به گزارش خبرنگار فارس در دمشق، شلیک 3 گلوله خمپاره از اراضی سوریه به مناطق مرزی ترکیه که چهارشنبه گذشته روی داد، موجب بروز تنش جدیدی در روابط بین آنکارا – دمشق شد، بگونهای که دولت ترکیه ضمن پاسخ دادن به این حمله و گلولهباران مناطقی از سوریه، پارلمان این کشور را واداشت با برگزاری نشستی فوق العاده مجوز حمله نظامی به سوریه را در صورت لزوم به دولت اردوغان بدهد.
از سوی دیگر دمشق ضمن ابراز همدردی با قربانیان این حادثه اعلام کرد که تحقیقات درباره شناسایی عاملان این حمله را آغاز کرده است.
در این راستا و به دنبال این تنش خبرنگار فارس در دمشق با «عمران الزعبی»، وزیر اطلاع رسانی سوریه به گفتوگو نشست تا نظر وی را درباره آخرین تغییر و تحولات جاری در اینباره را جویا شود.
وی در این مصاحبه ترکیه را مسئول درگیری های مرزی دانست و گفت: ترکیه اجازه احداث و ایجاد پایگاههای نظامی در مناطق مرزی خود و نفوذ افراد و گروهکهای مسلح از این مناطق را به شکل منظم و سازمان یافته داد و طی یک هفته اخیر شاهد نفوذ شمار زیاد و دیوانهوار افراد مسلح و تروریستها از ترکیه و از چندین گذرگاه به خاک سوریه چه به صورت افراد مسلح و چه به صورت کمکهای نظامی بودیم.
وزیر اطلاع رسانی سوریه ادعای ترکیه در خصوص دخالت دمشق یا گروه پ ک ک در این حادثه را رد کرد و آن را ادعای واهی دانست و تاکید کرد، سخن گفتن آنکارا از وجود گروههای کرد مسلح در مرزها مانند حزب کارگران کردستان و غیره نیز بیمعناست، چون این گروهها و احزاب سالهاست که در مرزهای ترکیه و سوریه حضور دارند و تاکنون هیچگونه حادثهای را موجب نشده و نفوذی را انجام نداده و چالشی را برسر مرزها ایجاد نکردهاند، بنابراین نه سوریه و نه هیچ فرد تابع کشور سوریه مسئول به وجود آمدن این بحران در مرزها نیست.
وی ضمن رد عذرخواهی رسمی از دولت ترکیه در قبال این حادثه گفت: اگر ما مسئول این حادثه بودیم و در این ارتباط اطمینان داشتیم که مسئولیت این حادثه برعهده ماست، بدانید که از اتخاذ هرگونه موضعی بیم و واهمه نداشتیم.
وزیر اطلاع رسانی سوریه همچنین از طرح صلح پیشنهادی قطر به سوریه برای صلح با رژیم صهیونیستی در مقابل سرمایهگذاریهای کلان در این کشور پرده برداشت که با مخالفت دمشق مواجه شد.
***آنچه در زیر میآید، مشروح این گفتوگوست***
فارس: آقای وزیر تنش پیش آمده در مرزهای ترکیه و سوریه و بازتابهای آن در دو کشور را چگونه ارزیابی میکنید و چه طرفی را در این تنش مسئول میدانید؟
الزعبی: در ابتدا و پیش از هر چیز باید بگویم که دمشق به قربانیان این حادثه تسلیت گفت و این اقدام را جزو وظایف اخلاقی خود میداند، چون بر این باور است، افرادی که در این حادثه جان خود را از دست دادند، انسان و برادر ما چه در بعد جغرافیایی و چه در بعد دینی هستند و مرگ آنها برای ما اندوهناک بود و گفتیم که درباره منبع شلیک این خمپارهها تحقق میکنیم که در عمل نیز چنین شد و این تحقیقات آغاز شده و ادامه دارد، همچنین در نامهای که «بشار الجعفری»، نماینده سوریه در سازمان ملل به این سازمان ارائه داد، دولت سوریه شرایط حاکم بر مرزهای دو