وي درباره رياست گراسا و فدراسيون جهاني واليبال گفت: گراسا چهره مطرح در واليبال جهان بوده است. وي سابقه بازي واليبال و مربيگري را داشته و در فدراسيون برزيل هم كارنامه خوبي داشته است. فدراسيون ايران نيز با او تعامل مطلوبي داشت. سال گذشته تيم ايران به برزيل رفت و در سال جاري نيز تيم جوانان برزيل به ايران آمد. قطعا روابط خوبي با رييس جديد فدراسيون واليبال خواهيم داشت و سعي ميكنيم تا حقوق فدراسيون واليبال ايران را در عرصه جهاني برآورده كنيم، همان طور كه ميدانيد گراسا عضو كميته مسابقات فدراسيون جهاني واليبال است و سعيد درخشنده از ايران نيز در اين كميته عضويت دارد. به هر حال او با 103 راي به عنوان رييس جديد برگزيده شد و ما نيز سعي ميكنيم كه ارتباطات خود را براي پيشبرد اهداف فدراسيون ايران در عرصه جهاني بيش از پيش با فدراسيون جهاني گسترش دهيم.
داورزني در تشريح برنامههاي فدراسيون براي كسب سهميه ليگ جهاني خاطرنشان كرد: اساسا هر فعاليتي بايد مبتني بر يك برنامه باشد. اگر بخواهيم به يك هدف برسيم و نتوانيم يك برنامه مناسب را براي رسيدن به آن تدوين كنيم قطعا دستيابي به آن هدف محقق نخواهد شد. اگر يك آرمان و يك هدف را تعيين كرديم بايد براي رسيدن به آن برنامه مناسبي تدوين كنيم. حال بستگي به شرايط، سختي كار و رقبايي كه در پيش داريم اين برنامه مدت زمان متغيري خواهد داشت. طبيعتا براي رسيدن به اهداف بزرگ بايد برنامههاي بلند مدت تدوين شود. از طرفي وقتي كه با نيروي انساني سر و كار داريم بايد جوانب ديگري را نيز رعايت كنيم.
وي افزود: كار با نيروي انساني سياستها و شرايط خاص خوش را دارد. در كارهاي گروهي و تيمي هيچ گاه نميتوان در عرض شش ماه يا يكسال به نتيجه رسيد، چرا كه زمان كشف و پرورش و شناخت و كار كردن روي يك تيم پروسه زماني پنج، شش سالهاي را مي طلبد. نميتوان گفت ميخواهم ظرف شش ماه با يك تيم ورزشي به فلان جايگاه در آسيا يا جهان برسم. حتما بايد زمان مناسب را در اختيار داشته باشيد.
رييس فدراسيون واليبال با اشاره به روند رو به رشد واليبال در سالهاي اخير، يادآور شد: رشته ورزشي واليبال از بيست سال قبل حركت خود را آغاز كرده است. شايد برخي از اين بازيكناني كه حالا در تيم ملي بازي ميكنند در آن زمان تنها يك سال داشتند، ولي اين روند رو به رشدي كه اتفاق افتاده است و فرهنگ و تغيير نگرشي كه نسبت به واليبال ايجاد شده، امري است كه در گذر زمان روي داده است. شش سال قبل زماني كه مسئوليت فدراسيون واليبال را در مرداد سال 85 تحويل گرفتم از مقطعي كار خود را دنبال كردم كه در راستاي اقدامات انجام شده قبلي بود. از همان زمان نقاط قوت و ضعف كار را بررسي كرديم و بر همين اساس هدفگذاري انجام داديم. تيم ملي ايران در آن مقطع به غرب آسيا باخته بود و در مسابقات آسيايي هم ششم شده بود. اما در همان زمان تصميم گرفتيم كه قهرمان آسيا شويم و سهميه ورود به المپيك و ليگ جهاني را كسب كنيم.
وي ادامه داد: پتانسيل واليبال ايران واقعا خوب بوده و هست و بررسيها در همان سال 85 نشان ميداد كه ما اگر بعضي از نقاط ضعف را برطرف كنيم در طول يك برنامه چهار، پنج ساله ميتوانيم رشد قابل توجهي داشته باشيم. البته اين برنامه نياز به ريزش، تغيير نسلي هم داشت. شايد خيلي از كارشناسان در آن مقطع به من خرده ميگرفتند كه چرا ستارههاي واليبال آن دوره را كنار گذاشتيد؟ به هر حال ما در برهه زماني 2000 تا 2002 شرايط نسبتا خوبي داشتيم و مقاطعي بود كه واليبال بزرگسالان ايران هم بد نبود، ولي هنوز با وضعيت مطلوب فاصله داشتيم و واقعا در سالهاي بعد يعني 2004 تا 2006 شرايط واليبال ايران خيلي خوب نبود.
