به گزارش بولتن، اگر چه بخشي از مشكلاتي كه در بازار سكه و ارز وجود دارد به دليل ضعف در مديريت نهادها و دستگاههاي مربوط در اين امر است اما با دقت و تأمل در اظهار نظرهاي چند روز گذشته مقامات غربي مي توان به اين موضوع پي برد كه يقينا عامل خارجي نيز به عنوان يكي از عوامل اصلي در اين ماجرا نقش بازي كرده است. براي اثبات اين مدعا كافي است يك بار ديگر گزاره هاي زير را با هم مرور كنيم:
1- هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا درست در همان روز ناآرامي ها در بازار تهران اعلام كرد که اگر دولت ایران با قدرتهای جهانی برای روشن کردن ابهاماتی که در مورد برنامه اتمیاش مطرح است همکاری کند، تحریمها علیه این کشور میتواند به سرعت کاهش یابد.
البته وي براي آنكه اقدامات غرب در ايجاد بحران در بازار تهران را نفي كند به خبرنگاران گفت که اقدامات دولت ایران عامل اصلی سقوط ارزش پول ملی این کشور بوده است نه تحریم های غرب.
او ادامه داد: "دولت ایران تصمیماتی اتخاذ کرده که هیچ ربطی به تحریم ها نداشته و این تصمیمات بر اوضاع اقتصاد در داخل این کشور اثر گذاشته است... البته تحریم ها هم تأثیر خود را داشته، اما این تأثیرات می تواند در کوتاه مدت برطرف شود، به شرطی که ایران به همکاری صادقانه با گروه ۱+۵ و بقیه جامعه بین المللی تمایل نشان دهد".
2- يك روز بعد، آویگدور لیبرمن، وزیر امور خارجه اسرائیل، با تماشاي آنچه در بازار تهران اتفاق افتاده بود پیش بینی کرد که در آینده نزدیک موج تازه ای از اعتراضات ضد دولتی، ایران را فرا بگیرد.
وي حتي در اظهارنظري متوهمانه اعلام كرد که پس از بهار عربی این بار نوبت وقوع "بهار ایرانی" است. به باور او، بی ثباتی نه فقط در تهران، بلکه در سراسر ایران رو به گسترش است.
لیبرمن ادامه داد: دوستان و آشنایان غیر اسرائیلی او اعم از تاجر یا دیپلمات- که به ایران سفر کرده اند معتقدند که مردم در ایران با یک فاجعه اقتصادی مواجه بوده و به شدت ناراضی هستند.
او حتي پیش بینی کرد که با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری سال آینده در ایران، جنبش اعتراضی هم قوت بگیرد. براي همين به صراحت از کشورهای غربی خواست که از ایرانیان معترض حمایت همهجانبه مالی و دیپلماتیک بکنند.
3- چهار روز بعد از سخنان كلينتون، فیلیپ هاموند، وزیر دفاع انگلیس هم وارد معركه شد و بيان كرد که هدف تحریم های غرب علیه ایران «تهدید موجودیت رژیم» و «راه اندازی آشوب خیابانی» است.
هاموند که با توبی هلم و پیتر بیمونت خبرنگاران روزنامه انگلیسی گاردین -که روزهای یکشنبه با نام آبزرور منتشر می شود- مصاحبه مي کرد، گفت: در خيابان ها فشار بيشتري بر حکومت ايران وارد خواهد شد و پيش بيني کرد اختلال هاي بالقوه تهديد کننده حکومت و مخالفت هايي بوجود بيايد که به گفته وي تهديدي آشکار براي دولت محسوب شوند.
به گفته هاموند، ابتکارهايي که برای تحریم ایران در روز 15 اکتبر (24 مهر) مورد بحث قرار گرفته اند عملا شامل تصويب مشترک تحريم هاي تجاري است که همه معاملات صادرات و واردات ايران را از طريق نظام بانکي آمريکا و اتحاديه اروپا متوقف مي کنند.
هاموند گفت: « کاملا مشخص است که تحريم هاي فعلي با لطمه زدن به اقتصاد ايران و ايجاد شکاف در وحدت مقامات اين کشور در حال تاثير گذاري است».
هاموند در سخنراني در بيرمنگام در کنفرانس حزب محافظه کار نیز تاکید کرد : «شواهدي وجود دارد که مقامات ايران دارند درباره اين موضوع اختلاف نظر پيدا مي کنند. در حالي که فشارها تاثير خود را مي گذارند، اختلاف هايي ميان مقامات ايران شروع شده است. اين مقامات مي توانند بلافاصله به اين وضع پايان بدهند. موضع اعلام شده ايران اين است که اورانيوم را براي اهداف صلح آميز غني سازي مي کند. کسي حرف آنها را باور نمي کند».
4- در نهايت، قطعه آخر اين پازل با سخنان معاون وزیر خارجه آمريكا تكميل شد و وي صراحتا اعلام کرد درخواستهایی از داخل ایران به آمریکا واصل شده که خواهان تشدید تحریمهاست.
مايكل پازن كه با خبرگزاری یورونیوز گفتگو مي كرد گفت: "برخی رهبران حرکت دموکراسیخواهانه در داخل ایران" خواهان تشدید تحریمها هستند. وی ادامه داد: "ما بايد به صداي كساني كه در داخل كشور هستند، گوش كنيم و از آنها الهام بگيريم. روشن است كه گروهي از رهبران نيروهاي دموكراتيك در ايران خواهان اعمال فشار بر دولت از طريق تحريمها هستند".
البته پیش از این نيز مایکل پازنر در روزنامه نیویورکتایمز به صراحت تاکید کرد هدف آمریکا از همه فشارهایی که به بهانه موضوع هستهای به ایران میآورد، وادار کردن نظام به پذیرش اصلاحطلبان بویژه در دولت است. این روزنامه در مقالهای در اوایل مهرماه نوشت: "با توجه به روند پيشرفت ايران در موضوع هستهای تحريمها و خرابكاري ديگر براي كند كردن روند برنامه هستهاي اين كشور كافي نيست. تنها یک توافق است كه شايد ما را به اين هدف برساند". نیویورکتایمز که نزدیکترین روزنامه به دولت آمریکاست، ادامه داد:
"مشكل اصلي اينجاست كه بايد به كاهش تدريجي تحريمها پرداخت تا رژيم نيز همكاري کند. زماني كه توافق اوليه صورت گرفت، آمريكا بايد در ایجاد یک استراتژي براي تغيير پارامترهاي سياست داخل ايران پيشرو باشد. تلاشهاي كنوني براي ايجاد فشار اقتصادي بر ايران باید با تلاش براي حمایت از اپوزيسيون داخلي همراه شود. هدف اين سياست تضعيف نظام ایران تا حدي است كه مجبور به كنار گذاشتن سياستهاي كنوني و مذاكره با اپوزيسيون داخلي شود. در واقع اين سياست جمهوري اسلامي را وادار به مصالحه ميكند تا بتواند در قدرت بماند. جامعه بينالمللي وقايع جديدي را ايجاد نميكند، بلكه از موارد موجود استفاده بهينهاي ميكند.
رهبران نظام ایران، تحت چنين فشار فزايندهاي با اپوزيسيون مذاكره و مصالحه خواهند كرد. افرادي در بين نخبگان سياسي ايران وجود دارند كه هزينه برنامههای بلندپروازانه ايران را بيش از حد ميدانند و خواستار سياست متفاوتي در قبال جامعه بينالمللي هستند. مساله اينجاست كه اين افراد به حاشيه رانده شدهاند. اگر رهبران ایران احساس كنند از قدرتشان كاسته شده است، شايد دولت را به نحوي تغيير دهند كه شخصيتهاي اپوزيسيون را نيز در آن بگنجاند تا اندكي ميانهروي و عملگرايي در نظام تزريق كنند."
همه اين موضوعات نشان از يك برنامه كاملا پيچيده و از قبل طراحي شده عليه جمهوري اسلامي دارد. دشمن به خوبي متوجه اين موضوع شده كه نظام جمهوري اسلامي را به دلايل مختلف و در رأس آن به دليل ماهيت ديني و مردمي خود، نمي توان در ميدان جنگ سخت از پاي در آورد. تهديدهايي كه در اين چند وقت توسط برخي مقامات اسرائيلي و آمريكايي در زمينه حمله به ايران مي شود، بلوفي بيش نيست. كه اگر غير اين بود تا به حال به ايران حمله كرده بودند. آنها به خوبي متوجه شده اند كه براي فروپاشي جمهوري اسلامي بايد متوسل به راهكارهاي براندازي نرم و فروپاشي از درون شوند. و براي اين موضوع چه حوزه اي بهتر از "اقتصاد".
اينجاست كه بايد هزاران بار به هوشياري و درايت فوق العاده رهبر انقلاب آفرين گفت. او كه از چند سال قبل با شناخت كامل از نقشه براندازي نرم جمهوري اسلامي از طريق مباحث اقتصادي، شعارها و اهداف سالانه خود را بر محور اقتصاد داير كرد و همگان و از همه مهمتر مديران كشور را به توجه صد چندان در اين موضوع هشدار داد.
بدون شك با نزديك شدن به ايام انتخابات رياست جمهوري، بايد شاهد ابعاد جديدي از سناريوي طراحي شده دشمنان باشيم. سناريويي كه چنان چه اشاره شد با پروژه آشوب در بازار تهران كليد خورد و احتمالا در روزها و ماه هاي آينده، پرده هاي ديگري از اين داستان به نمايش در خواهد آمد.