کشور که طولانی است و آشفتگی حاکم بر این مرزها را به اطلاع سازمان ملل رساند و بالطبع مسئولیت این آشفتگی و بینظمی حاکم بر مرزها متوجه دولت ترکیه است و در این ارتباط دولت ترکیه هرگونه ادعایی که میکند، دروغ محض و فریب و گمراهی است، همانطور سخن گفتن آنکارا از وجود گروههای کرد مسلح در مرزها مانند حزب کارگران کردستان و غیره نیز بیمعناست، چون این گروهها و احزاب سالهاست که در مرزهای ترکیه و سوریه حضور دارند و تاکنون هیچگونه حادثهای را موجب نشده و نفوذی را انجام نداده و چالشی را برسر مرزها ایجاد نکردهاند، بنابراین نه سوریه و نه هیچ فرد تابع کشور سوریه مسئول به وجود آمدن این بحران در مرزها نیست و مسئول این امر طرف ترک است که اجازه احداث و ایجاد پایگاههای نظامی در مناطق مرزی خود و نفوذ افراد و گروهکهای مسلح از این مناطق را به شکل منظم و سازمان یافته داد و طی یک هفته اخیر شاهد نفوذ شمار زیاد و دیوانهوار افراد مسلح و تروریستها از ترکیه و از چندین گذرگاه به خاک سوریه چه به صورت افراد مسلح و چه به صورت کمکهای نظامی بودیم و سرانجام اینکه این طرف ترک است که با وجود دست زدن به این اقدامات و دیدگاهها و مواضع سیاسی و اخلاقی نادرست خود بر ادامه این تنش پافشاری و اصرار دارد، در حالیکه دولت ترکیه تاکنون جنایات بیشماری را نه تنها در حق ملت و دولت سوریه مرتکب شده که در حق مسلمانان مرتکب شده است، چون سوریه کشور مسلمانی است و دولت ترکیه نیز ادعا میکند که کشور مسلمانی است.
فارس: برخی دولت سوریه را متهم میکنند که با شلیک این خمپارهها به خاک ترکیه در صدد بحرانی کردن اوضاع بوده است، در این ارتباط نظر شما چیست؟
الزعبی: مسئله آن چیزی نیست که برخی از آن سخن میگویند، همانطور که برخی گفتند که دمشق از آنکارا عذر خواهی کرده یا اینکه چرا عذر خواهی نمیکند. ماجرا این نیست، بدانید اگر ما مسئول آن حادثه بودیم و در این ارتباط اطمینان داشتیم که مسئولیت این حادثه برعهده ماست، بدانید که از اتخاذ هرگونه موضعی بیم و واهمه نداشتیم. ما بیش از آنکه آنها تصور میکنند، شفاف عمل میکنیم و پیش از آنکه به ذهنشان خطور میکند، توانایی برعهده گرفتن مسئولیت اقدامی را داریم که مرتکب آن شدهایم، اما ما بارها به صورت شفاف و عیان گفتیم که در این حادثه تامل و تحقیق میکنیم و هنگامیکه به نتیجه رسیدیم موضعی متناسب با نتیجه به دست آمده اتخاذ میکنیم، این از حیث مبدا است، اما موضوع مسئله این حادثه یا شلیک نیست، بلکه قضیه طرحی است که آنها درصدد پیاده کردن آن هستند و ما آن را طرح صهیونیستی – آمریکایی مینامیم و پیشتر از آن سخن گفتیم و هم اکنون نیز از آن سخن میگوییم و تاکید میکنیم که این طرح جدیدی نیست، طرح قدیمی است که برای منطقه ریخته شده و هر بار به شکلی جدید و فرم و قالبی نو به ما ارائه میشود و امروز این طرح به اوج خود رسیده است، چه از حیث طرفهایی که در پس آن ایستادهاند و خواهان اجرای آن هستند و چه بسیج سیاسی بین المللی و تبلیغاتی رسانهای و حمایتهای مالی نامحدودی که از آن صورت میگیرد تا به هر طریق ممکن آن را به مرحله رسانده و محقق کند.
فارس: به نظر شما چرا این طرح(آمریکا و رژیم صهیونیستی) تا این اندازه مورد توجه قرار گرفته و برای اجرای آن چنین بسیجی صورت گرفته است؟
الزعبی: واقعیتهای کنونی تاکید میکند که طی سالهای گذشته کار روی طبقه بندی سیاسی کشورها و طبقه بندی مواضع صورت میگرفت، تا اینکه به لحظه حساس و سرنوشتساز میرسیم. منظور از لحظه حساس و سرنوشتساز هم زمانی بود که شروع به سخن گفتن از آن چیزی کردند که انقلاب سوریه نامیده میشد، به عبارت دیگر در لحظه سرنوشتساز همه چیز از حیث مواضع سیاسی در منطقه آشکار و عیان بود و آمریکا اطمینان حاصل کرده بود که «بشار اسد» دست دوستی و صلح به اسرائیلیها نخواهد داد، نه پیش از بشار اسد کسی برای صلح با اسرائیل پا پیش گذاشت و نه پس از او سوریهای وطن دوست و ملیگرای واقعی دست به چنین اقدامی میزنند. همچنین آمریکا و اسرائیل اطمینان حاصل کردند که رهبران قطر و ترکیه و فرانسه دوره زمامداری سارکوزی نیز نمیتوانند در این ارتباط به نتیجهای با سوریه دست یابند، به عبارت دیگر رهبران قطر پیشتر نزد بشار اسد آمده بودند و با او درباره طرح صلحی گفتوگو کرده بودند که در صورت موافقت دمشق با آن در مقابل قطر اقدام به سرمایهگذاری کلان در سوریه میکرد و به دمشق نقش اقتصادی برجستهای را به موجب این سرمایهگذاریها میداد که با عدم موافقت و رد سوریه مواجه شده بود و این به تدریج موجب سرخوردگی و ناامیدی قطر و وارد شدن ترکیه به عرصه به عنوان طرف سوم و مذاکرات غیر مستقیم شده بود. ترکیه در این مذاکرات غیر مستقیم اقدام به انتقال دیدگاهها و مواضع اسرائیلیها و بازار گرمی برای آن کرد که در اینجا نیز با پاسخ منفی دمشق مواجه شد، در واقع آنچه را که پیشتر و در زمان زمامداری «حافظ اسد»، رئیس جمهوری فقید به دست نیاورده بود، هم اکنون نیز به دست نیاورد و دمشق همان پاسخی را به آنکارا داد که پیشتر به دوحه داده بود، به همین دلیل نوبت به فرانسه و سارکوزی، رئیس جمهوری وقت این کشور رسید تا درهای پاریس را به روی سوریه بگشاید که در این دوره شاهد سفر بشار اسد به پاریس و حضور وی در جشن استقلال این کشور بودیم و دیدیم که در این جشن نخست وزیر وقت اسرائیل تلاش میکند، با رئیس جمهوری سوریه دست دهد که با نادیده گرفتن وی توسط بشار اسد مواجه میشود و به این ترتیب دمشق تلاشهای فرانسه را نیز ناکام میکند که تلاش داشت، همان برنامههای و طرحهای قطر و ترکیه را پیاده کند که در واقع ارائه دهنده آن رژیم صهیونیستی و خواهان صلح با سوریه بود.
جنگ ژوئیه 2006 نیز سهم بسزایی در آشکار شدن مواضع و دیدگاه کشورها و طبقهبندی نهایی آنها داشت، هنگامیکه سربازان سوریه اقدام به حمایت تسلیحاتی از مقاومت لبنان کردند و این تسلیحات را بر دوش خود حمل کرده و به دست مقاومت رساندند و همه براساس گفتههای «سید حسن نصرالله»، دبیرکل حزب الله لبنان دریافتند که شریک واقعی پیروزی ژوئیه 2006 و اواخر سال 2008 و اوایل سال 2009 در نوار غزه سوریه بوده و دمشق نقش بزرگی را در این پیروزیها ایفا کرده است.
هنگامیکه جداسازیها و جبهه گیریها به این مرحله تاریخی رسید، تصمیم نهایی نیز اتخاذ شد، اگرچه تصمیم واقعی از سپتامبر 2006 یا حدود یکی دو ماه پس از جنگ ژوئیه گرفته شده بود. آمریکا دریافته بود که دست یافتن به دمشق با ابزارهای رایج و معمول اقتصادی و سیاسی امکان پذیر نیست و در این راه باید که از طریق راهکاری جایگزین و از داخل بر سوریه دست یافت و در این راه باید در داخل سوریه سرمایهگذاری کرد، به همین دلیل شاهد برپایی تظاهراتهایی محدود در برخی مناطق سوریه شدیم، اگرچه در این تظاهراتها هم مردم و رهبران سیاسی سوریه را تایید و تغییر در نظام سیاسی سوریه و استقرار و ثبات آن را رد کردند، همین موجب شد تا آمریکا دریابد مردم و میدانها و شهرها به کنترل آنها در نمیآید، به همین دلیل به طور مستقیم نقشه جایگزین یعنی استفاده از سلاح و روی آوردن به خشونت را پیاده کردند.
