کد خبر: ۸۱۱۳
زمان انتشار: ۱۲:۵۳     ۲۵ دی ۱۳۸۹
یکی مثل خاتمی


وبلاگ زاویه نوشت :


یکی مثل خاتمی

یكی از دوستان میگفت:
فلانی واقعا چرا مینویسی؟ تو كه اولا اینكاره نیستی، یعنی رسانه نخوانده ای و اصول جنگ روانی و نوشتار تاثیرگذار نمیدانی، ثانیا اینجایی كه تو مینویسی را كسی نمیخواند. نه تبلیغی نه ارتباطاتی. این نوشتن دیگر چه سودی دارد؟


كمی فكر كردم و گفتم: دقیقا به همان دلیلی مینویسم كه محمد خاتمی حرف میزند!

گفت: منظور؟

گفتم: فكر میكنی سیدمحمد خاتمی، از اینكه همه میدانند سال گذشته چه كرده بی خبر است؟

گفت: نه. فكر نمیكنم بی خبر باشد.

گفتم: فكر میكنی حالا كه مثلا باخبر است كه همه یادشان هست كه او «تنها راه نجات كشور» را «برگزاری رفراندوم» ارزیابی كرده بود، واقعا با چه انگیزه ای می آید و برای چیزی كه «بازگشت اطلاح طلبان به نظام» معرفی میكند «شرط و شروط» میگذارد؟ آیا او حواسش نیست كه این نظامی كه امروز به بازگشت نیروهای منتقد نیازمند است همان نظامی است كه پارسال تنها راهكار پیش رویش «رفراندوم» بود؟

گفت: ببین! من نمیفهم میخواهی چه بگویی. صریح تر بگو.

گفتم: ببین. امروز حال ما خیلی جالب است. كسی می آید و به ما میگوید كه بهتر است من هم باشم، ما هم ناگهان به این فكر می افتیم كه ای فلان فلان شده! تو هم باشی؟ تو همانی بودی كه به گردن بهمان عامل فتنه شال سبز انداختی و به نفع او كنار رفتی و ...
جالب نیست؟ ناگهان سعی میكنیم خطاهایی كه این فرد مرتكب شده  را به رخش بكشیم و به او بفهمانیم كه او آن كسی نیست كه بتواند به مجموعه نظام بازگردد.


گفت: خوب؟ اشكالش؟

گفتم: اشكالش خیلی روشن است! اشكال اینجاست كه این فرد اصلا منظومه فكری ندارد! یا به قول شما اصلا اینكاره نیست!! محمد خاتمی سال گذشته صراحتا و در غالب یك بیانیه رسمی كه همه بوق های حامی موسوی آنرا منتشر كردند اعلام كرد كه از نظر او تنها راه نجات جمهوری اسلامی «برگزاری رفراندوم» است. این رفراندوم هم البته هیچگاه برگزار نشد. حالا سوال من این است كه محمد خاتمی آیا قبول دارد كه آن روز و در غالب آن بیانیه رسما «یاوه» گفته است؟ اگر قبول ندارد و معتقد است كه هنوز كشور نجات پیدا نكرده است، واقعا چرا قصد دارد به این كشتی سوراخی كه به سوی نابودی میرود وارد شود؟ محمد خاتمی همچنان كشور را بحرانی و نیازمند نجات میداند یا خیر؟ اگر میداند، چرا روی همان بیانیه اش پای نمیفشارد و دیگر خواهان رفراندوم نیست؟

گفت: خیلی هم ناواضح نیست. درخواست رفراندوم دیگر خریداری ندارد.

گفتم: احسنت. زدی به هدف. حالا معلومت شد كه چرا من مینویسم؟!

گفت: نه! چه ربطی داشت؟

گفتم: محمد خاتمی میتواند بیانیه بدهد، میتواند در بیانیه اش تنها راه نجات كشور را رفراندوم ارزیابی بكند، میتواند ماهها بعد كه معلوم شد كشور هیچ مشكلی ندارد كه نیاز به رفراندوم داشته باشد بیاید و بدون پس گرفتن حرف های سابق خود «بازگشت خود و امثال خود به فضای سیاسی كشور» را ضروری بشمارد، آنگاه میتواند برای این بازگشت ضروری و حیاتی «شرط و شروط» هم تعیین بكند، ضمنا همه اینها در حالیست كه مطلع است كه همه خبر دارند از عملكرد او و بیانیه های او در سال گذشته،
آنوقت تو به من میگویی ننویسم چون «اینكاره» نیستم یا كسی «اعتنا» نمیكند؟
ببخشید! خاتمی با این رویه اش شامل كدام ایراد شما نیست؟ :
آیا او با این میزان از ارزیابی های نادرست، «اینكاره» است كه عده ای را دور خودش جمع میكند و برایشان حرف میزند؟!
و آیا كسی به این حرف های او «اعتنا»یی هم میكند؟!
خیر،
خیلی خوب،
من هم نهایتا یكی مثل خاتمی!!
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۴۷ - ۲۹ دی ۱۳۸۹
۰
۰
واقعا نمیدانم به حال و روز شما مسلمانان ظاهری و ریا کار باید خندید یا گریست ؟
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۵۵ - ۱۲ بهمن ۱۳۸۹
۰
۰
مسلمانان ظاهري و رياكار، امروزه گريه كن زياد دارند. شما خنده و گريه احتمالي تان را خير آقاي خاتمي و دوستان انديشمندشان كنيد، باشد كه به مدد باري تعالي موثرتر بيفتد.
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها