فرهاد مجيدي به طور رسمي از دنياي بازيگري خداحافظي کرد متن خداحافظي او به شرح زير است؛
هواداران عزيز
وقتي
15 سال پيش به تيم محبوبم استقلال پيوستم ، هرگز تصور نمي کردم روزي با
حمايت هواداران پر شور و دوست داشتني آبي دل استقلالي به جايگاه کنوني ام
رسيده که در آستانه 36 سالگي ، هنوز با تمام وجود و با ذره ذره توانم براي
هواداران بتوانم به ميدان بروم.
بازيکن و کاپيتان استقلال بودن ،
افتخاري است که براي " فرهاد مجيدي" فراموش شدني نيست . بازي کردن در تيمي
که بزرگاني چون شادروان ناصر حجازي ، علي جباري و حسن روشن روزگاري در آن
عضويت داشتند يا پوشيدن پيراهن شماره 7 که در گذشته بر تن تکنيکي ترين
بازيکن آسيا " مجيد نامجو مطلق " بوده يا بستن بازوبندي که بر دستان
ستارگاني چون برادران بياني و جواد زرينچه بوده براي " فرهاد " فرزند کوچک
خانواده بزرگ استقلال مايه اعتبار و افتخار است.
در اين مدت در
شادي و غم هاي زيادي با هواداران عزيز سهيم بوده ام . با شادي هوادار
خنديدم و با گريه آنها اشک ريختم. پيروزي هاي دربي، جشن قهرماني هاي ليگ
برتر و جام حذفي، شکست ها و از همه غم انگيز تر از دست دادن اسطوره تاريخ
باشگاه استقلال ناصرخان حجازي هيچگاه از خاطرم نمي رود. روز تلخي براي من و
هواداران بود.
با عنايت خداوند متعال ، حمايت هواداران و لطف نام
بزرگ و پيراهن آبي" استقلال" به آرزوهاي مادي و معنوي خويش رسيده ام و
مانند آقاياني که با خودخواهي ، همواره استقلال را مديون خود مي دانند يا
در نبود خود ذلت استقلال را آرزو مي کنند، فکر نمي کنم. هر چه دارم از
استقلال و هوادارانش است و هر کجا که باشم براي سربلندي استقلال تلاش خواهم
کرد اما امروز، پس از تحمل و سپري کردن روزهاي سخت و فرا رسيدن روزهاي آبي
رنگ زندگي ورزشي ام، مي خواهم سخت ترين تصميم زندگي ام را براي هواداران
بازگو کنم.
طرفداران دوست داشتني
بر حسب صبر و تعصب تا به
امروز سکوت کردم (حتي در روزهايي که در اوج آمادگي و بنا به سليقه فني !
نيمکت نشين بودم صحبتي نکردم تا آرامش تيم و مجموعه استقلال برهم نخورد) و
براي اثبات خويش تلاش و مبارزه کردم اما امروز وقتي مي شنوم که آقايان عامل
ناکامي تيم را تشويق فرهاد مجيدي توسط هواداران خونگرم استقلال مي دانند
برايم تاسف آور است. قطعا روزي با وجود و حضورم براي سربلندي استقلال تلاش
کردم اما اين روزها اتفاقاتي افتاد و صحبتهايي شنيدم که به اين نتيجه رسيدم
بايد برخلاف ميل باطني ام از فوتبال خداحافظي کنم.
عليرغم
پيشنهادات بسيار از تيمهاي داخلي از ابتداي فصل تاکنون ، نتوانستم در ايران
پيراهني جز پيراهن آبي بپوشم و بسيار مايل بودم با حضور در تيم محبوبم
استقلال به همراه ديگر بازيکنان بتوانم با جام قهرماني ليگ و حذفي را فتح
کنم و در نهايت با پيراهن استقلال از ميادين فوتبال براي هميشه خداحافظي
کنم که اين امکان فراهم نشد وگويا تقدير براي من اين چنين بود.
هر
کجا که باشم خود را سرباز استقلال مي دانم و اميدوارم در آينده ، در کسوت
هاي ديگر بتوانم دين خود به هواداران پرشور استقلال را با کسب جام هاي
متعدد ، ادا نمايم.
در اين جا لازم مي دانم از کليه مديران،
کارشناسان ، مربيان ، بازيکنان ، کادر پزشکي ، تدارکات ، پشتيباني تيم و
نيز ارباب جرايد که در ادوار مختلف ، اسباب زحمت آنها را فراهم نمودم ،
سپاسگزاري نمايم.
در پايان ، از هواداران متعصب و دوست داشتني
استقلال که همواره در سرما و گرما مرا مورد حمايت و تشويق خويش قرار داده ،
صميمانه قدرداني کرده و اميدوارم عذر "جدايي ناخواسته" سرباز خويش را
پذيرا باشند.
بي گمان هيچگاه خود را از استقلال جدا ندانسته و
الطاف ، حمايت ها و تشويق هاي هواداران پر شور و فهيم استقلال از خاطره ام
پاک نخواهد شد و هر جا که باشم براي موفقيت آنها دعا خواهم کرد.
به اميد قهرماني استقلال در مسابقات داخلي و بين المللي و سرافرازي و تندرستي هواداران عزيز
انشاءا…
برادر کوچک شما
فرهاد مجيدي