به اعتقاد من در آن سالها مسير واليبال صعودي نبود، بلكه نزولي بود با اين همه ظرفيت و پتانسيل خيلي خوبي وجود داشت. تصميم گرفتيم برنامهريزي انجام دهيم تا به نقطهاي برسيم كه در آسيا حرف اول را بزنيم و در بازيهاي آسيايي «گوانگجو» اول شويم. به همين دليل در فاصله زماني چهار، پنج ساله گام به گام حركت كرديم.
داورزني درباره تعداد بالاي اعزامهاي خارجي تيمهاي واليبال به اردوها و مسابقات برون مرزي، خاطر نشان كرد: به هر ترتيب به لحاظ جغرافيايي در جايي قرار گرفتهايم كه بايد براي رشد و توسعه روي پاي خود بيايستم ، چرا كه نه عضو اروپا هستيم كه در مسابقات قارهاي برابر آنها بازي كنيم و نه عرب هستيم كه بتوانيم در تورنمنتهاي آنها حضور فعال داشته باشيم. هر چند كه كشورهاي عربي در واليبال جهان حرفي براي گفتن ندارند. و نه نزديك شرق آسيا هستيم كه با تيمهايي نظير چين و كره جنوبي و ژاپن بازيهاي نزديكي داشته باشيم. در اين شرايط نميتوانستيم دست روي دست بگذاريم. زمينهاي را فراهم كرديم تا تيمهاي ملي ايران با بهترينهاي جهان بازيهاي تداركاتي و دوستانه داشته باشند.
وي يادآور شد: البته زماني بود كه التماس ميكرديم اين تيمها با ما بازي كنند، اما به سختي مي پذيرفتند، اما خوشبختانه به جايگاهي رسيديم كه حالا آنها از تيم ملي واليبال ايران براي برگزاري بازي دوستانه دعوت ميكنند. در حال حاضر كشورهايي كه ميخواهند در واليبال رشد كنند به سراغ كشورهايي ميروند كه در اين رشته ورزشي صاحب سبك هستند، چرا كه بازي دوستانه با تيمهاي بزرگ موجب رشد واليبال آنها ميشود. بايد يادآوري كنم كه هفت ـ هشت سال قبل كه صربستان را دعوت ميكرديم تيم دومش را هم نمي فرستاد، اما حالا همين صربستان از ما دعوت ميكند كه با تيم اصلياش بازي تداركاتي داشته باشيم. لهستان، بلغارستان، ايتاليا هم همين طور واليبال ايران را در هفت سال قبل خيلي مطرح نمي ديدند و واقعيت اين است كه واليبال ايران در آن سالها دنيا محلي از اعراب نداشت.
رييس فدراسيون واليبال درباره نقش مربيان خارجي به ويژه خوليو ولاسكو در موقعيت اين رشته ورزشي ، تاكيد كرد: اعتقاد ما اين است كه ولاسكو ، گاييچ و ... بر اساس برنامه فدراسيون كار كردند. نبايد فراموش كنيم كه بازيكنان حاضر در تركيب تيم ملي فعلي نظير فرهاد قائمي، امير غفور، شهرام محمودي؛ همه از نسل جوانان ما هستند، بازيكناني نبودند كه ولاسكو آنها را ساخته يا تربيت كرده باشد. آرش كمالوند، آرش صادقياني، رضا قرا و ... هيچ كدام ساخته و پرداخته ولاسكو نبودند. ما در يك برنامه تدوين شده كه هدفگذاري كرده بوديم از عناصر مختلف بهره برديم. اين عناصر متعدد است. يكي از آنها بازيكن و ديگري كادر فني از جمله مربي بدنساز، آناليزور، پزشك تيم و .... است. موفقيت يك تيم در يك پروسه تعريف ميشود. اين فرايند يك وجهي نيست و عناصر متفاوتي در آن نقش دارد. زمان رياست يزداني خرم، كياچ هدايت تيمهاي ملي را برعهده داشت. بعد پارك وون سرمربي تيم ملي ايران شد و سپس حسين معدني سه سال با تيم ملي ايران كار كرد. هر چه پيش رفتيم باز خورد كار خود را گرفتيم و متوجه شديم در كجا بايد كارمان را اصلاح كنيم. گاييچ اگر ميماند و ادامه ميداد مي توانست مثل ولاسكو نتيجه بگيرد، اما شرايط به شكلي شد كه خودش دريافت نميتواند در ايران بماند به همين دليل حسين معدني را جايگزين وي كرديم.