فارس: معارضان سوری را چگونه توصیف و ارزیابی میکنید و نقش و جایگاه آنها در ادامه بحران چیست و دمشق با این افراد چگونه تعامل خواهد کرد؟
الزعبی: در ابتدا اعتراضها صرفا برپایی تظاهرات و راهپیماییهای اعتراضآمیز بود و هیچ خشونتی در آنها مشاهده نمیشد، اما در این بین جریانهای ننگینی وجود داشتند که دلیل شکلگیری و ظهور آنها در عرصه سوریه نه خشونت بود و نه شلیک و نه وارد شدن و حضور ارتش و نیروهای امنیتی در خیابانها، هیچ یک از اینها نبود و همه این را به خوبی به خاطر میآورند، به عبارت دیگر پیش از آنکه اصلا چیزی شروع شود، اتهامات و تهدیدات و هشدارهایی به مردم داده میشد تا مواضع و دیدگاههای خود را تغییر دهند و این تغییر با خشونت فکری و تهدید و ایجاد وحشت بین مردم صورت میگرفت و من همیشه میگفتم که در سوریه جریان معارض وجود ندارد، معارضان و مخالفان هستند و این سخن مورد خوشایند برخی از طرفهای معارض ملیگرا نبود، من میگفتم در سوریه معارض وجود دارد و هنوز فرهنگ اعتراض جای خود را باز نکرده است و معارضان نتوانستهاند فرهنگ اعتراض را ایجاد کنند. به هر روی این اتهامات رد و بدل میشد و آنها میگفتند که شما یاوهسرا هستید و نمیخواهید کسی غیر از شما در قدرت حضور داشته باشد، ما این اتهام را تحمل کرده و پذیرفتیم، با تمام این احوال باز معارضان نتوانستند، هویت ساختاری یا سازمانی یا بنیادی یا سیاسی برای خود تشکیل دهند، این درحالی است که در همین دوره شاهد بر زبان جاری شدن سخنانی درباره متحد کردن معارضان توسط قطر و ترکیه و دیگر کشورها بودیم، در حالیکه این سخن هیچگاه بیانگر دیدگاه سیاسی و برداشت سیاسی از مفهوم معارضان نبود، حتی کسانیکه خواستار اتحاد و یکپارچگی معارضان بودند، اگر نیاز به معارضان متحد و یکپارچه وجود داشت، در مقابل نیاز به هواداران و طرفداران متحد و یکپارچه هم بود، بر این اساس میبایست حزب بعث و تمام احزاب دیگر در یک حزب جمع میشدند تا دو جناح رو در روی یکدیگر را به وجود میآوردند و این به هیچ وجه در فعالیتهای سیاسی درست نیست، جریان معارض ترکیب و ساختارش تغییر میکند و ممکن است حزبی وجود داشته باشد که نسبت به قانونی اعتراض کند و مخالف آن باشد و امروز در جریان معارض حضور داشته باشد، اما فردا موضعش تغییر کند و از جناح معارض به جناح موافق تغییر مکان دهد، همه نیروهای سیاسی به این شیوه عمل میکنند و این ماهیت و ساختار جریان معارض و ماهیت شکاف سیاسی ،فکری، اعتقادی و پارلمانی است.
فارس: نشست و کنفرانس اخیر دولت اردوغان یعنی حزب حاکم «عدالت و توسعه» را چگونه ارزیابی میکنید؟
الزعبی: کنفرانس اخیر حزب اردوغان با حضور رهبران بین المللی جماعت اخوان المسلمین برگزار شد و این رهبران با تمام شخصیتهای عرب و غیر عرب خود در صف اول این کنفرانس قرار داشتند، همچنین شاهد حضور سازمانها،سندیکاها، اتحادیهها و نخستوزیران و روسای جمهور چندین کشور در این کنفرانس بودیم، در واقع باید گفت این کنفرانس، کنفرانسی بین المللی برای حزب اخوان المسلمین بود.