به گزارش رجانیوز، 7 بازي و تنها 6 امتياز، شايد با اين آمار تكاندهنده پرسپوليسيها بايد عهدنامه رده يازدهم را امضا ميكردند و حداقل قول ميدادند يك پله بالاتر از تيم فصل قبل ميايستادند وگرنه در اين شرايط حرف از قهرماني كمي مضحك و جسورانه (!) به نظر ميرسد.در اين ميان نقش مانوئل ژوزه را ميتوان در ناكامي پرسپوليس بررسي كرد.
شايد تمام توجيهاتي كه مانوئل و هواخواهان او مطرح ميكنند منطقي و قابل قبول باشد اما در طول 7 هفته اخير نميتوان نشانههاي مثبتي را در تيم تحت هدايت او پيدا كرد كه نويد آيندهاي روشن را بدهد. مانوئل از روز اول و نخستين ناكامياش مدام روي دير تحول گرفتن تيم، بد بسته شدن تيم، عصبي بودن و استرس بازيكنان، ناهماهنگيها و ... تاكيد كرده اما سوال اساسي اينجاست كه پس كي اين مشكلات تمام ميشود؟
شايد بررسي حرفهاي پيرمرد پرتغالي بعد از هر بار ناكامي و امتياز دادنش خط سير تفكرات او درباره تيمش را به ما تقديم كند، اينكه او چطور توجيه ميكند، چطور فرار ميكند و چطور شرايط را به سود خودش تغيير ميدهد تا حداقل چند هفتهاي براي خود زمان بخرد و احيانا شرايط را تغيير دهد. با زير ذرهبين بردن صحبتهاي ژوزه بعد از بازي دوم تا هفتم تيم- كه پرسپوليس هيچ بردي نداشته- كه از دست دادن امتياز همراه با نمايش ضعيف و بيكيفيت پرسپوليس بوده نكاتي درباره او دستگيرمان ميشود.
بهانههاي تكراري: صحبت از اضافه شدن 14 بازيكن جديد به تيم، حضور آنها در تيمهاي كوچكتر، استرس، دير تحويل گرفتن تيم و ... تقريبا در تمام كنفرانسهاي مانوئل تكرار شده و اين روند تا هفته ششم ادامه داشته است. البته شايد اگر بازي هفته هفتم در تهران برگزار ميشد و خبرنگاران كمي سمجتر بودند مانوئل باز هم حرفهاي قبلياش را تكرار ميكرد!
فرار به جلو: به غير از بهانههايي كه مانوئل ميآورد تا امتياز دادنهايش را توجيه كند تعريف از خود و دستاوردهايش در آفريقا باعث شده پيرمرد يك برگ برنده براي به رخ كشيدن خود داشته باشد و بگويد اگر به من اعتماد شود ميتوانم در پرسپوليس هم افتخار كسب كنم. البته ژوزه در جاهايي كه كم آورده گفته جادوگر نيست تا با يك حركت همه چيز را درست كند.
... و باز هم اميدواري: مانوئل مدام ميبازد و مساوي ميكند اما همچنان اميدوار است. او مدام روي اين نكته تاكيد دارد كه تيمش در حال درست شدن است اما معلوم نيست چرا هيچ كس از او نميپرسد نشانههاي اين درست شدن كجا است كه ما نميبينيم؟
يك پارادوكس در جلب اعتماد بازيكنان: مانوئل دو سه بار شديدا از بازيكنانش حمايت كرده و گفته مسووليت شكستها با او است نه بازيكنان. او حتي بارها به بازيكنانش افتخار كرده و گفته آنها كارشان را درست انجام ميدهند اما معلوم نيست با اين همه حمايت، وقتي تيم او امتياز ميدهد چطور در هفتههاي متوالي از بد بسته شدن تيم، عدم شناخت بازيكنان از فضاي تيم بزرگ پرسپوليس و... ميگويد.
جلب حمايت مديرعامل: مانوئل بعد از باخت به صبا با همين جمله كه «با تمام وجود قبول مسووليت كردم چون احساس كردم مديرعامل باشگاه ميخواهد در اين تيم تغييراتي به وجود بياورد» كاري كرد تا رويانيان حداقل چند هفته ديگر ويزاي كاري او را تمديد كند.
هراس از اخراج: بعد از باخت به داماش مانوئل از ترس اخراج دست پيش را گرفت تا پس نيفتد. او اخراجش را عملي اشتباه دانست و گفت با بركناري او پرسپوليس درست نميشود. او بعد از دربي هم روي اين نكته تاكيد داشت و با تاكيد روي حرفهايش كاري كرد تا جلوي واكنش سريع مديريت باشگاه را بگيرد.
موضع متفاوت درباره قهرماني: مانوئل
در همان هفته دوم و با وجود باخت به فجر گفت پرسپوليس مدعي قهرماني است و
قبل از بازي هفتم هم پاي عهدنامه قهرماني را امضا كرد اما از بعد از بازي
دربي زمينهچيني كرد تا پس از مسابقه با فولاد بگويد قهرماني بماند براي
فصل بعد! البته مانوئل هيچ وقت قول قهرماني هم نداده بود اما بيخيال شدن
او از بابت قهرماني از هفته هفتم عجيب به نظر ميرسد.