سرویس اندیشهی دینی پایگاه 598، حجت الاسلام والمسلمین جواد مروی، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم، در نشست «جایگاه فقه سیاسی در بیداری اسلامی» که با حضور طلاب و فضلای حوزه علمیه خراسان در ششم مهر در مدرسه علمیه عالی نواب مشهد برگزار شد به تبیین فقه سیاسی و فقه حکومت به عنوان مطالبه اصلی بیداری اسلامی پرداختند. در ادامه بخشی از سخنان ایشان در این نشست می آید.
هویت شناسی بیداری در جهان اسلام، نیاز امروز حوزههویت شناسی حرکت هایی که در جهان اسلام اتفاق افتاده نیاز امروز حوزه های علمیه است. امروز سه تحلیل و دیدگاه نسبت به حرکت های منطقه وجود دارد که طبق دو دیدگاه، فقه سیاسی نمی تواند جایگاهی داشته باشد و تنها طبق یک تفسیر است که ممکن است جایگاه فقه سیاسی در این بیداری مشخص شود.
یک تحلیل از بیداری اسلامی به بهار عربی تعبیر می شود، این تعبیر معمولا از سوی تفکرات غربگرایانه افرادی که می خواهند این تفکرات و بیداری در کشورهای اسلامی را نوعی به دموکراسی غربی تعبیر کنند، مطرح می شود.
نگاه دوم که بیشتر در داخل ایران توسط برخی از افراد شکل گرفته، تعبیر بیداری انسانی است.
نگاه سوم بر این باور است که حرکت های اتفاق افتاده در جهان عرب که امتداد خواهد داشت بیداری اسلامی است و رهبری تحلیل های بسیار کارشناسانه و صحیحی در این خصوص ذکر کرده اند.
چرا بیداری، اسلامی است؟ افرادی که با جهان عرب آشنایی داشته باشند می دانند که در این 45 سال گذشته وضعیتی در جهان عرب حاکم شد که بسیاری از حرکت های آزادی خواهانه تحت شعار های مختلف ناسیونالیسم امت عربی ملی گرایی و غیره دچار شکست شده و بن بست رسیده است. پس از چند سال از شکلگیری آنان، انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست، این انقلاب که با عنوان هویت بازگشت به اسلام کار خود را آغاز کرد و شعارهای بسیار عظیمی از سوی امام امت پراکنده می شد، یک اقبال و توجه عظیمی نسبت به اسلام در کشورهای مختلف عربی و اسلامی ایجاد کرد.
تمام حرکتهای امروز جهان اسلام امتداد این سخن امام راحل است که ایشان در فتوایی به شیعیان جنوب لبنان بیان کردند «هجرت از جنوب لبنان حرام است و ماندن در جنوب و مبارزه در مقابل دشمن صهیونیستی واجب است». این خط هویت جدید به تقابل با اسرائیل بخشید، یعنی به دنبال آن بخشی از مردم شیعه خواستند که با فتوای مرجع شیعه به مبارزه بپردازند.
ما هنگامی که با متفکرانی عربی و سایر کشورها گفت و گو می کنیم، ملاحظه می کنیم که همه آنان به دنبال الگو برداری هستند و به این نتیجه رسیده بودند که تنها را بازگشت به هویت و این که بتواند تقابل با دشمن را طراحی کند، حرکت اسلامی است؛ بنابراین باید فقه سیاسی تشیع و مکتب خلفا در تقابل با هم بازبینی شود.
خلأ طراحی فقه سیاسی در حوزه برای ارائه به جهان اسلامامروز کسانی که سردمداری حرکت های اسلامی در جهان اسلام را برعهده گرفته اند به گونهای در حال حرکت هستند که در نهایت به سوی نظام اسلامی باز می گردند، بنابراین در این که این بیداری، بیداری اسلامی است، هیچ شکی وجود ندارد؛ اما باید بدانیم که هم گروه هایی از سلفیه به شدت در کشورهای اسلامی فعال هستند و هم گروه هایی که تفکر غربی دارند به دنبال نشاندن عقاید خود هستند؛
اگر حوزه های علمیه طراحی فقه الحکومة یا فقه سیاسی را دارا بودند، یا به عبارتی مدلی که جمهوری اسلامی ایران برای خود طراحی کرده بود را به دنیا ارائه می دادند خلأ این فضای امروز به وجود نمی آید.هویت حرکت بیداری را اسلامی است، امروز ملت ها به دنبال حاکمیت اسلامی هستند، از این رو باید فقه السیاسة و فقه الحکومة را تفسیر کرد؛ ممکن است بین این دو تفاوتی باشد ولی بسیار اندک است که ترادف را از بین نمی برد و اگر فقه الحکومة به جای فقه السیاسة به کار برود بهتر است.
فقه شعب و تقسیمات مختلف دارد و اگر در مبحث ضابطه تفاوت بین علوم برخی نظریات را قبول نکنیم و تمایز علوم را تمایز اغراض بدانیم، قطعا در مسائل محوری حکومت، حکومتداری و سیاست یک غرض خاص نهفته است و با مسائل گسترده می توان این فقه السیاسه را به عنوان یک رشته و علم خواص تدوین کرد.
مبادی تصوریه و تصدیقیه فقه سیاسی تشیع نیازمند نوآوریفقه الحکومة قصد دارد بیان کند که از منظر اسلام می خواهد به روش حکومت داری و حاکمیت پاسخ دهد، امروز دو گرایش مهم فقه سیاسی وجود دارد؛ نخست گرایش مکتب خلفا و دیگری گرایش تشیع. امروز اگر می خواهیم راجع به فقه سیاسی نظریه پردازی کنیم حتما باید نظریه پردازی ما بالمقارنه باشد. فقه سیاسی مکتب خلفا از قدیم تا به امروز برای حکومت تئوری دارد و فقه شیعه نیز در فقه الحکومة تئوری دارد.
فقه سیاسی مکتب خلفا تمام مدلش برای فقه سیاسی برگرفته شده از مباحث خلافت است، یعنی همان تئوری که در تعریف از خلافت به آن پرداخته شده و آن تئوری تا به امروز متبلور است و حاکمیت را با آن نگاه می پسندد.فقه سیاسی شیعه و فقه حکومتی تشیع تئوری اش برگرفته از نگاه به امامت است، ضرورت دارد که نکات مفراقه بین فقه السیاسة تسنن و تشیع به درستی در ملاک ها و ضوابط بررسی شود و در مدل صحیحی به کشورهای اسلامی ارائه شود. در مبادی تصوریه و تصدیقیه فقه سیاسی باید کاری جدید و ویژه انجام داد، زیرا برخی به اشتباه فکر می کنند که فقط مبادی تصوریه و تصدیقیه فقه رایج می تواند مبادی تصوریه و تصدیقیه فقه حکومتی باشد، بنابر این برخی از قواعد اصولی یا فقهی بوده که ممکن است در فقه غیر حکومتی دخیل باشد، در حالی که در فقه حکومتی هیچ دخالتی ندارد. از این رو یک سری پیش نیازهایی که ضرورت اول فقه سیاسی و حکومتی و یا قوانین اصولی است و به شدت در فقه السیاسة کاربرد دارد باید از یکدیگر بازشناسی شود.
تبیین صحیح فقه الحکومة از منظار شیعی موجب اقبال مسلمانان به تشیع فقه الحکومة باید از منظر شیعی به درستی ارائه شود تا قلوب بسیاری از مردم جذب شود، از این رو نباید نظریه پردازان تشیع غفلت ورزند و با یادآوری این که امروز جهان اسلام دچار یک خلأ بزرگ است، بیداری اسلامی و اقبال به اسطوره یا اسلامی شدن شروع شده است و اگر حوزه های علمیه شیعه همت نکنند و مدل خود را از فقه سیاسی و فقه حکومت با استدلال بنیادین به دنیا ارائه ندهد، اقتضای کشورهای عربی این است که سلفیه با طرح های خود بلافاصله این خلأ را پر می کند. اگر سلفیه این کار را انجام دهد وضعیت حاکم بر جهان اسلام وضعیت عجیبی پیدا خواهد کرد؛ بنابراین ضرورت دارد که علمای تشیع با علمای تسنن تعامل داشته باشند و در این تعامل اطروحه و مدل شیعه را از فقه سیاسی به آنها ارائه داده و آنها را نسبت به پیاده سازی این مدل ترقیب کنند تا محتوا را گرفته و در هر قالبی که می خواهند اجرا کنند.
عدم استقلال روحانیان اهل تسنن بر خلاف روحانیان تشیع روحانیان تسنن بر خلاف روحانیان تشیع استقلال ندارند، مردم مصر روحانیونی را دیده اند که پشت سر حسنی مبارک راه رفته و حکم خود را از او گرفته اند و اگر این افراد بخواهند مدلی را به مردم ارائه دهند، مردم از آنها نمی پذیرند؛ بنابراین امسال متفکرانی از جهان اسلام که به حج می آیند تشنه فقه الحکومة و فقه السیاسة تشیع هستند.
فقه السیاسة و فقه الحکومة بزرگترین نقش را در بیداری اسلامی خواهد داشت، زیرا مطالبه بیداری اسلامی را تنها باید فقه السیاسة و فقه الحکومة پاسخ دهد. این بیداری، اسلامی است؛ اگر بیداری، اسلامی بود غیر ممکن است مبحث فقه سیاسی یا فقه الحکومة بزرگ ترین نقش را در استمرار این بیداری نداشته باشد، زیرا
مطالبه بیداری اسلامی را تنها باید فقه الحکومة جواب دهد. فقه السیاسة دوگرایش عمده سلفیه و تشیع دارد. گرایش سلفیه گرایش همراه بن بست است، بنابراین
اگر ما بتوانیم مدل نظام فقه سیاسی و حکومتی تشیع را دقیق طراحی کنیم و به دنیا ارائه دهیم این خلأ را می توانیم پر کنیم. انشاالله