بولتن نیوز: اسداله بادامچیان از
اعضای موثر و باسابقه موتلفه اسلامی که در انتخابات اخیر، از راه یابی به
مجلس بازمانده است، مصاحبه جالبی با سایت خبری عصر ایران انجام داده که
حاوی نکات قابل توجهی است.
وی در بخشی از این مصاحبه گفته که من
واقعا نمیدانم چرا به ما انگ سنتی بودن میزنند و ما را منتسب به راستها
میدانند، این در حالی است که در ادبیات سیاسی «راست»ها به آنهایی اطلاق
میشود که گرایش به غرب دارند. حالا سؤال من این است که موتلفهایها کجای
اظهارات و رفتارهایشان نشانگر این است که به غرب تمایل دارند؟ این مسایل
نشان میدهد که نگاههای منصفانهای به موتلفه نمیشود. متاسفانه اینکه
برخی به بد اخلاقیهای سیاسی دامن میزنند، حقیقتی است که هیچ کس نمیتواند
آن را انکار یا تکذیب کند. گمان میکنم همه، چه موافق و چه مخالف معتقد
هستند که موتلفهایها چارچوب منطق و اخلاق را رعایت میکنند، چون معتقدیم
که اختلاف نظر طبیعی است و نباید ابزاری برای اهانت باشد.
در
این زمینه، ضمن قبول این نکته که برخی در جامعه اخلاق سیاسی را رعایت نمی
کنند اما در عین حال باید یادآور شویم که چپ و راست نوعی دسته بندی در
چارچوب نظام های سیاسی موجود است و تنها به سیستم سیاسی غرب محدود نمی شود.
در نتیجه احزاب و گروه هایی که حفظ وضع موجود، محافظه کاری، حمایت از
اقتصاد بازار و دخالت کمتر دولت در اقتصاد، گرایش مذهبی و دینی بیشتر و...
را در رفتار و عملکرد سیاسی خود دارند به عنوان جناح راست در یک نظام سیاسی
شناخته می شوند.
نکته دیگری که ایشان در مصاحبه خود یادآور شده
اند این است که موتلفه اسلامی، 10 نفر را به عنوان نامزد انتخابات معرفی
کرده است که دو نماینده به مجلس رفتند و آقای بادامچیان و آقای حبیبی هم
با اختلاف کمی در دور دوم از رسیدن به مجلس بازماندند تا همه از ناکامی محض
موتلفه حرف بزنند.
بادامچیان این سوال را مطرح کرده که چرا همه ما را
میگویند و کسی از ناکامی محض جمعیت ایثارگران حرف نمیزند و کسی نمیگوید
که فدایی و سروری هم نتوانستند رای لازم را به دست آورند. باید با ناراحتی
بگویم که جامعه به بداخلاقی عادت کرده است و این اتفاقی تاسف آور است.
در
این زمینه نیز لازم است که جناب بادامچیان باید توجه داشته باشند که
بسیاری از تشکل های سیاسی با روی کار آمدن دولت ها و افرادی که از اقبال
عمومی و رای بیشتری برخوردار بوده اند، تشکیل شده اند. اما موتلفه اسلامی
که به قول ایشان جمعیتی ریشه دار و با سابقه است، چرا از اقبال کمتری
برخوردار شده و افراد کمتری به مجلس راه یافته اند؟
آیا دلیل این
امر، نوع عملکرد اعضای این جمعیت در چند دهه گذشته نیست؟ بسیاری از اعضای
موتلفه، در چند دهه گذشته، وزیر ووکیل بوده اند، در سمت ها و مدیریت اقتصاد
کشور حضور داشته اند، سه دهه در اتاق های بازرگانی و تشکل های اقتصادی و
بازار حضور مستمر داشته اند و هنوز از بیشترین نفوذ در اتاق بازرگانی و
تجارت کشوربرخوردار هستند. اما به اعتقاد برخی کارشناسان، این تشکل در
اصلاح ساختار تجارت و تولید کشور، بازار، نظام توزیع کالا، واردات و صادرات
و.... همت نداشته و ساختار وابسته به واردات در تولید و توزیع و بازار
کالا، به خاطر بی توجهی به نقش بخش خصوصی، بازرگانان، اتاق های بازرگانی
و... اتفاق افتاده است.
با
این که بخش عمده ای از اعضای موتلفه از مدیران وفعالان اقتصادی در بخش
تجارت، بازرگانی و اتاق های بازرگانی بوده اند، اما تشکل های بازار و اتاق
های بازرگانی به ارائه برنامه ای که بتواند بخش توزیع و واردات و بازار
کالا را اصلاح کند ومشکلات بازارهای مختلف را کاهش دهد نپرداخته اند.
به
عبارت دیگر، ساختار سنتی در نظام توزیع و بازار و تجارت را حفظ کرده اند و
به همین خاطر به آنها سنتی و راست می گویند زیرا در تغییر ساختار نظام
بازار و تجارت و تولید کوشا نبوده اند و به حفظ وضع موجود و ارتباط این
ساختار با نظام سیاسی و سایر نهادهای مدنی و مذهبی اعتقاد داشته اند و به
مدرن سازی، ایجاد رقابت به مفهوم تلاش برای بهره وری و کارایی و اصلاح
ساختارهای اقتصادی و سیاسی نپرداخته اند.
در نتیجه طبیعی است که چنین ایده ها و عملکردی را راست یا سنتی ارزیابی می کنند.
از
سوی دیگر، به دلیل افزایش مشکلات اقتصادی و عدم نوسازی اقتصاد در حدی که
در انتظار مردم است، اقبال عمومی به موتلفه کاهش یافته است.
پیروزی تحول
خواهان اتاق ایران که بعد از 27 سال طیف دیگری به مدیریت اتاق ایران
انتخاب شد و همچنین عدم راه یابی نامزدهای موتلفه به مجلس نشان می دهد که
رای دهندگان مدیریت و نحوه عملکرد و نگاه سیاسی و مدیریت اقتصادی موتلفه را
راهگشا و کارآمد ارزیابی نکرده اند.
آقای بادامچیان در جای دیگری
گفته است: سؤال من از توهین کنندگان به هاشمی رفسنجانی این است که چرا در
حالی که که ایشان در راهپیمایی روز قدس شرکت کرده بودند، چنین کارهایی را
میکنند، آن هم در حالی که ایشان با حکم مقام معظم رهبری رییس مجمع تشخیص
مصلحت نظام هستند یا رفتاری که در شب ۲۳ ماه مبارک با آقای ناطق نوری کردند
و حرفهای ناپسندی زدند. همینطور میتوانم به روزنامه ایران اشاره کنم که
در ستونی به نام «َشیپورچی» به همه فحش میدهد، بنده به شخص احمدینژاد هم
این مورد را انتقال دادم. برای بستن این بحث معتقدم که همه باید بدانند که
نیاز است اظهارات همدیگر را بشنوند تا بتوانیم ضعفهای موجود را برطرف کرده
و از هزینههای احتمالی جلوگیری شود.
در
این زمینه نیز باید گفت ضمن این که تعجب می کنیم چطور آقای بادامچیان و
موتلفه که روزگاری مدافع سرسخت دولت بوده، اکنون به منتقد دولت، طرفدار
آقای هاشمی و... تبدیل شده اند؟ آقای هاشمی و آقای ناطق به خاطر اظهار
نظرهای سال های اخیر خود مورد انتقاد هستند و ضمن این که اهانت و بی
احترامی را درست نمی دانیم اماانتقاد به مواضع سیاسی آنان طبیعی است که
البته در نحوه بیان این انتقادها باید دقت شود.
امااین سوال مطرح است
که چرا اعضای موتلفه در مقطع کنونی به منتقدان دولت تبدیل شده اند؟ اگر
وضعیت تجارت و واردات و نرخ ارز و... این گونه نبود و تحریم ها و سختی های
اقتصاد در این حد نبود آیا بازهم میزان انتقادهای اعضای موتلفه تا این حد
رشد می کرد