به گزارش 598 به نقل از خبرگزاری دانشجو، اين روزها جنجالي ترين و سياسي ترين فيلم تاريخ كشورمان مهمان شبكه نمايش خانگي است.
به همين بهانه به سراغ محمد خزائي، تهيه كننده جوان اين فيلم رفتيم تا حرف ها و ناگفته هايش از اين فيلم را بشنويم.
متن ذيل بخش دوم مصاحبه با خزائي است:
تقويت هنرمندان و فيلمساز انقلابي جزء مأموريت حوزه هنری بود
سه گروه از عوامل فیلم قلاده های طلا تجلیل کردند، يكي جبهه فكري انقلاب، دیگری حوزه علميه قم كه گزارش رصد خود را تنها براي ما فرستاد و آخر هم روزنامه جوان بود كه با استراتژي، نقد كردن را آغاز كردند.
من در پاتوقهاي فرهنگي بزرگ شدم، در كلاس سوم ابتدايي در اتحاديه اسلامي دانش آموزان، بسيج و كانون پرورش فكري كودكان، امور تربيتي بودم، يعني ميخواهم بگویم که در همین پايگاههاي بسيج بزرگ شديم.
يكسري پاتوقهاي فرهنگي براي ما طراحي شده بود كه در رأس آنها حوزه هنري قرار داشت كه تقويت هنرمندان و فيلمساز انقلابي جزء مأموريت اين نهاد بود و نسل جديدي را براي فعاليت در بخش فرهنگي به وجود آورد.
جبهه فکری به دور از هر هیاهویی خروجی های مناسبی ارائه داده است
ما احتياج به گروههاي فرهنگي درست داريم تا بتوانند فعاليت كنند يكي از آنها جبهه فكري انقلاب است یعنی افرادی كه احساس ضرورت ميكنند، تيمي تشكيل دادند، به دور هم جمع شوند و مباني استراتژي انقلاب را به دور از فضاي سياسي بررسي می كنند، این جبهه يك تيم تحصيل كرده و با شناخت هستند كه در حال فعاليت است و به دور از هر هياهويي، خروجيهاي مناسبي ارائه دادهاند انقلاب ما احتياج به اين گروهها دارد.
جريان انقلاب ایران در دنيا كم كم در حال رسوخ است و جريان فرهنگي انقلاب هم بايد رسوخ كند و ما بايد به دنبال افرادي براي يك دهه بعد بگرديم كه فضاي فرهنگي را برعهده بگيرند و افراد متعهدي باشند تا بتوانند كار كنند.
اگر جرياناتي اينگونه شكل بگيرد که مبناي فكري آن درست و صحیح بوده و افراط و تفريط نكنند ميتوانند در آینده به جريان فرهنگي كشور كمك كنند و شما خواهيد ديد كه در آينده نه چندان دور، خروجي بسيار مطلوبی در عرصه مديريت فرهنگي و توليد جريان فكري انقلاب خواهيم داشت.
نبايد به بهانه ابتذال و سطحي نگري جلوي ساخت فيلمهاي فكري را بگيريم
نمایش آسيبهاي اجتماعي به معناي پردهدري نيست و بسیاری از مسائل نبايد در سطح جامعه بيان شود، مردم ما هر روز احساس ناامني در مسائل اقتصادي در جامعه ميكنند حتي اگر اين امنيت و آرامش اقتصادي برگردد باز این احساس ناراحتي وجود خواهد داشت، من معتقد هستم نبايد به بهانه ابتذال و سطحي نگري جلوي فيلمهاي فكري را بگيريم.
ما فيلمهاي سخيف را روانه بازار ميكنيم و جلوي فيلمهايي كه بيانگر يك انديشه هستند را ميگيريم، اين بمب هستهاي و اتمي بدتري براي جامعه است و آسيبهاي جدي وارد ميكند.
اينكه ما جايي را براي پاسخگويي نداريم يكي از آسيبهاي جدي مسائل فرهنگي- اجتماعي جامعه است و اين خوب نيست.
امروز نيازمند ورود افرادي در عرصه فرهنگي هستيم كه منيتهاي خود را زيرپا گذاشته در حال عبور هستند و آمده اند که با تلاش و مجاهدت در عرصه فرهنگي، کشور را به سوی پیشرفت هدایت کنند.
همچنین ما در جريان فكري انقلاب و جامعه به يك انسجام، همدلي و اتحاد نیاز داريم که عدم توجه آسيبهاي بسيار جديتري را وارد می کند.
ساخت فيلمهاي انقلابي نیازمند دغدغه و متولي است
ساخت فيلمهاي انقلابي نیازمند دغدغه و هم متولی است به اين معنا كه سينماي ما سينماي دولتي بوده و سينماي خصوصي به معناي كمپاني بزرگ كه دارای سينما، مرکز توليد، توزيع بينالملل و پخش باشد بسيار كم داريم.
قطعاً يكسري سوژههايي وجود دارد كه اگر مسئولان كشور روي آن سرمايهگذاري نكنند بخش خصوصي توان پرداختن به اين موضوعات را ندارد؛ زيرا شرايط عرضه و تقاضا در سينماي كشور محدود است و ما يك دهكدهاي به نام ايران هستيم.
زمانی که فيلم ساخته می شود و در روستاي خودماني نشان ميدهيم به این معناست که هنوز نتوانستيم به بازار بينالملل وارد شويم.
اصلاح وضعیت تهیه کنندگی باعث می شود سینمای ایران حرفی برای گفتن در سطح جهانی داشته باشد
يكي از راههاي برون رفت از اين درگيريها و اتفاقات، فضاي تهيه كنندگان و منافع اقتصادي اين است كه سينماي ایران در سطح جهاني حرفي براي گفتن داشته باشد.
كپي فيلمهاي اكران در سينمايي ايران از 5 عدد شروع ميشود و بيشترين آمار آن را قلادههاي طلا و اخراجيها با 100 عدد كپي دارند در حالی که در دنيا كمترين كپي از هزار تا به بالا شروع ميشود.
ما يك كشورهايي را در اطراف ايران داريم كه از لحاظ زباني، ديني، فرهنگي، قوميتي با ما اشتراكات فرهنگي دارند.
ایران به عنوان كشوري كه مدعي است جريان انقلاب اسلامی يك جريان فرهنگي بوده، آيا براي كشورهاي هم زبان كاري كرده است؟ چند فيلم ما براي آن كشورها اكران ميشود؟
مسئولان به جاي پرداختن به مسائل داخلي بايد فرصتي را ايجاد كنند تا استراتژي درازمدت داشته باشند.
در جشنوارهای با چند منتقد گفتوگو مي كرديم که من پرسيدم فیلم سینمایی بچههاي آسمان به چه دليل براي شما اين قدر جذاب است؟ يكي گفت: به این دلیل که سينماي ما همه چيز را تجربه كرده ولي حالا به جايي رسيديم كه دچار خلاء مفاهيم انساني شديم.
وقتي فیلم بچههاي آسمان با يك انديشه ناب و طرح مضامين انساني نمایش داده می شود برای ما جدید و جذاب خواهد بود.
سینمای ایران به دليل طرح مسائل اخلاقي و انساني در سينماي دنيا، سینمای مهمی محسوب می شود.
هيچ جشنوارهاي مانند جشنواره ايران برگزار نميشود و تنها جايي كه هنرمندان آن ايستادهاند سينماي جمهوري اسلامي ايران است، پس اين هنرمندان گوهري هستند که داریم و حالا كه نميتوانيم از ظرف هنري هنرمندان استفاده كنيم اين ضعف ماست.
برنامه ریزی کردیم که فیلم سینمایی «قلادههاي طلا» در لبنان اكران شود، کشورهای انگليس و روسيه در حد اکران در هفته فيلم درخواست كردند.
اكران در بخش بينالملل نياز حمايت دارد اگر از ما حمايت نكنند ما نميتوانيم اكران كنيم.
اگر اين فيلم با مضمون سیاسی خود در هر كشور ديگري به جزء ایران ساخته ميشد، قطعاً مديران اصلي فرهنگي كشور برنامهريزي عجيبي براي بهرهبرداري از آن انجام ميدادند اما اين كار را هم نكردند.
بيشترين ضربه را از سوی شوراي صنفي نمايش در پخش «قلادههاي طلا» خورديم
بيشترين ضربه را از سوی شوراي صنفي نمايش در پخش قلادههاي طلا خورديم، سياستهاي غلط اكران و شوراي صنفي نمايش به اين فيلم ضربه زد.
اين فيلم بايد بالغ بر 6 ميليارد تومان فروش می کرد ولی در حال حاضر اوضاع سينما از دست در رفته است و آقاي شمقدري به عنوان يك نيروي انقلابي تنها شده است.
با هر كسي صحبت ميكنم ميگوید سياسي است و من نفهميدم سياست چه دخالتي در عرصه فرهنگي دارد، اصلاً مهم نيست دنبال چي هستيد بچههاي سينما از اين فضا و شرايط خسته شدهاند.
بچه های سینما امروز به دنبال قانومند شدن و شور و نشاط در فضاي سينما و آرامش هستند
شما با هر كسي صحبت كنيد يك رخوت و سستي را در درون آنها ميبينيد و روزنههاي اميدي براي آنها وجود ندارد الان بچههاي سينما دنبال پول نيستند، دنبال قانومند شدن و شور و نشاط در فضاي سينما و آرامش هستند.
دلسوزي خاله خرسه براي انقلاب، ما را در مباحث فرهنگي كشور به جايي نميرساند.
ما میان شهرهاي درخواست كننده مانند شهرهای همدان، كرمان و تبريز در ارزيابيهاي اوليه به همدان و كرمان رسيديم و جلساتي را برگزار كرديم و همدان از نظر توسعه فضاهاي سينما مجهز بود ولي حس من بركات منطقه از برگزاري جشنواره بود كه در همدان اين اتفاق افتاده بود.
در كرمان ساليان سال ما جشنواره نداشته ایم و سينماهاي كرمان سينماي اسفباري است كه به بهانه جشنواره دفاع مقدس بايد تجهيز شود، هنوز مردم این شهر در جريان شهادت قرار دارند و در حال مقاومت هستند و امیدوارم که بر اين اساس و با اين بهانه شاهد تغيير و تحولاتي در شهر کرمان از نظر فرهنگی باشیم.
حضور در برنامه هفت را به من پيشنهاد دادند ولي من براساس گرفتاريهايي كه داشتم آن را نپذیرفتم.
برنامه هفت ميتواند به اندازه كافي در سينماي ايران تأثيرگذار باشد و يك مسير جديدي را در سينمای کشور پايهگذاري و حمايت كند، همچنین ميتواند يك گفتوگو و ادبيات جديدي را در سينما ايجاد نمايد، من به دلايل مختلف نرسيدم و احساس كردم كه اگر وارد این فضا شوم شاید به آن خواستهها نتوانم برسم.
ما در تلويزيون ایران يك تهيه كننده مستقل نداريم، بویژه اینکه در برنامه هفت نظارت بالایی وجود دارد و شايد شما را به سرمنزل مقصود نرساند.
اميدوارم آقاي گبرلو و تيم جديدشان بتوانند برنامه های خوبي ارائه دهند، برنامه هفت ميتوانست اصلاح شود، نه اينكه افرادی را كامل حذف كنيم و گروه دیگری را در برنامه داشته باشيم که تنها با آنها حرف و گفتوگو شود.