به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، مهدی امیریان دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی سراسر کشور (دفتر تحکیم وحدت) طی یادداشتی نوشت:
جنبش دانشجویی اصیل و انقلابی و واقعا دانشجویی از زمانی که توانست در تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نقش بارز و متفاوتی ایفا کند، اعتماد مردم را به خودش جلب کرد تا جایی که گاه پایگاه مردمی دانشجویانش حتی بیشتر از بسیاری از احزاب شد. این ویژگی ممتازی بوده و باید باشد.
اینکه خودش را فارغ از جناحها و دستهبندیها و جریانهای سیاسی دانسته و شأن خودش را فراتر فرض کرده و در قالبهای سیاسی موجود محصور نکند.
باید خودش را از جریانها و احزاب سیاسی و گروههای سیاسی موجود جدا بداند و نقش دیدهبانی خودش را ایفا کند. ورود به دایره قدرت رسمی یا غیررسمی، مشروع یا غیرمشروع و نفس ورود به قدرت مهمترین افت جنبش دانشجویی است که در شرایط حاضر من معتقدم نباید نام جنبش را به کار برد، چون اصلا با وضع موجود همخوانی ندارد.
جنبش دانشجویی یعنی خودجوش، درونزا و دارای ظرفیتهای جریانسازی که امروز این مساله تا حدی وجود ندارد. ما الان بیشتر با جریانهای دانشجویی و تشکلهای دانشجویی روبهرو هستیم.
این جریان باید از مصادیق دوری کند و بیشتر به معیارگرایی بپردازد اما اگر در بزنگاههای سیاسی یک جریان دانشجویی تشخیص داد که به شکل مصداقی از یک کاندیدا حمایت کند به نظر میآید ایرادی ندارد اما به شرطی که فردای انتخابات هرگونه وابستگی یا دلبستگی خود به آن دولت یا جریان را قطع کند.
اتفاقی که متاسفانه در دوره اصلاحات و بعد در دوره آقای احمدینژاد ما شاهد بودیم که از سوی برخی جریانهای دانشجویی رعایت نشد.
میخواهیم بگوییم که فرق کار سیاسی دانشجویی با احزاب گروهها این است که اگر قرار است از شخصیتی برای ریاست جمهوری حمایت کند، زمانی باید این اتفاق بیفتد که آن جریان به این جمع بندی رسیده باشد که ورود به مصداق بهتر از معیارگرایی است ولی با این شرط که همان شب بعد از انتخابات جریان دانشجویی نقش تریبونی و نقادیاش از دولت را ایفا کند.
یعنی اگر زمانی تشخیص داد که ورود به مصداق یا حمایت از یک جریان حمایت به مشارکت حداکثری و فضای رقابتی کمک میکند بعد بتواند از آن فاصله بگیرد و دنبال سهمخواهی نباشد.
اما اینکه برنامه دفتر تحکیم وحدت در سال آینده و مواجههاش با انتخابات چه خواهد بود باید بگوییم که ما اولا معتقد هستیم
که ورود زود هنگام به بحثهای انتخاباتی فرسایشی است و جریان دانشجویی نباید قبول کند بلکه باید فراتر از تقسیمبندیهای سیاسی امروز، دنبال شخصی و مصداقی که در گفتمان خودش بگنجد برود و این مطلوب ماست اما اگر نتوانیم به این مطلوب برسیم، اولویت ما این است که از فضا و بستر لازم برای فعالیتهای سیاسی انتخاباتی شخصیتها و گروههایی که در چارچوب حاکمیت و نظام هستند و همچنین از توزیع عادلانه شرایط و امکانات حمایت کنیم.
یک نکته هم که باید اشاره کنیم تاثیر فضای سیاسی بیرون جامعه بر فعالیتهای جریانهای دانشجویی است. این نگران کننده است که البته به نظرم در تحکیم وحدت به علت انسجام
فکری بیشتری که دارد این مساله کمتر به چشم میآید.
ضرباتی که دفتر تحکیم از ورود به دایره قدرت در زمان اصلاحات خورد، طبیعی است که باعث شده ما تجربه تلخی داشته باشیم. به نظر من اکنون باید بعد از یک دهه افراط در دهه
70 و تفریط در دهه 80، در دهه 90 از تجارب کسب شده وآزمون و خطاها و فرازنشیبها به بهترین نحو برای احیای نه جریان بلکه جنبش دانشجویی اصیل انقلابی تلاش کنیم.
در افکار عمومی هم مردم تقریبا به این نتیجه رسیدهاند که باید به کارآمدی توجه داشت. جریان دانشجویی هم به این رسیده است که بیشتر باید حول توانمندیها و برنامه محوری نه جریان محوری و حزبگرایی و شعارگرایی حرکت کند و آخرین نکته اینکه جریان دانشجویی باید پایبندی مسئولان قوا و دستگاههای مختلف نظام نسبت به قانون را نه فقط در شعار بلکه در عمل مطالبه کنند.