وي ادامه داد: با معدني تا نايب قهرماني «گوانگجو» آمديم. سپس تصميم گرفتيم كه يك مربي كار كشته كه تجربه ليگ جهاني ، جام جهاني و ... را داشته باشد جايگزين معدني كنيم. اين بدان معني نيست كه معدني براي واليبال ما تمام شده بود، بلكه ما نياز داشتيم براي رسيدن به اهداف بالاتر از تجربه يك مربي با تجربه استفاده ميكنيم كه ميدان هاي بزرگ جهاني را ديده باشد.گزينههاي زيادي پيش روي ما قرار داشتند. آناستازي، پرندي ، ولاسكو و يكي، دو نفر ديگر نظر ما را جلب كردند. در اين ميان از دو نفر آنها دعوت كرديم تا به ايران بيايند و مذاكره مستقيم كنيم. به دليل اين كه از نزديك شرايط واليبال ايران را مشاهده كنند و با قاطعيت براي همكاري با ايران تصميم بگيرند. در نهايت با ولاسكو به توافق رسيديم. در يك پروسه زماني تقريبا 18 ماهه با ولاسكو كار كرديم تا سرانجام به ليگ جهاني راه پيدا كرديم. پس ميبينيد كه در قالب يك برنامه بلند مدت به جايي رسيديم كه از ولاسكو هم استفاده كنيم. نبايد گمان كنيم كه تنها يك مربي خارجي تيم ما را موفق كرد، بلكه مربي جزئي از يك برنامه بلند مدت بود.
داورزني يادآور شد: ما در دو نوبت براي كسب سهميه ليگ جهاني اقدام كرديم. يك بار در زمان هدايت معدني در قاره با مصر بازي داشتيم و هر دو مسابقه را واگذار كرديم . در آن مقطع بهترين شانس در بدترين زمان به واليبال ايران رسيد. يعني در دو سال قبل زماني كه معدني سرمربي تيم ايران بود ميتوانستيم سهميه ليگ جهاني را كسب كنيم، اما واقعا زمان مناسبي براي حضور پرقدرت در آن مسابقهها نداشتيم. دومين بار هم در شرايطي براي ليگ جهاني دورخيز كرديم كه قرار بود مسابقههاي انتخابي در مرداد ماه باشد، اما بدون مقدمه اعلام كردند كه در تير ماه بايد به مصاف چين برويم. ولاسكو كه تازه سرمربي شده بود هم گفت كه شانسي نداريم و بهتر است به مسابقه انتخابي نرويم، اما من مخالفت كردم. بسياري از كارشناسان هم انتقاد كردند كه چرا تيمي كه اميدي بدان نبود را اعزام كرديم. ما مي دانستيم كه در آن مقطع نميتوانيم نتيجه بگيريم، چرا كه اساسا دريافت كننده اي همراه تيم نبود. تنها دريافت كننده تيم ايران علي مباشري بود. اگر چه مي دانستيم اميد بازي براي كسب سهميه در آن زمان نداريم. تصميم گرفتم تيم را اعزام كنم چرا كه ما متقاضي ورود به ليگ جهاني بوديم و نمي خواستم اسم ايران از ليست نامزدهاي ورود به ليگ جهاني حذف شود، ولي تلاش كرديم تيم را به جايي برسانيم كه در آسيا حرف اول را بزند. اين يك پروسه دراز مدت بود.
وي تاكيد كرد: در طول سالهاي گذشته بازيكنان زيادي آمدند و رفتند، از نسل قديم و جديد خيليها در تقويت و رشد واليبال نقش داشتند و همه آنها در پيشرفتهاي واليبال سهيم هستند. اين كه حالا محمد كاظم در تيم ملي نيست، نبايد بگوييم در كسب سهميه ليگ جهاني نقشي ندارد.رحمان داوودي ، مهدي بازارگرد، محمد كاظم و امير حسيني بازيكناني بودند كه در تقويت تيم ملي اثرگذار بودند و براي ارتقاي سطح واليبال ايران از جان مايه گذاشتند. مثل مسابقه دوي امدادي كه يك نفر چهار صد متري ميدود و چوب را به دست ديگري ميدهد تا در نهايت تيم پيروز شوند. بازيكنان زيادي هم در تيم ملي و موفقيتهايش نقش آفرين بودند.
رئيس فدراسيون واليبال با اشاره به تركيبهاي متفاوت تيم ايران در بازيهاي مختلف گفت: از طرفي واليباليستهاي زيادي فرصت حضور در تيم ملي داشتند و در بازيهاي مختلف تواناييهاي شان را نشان دادند. بعضي ها ميگفتند چرا پول خرج تيم دوم و سوم ميكنيد. ما از دل همين تيم دوم و سوم بازيكنان و ستارههاي امروز واليبال ايران را بيرون آورديم. ولاسكو اين فرصت را به همه بازيكنان مستعد ايران داد تا در بازيهاي دوستانه و رقابتهاي مختلف خودشان را نشان دهند. امثال رضا قرا و محمودي به اين ترتيب معرفي شدند. حالا به جايي رسيديم كه در هر بازي يك پديده واليبال ايران مي درخشد. در يك مسابقه فرهاد قائمي در بازي ديگر شهرام محمودي يا امير غفور تواناييهاي خود را ارائه ميدهند. در آخر به جايي مي رسيم كه شش تا بازيكن جوان قدرتمند و خوب داريم كه ميتوانند آينده واليبال ايران را تضمين كنند.
اگر به خاطر بياوريد زمان پارك وون تنها يك تيم داشتيم كه شش بازيكن ثابت داشت و چند نفر هم متغير بودند، تركيب اصلي اميرحسيني، پيمان اكبري و تركاشوند ، بهنام محمودي و ... در چندين مقطع در تيم ملي ايران ثابت حضور داشتند. هيچ كس هم به جايگاه آنها نزديك نميشد، اين تيم در همه مسابقات از دانشجويان گرفته تا جام شيخ راشد و ... شركت ميكرد. امسال به جايي رسيديم كه يك تيم به مسابقات جام كنفدراسيون ها اعزام شد، يك تيم در بازيهاي ارتشهاي جهان شركت كرد و تيم ملي اصلي هم در زير گروه ليگ جهاني موفق شد، اگر حتي به جام شيخ راشد هم دعوت مي شديم يك تيم ديگر مي فرستاديم. اين بدان معني است كه در واليبال ايران ظرفيت سازي صورت گرفته است. مليپوشان دانستند كه جايگاه هيچ كس در تيم ملي ثابت نيست. همه بايد تلاش كنند تا در تيم ملي جا بيافتند. ظرفيت واليبال امروز ايران براي حضور در ليگ جهاني به شش بازيكن محدود نميشود و بايد 24 بازيكن آماده داشته باشيم. نياز داشتيم كه در ميدانهاي متعدد از جوانان بهره ببريم و اعتماد به نفس آنها را محك بزنيم. حالا با خيال راحت مي گويم ما براي تيم ملي بزرگسال 25 بازيكن خوب داريم.
محمدرضا داورزني درباره چشم اندازهاي پيش روي واليبال، خاطر نشان كرد: در دنياي رقابتي واليبال مسابقات طبقه بندي ميشود. حضور در ليگ جهاني فصل جديدي از واليبال ايران را رقم ميزند. 23 دوره ليگ جهاني برگزار شده است و ما نتوانستيم در آن شركت كنيم. اين شانس را داريم كه در بيست و چارمين دوره اين رقابتها شركت كنيم و تواناييهاي خود را به دنيا نشان دهيم. امروز واليبال ايران به عنوان قطب جديد واليبال دنيا خودش را معرفي ميكند. هدف ما اين است كه به گونهاي عمل كنيم كه جزو 12 تيم بالاي جدول باشيم و سهميه ليگ جهاني را حفظ كنيم، يعني در گروه مقدماتي از 36 امتياز حداقل 10 ـ 12 امتياز كسب كنيم و در ليگ جهاني بمانيم. ميخواهيم در ليگ جهاني تا جايي كه ميتوانيم رتبه هاي بهتر كسب كنيم. پس بايد تعدادي از مسابقههاي خود را در ليگ با پيروزي پشت سر بگذاريم.
