کد خبر: ۷۸۱۳۹
زمان انتشار: ۱۲:۱۰     ۱۹ شهريور ۱۳۹۱
مدیر کل سابق خاورمیانه وزارت امور خارجه در تحلیل اظهارات مرسی در اجلاس عدم تعهد گفت: رئیس جمهور مصر برای اولین بار در اجلاس تهران در ضرورت حمایت از مقاومت فلسطین سخن گفت .

به گزارش مهر، علی اصغر محمدی، مدیر کل سابق خاورمیانه وزارت امور خارجه و کارشناس مسائل خاورمیانه با حضور در خبرگزاری مهر حضور مرسی در تهران و مواضعی که در سخنرانی وی مطرح شد را مورد بررسی قرار داد. محمدی سابقه فعالیت در دفتر حفاظت منافع ایران در مصر به عنوان دیپلمات ارشد و حافظ منافع ایران را در کارنامه خود دارد و به همین جهت شناخت دقیقی از گروه ها، جریان ها و چهره های سیاسی و اجتماعی مصر داراست. 

بخش اول این گفتگو را در ادامه می خوانید:

- آقای محمدی! به عنوان اولین سوال، تحلیل شما از سفر مرسی به تهران برای شرکت در اجلاس عدم تعهد چیست؟ آیا نمی توان گفت که مدت زمان سفر رئیس جمهور مصر به ایران که تنها یک نیم روز بود کوتاهتر از حد معمول بود به خصوص که مرسی تنها یک دیدار رسمی با مقامات ایرانی یعنی رئیس جمهور آن هم در حاشیه اجلاس داشت؟

محمدی: برای پاسخ به سوال شما ابتدا باید مقدمه ای را درباره تاریخ روابط ایران و مصر شرح دهم. نکته اولی که در این ارتباط باید بیان کرد این است که مصر گذشته یعنی مصر قبل از انقلاب، یکی از اصلی ترین سردمداران مقابله با جمهوری اسلامی ایران بود و رئیس جمهور سابق مصر از هر فرصتی برای تحریک افکار عمومی و همچنین تشویق و ترغیب مقابله با جمهوری اسلامی ایران استفاده می کرد. مصر گذشته در واقع اصلی ترین مرکز توطئه بر علیه جمهوری اسلامی ایران در منطقه بود. پناه ضد انقلاب، حضور رادیوهای ضد انقلاب، کمک به منافقین و ... از اقداماتی بود که بر علیه جمهوری اسلامی ایران در این کشور صورت می گرفت.

در بحث سیاست های منطقه ای نیز مصر گذشته نقطه مقابل همه سیاست های جمهوری اسلامی ایران در منطقه بود. این مقابله از اصلی ترین محور سیاست خارجی دو کشور یعنی مسئله فلسطین تا بحث همکاری های منطقه ای و نوع تقابل با غرب و... وجود داشت. این تقابل تا حدی بود که می توان گفت دولت مبارک سیاست خود در قبال فلسطین را با سیاست خارجی کشورمان تنظیم می کرد به این معنی که در برابر هر سیاستی که جمهوری اسلامی ایران در قبال روابط اعراب و اسرائیل، گروه های فلسطینی، حمایت از مقاومت و ... اتخاذ می کرد، مبارک هم سیاست عکس آن را در دستور کار خود قرار می داد.

 

در حال حاضر مصر گذشته فرو ریخته و مصر کنونی دوران گذار را طی می کند. مصر هنوز شکل نهایی خود را پیدا نکرده است. انقلابی در مصر شکل گرفته و می دانیم که تحولات انقلاب آنی نیست.تحولات طی پروسه ای شکل می گیرد و سیاست خارجی مصر نیز با ید این پروسه را طی کند تا به نتیجه برسد.

جمهوری اسلامی ایران باید قبل از هرچیز به مصر جدید کمک کند تا از این مرحله به را حتی عبود کند. ایران نباید خود باری شود بر دوش مصر جدید .این وظیفه انقلابی و رسالت اسلامی ایران هست که به مصر کمک کند که این مرحله را با موفقیت پشت سر گذارد و مصر جدیدی متولد شود که یقینا متفاوت با مصر گذشته خواهد بود.

از سوی دیگر در طول یک سال پیش از انقلاب تا کنون هیچ دیدار متقابلی در سطح سران با یکدیگر نداشتتیم. و علی رغم برگزاری نشست های متعدد بین المللی در مصر و ایران هیچ گاه به این مرحله نرسیدیم که رئیس جمهور مصر به ایران بیاید و یا رئیس جمهور ایران به مصر برود.حتی برای چند ساعت تا کنون چنین اتفاقی نیافتاده است. بهترین فرصت نیز همین سه سال پیش در برگزاری اجلاس عدم تعهد در مصر بود که با وجود آنکه ایران کشور میزبان در دور بعدی بود، شرایط این اجازه را نمی داد که رئیس جمهور به مصر سفر کند.

روسای جمهور قبلی ما همه به دلایل فرهنگی و تاریخی بی میل نبودند که به مصر سفر کنند ولی شرایط سیاسی چنین اجازه ای را نمی داد که حتی برای چند ساعت از مصر دیدار کنند. برای اولین بار مرسی این سد را شکاند و با اینکه از سوی 4 طرف تحت فشار بود که به ایران نیاید این کار را انجام داد.

- چه کسانی به مرسی برای سفر به ایران فشار می آوردند؟

طرف اول غربی ها بودند . مقامات غربی صراحتا مخالفت خود را در مورد سفر مرسی و دیگر روسای جمهور به ایران اعلام کرده بودند.

طرف دوم بعضی کشورهای منطقه بودند که اصلا از اینکه روبط ایران و مصر از حالت رکود خارج شود رضایت ندارند و این کشورها به مرسی برای سفر به ایران فشار می آوردند.

گروه سومی که به مرسی فشار آورند سلفی های داخل مصر هستند که در حاکمیت نقش دارند و حدود 25 درصد از مجلس را در اختیار دارند و اغلب آنها به مرسی فشار آوردند که سفر را انجام ندهد.

گروه چهارم نیز دوستان تشکیلاتی مرسی در خارج از مصر هستند . اخوان المسلمین در منطقه خلیج فارس و سوریه که صراحتا اعلام کردند که رفتن مرسی به ایران با توجه به مواضعی که در مورد سوریه دارد، درست نیست.

وعلی رغم همه اینها مرسی به تهران آمد. پس اصلا سفر بسیار مهم است چرا که تصمیم سختی بود و این تصمیم را گرفت.

- نظر شما در مورد نطق مرسی در اجلاس تهران چه بود؟

مرسی  در نطق خود از همکاری استراتژیک ایران و مصر سخن گفت. ایران را کشور برادر خطاب کرد و دیده بوسی بسیار گرمی با احمدی نژاد کرد.از نظام موجود در صحنه بین الملل به شدت انتقاد کرد. از ضرورت دموکراتیزه کردن منطقه و اعطای حق حاکمیت به ملت های منطقه و پایان دادن به نظام های استبدادی صحبت کرد که همه این مطالب همسان با مواضع جمهوری اسلامی ایران بود.

از همه اینها مهمتر که در مورد مسئله فلسطین که معیار اصلی سنجش روابط ایران با کشورهای منطقه است و مصر همواره در طی سالهای پس از پیروزی انقلاب در این مورد نقطه مقابل جمهوری اسلامی ایران بود و اگر ایران به مقاومت تأکید داشت ، آنها سازش را مطرح می کردند و اگر ایران به حق مردم فلسطین اشاره می کرد ، آنها سعی می کردند که این موضوع را به یک عده خاص محدود کنند و اگر جمهوری اسلامی  ایران از جریان های اسلامی در فلسطین حمایت می کرد ، آنها از جریان های مقابل حمایت می کردند. به طور کلی مسئله فلسطین اصلی ترین چالش بین ایران و مصر بود و اصلی ترین دلیل نزدیک و دوری کشورها به ایران در منطقه نیز همین موضوع است.

در مورد مسئله فلسطین برای اولین بار رئیس جمهور مصر از ضرورت حمایت از مقاومت فلسطین سخن گفت و این در اجلاس تهران صورت گرفت.

مرسی پس از ریاست جمهوری درباره مقاومت هیچ صحبتی نکرده است. درست است که وی قبل از ریاست جمهوری عضو گروه مردمی حمایت از مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی بوده است اما بعد از ریاست جمهوری برای اولین بار در تهران از ضرورت حمایت از مقاومت فلسطین حرف زد والبته به این اشاره کنیم که مرسی بعد از رئیس جمهور شدن دو دیدار فلسطینی داشته که یکی با هنیه و دیگری خالد مشعل بوده است.

ایران و مصر حدود 50 پرونده مشترک دارند که به اجبار باید با یکدیگر در مورد آنها کار کنند. این موارد در سطح منطقه و جهانی است. حتی در زمان رژیم سابق مصر هم این طور نبوده که هیچگونه رابطه ای با مصر نداشته باشیم بلکه ارتباطات بسیار قوی برقرار بوده است و خیلی اوقات به عنوان دو قدرت منطقه ناگزیر با یکدیگر کار می کردیم.

در چند مورد اختلاف نظر داریم و در باقی پرونده ها با یگدیگر اشتراک نظر داریم و این در حالی است که روابط کشورها بر اساس زمینه های همکاری شکل می گیرد.معیار میزان همکاری میان کشورها است. در مسئله فلسطین، مصر جدید به سمت مواضعی حرکت کرده که بیشترین اشتراک را با جمهوری اسلامی ایران دارد.

- با این وجود در صحبت های مرسی به نظر می رسد که موضع ایشان مانند بسیاری از روسای کشورها که در اجلاس تهران نیز مطر ح کردند به پذیرش دو دولت و موضعی که عباس در سازمان ملل مطرح کرد، نزدیک است و به نظر می رسد تنها جمهوری اسلامی ایران است که می گوید فلسطینی ها باید  با یک روش دموکراتیک به مفهوم حذف اسرائیل تصمیم بگیرند.

مسئله فلسطین بسیار مسئله پیچیده ای است. تحولات در صحنه فلسطین از یک روند پر افت و خیز عبور کرده. اینکه کشورها بنا به پتانسیلی که دارند این توان را دارندکه همه مواضع سیاسی خود را مطرح کنند یک امر است و اینکه در کدام مسیر سیاسی حرکت می کنند، یک موضوع دیگر است.

اصلی ترین مسئله ما در فسطین این است که آیا آزادی سرزمین های فلسطین از طریق مقاومت صورت خواهد گرفت و یا روند سازش؟ متحدین مقاومت تا قبل از انقلاب مصر و تونس به ایران وسوریه و گاه کشورهایی مانند الجزایر و سودان محصور بود. اکنون مصر رسما به جرگه طرفداران مقاومت پیوشته و به سمت دیگری حرکت کرده است. درست است که هنوز ساختار آن عوض نشده  اما مهم این است که رئیس جمهور مصر به عنوان بالاتریم مقام سیاسی کشور رسما از مقاومت حمایت می کند.

هنیه به عنوان نخست وزیر مقاومت وقتی به تونس می رود مانند یک قهرمان از او استقبال می شود.این مباحث را قبل از بیداری اسلامی در منطقه نداشتیم و این موارد جدید ی است که در صحنه منطقه اتفاق افتاده و ما باید به دقت به میزان تغییر مواضع در منطقه توجه کنیم.

مصر کنونی را با مصر گذشته مقایسه و میزان تغییر را به دقت ببینیم و همچنین سمت گیری سیاست ها را در نظر بگیریم. مصر متحد استراتژیک اسرائیل در اعمال فشار به مردم غزه در جنگ 2008 بود.اکنون این مصر به جای اینکه متحد اسرائیل باشد رسما می گوید که از مقاومت فلسطین حمایت می کند. مصر همسایه رژیم صهیونسیتی است و مرز مشترک با فلسطین تاریخی دارد. هر تحولی در آنجا تأثیرش در صحنه عمل در مصر به مراتب بیش از کشورهای دیگر است و تبعات و هزینه هایی که باید پرداخت کند خیلی بیشتر است.

