«آن «ربّنا»هایى که شجریان خوانده و در
ماه رمضان قبل از اذان مغرب مىگذارند، یک کار هنرى است؛ یک کار حالى نیست؛
مناسب نیست که بعد از اذان، کسى بخواهد آنطور چیزى را بگذارد؛ نه، بعد از
اذان، به نظرم مىرسد که همین صداى معمولىِ مسجدىِ ما بهتر و مناسبتر
باشد.»
ایشان در این سخنان «ربنا»ی شجریان را
اثری هنری میخواند که فاقد حس و حال مناسب برای اذان ماه مبارک رمضان است و
بهتر است با نمونههای مسجدی جایگزین شود: «آن «ربّنا»هایى که شجریان
خوانده و در ماه رمضان قبل از اذان مغرب مىگذارند، یک کار هنرى است؛ یک
کار حالى نیست؛ مناسب نیست که بعد از اذان، کسى بخواهد آنطور چیزى را
بگذارد؛ نه، بعد از اذان، به نظرم مىرسد که همین صداى معمولىِ مسجدىِ ما
بهتر و مناسبتر باشد.»
آیت الله خامنهای در بخش دیگری از
سخنان خود درباره لحن دعاخوانی و قرآنخوانی فرمودند: «اگر این دعاها را با
سبک قرآنخوانىِ فارسى بخوانند – همین سبکى که در مسجدها مىخوانند –
مطلوبتر است؛ آن آهنگهاى کشیده خیلى مناسب نیست. البته همین دیروز یا
پریروز بود که دیدیم بعد از اذان دعایى با لحن عربى خوانده شد که خوب و
دلنشین بود؛ اما اگر بخواهند آن را بِکِشند، چیز مطلوبى نخواهد شد. البته
استثناهایى هم وجود دارد.»
ایشان در بخش دیگری از نظرات خود به
اشکالاتی درباره اذانهای پخش شده از صدا و سیما پرداختند و اذان گلدستهای
را به عنوان جایگزین اذان استودیویی طرح کردند: «یک نکته را هم در خصوص
اذانهایى که از صدا و سیما پخش مىشود، متذکر مىشوم. شما به اذان غلوش
اشاره کردید؛ اما عیب اذان غلوش این است که آهسته گفته شده است؛ اذان
استودیویى است؛ مثل اینکه براى خودش حدیث نفس کرده است. اذان ابوزید هم
همینطور است؛ او هم براى خودش گفته است؛ اینها براى دیگران اذان
نگفتهاند. ما در اینجا به آقایان قرّاء مصرى گفتیم که اذان باید از دل
کنده بشود؛ یعنى اذان گلدستهیى بگویند؛ اذان استودیویى به درد ما
نمىخورد! اذان گلدستهیى، مثل همان اذانى است که شما گفتهاید؛ یا اذان
آقاى شریف که انصافاً از آن اذانهاى بسیار خوب و درجهى یک است. البته این
اذان آقاى شریف، نسخهى بدل است؛ اصلش را یک عرب گفته است و من سالها پیش
این اذان را شنیدهام. مرحوم عطاءاللَّه زاهد مىگفت که موسیقى متن فیلم
محمّد رسولاللَّه را از اللَّهاکبر آن اذان گرفتهاند. اذان طوخى و اذان
مؤذنزاده هم خوب است؛ اذان پُرحرارت و پُرمغزى است. بناى ما بر این نبوده
که در رادیو و تلویزیون، از اول تا آخر، همین چهار تا اذان را بگذاریم؛ نه،
بنا بر این بوده است که اذان گفتن را نظمى بدهند؛ منتها براى اینکه خیلى
شلوغ نشود، گفته شد که مرزى بگذارند. البته ممکن است گاهى بعضى از اذانها
را هم بگذارند؛ اما توجه داشته باشید که اذان رسمى و دایمى رادیوى ایران که
ما مىخواهیم در دنیا پخش بشود، باید – به قول شماها – یک اذان استاندارد
باشد؛ یعنى بتوانیم آن را عرضه کنیم و بگوییم ما اینطورى اذان مىگوییم.»