به گزارش مشرق به نقل از فارس، «عبدالحسین شبیب» در مقالهای در پایگاه
اینترنتی الانتقاد به بررسی علل نارضایتی آمریکا و عربستان از عملکرد محمد
مرسی رئیس جمهور مصر پرداخته که متن آن را در پی میآوریم:
خودداری اوباما از دیدار با مرسی
پس
از انقلاب مردم مصر و انتقال قدرت به محمد مرسی نماینده اخوان المسلین، به
نظر میرسد که قطار سیاست خارجه این کشور عملاً در مسیری غیر از مسیر
سیاست آمریکا حرکت می کند. شاخصهای متعددی برای اثبات این مدعا وجود دارد
که به عنوان آخرین شاخص میتوان به خودداری باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا
از دیدار با محمد مرسی در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل اشاره کرد،
با آنکه یک مسؤول آمریکایی قبلاً اعلام کرده بود که نخستین دیدار سران مصر و
آمریکا در ماه سپتامبر و در نیویورک برگزار خواهد شد اما این دیدار به
انجام نرسید.
رویکرد مرسی برای توسعه روابط با ایران، عامل نگرانی آمریکا
درست
است که هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا در حاشیه اجلاس سازمان ملل با
محمد مرسی دیداری بیفایده داشت و به وی اطمینان داد که دولت آمریکا کمکهای
مالی خود به قاهره را ادامه خواهد داد، اما علل مختلفی باعث میشود تا
واشنگتن نگران سیاست رئیس جمهور اسلامگرای مصر باشد، مهمترین این علل در
حال حاضر عملکرد مرسی در مورد بحران سوریه است به گونه ای که وی در این
رابطه مستقیماً وارد گفتگو با کشورهایی مانند ایران و چین شده که در این
زمینه موضعی متفاوت از موضع آمریکا اتخاذ کردهاند.
عزم محمد مرسی
برای گسترش روابط با جمهوری اسلامی، پیامهای مهمی در بر دارد و سفر اعلام
نشده «رفاعه طهطاوی» مدیر نهاد ریاست جمهوری مصر به تهران و دیدار وی با
آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی نشانه جهت گیری جدّی مصر برای
توسعه روابط با ایران است، شایان ذکر است که وی در این سفر حامل نامه شفاهی
محمد مرسی درباره روابط دوجانبه و پرونده سوریه بود و علاوه بر دیدار با
دکتر علی اکبر ولایتی مشاور امور بین الملل رهبر انقلاب، با برخی مسئولین
دیگر هم دیدار کرد. به همین خاطر است که واشنگتن به رفتار باز مرسی خوشبین
نیست.
مخالفت مصر با رویکرد جنگ طلبانه آمریکا در سوریه
از
سوی دیگر محمد مرسی به عکس کشورهای عربی درگیر بحران سوریه، موضع متفاوتی
نسبت به این بحران اتخاذ کرده و رویکردی مغایر با رویکرد آمریکا را در پیش
گرفته است، وی هر گونه دخالت نظامی خارجی در سوریه را رد کرده و راهکار
سوری – سوری را تنها راهکار مورد قبول در این زمینه میداند.
آنچه
نگرانی آمریکا را بیشتر کرده، پیشنهاد مرسی مبنی بر تشکیل یک کمیته
چهارجانبه با حضور نمایندگان مصر، ترکیه، ایران و عربستان به عنوان یک
چارچوب منطقه ای، عربی و اسلامی به منظور کمک به حل بحران است، چرا که وی
این چهار کشور را تأثیر گذارترین کشورها در بحران سوریه می داند. این مسأله
به طور قطع و یقین، طرحهای آینده آمریکا برای مدیریت این بحران را بخصوص
پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دچار مشکل خواهد کرد. دست کم می
توان گفت که یک کشمکش نظری برای حل بحران سوریه وجود دارد به گونه ای که
مصر بر اساس گفته های محمد مرسی در مصاحبه با شبکه بی بی اس آمریکا، به
دنبال یک راهکار سیاسی است که آن را غیر ممکن نمی داند، اما دولت آمریکا
سعی دارد با استفاده از همه ابزارهای نظامی، مالی و رسانه ای، بحران سوریه
را تشدید و نبردهای داخلی این کشور را شعلهور تر سازد تا از این طریق
شرایط را برای حمله نظامی فراهم کند.
