن به سوريه زمينه تبلیغات فراوان ضد ايراني را در جهان فراهم نمود.
  • مرسي اعلام کرد که در مصر حکومت ديني ايجاد نخواهد شد
  • مرسی درباره سوریه اعلام کرد: اعلام همبستگی با مردم سوریه در مقابل حکومتی که مشروعیت خود را از دست داده است ، وظیفه اخلاقی است.
  • مرسی در مصاحبه با شبکه pbs آمریکا و با دخالت آشکار در مسائل داخلی سوریه گفت: رئيس‌جمهوري سوريه راهي جز رفتن ندارد و تغييرات سياسي در سوريه ديگر كارساز نيست زيرا تغيير آن چيزيست كه مردم مي‌خواهند و خواست و اراده آنها قابل احترام است
  • مرسی درباره رابطه با رزیم صهیونیستی گفت: به همه توافق نامه هاي رسمی سابق با رژيم صهيونيستي طبق منافع مردم مصر احترام می گذارد
    و....


مرسي اعلام کرد که در مصر حکومت ديني ايجاد نخواهد شد

آنچه ذکر شد تنها برخي از اظهارات و عملکردهاي مرسي به عنوان رئيس جمهوري جديد مصر است که باعث شده است نوعي سردرگمي در تحليل عملکرد و شخصيت او ايجاد شود. مرسي که به واسطه بيداري اسلامي مردم مصر و در نتيجه يک انتخابات پر سر و صدا و با نوعي شگفتي آفريني به رياست جمهوري مصر رسيده است با مواضع نا همگون و گاه متعارضي که دارد باعث شده است که تحليل‌هاي مختلف و گاه متعارضي از شخصيت و عملکرد او ارائه شود. آنچه در پي مي‌آيد بيان اختصاري چند سناريوي تحليلي مختلف در تحليل عملکرد مرسي و بررسي مختصرتر هريک از اين سناريو‌هاست:


سناريوها:


1 - سردرگمي: اولين سناريو در تحليل عملکرد مرسي آن است که مرسي يک سياستمدار کهنه‌کار و ورزيده نيست و به واسطه قرار گرفتن در شرايط بغرنج کنوني، خود نيز سردرگم است. ناپختگي و ناتواني شخصي و حزبي او در اداره و رهبري مصر انقلابي، در اين تحليل اصلي‌ترين عامل محسوب مي‌شود، خصوصا که بايد توجه داشت که مرسي حتي کانديداي اصلي حزب خودش يعني اخوان المسلمين براي رياست جمهوري مصر نبود و در اثر يک سير اقتضائي و به واسطه تتابع اتفاقات به جايگاه کنوني رسيد. به اين ترتيب اين تحليل علت اصلي عملکرد متعارض مرسي را ناپختگي و ناتواني وي مي داند.


بنابر بعضی اظهار نظرها مرسی یک سیاستمدار با تجربه و کهنه کار نیست


2 - توطئه آمريکايي: سناريوي تحليلي ديگر اين است که تصور شود که هم در منطقه به صورت کلان آن و هم در مصر به صورت جزئي آن و هم در عملکرد مرسي به صورت جزئي‌تر آن، توطئه‌اي آمريکايي در کار است و از اول هم انقلاب و بيداري اسلامي‌ در مصر در کار نبوده است و آمريکايي‌ها با يک طرح از پيش تعيين شده يک مهره وابسته به خود را که در آمريکا تحصيل کرده و پرورش يافته است و اسلامي سکولار و آمريکايي را ارائه مي‌نمايد در مصر به جاي ديکتاتور سرکوبگر سابق آن بر سر کار آورده‌اند. در اين تحليل مواضع مرسي ناشي از يک توطئه آمريکايي و کاملا ضدبيداري اسلامي تحليل مي‌شود.

3 - رياست جمهوري تحت فشار: سومين سناريوي تحليلي آن است که گفته شود مرسي يک شخصيت کاريزماتيک و يک رهبر مسلط انقلابي نيست اما در پي يک انقلاب مردمي و بيداري اسلامي (و به علت فقدان يک رهبر برجسته در اين انقلاب) و بر اثر اتفاقات حاصل از آن در جايگاه رهبري مصر قرار گرفته است. به اين ترتيب مرسي از چند سو تحت فشار است. هم از سوي مردمي که براي بيداري اسلامي کشته داده‌اند و هم از سوي مخالفان اين حرکت و هم از سوي عناصر خارجي و قدرت‌هاي بين المللي.


عربستان یکی از جریان هایی است که حکومت مرسی با آن چالش دارد


4 - مرسي سياستمدار: سناريوي تحليلي ديگر آن است که گفته شود که مرسي نه تنها يک فرد ساده و ناتوان نيست بلکه يک شخصيت پيچيده و يک سياستمدار است و آنچه ما مواضع متعارض و ناهمگون او مشاهده مي‌کنيم در حقيقت طراحي‌هاي پيچيده و چند وجهي شخص او به همراه حزب و گروهش است و به عبارت ديگر مرسي در حال پيش‌برد بازي مورد نظر خويش است. اين سناريو نيز قائلاني دارد که معتقدند: "سيري در سخنراني ها، مصاحبه‌ها و ديد و بازديدهاي محمد مرسي در مقام رياست جمهوري نشان مي‌دهد كه رئيس جمهور جديد مصر بيش از اين كه يك حاكم اسلامگرا باشد، مي‌خواهد يك سياستمدار كلاسيك خاورميانه اي باشد؛ او تا همين جا نشان داده است كه براي تامين نظر احزاب و گروه ها، به حداقل‌هايي از احياي شريعت هم قانع است و بسياري از مواضع اخير او چندان تفاوتي با حسني مبارك، جمال عبدالناصر و حتي انور سادات ندارد.»

سناريوهاي ديگري را نيز مي‌توان طرح و بيان کرد "مانند این مسئله که مصر کنونی با سه جریان درگیر است. جریان اول امریکا و رژیم صهیونیستی است که به واسطه نیرو و تجهیزاتی که در آنجا دارند بر تحولات مصر سایه انداخته اند. کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به خصوص عربستان که خود را ام القرا و پدرخوانده می داند. ضد انقلابیون مصری و عناصر رژیم مبارک در داخل کشور هم جریان سوم هستند." اما به نظر مي‌رسد که اصلي‌ترين تحليل‌هاي موجود در همين چند دسته قابل بيان هستند.


حکومت مرسی با سه جریان غربی - صهیونیستی، عربی و مخالفین داخلی چالش جدی دارد

بررسي سناريو‌ها


1 - سناريوي سردرگمي چندان قابل قبول به نظر نمي‌رسد. هم شخصيت مرسي و هم حزب صاحب قدمت اخوان المسلمين و حضور چندين دهه‌اي آنها در سياست مصر باعث مي‌شود که از پذيرش چنين سناريو‌يي خودداري کنيم. البته شايد بتوان پذيرفت که همان‌قدر که اوضاع پيچيده و انقلابي مصر باعث سردرگمي هر سياست‌مدار ديگري مي‌شود (چنان که حتي کشورهاي مانند آمريکا را نيز دچار سردرگمي‌هايي کرده است) مرسي و حزب او نيز دچار سردرگمي شده‌اند. اما اين ميزان نمي‌تواند مبناي تحليل سياسي عملکرد متعارض مرسي شود.

2 - اين سناريو بيش از حد بدبينانه و متکي بر تصورات (دائي‌جان ناپلئوني)‌ است. اين تصور که آمريکا با برنامه‌ريزي از قبل و طي يک توطئه مبارک را کنار زد و مرسي را که دست آموز خودشان است بر سر کار آورد با شواهد قطعي فراواني از جمله نارضايتي آمريکايي‌ها از کنار زده شدن مبارک و ضرر کردن آنها از حرکت بيداري اسلامي در مصر و ... ناسازگار است. البته به طور قطع آمريکايي‌ها نيز همانند ديگر عناصر دخيل در تحولات جاري تلاش مي‌کنند تا سير تحولات مطابق خواست و منفعت آنها پيش برود اما اين تصور که همه کارها به يد قدرت آمريکاست تصوري ناسازگار با شواهد قطعي است.


سناریوی روی کار آمدن مرسی توسط غرب و آمریکا با توجه به شواهد بسیار دور از واقع است

3 - اين سناريو بيش از همه به واقعيت موجود نزديک جلوه مي‌کند. مصر در اثر بيداري اسلامي ملت آن دستخوش تحولاتي بنيادين شده است. اما همه چيز مطابق خواست انقلابيون مصري پيش نمي‌رود و حتي در برخي از مسائل انقلابيون مصري تصور واحد و دقيقي از آنچه مي‌خواهند ندارند. خلاء رهبري انقلابي که بتواند خواسته‌ها را هدايت و برنامه‌ها را تعيين کند به وضوح مشاهده مي‌شود و از اين رو مرسي و همراهان او در شرايطي اقتضائي و تحت فشارهاي چندجانبه دچار رفتارهاي زيگزاگي شده‌اند. اين تحليل از آن رو جامع‌تر و دقيق‌تر جلوه مي‌کند که در آن به نقش و جايگاه دو تحليل قبلي نيز در حد معقول آن توجه شده است. يعني هم مي‌پذيرد که مرسي ضعف‌هايي دارد و هم قبول مي‌کند که آمريکايي‌ها برنامه‌ها و ابزارهاي فشاري دارند. اما همه چيز را در اين عناصر خلاصه نمي‌کند. 

4 - سناريوي چهارم نيز ضعف هايي دارد. اگر مرسي را سياستمدار توانمندي که  همه برنامه‌ها را با دقت طراحي کرده است و يک تنه بر آنچه بر مصر مي‌گذرد مسلط بدانيم و نقش او را در تحولات مصر مانند نقشي حسني مبارک در دوران سابق معرفي کنيم به طور قطع دچار اغراق شده‌ايم. البته مي‌توان اين عامل را نيز به سناريوي سوم اضافه کرد که مرسي در تحولات مصر برنامه‌هايي از آن خود و حزبش دارد که با برنامه‌هاي هيچ يک از ديگر اثرگذاران در اين ماجرا از جمله آمريکا و اسلام‌گرايان و ... کاملا يکسان نيست.


جمع بندي:

به اين ترتيب به نظر مي‌رسد که در ميان سناريوهاي موجود سناريوي سوم کارآمدي و توان‌مندي تحليلي بالاتري دارد و بايد پذيرفت که مرسي به عنوان يک سياستمدار مصري که چندان نيز براوضاع مصر انقلابي تسلط نيافته است در اثر فشارها و قدرت‌هاي مختلف دخيل در صحنه در حال انجام اعمالي است که چون اين فشارها در زمان‌هاي مختلف شدت و ضعف مي‌يابند و گاه بر يکديگر غلبه مي‌کنند مواضع مرسي را نيز دچار نوسان و حرکت زيگزاگي کرده‌اند که البته تداوم اين روند و يا شدت يافتن آن براي آينده انقلاب مصرچندان خوب نخواهد بود. انقلابی که به اذعان بسیاری انقلاب ناتمام است.


تداوم تناقضات در مواضع رئیس جمهور مصر برای اینده مصر انقلابی یا انقلاب ناتمام مصر چندان مثبت قلمداد نمی شود
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها