به گزارش 598 به نقل از خبرنگار حوادث فارس، متأسفانه هرچند سال یکبار دادگاهی در گوشه و کنار ایران که بیشتر آن هم در تهران بوده مسئول رسیدگی به پرونده مردی بوده که اقدام به قتل یا تجاوز به عدهای زن و دختر جوان کرده است. از خفاش شب، بیجه، امید برک تا چشم آبی و الان هم «عقرب سیاه».
شکارهای «عقرب سیاه» از چه زمانی آغاز شد
«عقرب سیاه» اسم مستعار صادق مرادی، جوان 27 سالهای (در زمان ارتکاب جرایم) است که از سال 86 اقدام به ربودن و آزار و اذیت تعدادی دختر و زن جوان تهرانی کرده بود.
رفتارهای عقرب سیاه در مقابل قربانیان خود از این جهت عجیب و جدید بود که تنها به آزار و اذیت و سرقت اکتفا نمیکرد و در واقع قربانیانش را زجرکش میکرد. اقداماتی مانند شکنجه کردن با شوکر، مسموم کردن با خرما، ضربوشتم تا حد مرگ، دفن کردن قربانی زیر خاک و در نهایت انداخت درون چاه، حربههای این فرد برای تسلیم کردن طعمههایش بود و حتی در یکی از موارد به یکی از قربانیان خود گفته بود چگونه مردنت را انتخاب کن!
صادق مرادی در نیمه دوم سال 86 با پراید خود و پرسه زدن در خیابانهای تهران قربانیان خود را انتخاب میکرد و بعد از اینکه با خرمای مسموم و شوک الکتریکی آنها را بیدفاع میکرد، به قربانگاه خود در حوالی فشافویه میبرد و ...
شناسایی و دستگیری «عقرب سیاه» هنگام درگیری با یک زن در بیابانهای اطراف تهران
اردیبهشت ماه سال 88 بود که با افزایش تعداد شاکیان این جنایت تا مرز 30 نفر و بیشتر شدن تحقیقات پلیس، این متهم در یکی از بیابانهای حاشیه تهران در حال درگیری با یک زن شناسایی و دستگیر شد.
متهم ابتدا منکر هرگونه جرمی بود اما وقتی با انبوه ادله و مدرک و از همه مهمتر تعداد زیاد شاکیان روبهرو شد لب به اعتراف باز کرد؛ اعترافی که در ادامه و در جلسات دادگاه آنها را انکار کرد.
دیماه87؛ حکم اعدام متهم با رأی قاطع دادگاه
پرونده بعد ز انجام تحقیقات و با صدور کیفرخواست به اتهام ربودن، آزار و اذیت و سرقت اموال قربانیان، به شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. دیماه سال 87 جلسه محاکمه این متهم به ریاست قاضی اکبر ساعی برگزار شد.
متهم در دادگاه ضمن انکار اتهام تجاوز اظهار داشت: فقط با انگیزه سرقت زیورآلات، آنها را به بیابان میکشاندم.
بعد از شنیدن اظهارات قربانیان و متهم پرونده، قاضی اکبر ساعی و مستشاران دادگاه وارد شور شدند و در نهایت به اتفاق آرا متهم به اعدام محکوم شد.
نقض حکم اعدام/ دیوان عالی کشور: دوباره رسیدگی شود
صادق مرادی در مدت قانونی به رأی صادره اعتراض کرد و پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد. قضات دیوان عالی هم در نهایت با توجه به اینکه متهم توانسته بود از برخی شاکیان رضایت بگیرد و برخی نواقص هم در پرونده همچنان موجود بود، ضمن نقض حکم صادره، پرونده را به دادگاه کیفری استان تهران ارسال کرده و دستور دادند در شعبهای دیگر مورد رسیدگی قرار گیرد.
شعبه 79؛ جلسه اول، درگیری متهم و شاکیان بعد از محاکمهای که برگزار نشد
با نظر سرپرست دادگاه کیفری استان تهران، اینباره شعبه 79 و رئیس آن قاضی ولیالله حسینی مأمور رسیدگی به این پرونده جنجالی شدند. اولین جلسه محاکمه در این شعبه قرار بود در تاریخ 12 بهمن 89 برگزار شود اما به دلیل عدم حضور وکیل متهم در دادگاه، این جلسه لغو شد.
صادق مرادی تا قبل از فراخوانده شدن به داخل شعبه، در اتاق مخصوصی نگهداری میشد و علت آن ترس از درگیر شدن شاکیان با او بود.
یک روز بعد از این جلسه، خبرنگار حوادث فارس با دو نفر از قربانیان «عقرب سیاه» گفتوگویی مفصل انجام داد و آنها در این مصاحبهها جزئیات اقدامات وحشتناک این متجاوز را فاش کردند.
