تحلیل شما از واکنشهای مختلف نسبت به حضور مهدی هاشمی در ایران چیست؟
به عقیده من اصولگرایان تندرو نمیخواستند که ایشان به ایران بازگردند؛ چراکه با حضور مهدی هاشمی در انگلستان، مخالفین آقای هاشمی بهانه خوبی برای حمله به ایشان و خانواده او و آقای مهدی هاشمی داشتند.
خانم فائزه هاشمی در ایران بودند و هر موقع که او را احضار میکردند، به اوین میآمد و خود را معرفی میکرد. من فکر میکنم علت اینکه ساعت 11 شب خانم فائزه هاشمی را بازداشت کردند، این بود که جلوی بازگشت مهدی را بگیرند تا مهدی هاشمی بازنگردد اما ایشان مصمم بود که بازگردد.
پس چرا مهدی هاشمی تا امروز در آمدن به ایران تأخیر داشت؟
باید صبر کنیم تا ببینیم تحقیقاتی که از ایشان صورت میگیرد، چه مسائلی را نشان میدهد. به هر حال آمدن آقای مهدی هاشمی باعث شد که فرش حمله و هجمه و تبلیغات علیه آقای هاشمی و خانواده او از زیر پای تندروها و رادیکالها جمع شود. اگر نهایتا پرونده ایشان به زندان هم ختم شود، به ضرر آقای هاشمی نمیشود؛ زیرا دادگاههای متهمین سیاسی دیگر در سه سال گذشته نشان داده است که منصفانه و دقیق صورت گرفته است (با خنده) بنابراین ورود آقای مهدی هاشمی حتی اگر ایشان محکوم شوند، بهنفع آقای هاشمی رفسنجانی خواهد بود؛ همچنانکه به زندان افتادن خانم فائزه هاشمی بهعنوان یک زندانی سیاسی قطعا بهنفع آقای هاشمی رفسنجانی تمام خواهد شد.
بهنظر شما آقای هاشمی رفسنجانی نسبت به محاکمه فرزند خود سکوت خواهد کرد؟
ایشان در تمام این سه سال که تهمتها و مطالبی علیه آقای مهدی هاشمی بیان میشد، همواره سکوت کردند و هیچگاه اظهارنظر نکردند؛ گویی مهدی هاشمی فرزند ایشان نیست. من معتقد هستم که ایشان همچنان اینرویه را ادامه خواهند داد. حتی اگر امر دادرسی به محاکمه ایشان ختم شود، دخالتی نخواهند کرد؛ چراکه به هر حال ایشان از نظر سیاسی برنده هستند. اگر مهدی تبرئه شود، بهنفع آقای هاشمی است. آقای هاشمی معتقدند تمام این مطالبی که بیان میشد، بیپایه و اساس است. اگر مهدی محکوم شود، باز هم بهنفع آقای هاشمی خواهد بود. به هر حال چه مهدی تبرئه شود و چه مثل خیلی از زندانیهای سیاسی دیگر سر از اوین درآورد، برنده این جریان آقای هاشمی رفسنجانی خواهد بود.
اگر آقای هاشمی رفسنجانی در هر صورت از ورود آقای مهدی هاشمی سود خواهد برد، چرا تا پیش از این میگفتند آقا مهدی در لندن بماند و به تحصیل خود ادامه بدهد و به نوعی مانع بازگشت ایشان به ایران میشدند؟
من هیچگاه نشنیدم و ندیدم که آقای هاشمی صراحتا مسألهای را درباره مهدی اعلام کرده باشند.
پروندههای قضایی را که در کشورهای مختلف در مورد ایشان شکل گرفته است، چگونه ارزیابی میکنید؟ فکر میکنید این پروندهها با چه اهدافی تشکیل شد؟
بهدلیل اینکه من جزئیات آن پروندهها را نمیدانم، نمیتوانم در اینباره اظهارنظر کنم. در عینحال میبایست یک نکته را خدمت شما عرض کنم. من با اندک شناختی که از مهدی هاشمی و سایر فرزندان آقای هاشمی دارم، فکر میکنم فرزندان دیگر آقای هاشمی یعنی مهندس محسن هاشمی و خانم فائزه و فاطمه هاشمی هیچگاه فعالیتهای مالی نداشتند یا اگر فعالیتهای مالی داشتند، فعالیتهای آنها درست و صحیح و در چهارچوب قانون بوده است.
کمتر از چند ماه به انتخابات ریاستجمهوری باقی مانده است. با توجه به اتهامات زیاد آقای مهدی هاشمی در انتخابات سال 88، فکر میکنید ورود او در مقطع کنونی با انتخابات سال 92 مرتبط خواهد بود؟
این مطلب را دیگران هم بیان کردند که هدف آقای هاشمی رفسنجانی از آوردن مهدی به مسأله انتخابات گره میخورد. بهنظر من اگر اینطور هم باشد، من نمیتوانم این مسأله را ببینم و بفهمم و تشخیص دهم؛ مگر اینکه به تئوریهای توطئه پناه ببریم که من همیشه از این فرضیهها دوری گزیدهام. من ربطی بین مسأله انتخابات و مهدی هاشمی نمیبینم؛ مگر اینکه در این رابطه یک تئوری توطئه وجود داشته باشد. ممکن است تئوری توطئه به این شکل باشد که آقای هاشمی میخواهد با زندان افتادن فائزه هاشمی و مهدی هاشمی بهرهبرداری سیاسی کند تا خودش نامزد شود و رأی بیاورد. شاید چنین تئوریهایی را بهدنبال داشته باشد. البته من این مسأله را بعید میدانم.
فکر نمیکنید با آغاز رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی و شکسته شدن تابوی برخورد با وی، برخورد قضایی با دیگران نیز آغاز شود؟
گر حکم شود که مست گیرند، پای خیلیها این وسط گیر است؛ از آقای سعید مرتضوی بگیرید تا آقای محمدرضا رحیمی و سایر افرادی که نام آنها به اشکال مختلف در مسائل فساد مطرح شده است. مقصود من این است که این موضوع فقط شامل اطرافیان دولت نمیشود. ممکن است دستگاه قضایی بگوید که شما از آقای هاشمی بالاتر نیستید؛ ما بچههای آقای هاشمی را گرفتیم و پشت میلههای زندان اوین انداختیم.
در واقع این توقع مردم است
بله. این داستان فقط به طرفداران آقای احمدینژاد محدود نمیشود. خیلی از افراد هستند که به اندازه اطرافیان آقای هاشمی رفسنجانی پشت سرشان حرف و حدیثهای مالی و غیر مالی وجود دارد؛ از جمله آقای سعید مرتضوی که مسأله مالی پشت سر او نیست اما مسأله وی کارهایی است که در کهریزک صورت گرفته و جنایاتی است که در کهریزک انجام شده است.
فکر میکنید اگر محاکمه آقای مهدی هاشمی انجام شود، این محاکمه شبیه محاکمه آقای ابطحی خواهد بود و اعترافات وی نیز جنجالی خواهد شد؟
بستگی بهنظر آقای هاشمی رفسنجانی دارد. اگر آقای هاشمی رفسنجانی به مهدی بگوید که وقتی به شما اتهام وارد میکنند، صحبت کن و از خود دفاع کن؛ در این صورت ممکن است آقای مهدی هاشمی در دادگاه سکوت نکند که البته شاید این موضوع بهنفع اصولگرایان نباشد. در اینجا یک مسأله وجود دارد و آن هم این است که بزرگترین دغدغه آقای هاشمی رفسنجانی نظام و انقلاب است. بنابراین دغدغه ایشان این است که در این جریانات کمترین صدمه به اعتبار و حیثیت نظام جمهوری اسلامی ایران وارد شود.
این سخن با بیان قبلی شما که فرمودید آیتالله هاشمی چنان رفتار کرده است که گویی مهدی فرزند او نیست، تناقض دارد. شما طوری بیان میکنید که گویا ایشان تسلط زیادی روی آقا مهدی دارند. این تناقض در گفتههای خودتان نیست؟
من عرض کرم که آقای هاشمی دخالت نکردند. بالأخره آقای هاشمی رفسنجانی به فرزند خود علاقه دارند. شما یک روحانی را نشان دهید که به فرزند خود علاقه نداشته باشد!
آیتالله خزعلی و آیتالله گیلانی...
من معتقد هستم اگر آقای خزعلی نبود، بلاهایی که بر سر آقای دکتر خزعلی میآمد، خیلی بیشتر از اینها بود. فرزندان آقای گیلانی هم عضو
چریک سازمان مجاهدین خلق بودند و این موضوع و نوع اتهامات فرزندان وی ربطی به
پرونده مهدی هاشمی ندارد.