عضو مستعفي حزب مشاركت مي گويد تا
اصلاح طلبان تكليف خود را با حاكميت روشن نكنند، معرفي نامزد از سوي آنان بي فايده
است و ماجراي انتخابات مجلس براي آنها تكرار خواهد شد.
عباس عبدي در نشريه زنجيره اي صنعت و توسعه، درباره پيش نيازهاي انتخاباتي اصلاح
طلبان نوشت: اصلاح طلبان در شرايط سياسي كنوني به دنبال چه هدفي هستند؟ براي تعيين
اين هدف پيش از هر چيز بايد وضعيت و موقعيت خود را نسبت به ساختار حقيقي و حقوقي
موجود قدرت روشن كنند. اين وضعيت طي سه سال گذشته با چالش هاي جدي مواجه شده است و
بدون ارزيابي دوباره آن و احيانا بازنگري و بازنويسي مجدد در نگاه راهبردي خود نسبت
به حكومت و اصلاح طلبي، امكان ندارد كه بتوانند درباره جزئيات انتخابات از جمله
نامزدهاي احتمالي آن سخن بگويند. در غير اين صورت با همان وضعيتي مواجه مي شوند كه
در انتخابات مجلس، در اسفندماه گذشته مواجه شدند.
وي مي افزايد: اگر مي بينيم كه امروز افراد گوناگوني براي انتخابات مطرح مي گردد و
اظهارنظرات بعضا متفاوت و گاه متضادي بيان مي شود به اين دليل است كه هركس بر پايه
تحليل متفاوتي از ديگري قرار گرفته است.
عبدي درباره بلاتكليفي اصلاح طلبان مي نويسد: ما نسبت به انتخابات پيش رو، در مرحله
اول هستيم، يعني هر كس به واسطه تحليل اوليه و متفاوت خود، پيشنهادهاي گوناگوني مي
دهد و بحث در مورد اين پيشنهادها هم راه به جايي نخواهد برد. اگر از من پرسيده شود
اصلاح طلبان بايد از چه كسي در انتخابات رياست جمهوري حمايت كنند، برحسب هدف آنها،
پاسخ هاي گوناگون خواهم داد. اگر آنان در پي تشديد شكاف خود با حكومت هستند، يك نفر
خاص را پيشنهاد مي كنم، اگر در پي پيشبرد اصلاح طلبي (و نه لزوما موفقيت در
انتخابات) هستند، گزينه هاي ديگر را برحسب شرايط به آنها پيشنهاد مي كنم و اگر،
موفقيت و پيروزي فرد معيني را در انتخابات سال بعد، بر حسب وضع موجود خطرناك مي
دانند و براي خود نيز شانسي قائل نيستند در اين صورت، حمايت از گزينه هاي مخالف آن
فرد خاص را پيشنهاد مي كنم. بنابراين تا تعيين تكليف اين هدف اساسي و اوليه نمي
توان وارد گزينه هاي انتخابات شد.
اين حامي خروج از حاكميت در دوره حضور اصلاح طلبان در قدرت مي افزايد: اين گمان
باطلي است كه اصلاح طلبان هر موضعي بگيرند، از جانب مردم به يك نسبت ثابت حمايت مي
شوند. ممكن است آنان موضعي حداقلي بگيرند ولي اين موضع حداقلي به دليل ناتواني در
بسيج نيروهاي پيرامون خود، كارايي لازم را نداشته باشد و در نهايت مصداق آش نخورده
و دهان سوخته مي شود. ممكن است موضع حداكثري بگيرند و حمايت ذهني حداكثري را جلب
كنند ولي در عمل نتوانند اين حمايت را به كار ببندند و نتيجه آن مثل همان موضع
حداقلي و حتي بدتر از آن از آب درمي آيد. بنابراين پيشنهاد مشخص بنده ايجاد يك نقطه
بهينه ميان مطلوبيت ها و هدف هايي است كه اصلاح طلبان مي توانند در انتخابات پيش رو
برگزينند، با ميزان حمايت موثر و كارآمدي است كه مي توانند از مردم جذب كنند و
حكومت هم در عمل به آن تن دهد. اين نقطه هر چه باشد حمايت از نامزدهاي اصولگرايان
نخواهد بود ولي كف نامزدهاي اصلاح طلبان بر حسب تحليلي كه از شرايط و اصول اصلاحات
ارائه مي كنند، متغير خواهد بود.
کیهان