در یکی از این گفتوگوها که با عنوان عقرب سیاه زیر تلی از خاک و برف مرا خاک کرد در خبرگزاری فارس منتشر شد یکی از قربانیان این متجاوز گفت:
* ساعت 11 صبح بود که به بانک مراجعه کرده بودم و مقداری پول از بانک گرفته بودم و قصد داشتم به خانهمان بروم از آنجا که پول همراهم بود یک پراید را به صورت دربست گرفتم که خودروی همین عقرب سیاه بود.
* پس از چند دقیقه این فرد به سمت عقب برگشت و یک سینی خرما را به سمت من گرفت و به من تعارف کرد من هم عزادار فوت یکی از اقوام بودم و به همین دلیل برای احساس همدردی با این فرد یکی از خرماها را برداشته و خوردم. پس از آنکه فاتحه را قرائت کردم شروع به خوردن خرما کردم و پس از تنها چند لحظه کوتاه همه چیز دور سرم گشت و دیگر هیچ چیزی متوجه نبودم.
* عقرب سیاه خودرو را به گوشه اتوبان هدایت کرد و از ماشین پیاده شد و با یک وسیله که بعداً متوجه شدم به آن شوکر میگویند چندین بار به بدن من زد و دیگر از آنجا به بعد چیزی خاطرم نماند تا بالای تپه سردی که در فشافویه وجود داشت.
* به محض آنکه به هوش آمدم دیدم روی تپهای به صورت دراز کش رها شدهام و عقرب سیاه در حال زدن ضربه با سنگ به گیجگاهم است. نمیتوانستم خودم را تکان بدهم. نمیتوانستم فریاد بزنم. از او پرسیدم چرا این کار را میکند و مدعی شد من صورت وی را دیدهام و باید بمیرم تا او شناسایی نشود.
* بدنم بی حس بود اما متوجه شدم که با یک پیچگوشتی دارد بدن مرا سوراخ میکند تمام بدنم غرق در خون شده بود.
یکی دیگر از قربانیان «عقرب سیاه» درباره جزئیات آزار و اذیت زنان توسط «عقرب سیاه» به خبرنگار فارس گفت:
* راننده خودرو به بهانه فرار از ترافیک، از خیابانهای خلوت گذر میکرد و در یک فرصت با شوکر برقی به سمتم حملهور شد.
* عقرب سیاه آنقدر با شوکر به بدنم ضربه وارد کرد که دیگر توان و قدرتی نداشتم. در ادامه این جانی پلید مرا به تپههای جاده رباط کریم کشاند و در سرمای سوزناک لباسهایم را از تنم درآورده و به طور وحشیانهای مورد آزار و اذیت قرار داد.
* عقرب سیاه، پس از آزار و اذیت وحشیانه، با دست و پای بسته من را داخل چاه انداخت. در آن لحظه به امام رضا(ع) متوسل شدم و خواستم تا نجاتم بدهد، اصلاً فکر نمیکردم که زنده بمانم.
تهدید شاکیان مقابل دادگاه توسط خانواده عقرب
در این جلسه فقط 2 نفر از شاکیان حضور یافتند و بقیه به دلیل تهدیدات خانواده متهم از حضور در دادگاه خودداری کرده بودند؛ شاکیان حاضر در دادگاه نیز مقابل در مجتمع توسط یکی از بستگان متهم تهدید شدند. یکی از بستگان متهم بعد از رو به رو شدن با یکی از شاکیان ضمن تهدید، به او گفت در بیرون از دادگاه به حساب او خواهد رسید.
اظهارات برخی از شاکیان پرونده هم در نوع خود جالب بود؛ برخی از آنها مدعی شدند متهم از زندان آنها را تهدید کرده و به همین دلیل مجبور به تغییر محل زندگی خود شدهاند. یکی از متهمان نیز مدعی شده بود که متهم از زندان با او تماس گرفته و با تهدید به او گفته به خاطر برخی نفوذها، آزاد خواهد شد.
عقرب سیاه از داخل زندان قربانیان خود را تهدید میکرد
این در حالی است که به گفته برخی از شاکیان این پرونده، متهم از داخل زندان و به نحوی که اصلاً معلوم نیست، شماره همراه این افراد را به دست آورده و بعد از اینکه موفق نشده است از طریق مسالمتآمیز آنها را به اعلام رضایت راضی کند، به زور متوسل شده و آنها را تهدید کرده است.
یکی از این شاکیان مدعی شد متهم بعد از تماس با او، اطلاعات شخصی و حتی محل تحصیل فرزندش را هم به او گفت و او را تهدید کرد که در صورت عدم رضایت، فرزند خردسالش را قطعه قطعه میکند.
شوک جدید به قربانیان؛ عقرب سیاه تبرئه شد
قضات شعبه 79 دادگاه کیفری بعد از محاکمه متهم، سرانجام در تاریخ 30 بهمن همان سال حکم به تبرئه این متهم دادند؛ ابتدا یکی از قضات این شعبه، قائل به 2 بار اعدام این متهم بود اما 4 نفر دیگر، قائل به این مسئله نبودند و نظر به تبرئه وی از اتهام تجاوز به عنف داشتند اما در نهایت با نظر 3 نفر از مستشاران، متهم تبرئه شد.
عقرب سیاه قبلاً در دادگاه فشافویه از اتهام آدمربایی نیز تبرئه شده و به خاطر سرقتهایی که انجام داده بود، به تحمل 10 سال حبس محکوم شد و درباره این اتهام نیز فقط به تحمل شلاق محکوم شد.
در این زمینه اظهارنظرهای متعددی درباره اختلافات خارج از پرونده بین قضات این شعبه مطرح شد و عدهای معتقد بودند که همین اختلافها باعث صدور چنین حکمی شده است.
اعتراض شاکیان پرونده به حکم جدید؛ چرا احکام دو شعبه درباره یک پرونده اینقدر تفاوت دارد
ناهید، یکی از این شاکیان به خبرنگار فارس گفت: از حکم صادره باخبر شدم و حتماً به این حکم اعتراض خواهم کرد.
شایعاتی درباره روند رسیدگی به این پرونده مطرح شده که ما را ناراحت کرده است اما این شایعات دلیل نمیشود که به حکم صادره اعتراض نکنیم.
مهناز، یکی دیگر از شاکیان این پرونده که به گفته خودش به خاطر شوک ناشی از شنیدن این خبر در بیمارستان بستری شده است، گفت: به این رأی اعتراض میکنم و لایحه 60 صفحهای خود را آماده کردهام. چرا باید حکم صادره از سوی 2 شعبه دادگاه تا این حد با هم مغایرت داشته باشد در حالی که اظهارات و مدارک موجود در پرونده یکسان بوده است.
قربانیان عقرب از تجمع مقابل دادگاه کیفری منصرف شدند
بعد از صادر شدن این حکم، واکنشهای مختلفی از سوی شاکیان پرونده، رسانهها و حتی مردم نسبت به این حکم صورت گرفت و حتی تعدادی از شاکیان تصمیم گرفتند روز دوم اسفندماه 89 تجمعی اعتراضآمیز را مقابل دادگاه کیفری برگزار کنند اما سرانجام از این تصمیم منصرف شدند و اعلام کردند که اعتراض خود را از طریق قانونی پیگیری خواهند کرد.
رفتار مشابه دادگاه اینبار در دیوان عالی؛ حکم تبرئه نقض شد
با اعتراض شاکیان پرونده به حکم تبرئه «عقرب سیاه» پرونده دوباره برای اعلامنظر به دیوان عالی کشور ارسال شد و اینبار قضات دیوان عالی کشور هم رفتاری شبیه قضات دادگاه را پیش گرفتند.
همانطور که قضات شعبه 79 دادگاه کیفری حکم خود را کاملاً مغایر با شعبه 77 صادر کردند و در مقابل حکم اعدام، رأی به تبرئه متهم دادند، قضات دیوان عالی کشور هم که قبلاً حکم اعدام متهم را نقض کردند، اینبار نظرشان نقض حکم تبرئه بود.
دیوان عالی کشور در تاریخ 11 آبان سال گذشته حکم صادره از شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران مبنی بر تبرئه «عقرب سیاه» را نقض کرد. با توجه به این رأی، پرونده به دادگاه کیفری ارسال شد تا مجدداً مورد رسیدگی قرار گیرد.
جلسه سوم؛ بهمن 90/ عقرب سیاه، دقایقی بعد از محاکمه به اعدام محکوم شد
سومین جلسه محاکمه عقرب سیاه در تاریخ 9 بهمن سال گذشته در شعبه 79 دادگاه کیفری که اینبار ریاست آن را قاضی محمدرضا محمدیکشکولی برعهده داشت برگزار شد.
جلسه محاکمه از ساعت 10:45 با حضور شاکیان پرونده آغاز شد. قبل از شروع جلسه محاکمه، مسئولان دادگاه برای جلوگیری از هرگونه درگیری بین متهم و شاکیان، «عقرب سیاه» را در اتاق مخصوصی نگهداری کردند.
خانواده متهم و شاکیان پرونده به محض اینکه همدیگر را در سالن دادگاه مشاهده کردند شروع به جنگ لفظی شدیدی کردند که مأموران حفاظت و یگان انتظامی دادگاه مجبور به واکنش و جدا کردن آنها شدند.
خانواده متهم از یکسو مدعی بودند که برخی از شاکیان با آنها تماس گرفته و سفارشهای مختلف برای اعلام رضایت میدادند و شاکیان هم میگفتند خانواده متهم تلفنی آنها را تهدید کردهاند.
جلسه غیرعلنی بود که بیش از 3 ساعت به طول انجامید و در این جلسه، بعد از بیان اظهارات 4 شاکی پرونده که در غیاب اکثریت شاکیان به دادگاه آمده بودند، متهم در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه فقط اتهام آدمربایی و سرقت را قبول دارد، انگیزه خود از این کار را سرقت عنوان کرد. او همچنین قبول کرد که با طرح دوستی با شاکیان، آنها را ربوده و اموالشان را سرقت کرده است.
سرانجام حدود 3 ساعت از آخرین جلسه محاکمه «عقرب سیاه» گذشته بود که با نظر قاضی ختم رسیدگی اعلام شد. بعد از خروج طرفین پرونده از دادگاه، هیئت رسیدگی کننده به پرونده وارد شور شدند و بعد از مشورت با هم، به اتفاق آراء متهم را به اعدام محکوم کردند.
14 مرداد 91؛ تأیید حکم اعدام در دیوان عالی
بعد از صدور حکم اعدام «عقرب سیا» پرونده در اردیبهشت امسال به دیوان عالی کشور ارسال شد؛ حدود 3 ماه بعد و در تاریخ 4 مردادماه نیز قضات شعبه 14 دیوان عالی کشور حکم اعدام را تأیید کردند.
شاکیان پرونده از اینکه رئیس قوهقضاییه به پرونده ورود کرده و اعتراض خود را نسبت به تبرئه «عقرب سیاه» اعلام کرد، خوشحال بودند و این رضایتمندی خود را حتی در سطح رسانهها نیز اعلام کردند.
رفتوآمد پرونده بین دیوان عالی، دادگاه و دادستانی
قبل از تأیید رسمی حکم اعدام در دیوان عالی کشور، اعلام شده بود که قرار است این پرونده بعد از اعلامنظر در اختیار رئیس قوهقضاییه قرار بگیرد؛ اما نهتنها پرونده در اختیار رئیس قوهقضاییه قرار نگرفت بلکه طبق روال قانونی به دادگاه کیفری استان تهران هم بازنگشت و سر از دادستانی تهران درآورد.
هرچند در این بین برای مدتی پرونده گویا مفقود شده بود؛ زیرا دادگاه میگفت پرونده در دادستانی است و دادستانی هم اظهار بیاطلاعی میکرد.
ابتدای این هفته پرونده از واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران به دادگاه کیفری برگشت تا قضات نظر خود را درباره اینکه حکم چگونه اجرا شود اعلام کنند. قضات دادگاه نیز همان روز تشکیل جلسه داده و اعلام کردند که حکم در ملآعام اجرا شود.
همان روز یک مسئول در دادگاه کیفری از اجرای حکم در چهارشنبه هفته آینده خبر داد اما ساعتی بعد علی جمشیدی مسئول اجرای احکام دادسرای جنایی تهران در گفتوگو با فارس گفت: حکم «عقرب سیاه» سهشنبه همین هفته اجرا میشود.
بالاخره رفتوآمدهای پرونده بین دیوانعالی کشور، دادستانی و دادگاه کیفری استان تهران که مهر فوری هم روی آن خورده بود به پایان رسید و اعلام شد که «عقرب سیاه» سحرگاه سهشنبه 21 شهریور در چهارراه نظامآباد اعدام میشود.
حواشی و متن مراسم اجرای حکم اعدام
طبق اعلام مسئولان اجرای حکم، قرار بود اجرای حکم ساعت 5 انجام شود اما این مراسم با یک ساعت تأخیر صورت گرفت؛ خبرنگاران هم از ساعت 3:30 صبح رفته رفته وارد محوطه اجرای حکم شدند.
سرانجام ساعت 6:08 صبح امروز حکم اعدام «عقرب سیاه» در حضور حدود 2 هزار نفر از اهالی خیابان سبلان اجرا شد.
عقرب سیاه قبل از اجرای حکم: من بیگناهم
عقرب سیاه بعد از خروج از خودروی حکم زندانی در گفتوگو با خبرنگار فارس مدعی شد: من بیگناهم. میگویند سر بیگناه پای دار میرود ولی بالای دار نمیرود اما من در حال اعدام شدن هستم.
پیش از اجرای مراسم، برادر عقرب با خبرنگار فارس صحبت کرد و او را بیگناه دانست.
پایان پرونده عقرب سیاه، بعد از گذشت حدود 1600 روز
سرانجام بعد از گذشت حدود 1600 روز از زمان دستگیری این متهم در اردیبهشت سال 87 تا امروز که حکم اجرا شد، پرونده جنایات این متجاوز با آویختن طناب دار بر گردنش بسته شد.