به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين بار غار دنگزلو سميرم مكاني است كه سميرا زارعي تنها غواص غارنورد زن ايران، براي غواصي انتخاب كرده است، اما او به تنهايي نمي تواند غواصي دراين غار را تجربه كند. هر غواصي حداقل نياز به يك گروه شش نفره دارد تا بتواند به مكان موردنظر برسد. بردن كپسول هاي هوا و وسايل تخصصي اين رشته خود كار آساني نيست. اين سختي را اين بار خبرنگار و عكاس ايسنا نيز تجربه كردند!
كوهنوردي، صخره نوردي، فوتبال، پاراگلايدر، غارنوردي و حالا غواصي در غار...! بانوان ايراني ثابت كردهاند كه ورزش مرد و زن نمي شناسد. اين بار بانوي اصفهاني چندين ماه است كه غارهاي شناخته شده و ناشناس ايران را براي ورزش منحصر به فرد خود انتخاب مي كند و با وسايلي سخت غواصي روزها غارنوردي مي كند و تن به غواصي در غار مي دهد. ورزشي كه برايش به جزء هيجان هدفي والا دارد. او مي گويد كه مي خواهد اثبات كند كه بانوان ايراني مي توانند در ورزشهاي سخت هم حضوري موفق داشته باشند.
گروهي كه در غارنوردي كمسابقه نيستند، با سرپرستي سميرا زارعي بامداد روز جمعه 14 مهرماه، رهسپار اين غار ميشوند. غاري كه در فاصلهي زماني پنج ساعته تا اصفهان در نزديكي سميرم قرار گرفته است. در كنار رودخانه و باغ هاي سيب روستاي "نوقل" سميرم بر روي كوهي نه چندان بلند مخفي شده است، حتي اگر بر روي سنگ هاي بزرگ اين كوه هم برويد باز هم اين غار را پيدا نميكنيد و فقط با گودالي كوچك روبرو مي شويد كه در واقع ورودي اين غار پنهاني است.
سمیرا زارعی 26 ساله، تنها زن غواص غار در ایران است. ورزشکاری که در کنار زندگی شخصی خود و شغل غیر مرتبط اش این رشته ورزشی پر هیجان را جزء جدانشدنی زندگیاش می داند و هر بار از پاگذاشتن در ناشناخته ترین مناطق این سرزمین بیش از گذشته سر ذوق می آید." از سال 89 غارنوردي را به صورت حرفهاي آغاز كردهام و پيش از اين زماني كه در مقطع ابتدايي و راهنمايي دانش آموز بودم، در رشته هاي كاراته و واليبال حضور داشتم. راستش هيچوقت فكر نمي كردم كه يك غارنورد شوم يا اين كه در غار غواصي كنم. من براي مدتي ورزش را كنار گذاشتم و در دوره دبيرستان در تئاتر و موسيقي فعاليت كردم. هرچند اين موضوع مقطعي بود و وقتي وارد دانشگاه شدم مسير زندگي ام دوباره تغيير كرد."
رشتهي سخت و دشوار غارنوردي شايد در نگاه اول براي زنان مناسب نباشد اما "شرايط فيزيكي بانوان با آقايان متفاوت است و فكر مي كنم كه هنوز براي فعاليت در اين رشته براي بانوان جاي كار دارد، اما اگر بانوان خستگي ناپذير باشند و بتوانند بدن خود را قوي كنند، مي توانند در اين رشته فعاليت كنند. پشتكار و قوي كردن روحيه اولين فاكتور فعاليت در اين رشته ورزشي است."
غارنوردي قرار بود ساعت 7 صبح آغاز شود. يعني تنها دوساعت براي استراحت پيش از آغاز غارنوردي وقت بود. درزمان موردنظر گروه از باغ سيب و رودخانه خروشان به سمت كوهي صخره اي مي رود و با دريچهاي كوچك روبرو مي شود. اين ورودي شبيه چيزي نيست كه در ذهن از ورودي يك غار داشتيم. غارنوردان از اين دريچه كوچك وارد مي شوند و ما هم به دنبال آن ها به تاريكي غار وارد مي شويم.
سانتي متر پيش رفتن در يك مسير طولاني نياز به شكيبايي زيادي دارد. "غارنوردي آدم را صبور مي كند، اگر بخواهي آدم عجولي باشي، نمي تواني غار نوردي كني. غار به انسان آرامش مي دهد و باعث ميشود كه موضوعات را با دقت بيشتري ببيند و با مسايل برخورد كند. اين كه وارد جايي ميشوي كه تاكنون كسي نرفته است، بسيار هيجان انگيز است. ميتوانم بگويم كه غواصي در غار كشف ناشناخته هاست. من يكي از آرزوهايم اين است كه به كشورهايي مثل فرانسه، مكزيك و تايلند بروم تا بتوانم در غارهاي اين كشورها غواصي كنم. دوست دارم كه بانوان ايران را به اين كشورها معرفي كنم، تا آن ها بدانند در ايران بانوان در رشته هاي مختلف فعاليت دارند."
مسيري عمودي روبرويمان سبز مي شود. پس از چند متر نشسته و سينه خيز پيش رفتن، صخره هاي سنگي و مسيرهايي پر فراز و نشيب اول راه خودنمايي مي كند و ما را به اين باور ميرساند كه با غاري نه چندان آسان روبرو شده ايم. تنها راه گشاي تاريكي غار كلاههايي است كه با چشمي روشن، راهنماي گروه شدهاند. هر چه بيشتر ميرويم، مسير سختتر مي شود و زارعي به عنوان رهبر گروه از ما دورتر. او به عنوان اولين نفر راههاي پيش رو را پشت سر ميگذارد.
زارعي دربارهي ورودش به اين رشته به خبرنگار ايسنا ميگويد: "در رشته مدارك پزشكي در دانشگاه دولتي اصفهان تحصيلم را ادامه دادم و در دوسال اول دانشجويي با مناطق گردشگري اصفهان آشنا شدم، اما آن زمان به صورت حرفه اي ورزش نمي كردم تا اين كه در دوسال بعدي تحصيلم با يكي از گروه هاي كوهنوردي آشنا شدم و كوهنوردي و دره نوردي را آغاز كردم و در تيرماه 89 از سوي يكي از دوستانم با انجمن غارنوردي آشنا شدم. بعد از آن بود كه اصول اوليه پيمايش غارهاي عمودي را فراگرفتم." وي كه غارنورد و كوهنوردي حرفه اي بود در اسفند 89 غواصي را در آب هاي آزاد آموخت و پس از آن ورزش حرفهاياش در مسير جديدي قرار گرفت.
غار دنگزلو يك غار افقي است هر چند مسير عمودي هم در اين غار ديده مي شود. به گفته غارنوردان اين غار هر چند غار آساني نيست اما در دسته غارهاي دشوار هم قرار نميگيرد. انتخاب اين غار نسبتا ساده تنها براي آن بود كه ما بتوانيم همراه گروه باشيم!
عبور از دالانهاي ناشناخته و بي رفت و آمد غارها خاطرات زيادي را براي زارعي رقم زده است: "غار سيد در كرمانشاه غار متفاوتي بود. شرايط غواصي در اين غار منحصر به فرد بود. وقتي غواصي در اين منطقه را شروع كرديم، متوجه شديم كه خفاش هاي زيادي در آب هاي اين غار مردهاند. به خاطر بالا بودن سطح آب و كوتاه بودن سقف وقتي در درياچه شنا ميكرديم، خفاش هاي مرده جلو چشممان بودند و مجبور بوديم آن ها را با دست كنار بزنيم. به نظر مي رسيد كه شرايط اكوسيستم اين غار به هم ريخته بود كه باعث چنين اتفاق ناگواري شده بود. من تاكنون دوبار در غار سيد غارنوردي كردهام و باز هم دوست دارم چنين تجربهاي تكرار شود."
غارنوردان دالان هاي پر پيچ و خم غار را پشت سر گذاشتند، تا به اولين گودال آب اين غار رسيدند، گودالي كه پاي يك صخره ليز قرار گرفته بود. يكي از اعضاي گروه عنوان مي كرد كه اين غار بر اثر يك گسل به وجود آمده و حتي احتمال ريزش آن هم وجود دارد. راه پيش رو تنها گذشتن از كوه كاملا ليز اين دالان بود كه جاي پاي غارنوردان به عنوان پله اي براي گذشتن از اين دالان محسوب ميشد.
تنها بانوي غواص غارنورد ايران پس از گذراندن دوره غواصي در سال 90 براي حضور در همايش بين المللي غارنوردي به هند رفت." 21 دوره همايش بين المللي غارنوردي در هند برگزار مي شد كه من به همراه دو مستندساز به اين همايش رفتيم، در اين دوره غارنورداني از امريكا، آلمان، پرتغال، بلژيك و هند حضور داشتند كه چند عمليات غارنوردي در اين كشور انجام شد. جالب اين بود كه آن ها وقتي مي ديدند يك زن ايراني به عنوان غارنورد در اين دوره حضور يافته است تعجب مي كردند و حتي مي گفتند كه مگر در ايران زنان غارنوردي مي كنند؟ "
گروه يكي يكي از پاي صخره داخل غار هم گذشت. يكي از غارنوردان به داخل گودال آب سقوط كرد و مجددا توانست خود را بالا بكشد. مسير ادامه داشت و اين بار غار دنگزلو چهره ديگري از خود را به ما نشان داد. يك آبشار بر دل آبريزگاه مخفي غار ميريخت. حوضچهاي كه عمقش به 9 متر هم ميرسيد. زارعي تيوبهايي را براي گذشتن افراد گروهش از اين مسير در نظر گرفته بود و در تمام مدت آنها را راهنمايي ميكرد.
هر غاري زيبايي خاص خودش را دارد و ميتواند براي تنها بانوي غارنورد و غواص ايران جالب باشد: "دره تنگ زندان بروجن، كه داراي فرودهاي خاصي است و بسيار هيجان انگيز است و آبشارهاي خاصي دارد، همچنين غار پرو در كرمانشاه و غار سيد برايم بسيار جذاب بوده است. اوايل كه غارنوردي مي كردم و ساعت هايي در غار تنها بودم به موجودات غيرعادي هم فكر كردهام كه ممكن بود با آن ها روبرو شوم، اما تا كنون موجودي غير عادي را در غار نديدهام."
آنها براي رسيدن به مكاني كه بايد غواصي را شروع ميكردند، يك آبريزگاه ديگر هم پيش رو داشتند. اين بار باز هم گروه با تيوب مسير خارقالعاده غار را پشت سر گذاشتند، تا به قنديل هاي بلند دنگزلو برسند. سكوت و طبيعت بكر اين غار سختي مسير را كمرنگ مي كرد و هيجان براي رسيدن به نقطه موردنظر انگيزه اي بزرگتر براي اين گروه بود.
عبور از مسيرهاي دشوار مسلما چيزي نيست كه بدون آموزش و تمرين ميسر باشد: "در بهار امسال با يك مربي لهستاني به صورت خصوصي غواصي غار را آموزش ديدم و مدرك بين المللي آن را دريافت كردم و از آن زمان تاكنون به طور مرتب غواصي در غار را انجام مي دهم. در اين مدت در غارهاي سيد (شهركرد)، دنگزلو (سميرم) ، چال نخجير(دليجان)، غار ديو سپيد(گرگان) و درياچه اوان (قزوين)، غواصي كردهام. "
نقطهي آخر درياچهاي بود كه زارعي و ديگر غواص گروه قصد پيمايش آن را داشتند، مسيري كه قرار بود نخ كشي شود تا غواصان بعدي اگر به اين مكان رسيدند بدانند كه قبل از آن ها پاي غواصان ديگري به اين درياچه پنهان در دل غار رسيده است. بعد از 3 ساعت غارنوردي تازه كار اصلي براي زارعي آغاز مي شود. او به تجهيزات غواصي خود كه در طول مسير حمل كرده است مجهز مي شود و تن به آب مي دهد. حركت هاي آرام و حساب شده او نشان از توانايياش در غواصي دارد.
شايد كمتر تصويري از غواصي در غار منتشر شده باشد و واژه غواصي بيشتر به آبهاي آزاد ارتباط داشته باشد، اما " غواصي در غار با غواصي در آبهاي آزاد بسيار متفاوت است. چون وسايل مورد نياز، سرماي زياد آب و محصور و مسقف بودن غار، شرايط را براي غواصي سختتر مي كند و اين گونه نيست كه اگر مشكلي پيش آمد غواص بتواند به راحتي به سطح آب برسد."
در نگاه اول تفريح جالبي است اما زماني كه به آن به چشم شغل نگريسته شود... "شايد اين كه برنامه پيچيدهاي دارم، سخت ترين قسمت زندگي ورزشيام است. من كارمند بيمارستان هستم و براي گرفتن مرخصي با مشكل زيادي روبرو مي شوم. چون كارمند بودن محدوديت هاي خاص خود را دارد و آنقدر زمان كه بايد در اختيار ندارم. در نتيجه مجبورم روزهاي تعطيل كه بايد در كنار خانوادهام باشم را براي ورزش اختصاص دهم. يكي ديگر از مشكلاتم هزينه بالاي غواصي در غار است. به طور ميانگين هربار غارنوردي براي ما بيشتر از 100 هزارتومان هزينه دارد كه اين هزينه جدا از استهلاك وسايل تخصصي ماست. در نتيجه اگر شغلي نداشته باشيم، نميتوانيم هزينههاي خود را تامين كنيم. اين در شرايطي است كه در ساير كشورها يك ورزشكار تنها ورزشكار است و دغدغه مالي براي فعاليتهايش ندارد."
آيا هرگز فكرش را ميكرديد كه روزي قدم به چنين نقاطي بگذاريد؟ "هيچگاه فكر نمي كردم غارنورد شوم و يا اين كه روزي بخواهد در يك غار غواصي كنم. او به خبرنگار ايسنا مي گويد: وقتي با اين رشته ورزشي آشنا شدم، متوجه شدم كه علاقه زيادي به اين ورزش دارم، به همين دليل هر چند كارمند بيمارستان هستم، اما زمان استراحت خود را براي غارنوردي و غواصي در غار مي گذارم. اوايل كه غارنوردي مي كردم، خانوادهام بسيار ناراحت بودند. چون با توجه به حوادث احتمالي نگران مي شدند كه اتفاق ناگواري برايم بيفتد، اما پس از يك سال، با شرايط ورزشيام كنار آمدند. حالا همسرم مشوق من در اين رشتهي ورزشي است و اگر حمايت خانوادهام نباشد نميتوانم ورزش حرفهاي خود را ادامه دهم."
ديگر او را در سطح آب نمي بينيم و پيمايش حوضچه حدود دو ساعت طول مي كشد. نتيجه اين است تمام غار در زير پاي دو غواص گروه نورديده مي شود، به طوري كه غواص اول 25 متر را زير پا مي گذارد و ديگري 25 متر دوم را طي ميكند، تا به انتهاي حوضچه مي رسد. شاهد اين ادعا نخي است كه غواصان در مسير بر جاي گذاشتهاند.
غارنوردي چيزي فراتر از ورزش است. روح كمالطلب انسان از رسيدن به موفقيت در سختي لذت بيشتري ميبرد: "غارهاي عمودي هيجان بيشتري دارند و خطرناكتر هم هستند، حتي احتمال پايين آمدن دماي بدن يا كم شدن انرژي غارنورد در اين مناطق بسيار زياد است. اين در شرايطي است كه امدادرساني در اين غارها سخت تر از غارهاي افقي است و همين هيجان غواصي و غارنوردي را در اين غارها بيشتر مي كند و من هم از فعاليت هاي سخت بيشتر استقبال ميكنم."
وقتي غواصي به پايان مي رسد، پتوي حرارتي تنها مكاني است كه زارعي به آن پناه ميبرد تا كمي نفس بگيرد. او هر چند خسته است، اما لبخند براي دقيقهاي از روي چهرهاش محو نمي شود. هنوز پر انرژي است و مي داند كه كارش را به خوبي انجام داده است. اين غواصي و غارنوردي حدود 10 ساعت به طول مي انجامد وقتي گروه از غار بيرون مي آيد ديگر خورشيد در حال پنهان شدن است، اما اين غارنوردان هستند كه از دهانه تاريك غار طلوع كردهاند.