به گزارش خبرنگار مهر، تماشاخانه سنگلج که از سوی بسیاری از هنرمندان تئاتر ایران به عنوان خاستگاه تئاتر ملی شناخته شده است، میزبان هنرمندان مطرح تئاتر ایران از بدون تأسیس و راهاندازی خود تا کنون بوده است. بسیاری از هنرمندان شناخته شده عرصه تئاتر نظیر عزتالله انتظامی، علی نصیریان، جمشید مشایخی، محمدعلی کشاورز، داود رشیدی، محمود دولتآبادی، جعفر والی و هنرمندان فقیدی چون پرویز فنیزاده و جمشید لایق در این سالن تئاتری به صحنه رفتهاند.
سنگلج بعد از سالها فعالیت مستمر در عرصه تئاتر دورهای را در انزوا و شرایطی نامناسب طی کرد و پس از آن مدیران و مسئولان تئاتری به تعمیر و بازسازی این سالن قدیمی تئاتر پرداختند. بعد از این بازسازی سنگلج جان تازهای گرفت و جایگاه این سالن تئاتری در تئاتر ایران و تأثیرگذاری آن در عرصه تئاتر ملی یادآوری شد.
در همان ایام بود که بسیاری از هنرمندان تئاتر در جشن سالروز تأسیس تماشاخانه سنگلج گردهم آمده و طوماری را امضا کردند و با ارائه آن به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خواستار ثبت روز 18 مهرماه به عنوان روز ملی تئاتر در تقویم رسمی کشور شدند.
در آن ایام سالروز تأسیس تماشاخانه سنگلج با حضور چهرههای شناخته شده تئاتری جشن گرفته میشد و این اقدام شایستگی بود که باعث میشد داشتههای هنری و تئاتری ارج نهاده شوند. در همان ایام بود که زندهیاد جمشید لایق در یکی از جشنهای سالروز تأسیس تماشاخانه سنگلج حضور پیدا کرد و پیامی را در این خصوص ارائه داد. وی در پیام خود چنین آورد:
"همراهان گرامی خانم و آقایان؛ آنچه مرا وا میدارد که از بستر نقاهت برخیزم و به سختی خودم را به اینجا برسانم، حضور شعفانگیز شما و جاذبه این خانه است که خانه من است و تکهای از وجودم. این مکان مقدس تداعی شور نوجوانی و جوانی من است که همه یا سر صحنه گذشت و یا در اندیشه و دغدغه سرصحنه بودن. زندگی و عمر من با سنگلج عجین شده است. من در محله سنگلج زاده شدم در میان کوچه پس کوچهها و مردمانش رشد کردم، بهدرستی نمیدانم، شاید خانهای که در آن زاده شدم همینجا باشد که بعدها بنای این تالار بر آن ساخته شده پس بیسبب نیست که جاذبه الفت این یار دلنواز بدینجا بخواندم.
شکری دارم و شکایت، شکر را بگویم و شکایت را بگذارم که خود بنماید. شکرم اینست که بالاخره روزگاری شد که سالگرد تأسیس برای جایی اینچنین برگزار شود. این سبب شاید موجب این فکر گردد که کسانی در ایجاد و رونق- روزهای رونق اینجا را میگویم ـ این محل کوشیدند، فارغ از اندیشه نام و نان برآنها چه گذشت؟ بهتر که اندر حدیث دیگران گفته آید. اگر ذهنم درست یاری کند این محل با اضافات مصالح ساختمانی اداره فرهنگ و هنر ساخته شد و قرار بود نطفه تئاتر دولتی باشد تئاتری که عرصه را برای تئاتر سعدی و تئاتر نوشین خالی نگذارد و حسابشده و در چهارچوب معینی حرکت کند.
اما پای هوا را که بسته است؟ این چنین بود که کسانی آمدند و به کالبد بیروح این بنا روح دمیدند و خود از روح پرجنب و جوش این بنا بالیدند و شگفتساز شدند. از آنها کسانی معدود، هنوز در قید حیاتاند. من به خاطره رفتگان درود میفرستم و برای ماندگان آرزوی سلامت ذهن و جسم دارم."
---------------------
فریبرز دارایی