رهبر انقلاب در دیدار جمعی از مدیران، اساتید و طلاب جامعه‌الزهرا تاکید کردند:
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598، استاد حسن ابراهیم زاده از نویسندگان فرهنگ و ادبیات پایداری جملاتی کوتاه و پر معنی را در نقد و احوالات امروزه بشریت به نگارش درآورده است که در ادامه می آید:
* کافی است یک شب در آمریکا، سه دقیقه برق قطع شود، آن‌گاه معلوم می‌شود که زندگی در خیابان‌های نیویورک، وحشتناک‌تر از بیابان‌های آفریقا است.
*در دنیایی که تیرهای نشانه رفته از پشت، بیش از شمشیرهای کشیده در روبه‌رو است، دوست خوب چون دو چشم پشت سر است.
*شناگران حرفه‌ای، بهترین مربیان دنیای سیاستند. «تا عمق و کف رود و استخری را بازرسی نکنند، محال است در آبی شیرجه روند.»
*مدیری که تا مافوقش به او نگوید بجنب، از جایش نجبند، نامش «دم جنبانک» است.
*هنر در جاده‌ی زندگی نه مقابله با احساسات است و نه همراهی با آن، هنر تشخیص میزان نیاز به احساسات است.
* آن‌هایی که نه عرضه‌ی عقب‌نشینی دارند و نه جربزه‌ی پیش‌روی، باتلاقی بیش نیستند که اگر تو را در خود فرو نبرند، حتما به بیماری مبتلا می‌کنند.
*شِرک کوتاه‌ترین راه برای درک جهنم واقعی است.
*برخی از آدم‌ها مانند «شیر» خوردنی هستند؛ تا به نقطه‌ی جوش نرسند، کسی نمی‌فهمد سالمند یا مسموم.
*اگر «با یک گل بهار نمی‌شد»، هیچ گلی به امید بهار شدن سر از خاک برنمی‌آورد.
*انسان‌های بزرگ ایستا، مانند یخ رودهای عظیم دامنه‌ی کوه‌های بلندند و انسان‌های کوچک در حرکت چون یک گل یخ سربرآورده از برف، گل یخ زنده‌تر و تماشایی‌تر از یخ رود است.
*برای درک این معنا که شیطان بر روی سلول‌های خاکستری مغزمان لم داده است، همین بس که با دیدن برخی تنها به یاد بدی‌های او می‌افتیم.
*وقت‌شناسی برخی فقط به خاطر بیکاری آنان است.
* از دو چیز کبوترباز باید درس گرفت؛ «نگاهش همیشه رو به آسمان است.» و «هر روز هرآن‌چه که دوست دارد به هوا پرت می‌کند.»
*صادقانه می‌گوییم: ما زبان لیبرالیسم دموکراسی را نمی‌فهمیم. یکی بگوید عیب از کیست؟
*از خدا فقط بیش‌تر زندگی کردن را نخواه، نزدیک‌تر شدن به او را هم طلب کن!
*خوبی مترو به همین است که تمام آدم‌های داخل آن برای چند لحظه‌ای احساس می‌کنند مثل دیگران «معمولی»اند!
*بیش‌تر افرادی که پولدار می‌شوند به مرضی دچار می‌شوند که در آن انسان‌های بی‌پول را انسان‌های احمق و دست‌وپا چلفتی می‌بینند!
*فقط در معامله با خداست که سر آدم کلاه نمی‌رود.
*غربی‌ها به بیماری ارثی «غارت» به نام «تمدن» و بیماری مُسری «کشتن» به نام «دموکراسی» مبتلا هستند.
*هیچ‌کس چون کارگردانان هالیوود، هنر این را ندارند که «تبهکار» را دوست‌داشتنی و «تبهکاری» را زیبا و جذاب نشان دهند.
* کافی است یک شب در آمریکا، سه دقیقه برق قطع شود، آن‌گاه معلوم می‌شود که زندگی در خیابان‌های نیویورک، وحشتناک‌تر از بیابان‌های آفریقا است.
*در دنیایی که تیرهای نشانه رفته از پشت، بیش از شمشیرهای کشیده در روبه‌رو است، دوست خوب چون دو چشم پشت سر است.
*شناگران حرفه‌ای، بهترین مربیان دنیای سیاستند. «تا عمق و کف رود و استخری را بازرسی نکنند، محال است در آبی شیرجه روند.»
*مدیری که تا مافوقش به او نگوید بجنب، از جایش نجبند، نامش «دم جنبانک» است.
*هنر در جاده‌ی زندگی نه مقابله با احساسات است و نه همراهی با آن، هنر تشخیص میزان نیاز به احساسات است.
* آن‌هایی که نه عرضه‌ی عقب‌نشینی دارند و نه جربزه‌ی پیش‌روی، باتلاقی بیش نیستند که اگر تو را در خود فرو نبرند، حتما به بیماری مبتلا می‌کنند.
*شِرک کوتاه‌ترین راه برای درک جهنم واقعی است.
*برخی از آدم‌ها مانند «شیر» خوردنی هستند؛ تا به نقطه‌ی جوش نرسند، کسی نمی‌فهمد سالمند یا مسموم.
*اگر «با یک گل بهار نمی‌شد»، هیچ گلی به امید بهار شدن سر از خاک برنمی‌آورد.
*انسان‌های بزرگ ایستا، مانند یخ رودهای عظیم دامنه‌ی کوه‌های بلندند و انسان‌های کوچک در حرکت چون یک گل یخ سربرآورده از برف، گل یخ زنده‌تر و تماشایی‌تر از یخ رود است.
*برای درک این معنا که شیطان بر روی سلول‌های خاکستری مغزمان لم داده است، همین بس که با دیدن برخی تنها به یاد بدی‌های او می‌افتیم.
*وقت‌شناسی برخی فقط به خاطر بیکاری آنان است.
* از دو چیز کبوترباز باید درس گرفت؛ «نگاهش همیشه رو به آسمان است.» و «هر روز هرآن‌چه که دوست دارد به هوا پرت می‌کند.»
*صادقانه می‌گوییم: ما زبان لیبرالیسم دموکراسی را نمی‌فهمیم. یکی بگوید عیب از کیست؟
*از خدا فقط بیش‌تر زندگی کردن را نخواه، نزدیک‌تر شدن به او را هم طلب کن!
*خوبی مترو به همین است که تمام آدم‌های داخل آن برای چند لحظه‌ای احساس می‌کنند مثل دیگران «معمولی»اند!
*بیش‌تر افرادی که پولدار می‌شوند به مرضی دچار می‌شوند که در آن انسان‌های بی‌پول را انسان‌های احمق و دست‌وپا چلفتی می‌بینند!
*فقط در معامله با خداست که سر آدم کلاه نمی‌رود.
*غربی‌ها به بیماری ارثی «غارت» به نام «تمدن» و بیماری مُسری «کشتن» به نام «دموکراسی» مبتلا هستند.
*هیچ‌کس چون کارگردانان هالیوود، هنر این را ندارند که «تبهکار» را دوست‌داشتنی و «تبهکاری» را زیبا و جذاب نشان دهند.
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
جدیدترین اخبار پربازدید ها