بنابراین فعال کردن کمیته چهار
جانبه از سوی مرسی و تمایل وی برای دیدار با سران ترکیه، ایران و عربستان
گزینه های آمریکا، عربستان و سایر کشورهای عربی درگیر در بحران سوریه را
تحت فشار قرار خواهد داد. این کشورها می دانند که نمی توان تأثیر فراوان
مصر در سطح کشورهای عربی و اسلامی را در مورد پرونده سوریه نادیده گرفت،
این امر دلایل فراوانی دارد از جمله اینکه قاهره هم اکنون به مرجع سیاسی
جنبش اخوانالمسلمین در سراسر جهان عرب – از جمله سوریه – تبدیل شده و
اخوان المسلمین سوریه به لحاظ تاریخی، مؤثرترین طیف سیاسی اپوزیسیون این
کشور است که البته در شرایط کنونی به نظر میرسد عرصه رسانه ای را در
اختیار سایر طیفها و نامهایی قرار داده که گمان نمیرود در ساختار آینده
سوریه، جایگاه قابل توجهی به دست آورند. شاید سکوت رسانهای اخوان المسلمین
سوریه به خاطر تصمیم سازمان مرکزی این جنبش باشد با این هدف که نقش مصر و
حضور منطقه ای این کشور احیا گردد، چرا که مصر نمیخواهد کشورهای دیگری چون
عربستان همچون سالهای گذشته، بخشی از نقش مصر یا همه آن را از آن خود
کنند.
حمایت عربستان از سلفی ها برای فرار از انقلاب داخلی
می
توان گفت که سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان نیز به همین خاطر در نشست
اخیر وزرای خارجه کمیته چهارجانبه در قاهره شرکت نکرد زیرا به جریان افتادن
نقش مصر به طور قطع و یقین به زیان نقش عربستان خواهد بود. البته اخوان
المسلمین و عربستان از دیرباز با هم اختلاف داشتهاند و این اختلاف، شکل
تازهای به خود گرفته است، زیرا عربستان تلاش می کند از طریق تغذیه جریانات
وهابی – سلفی، در جوامع اسلامی نفوذ کند تا چالشهای پیش روی خود را حل و
فصل کند اما اخوان المسلمین با اندیشه سلفی – وهابی کاملاً مخالف است.
پایگاه اینترنتی شبکه فرانسه 24 در همین زمینه می نویسد: سلفیگری به یکی
از عناصر تشکیل دهنده سیاست خارجی عربستان تبدیل شده است و ریاض تلاش دارد
از این طریق، به رویارویی با چالشهای بزرگ پیش روی خود بپردازد، چالش اول
خواستههای دموکراسی خواهانه مردم عربستان، دومین چالش در امان ماندن از
ایران و سومین چالش رویارویی با یک جنبش اسلامی در حال رشد به نام
اخوانالمسلمین است.
در گزارش این شبکه فرانسوی با عنوان «روشهای
عربستان برای کنترل جریان سلفی در جهان عرب» - که سفیان فجری آن را تهیه
کرده– به نقل از عبدالحکیم ابواللوز پژوهشگر مراکشی مسائل سلفی آمده است: «
سلفی های وهابی جایگاه مهمی در کشمکش قدرت در یمن، مصر و کویت دارند و این
در حالی است که نمایندگان آنها در سایر کشورها مثل سوریه برای ورود به
آوردگاه سیاست، مبارزه می کنند».
