سرویس نقد رسانه 598 - یکی از برجسته ترین مستندهای نیروهای جوان و خودجوش حزب الله که در جشنواره فجر سال گذشته با استقبال فراوانی مواجه شد، «میراث آلبرتا» بود. این مستند با نگاهی منصفانه و بی طرفانه، به بررسی علل مهاجرت نخبگان از کشور می پردازد که در نوع خود، می توان آن را منحصر به فرد دانست. سازندگان این مستند اما کار خود را پایان یافته ندیده و اقدام به تولید قسمت دوم این مستند نموده اند. متن زیر، گفتگوی 598 با جناب آقای حسین شمقدری، کارگردان میراث آلبرتا می باشد.
598: جناب آقای شمقدری، شما در انتهای میراث آلبرتا به نوعی وعده ساخت قسمت دوم این مستند را داده بودید. تولید این مستند در چه مرحله ایست؟
میراث آلرتای1 در واقع يك طرح موضوعي بود از پديده مهاجرت نخبگان یا فرار مغزها که مخصوصاً بر دانشگاه شريف متمرکز بود كه در میان دانشجويان نخبه آن رايج است و اكثرا هم بر نمي گردند. آن مستند بيشتر طرح موضوع بود و معرفي اين پديده بود. اما در قسمت دوم ما سعي كرديم به مسأله ريشه اي تر بپردازيم. در انتهای قسمت اول بنده سوار هواپيما شدم تا با سفر به دانشگاه های خارج، زندگي بچه ها را از نزديك ببينم و وضعيت زندگي و افکار و علت های آمدنشان و اینكه آیا قصد دارند بازگردند یا خیر.
بنابر این ما سناریو میراث 2 را از اول تابستان آغاز كرديم و روی موضوعات و مباحث و برنامه ها بحث کردیم.. ابتدا تلاش كرديم به كانادا و آمريكا برویم که متأسفانه نتوانستیم ویزا بگیریم. لذا سناريو را عوض كرديم بر دانشگاههای اروپایی متمرکز شدیم. ابتدا روي اروپا تحقيقات انجام داديم و ديديم كه بخش زيادي از بچه ها و خيلي از بچه هاي دانشگاه شريف به اروپا مي آيند. توانستيم با خيلي از بچه های ساکن اروپا ارتباط بگيريم و آشنا شويم و همكاري بچه ها هم خيلي خوب بود. هرچند عده معدودي مارا تحريم كردند، اما در عوض خيلي ها با ما همكاري كردند و اين شد كه پانزدهم شهريور عازم پاريس شدیم و كار را شروع كرديم.
چهار پنج روزی در پاریس بودیم و در آنجا به دانشگاه ETSL رفتیم كه دانشگاهي است با رنگينگ بالا و خيلي از بچه هاي شريف آنجا هستند. با چندتا از بچه هاي المپيادي طلا ونقره آنجا مصاحبه كرديم و با خیلی از بچه ها صحبت كرديم كه خيلي كمك كردند. بعد از آن به دانشگاههاي «زوریخ» و «برن» در سوئیس هم رفتيم و پس از آن به آلمان رفتیم در آنجا به دانشگاه ها و شهرهای مختلفی رفتیم و نهایتاً شرايط طوری شد كه اين فيلم می تواند در كل نمای نسبتاً جامعی از وضعيت بچه های مهاجر بدست دهد. هدف قسمت دوم اين فيلم اين است كه با دغدغه بچه ها آشنا شویم و حرف آنها را بفهمیم و از انگیزه ها و افکارشان مطلع شویم.
598: این سفرها چه نکات جدیدی برای شما داشت و احیاناً کدام دیدگاه هایتان عوض شد؟
ببینید، كلاً وقتي كسي از داخل دارد به سیستم نگاه مي كند، خيلي چيزها را متوجه نمی شود. فرض کنید ما تصور می کنیم خیلی آدم های خوبی هستیم و از جهات مختلف، بهترین آدم ها هستیم. ولي وقتي خارج از اين سيستم مي رويد و از آنجا نگاه مي كنيد، يك نگاه ديگه اي پیدا می کنی و يك چيزهايي را مي بيني كه قبلا نمي ديدي و يكسري مشكلاتي را كه قبلا داشتي ولی متوجه نبودی، وقتی بروي بيرون راحتتر ميفهمي.
598: ممکن است مثالی بزنید؟
مثلا علي رغم اينكه ما خيلي نگاه منفي داريم نسبت به اروپاييها كه اينها انسانهای خیلی نژاد پرستی هستند، ولي در ظاهر كسي كه مي رود آنجا و درگیر کاری می شود، خيلي تحويلش ميگيرند و كمكش مي كنند. البته فقط در ظاهر، ولي اگر عمیق نگاه كنيد، متوجه می شوید كه حكمت اين رفتارشان چيست. مثلا شما می بینید که رفتار آلمانی ها با یک فرد خارجی بسیار محترمانه است، ولی واضح است که آنها عاشق چشم و ابروی ما نیستند و اين به نفع خودشان است؛ چون مي خواهند از نخبه ها استفاده كنند و در قبال اين استفاده خيلي تحويل مي گیرند.
598: راجع به دانشجوهای مهاجر، خصوصاً نسبت به میراث 1 تفکرات متفاوتی پیدا کردید؟
ما تا وقتی داخل بوديم، بچه هایی را مي فهميديم که با آنها بزرگ شدیم و بچه هايي كه آنطرف بودند را زياد درک نمی کردیم؛ از انگيزه هایشان، اهدافشان و نگاهشان. مثلا من فكر مي كردم اكثر كساني كه رفتند، نگاهشان نسبت به نظام و مملکت منفی است، ولي وقتي مي روي با آنها صحبت مي كني، مي بيني اینطور نیست و آنها هم همان اِرق ملي را دارند و دوست دارن كمك كنند به کشورشان. ولي شرايط جوري است كه امروز مثلاً نمي توانند توانایی شان را در اختیار کشورشان قرار دهند و فعلا بايد آنطرف زندگي كنند.
598: آیا میراث آلبرتای 2 به جشنواره عمار می رسد؟
به جشنواره عمار که نه؛ چون تازه کار تدوین آن را آغاز کردیم و باید سکانس هایی را هم در داخل بگیریم. اما انشاءالله امیدواریم به جشنواره فجر برسیم.