همچنين با بازيهاي آسيايي كره جنوبي آماده شويم و با تمام توان براي كسب مدال طلا در اين مسابقات شركت كنيم. همچنين قهرماني و دفاع از عنوان نخست جام ملتهاي آسيا در دوبي نيز هدف ديگر ما است، درست است كه از ششمي بازيهاي آسيايي تا نايب قهرماني رسيده ايم ، اما باز انتظار داريم كه قهرمان بازيهاي آسيايي شويم. در نهايت آرمان ما رفتن به المپيك ريودوژانيور است، حالا در همين راهيابي به مسابقات 2014 قهرماني جهان، حضور پررنگ در به جام جهاني و حضور در مسابقات جام بزرگ واليبال هم يكي ديگر از اهداف ما است كه پيگير آن هستيم. در كنار اين اهداف طبعا برنامههاي ويژه و متعددي هم براي حضور جوانان و نوجوانان در مسابقههاي مختلف داريم.
وي ادامه داد: در سطح اول واليبال دنيا بازي كردن نياز به اراده ملي دارد، دولت محترم، كميته ملي المپيك و وزارت ورزش و جوانان ، مجلس خدمتگذار و همه ارگانها بايد كمك كنند تا فدراسيون واليبال به برنامههايش جامه عمل بپوشاند. قطعا اگر ما به برنامههايمان عمل كنيم به اهداف خود خواهيم رسيد. اين موضوع را در گذشته ثابت كردهايم و نشان داديم اين نبوغ و توانايي در بازيكنان وجود دارد كه اگر به درستي حمايت شوند ميتوانند به قلههاي رفيع برسند. خوشبختانه پشتوانه سازي خوبي در كشور شكل گرفته است . تيم جوانان بسيار خوبي در حال تمرين و آماده سازي براي حضور مقتدرانه در مسابقات قهرماني آسيا است. بازيكنان فعال در تيمهاي رده سني پايه از آيندههاي واليبال ايران هستند. مطمئنا اگر از برنامههاي ما حمايت شود، ميتوانيم اهداف بزرگي را محقق كنيم.
قطعا در سال 2016 واليبال ايران در المپيك حضور خواهد داشت و در مسابقات 2014 كره جنوبي نيز قهرمان مي شويم. نبايد فراموش كنيم كه كشورهاي مختلف دنيا هم در حال فعاليت هستند و به سوي پيشرفت حركت ميكنند آنها نخوابيدهاند كه ما جلو بزنيم. اتفاقي هم كه در چند وقت اخير افتاده است به جاي اين كه بگوييم واليبال ايران قدرتمند شده، مي گوييم ژاپن و مصر ضعيف شدهاند، بايد بپذيريم كه تيم ايران پيشرفت زيادي كرده است كه البته برخي نميخواهند اين نكته را قبول كنند.
محمدرضا داورزني در پايان تاكيد كرد: هنوز كارهاي زيادي داريم و نبايد در مسير پيشرفت از ساير حريفان آسيايي و جهاني عقب بمانيم. واليبال ايران خانواده بزرگي است و همه عوامل آن در استانها و باشگاهها براي موفقيت تلاش ميكنند، به ويژه مربيان وطني و استاني در موفقيتهاي امروز واليبال نقش موثري دارند. باشگاههايي كه از واليباليست ها حمايت ميكنند و در ليگهاي مختلف واليبال سرمايهگذاري ميكنند همه در اين موفقيت دخيل هستند. در تبيين عوامل موفقيت فقط نبايد به نام ولاسكو اشاره كنيم. حكايت ولاسكو حكايت آن مهاجم تيم فوتبال است كه ضربه آخر را به توپ ميزند، اما همه مي دانند بدون همكاري و پاسكاري همه تيم هيچ توپي در فوتبال گل نميشود. اميدوارم به اهداف مورد نظر خود برسيم. واقعا جا دارد كه از حمايتهاي دولت محترم، كميته ملي المپيك و وزارت ورزش و جوانان قدرداني كنم . اميدوارم كه همچنان اين حمايتها تداوم داشته باشد.