در این گزارش به نقل از پژوهشگران
متخصص آمده است: «همه گروههای سلفی از ریاض خط می گیرند، یعنی جایی که
پایتخت عمده تفکر سلفی و حامی نخست جریان سلفی – وهابی جهان به شمار می
رود، نتیجه اینکه عربستان برای در امان ماندن از چالش داخلی، از سلفیگری
به عنوان یک ابزار در سیاست خارجی خود استفاده می کند و برای تأثیر گذاری
روی این جریان و مهار چالشهای خارجی پیش روی خود، منابع مالی نهاد وهابیت
را تأمین کرده و با تقویت این نهاد، پیوندهای خارجی آن را نیز مورد حمایت
قرار میدهد.»
مرسی نمیخواهد سلفی گری و وهابیت، این کشور را در بر گیرد
بنابراین
و بر اساس گزارش این شبکه، عربستان همه تلاش خود را برای ممانعت از روند
رو به رشد قدرتمند شدن اخوان المسلمین به کار گرفته است، زیرا «اخوان
المسلمین می تواند خود عربستان را هم تحت تأثیر قرار دهد چرا که گفتمان
دینی این جنبش، مبتنی بر انتقاد از استبداد و ترغیب مردم به قیام در برابر
حاکمان مستبد است.» عربستان قصد دارد از طریق توسعه جریان سلفی– وهابی در
جهان از جمله در سوریه به نبرد با اخوانی ها بپردازد و به همین خاطر زمینه
های اختلاف و نزاع میان دو جریان سلفی و اخوان المسلمین، گسترده است و
مهمترین نشانه این کشمکش، اتفاقات اخیر تونس است که راشد الغنوشی رهبر جنبش
النهضة الإسلامیة ( وابسته به اخوان المسلمین ) را وادار کرد تا جریان
سلفی را به شدت مورد انتقاد قرار دهد.
نظم جدید منطقه با حضور ایران و مصر
همچنین
بر اساس گزارش این شبکه فرانسوی، سوریه یکی از عرصه های کشمکش آینده میان
دو جریان سلفی و اخوان المسلمین است و در نتیجه، مصر به دنبال رویکرد
متفاوتی است که به وسیله آن از مسیر خشونت بار و خونین مورد حمایت عربستان و
قطر – دومین حامی جریان سلفی- دور شود. عربستان و قطر جنگجویان سلفی را از
کشورهای مختلف جمعآوری کرده و آنها را به سوریه می فرستند تا با حکومت
این کشور بجنگند و در مرحله بعد، به مخالفان سایر کشورهای عربی و اسلامی
بپیوندند. این رویکرد بارها تجربه شده است و به همین خاطر رئیس جمهور مصر
در همه سخنان خود بر ضرورت توقف خونریزی در سوریه تأکید میکند، وی در
آخرین سخنان خود به شبکه بی بی اس گفت: « تحولات سوریه نیازمند تلاش برای
توقف کشتار است.» تهران، چین و روسیه نیز همین نظر را دارند به گونه ای که
ولادیمیر پوتین در جدیدترین اظهارات خود، کشورهای غربی را به توسعه هرج و
مرج در سوریه متهم کرده است، نقشه این هرج و مرج علیه مصر نیز با حمایت
مستقیم آمریکا و غرب، طراحی شده و مرسی کاملاً از آن آگاه است، وی می داند
که تولید کنندگان فیلم موهن علیه پیامبر اعظم (ص) و اصحاب ایشان به دنبال
شعلهور کردن نزاع فرقه ای میان مسلمانان و مسیحیان در مصر هستند، بنابراین
به نظر می رسد که رویکرد مرسی برای برقراری رابطه با تهران و تمایل وی
برای همکاری با ایران به منظور حل بحران سوریه – درست به عکس موضع آمریکا و
عربستان – می تواند باعث تسریع راهکار سیاسی در سوریه شده و چه بسا در
آینده یک تیم سه جانبه منطقه ای – ایران، مصر و ترکیه – نظم جدید منطقه ای
را ایجاد کنند.