هم اندیشی، به بهانه اجلاس تهران و آثار جهانی آن و هم چنین واکنشهای جهانی در مقابل آن خبرنگار هم اندیشی گفتگویی تفصیلی با دکتر صادق الحسینی کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی و بین الملل انجام داده که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
هم اندیشی: حضور محمد مرسی در تهران در اجلاس عدم تعهد را چگونه ارزیابی می کنید؟
دکتر صادق الحسینی:حضور محمد مرسی در تهران حتی اگر در چهارچوب اجلاس عدم تعهد بود ولی نشانه اراده ملت عظیم و سیاسمداران جدید مصر برای ادای احترام به نقش ایران در منطقه جهان اسلام و معادلات منطقه ای و جهانی است.
خود مرسی در آستانه سفرش به تهران هم اشاره کرد که ما خواهان روابط سازنده و متوازن با ایران هستیم. چون ایران یک دولت مهم منطقه ای و در راه حلهایی که در منطقه به فکرش هستیم ایران در آن نقش کلیدی خواهد داشت.
نمایندگان مرسی نیز در کمیته های کارشناسی وزیران خارجه نیز به این نکات اشاره کردند و گفتند که ما خواهان ارتقاء سطح روابط دو جانبه هستیم.
خود حضور مصر نیز از جنبه دیگری اهمیت داشت، چون از موسسین جنبش عدم تعهد در زمان سوکارنو، نهرو و عبد الناصر در سال 1955 و بعد از آن در 1961 در بلگراد بوده و جزو هسته اولیه این جنبش یعنی استقلال طلبی دولتها در مقابل سیر تک قطبی جهانی می باشد.
بعد سوم دیگری در مورد اهمیت مرسی در اجلاس تهران وجود داشت که ایشان در عین حال نماینده جریان اسلام گرایی بسیار عمیق و دارای ریشه های تاریخی در مصر که دارای عمر 84 ساله یعنی از زمان 1928 که حسن البنا که جماعت اخوان المسلمین را تشکیل داد است. یعنی مرسی علاوه بر ریاست جمهوری مصر از طرف این طیف نیز نمایندگی دارد.
در نتیجه معلوم می شود که بیداری اسلامی که حضرت آقا و برخی مسئولین جمهوری اسلامی به آن تاکید و اشاره داشتند با واقعیتهای منطقه که تهران از آن سخن می گوید متصل است و نه آن بهار عربی که آمریکایی ها و استعمار گران با طرح آن سعی در انحراف آن و موجسواری برآن را داشتند.
بعد چهارم اهمیت حضور مرسی در تهران وجود دارد. و آن این که یک نوع ترویکا در حال تاسیس در جنبش تعهد است. مصر که رئیس دور قبلی بوده است و هم اکنون ایران و در آینده نیز ونزوئلا در قاره آمریکا به نوعی اتحاد سه قاره مهم آسیا آفریقا و آمریکا را با حضور مرسی سبب شده است که در مقابل همان جهان تک قطبی آمریکایی ها قرار دارد.
بعد دیگر اهمیت حضور مرسی در تهران طرحی است که شخص مرسی در کنفرانس مکه نیز به آن اشاره کرد یعنی تشکیل کمیته چهار جانبه برای حل موضوع سوریه و تأکید بر اینکه حل مسئله سوریه راه نظامی نداشته و تنها راه دیپلماتیک دارد. و قبل از حرکت به سمت تهران در مصاحبه با رویترز نیز مجددا تاکید بر این مسئله داشت.
و این تاکید بر همان مواضعی است که تهران بارها به آن اشاره و تاکید داشته و کنفرانسی را تحت این عنوان تشکیل داده است می باشد.
پس حضور مرسی از لحاظ اهمیت حضوری چند وجهی و شاید مهمترین پدیده اجلاس تهران بعد از رهبری ایران در مهمترین سازمان مهم جهانی بعد از سازمان ملل است. ومی توان گفت یک نوع اعلام تعهد نسبت به مقاومت و حقیقت که ایران نماد آن بوده و هست و امروز تثبیت شده می باشد.
هم اندیشی: مخالفتهای صهیونیستها در مورد حضور بان کی مون در تهران و همچنین بیان مواضعش را چگونه می بینید؟
بان کی مون نماینده جمعی است که به زور و دروغ از آن جامعه جهانی یاد می کنند.
جامعه جهانی فعلی متاسفانه یک سری از کلاشها و زورگویان و قلدران و صاحبان قدرت نظامی و دارایی های فراماسونی و شرکت های چند ملیتی هستند که خود را جامعه جهانی می نامند در حالی که اینها هم از لحاظ جمعیتی و هم از لحاظ جغرافیایی در اقلیت هستند.
ایشان نماینده این گونه جامعه ای است. ولی حضور همین نماینده جامعه زوری جهانی در تهران به اذعان آمریکایی ها و غربی ها این پیام را دارد که ""تهران مهم است و از تهران نمی توان در حل هیچ یک از مشکلات جهانی عبور کرد"".
قطعا صحبتهای وی دوپهلو است که هم حضورش در تهران را توجیه و هم نظر سران جامعه دروغین جهانی را جلب کند.
ولی باز هم تاکید می کنم که نفس حضور وی در تهران بیانگر اهمیت ایران در حل مشکلات جهانی است. همانطور که کوفی عنان نماینده بان کی مون در سفر به تهران اظهار داشت که تهران کلید طلایی حل مشکل سوریه را در دست دارد و باید جزئی از حل کنندگان باشد. در حالی که آمریکایی ها ایران را جزئی از مشکل می خواندند و با این اظهار کوفی عنان وی را وادار به استعفا نموده و به نوعی اخراجش کردند.
و سیر تحولات سوریه و منطقه نیز به این مسئله صحه می گذارد.
هم اندیشی: آیا می توان این گونه مطرح نمود که بان کی مون در سفر به تهران به نوعی در بین دو برزخ قرارداشت یعنی سفر به تهران که اعتراف به نقش تهران و جایگاه موثر آن و عدم سفر به تهران که بیان گر زیر سوال بردن بخش زیادی از اعضای سازمان ملل است؟
غربی ها این گونه تبلیغ می کردند که ایران کشوری ایزوله شده و منزوی است و در حاشیه است و در محاصره است و . . . ولی در این کنفرانس مشخص شد که تمام جهان به سوی تهران در حال حرکت است و اگر آنها در این اجلاس حضور نداشته باشند به نوعی تمام این اتهامات به سوی خودشان نشان خواهد رفت.
و بان کی مون بین دو راه که یکی از دیگری تلخ تر است قرار گرفت و از نظر ما حضور در تهران برای آنها بسیار تلخ تر است که این را نیز قبول کردند.
و این که ایران در این کنفرانس علی رغم میل کشورهای غرب گرایی مثل قطر و عربستان و . . . اجازه نداد که هیچ بندی بر علیه سوریه و فلسطین تصویب شود این نیز بسیار مهم است که بسیار موجب عصبانیت غرب و استعمار قرار گرفته است.
هم اندیشی:به اذعان تمام کارشناسان جهان، بلوک بندی شرق و غرب تغییر کرده است. عدم تعهد با توجه به این که سه سال به ریاست ایران خواهد بود چگونه می تواند نقش آفرینی کند و فلسفه وجودی خود را در عمل محقق کند؟
ما از زمان جنبش تنباکو، از زمان شیخ فضل الله و میرزای شیرازی تا زمان امام خمینی (ره) بحث معادله منفی را مطرح داشتیم. به این معنا که ما در مقابل حکام مستبد و مرتجع که خود را حاکم بر تمام جهان می دانستند مردم و جنبش اسلامی به رهبری علمای اعلام برعکس حرکت حکام مستبد شرق و غرب، معادله منفی که همان نه شرقی و نه غربی که حضرت امام خمینی آن را محکم نمود را دنبال کردند.
اما در امروز شاید نه به این عنوان و لی به همان مضمون تحت عنوان حق و حقیقت که در منطقه محور مقاومت را به عنوان یکی از مصادیق آن شاهدیم و در کل دنیا همه ملتها در مقابل این ظلم "تحقیر و به حاشیه کشاندن آنها" بیدار شده اند و حق خود که تعیین سرنوشت و اختیار است را مطالبه می کنند.
با توجه به این وضعیت عدم تعهد بایستی این حرکت را به شکل جدید مطرح کند و ایران هم می خواهد همین حرکت و معادله منفی که ابتدائا به آن اشاره شد را احیا کند.
لذا برخی این گونه تعبیر می کنند که بیداری عدم تعهد یعنی علاوه بر عدم تعهد بایستی گفت تعهد به مقاومت تعهد به عدم وابستگی تعهد به استقلال ملتها و آزادگی در مقابل ابرقدرتها و جهان تک قطبی.
و من فکر میکنم که با این وجود یک معادله جدید جهانی شکل خواهد گرفت که چند قطبی بوده و قطعا یک قطب مهم آن ایران خواهدبود.
و این همان پیچ تاریخی است که حضرت آقا کراراً به آن تاکید داشتند است و فرمودند روبه جلو نگاه کنیم و اصل و فرع را با هم خلط نکنیم همگی ناظر به این قضیه است.
با این وجو قطعا یک جهان جدیدی شکل خواهدگرفت و این تحول خیلی تحمل و صبر و فداکای و ایثار را می طلبد که بایستی انجام داد.
هم اندیشی: اولویتهایی که از لحاظ جهانی و منطقه ای بایستی ایران در طول این سه سال ریاست خود بر جنبش عدم تعهد مد نظر قرار دهد و به آن بپردازد از نظر شما چیست؟
به نظر من مهمتر از همه عدالت در روابط فی ما بین کشورها و روابط بین الملل است که همان شعار اجلاس تهران است. و به عبارت دیگر مدیریت مشترک جهانی.
زیرا ما – نه تنها ایران بلکه کل کشورهای جهان -حق داریم و وقت آن رسیده که به ابرقدرتها اعلام کنیم که این نظام سیاسی موجود حاکم بر جهان ظالمانه است. ولی در حال حاضر عبور از ما ممنوع است.
یکی از مسائل مهم که ایران باید به آن تاکید داشته باشد خالص کردن جهان از تمام سلاح های کشتار جمعی است و این بسیار مهم است و در راس آنها رژیم صهیونیستی است که برای منطقه و حتی کل جهان یک خطر بسیار بزرگ است .
دو، حق داشتنِ اختیار و انتخاب مدل حکومت توسط خود مردم هر کشور است. مثلا در کشور ما مردم سالاری دینی است که توسط خود مردم تعیین شده است.
فوکویاما که صاحب نظریه سرمایه داری است هم اکنون خودش از نظرش عقب نشینی کرده است و این را در حال حاضر قبول ندارد.
سه، مسئله هسته ای ایران که بسیار مهم است. حضرت آقا تاکید فرمودند که ما دنبال علم هسته ای هستیم و در علم انحصار طلبی وجود ندارد وممنوع است و کشوری نمی تواند محتکر علوم باشد. غرب نیز به این خاطر با ما مبارزه می کنند که ما این علوم را نداشته باشیم و برای استفاده از آن محتاج آنها شویم.
چهار: مختومه اعلام کردن پرونده ای و رژیمی به نام اسرائیل است که بایستی اراضی فلسطین به صاحبانش برگردد. و غرب باید این رژیم که در حقیقت پادگانی از پادگانهایش است را به کشور خود ببرد.
باز هم تاکید می کنم مهمترین دستآورد اجلاس تهران این است که در حل مسائل منطقه ای و حتی جهانی عبور از تهران امکان پذیر نیست.
هم اندیشی:دلیل برگزاری اجلاس مکه چه بود؟ و پیام این که ملک عبدالله رئیس جمهور ما را در کنار خود جای داد چه بود؟
با توجه به این که تاریخ مصرف اتحادیه عرب به نوعی تمام شده بود و نتوانستند کاری بر علیه سوریه و مقاومت از پیش ببرند و کوفی عنان در ژنو اعلام کرد که همان شش بندی را که اعلام کردیم پابرجاست، عربستان خواست به دستور اربابانش از کنفرانس اسلامی به عنوان ابزاری بر علیه مقاومت استفاده کنندو نتیجه آن هم تعلیق عضویت سوریه در این کنفرانس بود.
ولی این نیز خنثی شد. و یکی از عوامل خنثی شدن آن به نظر من مشارکت فعال ایران بود. و حضور ایران در این سطح لازم بود. و آنها با توجه به جایگاه و نقش ایران در این مسئله مجبور شدند که نماینده ایران یعنی احمدی نژاد را در کنار خود جای دهند و سمت دیگر نیز امیر قطر باشد تا یک توازنی ایجاد شود تا از این طریق به دنیا بگویند که ما خبیثانه و سالوسانه کاری نمی کنیم و این حضور نیز دلیل بر آن است یعنی سمت چپ ایران که حامی مقاومت است و سمت راست هم قطر که وهابیت ر ااز عربستان به نوعی دزدیده است نشسته است.
چون بزرگترین مسجد را قطر ساخته و نامش را مسجد محمد بن عبدالوهاب نامیده است و گفته اند که ما وارث وهابیت هستیم.
در هر حال این کنفرانس نیز خنثی شد. از طرفی می خواستند کنفرانس تهران را تحت الشعاع قراردهند که ای نیز اثری نداشت و نتوانست دیپلماسی فعال و عملیاتی ایران را خنثی کند.