- مرسی در سخنرانی خود در اجلاس تهران به سوریه نیز اشاره کرد و موضع گیری متفاوتی داشت. نظرتان در مورد این موضع گیری مرسی چیست؟

موضع گیری مرسی در مورد سوریه هیچ موضوع جدیدی نیست.در سال 1989 وقتی این مشکل به وجود آمد موضع اخوان المسلمین در مورد سوریه همین بود و این موضع جدیدی نیست.

- اینکه در اجلاس تهران و با این تندی مطرح شده چه تأثیری دارد؟

حتما من اگر جای مشاورین مرسی بودم به ایشان می گفتم که این موضوع را به این تندی مطرح نکنند. ولی احتمالا برای ایجاد موازنه بعد از فشارهای سنگینی که برای عدم سفر به تهران به او وارد شده بود و نپذیرفته بود ، موضوع سوریه را با این شدت مطرح کرد که از حجم فشارها بر علیه خود بکاهد.

اما جوهره موضع ایشان در مورد سوریه اگر مبنا پیشنهادی باشد که در اجلاس مکه مطرح کرده باید مطالعه بیشتری صورت بگیرد که آیا این پیشنهاد برای یافتن یک راه حل مطرح شده یا پذیرش نظر یک طرف که در صورت اول باید ملاحظه وضعیت موجود در سوریه نیز بشود. اما در صورت دیگر این پیشنهاد شاید به سرانجام نرسد.

- یک موضوع دیگر در مورد مرسی انتقال ریاست به احمدی نژاد بو د و سخنرانی مبسوط ایشان. مدیریت جلسه صبح را به عهده گرفتند و یک سخنرانی نیز اضافه کرد و حتی زمان صحبت احمدی نژاد نیز در جای ریاست نشست. احمدی نژاد به عنوان رئیس جلسه فقط مستمع سخنرانی سینگ بود. به نظر می رسید مرسی با یک اقدام از پیش تعیین نشده از طرف ایران ریاست جلسه صبح را به عهده گرفت.

اینکه جلسه صبح را باید مرسی شروع می کرد یک امر طبیعی است و حتما باید با ریاست مرسی شروع می شد.

بحث این است که اگر نطقشان به عنوان نطق مصر است باید در آن جایگاه مطرح می شد و یا اینکه مواضع مصر را باید در این جایگاه مطرح می کردندکه جای بحث دارد.

یک مقداری از نابسامانی که در جلسه به وجود آمد و اینکه مرسی دوبار ریاست را تحویل احمدی نژاد داد، یک بار درآخر نطق و یک بار در آخر سخنرانی احمدی نژاد و این راباید به حساب تازه کاری ایشان گذاشت.طول زمان غیر منطقی بود.

قبول دارید که با این روش سخنرانی رئیس جمهور کشورمان تحت الشعاع قرار گرفت؟

من از هماهنگی های دو هیأت اطلاعی ندارم چراکه مدیریت جلسه صبح مشترک بود و باید هماهنگی هایی صورت می گرفت. ولی قطعا یک نابسامانی وجود داشت که بخش عمده ای از آن را ناشی از تازه کاری مرسی می دانم.

- اساسا نوع صحبت های مرسی متناسب با اصول عدم تعهد بود ؟ اینکه صراحتا از اعضای نم خواستند که با هم وارد موضوع سوریه شوند.

مرسی مواضع خود را به عنوان رئیس نم باید متفاوت از رئیس جمهور مصر بیان می کرد و به عنوان رئیس جمهور مصر نیز باید در مورد سوریه هم ابعاد سوریه را در بر می گرفت. مرسی در سخنرانی خود مواضع مصر را مطرح کرد که این درست نبود. اما به طور کلی نم فرصتی است برای اینکه همه کشورها بتوانند موضاع خود را مطرح کنند و ایشان نیز این فرصت را داشته که مواضع خود را مطرح کند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها