کد خبر: ۷۵۹۲۹
زمان انتشار: ۱۷:۱۱     ۰۶ شهريور ۱۳۹۱
عضو انجمن اقتصاد اسلامي حوزه علميه اظهار داشت:
دکتر جابري با اشاره به نمونه هايي از آثار عدم توجه به توليد گرايي افزود: متأسفانه کالاهاي بازار ما دلاري شده و لذا با نوسان نرخ دلار، قيمت ها زير و رو مي شود و اين از سویي نشان دهنده مصرف گرا بودن و از سويي نشان دهنده ضعف در توليد است. اکتفا به نظريه مزيت نسبي نيز صحيح نيست چرا که در اينصورت هر کجا که چيني ها وارد شوند بازار ما تعطيل مي شود و درواقع کشور غارت مي شود، و لذا کشوري مانند آلمان دروازه هاي خود را بست تا مستقل شود و بعد به بازار رقابت بيايد.
به گزارش سرویس اقتصادی پایگاه 598، حجت الاسلام دکتر علی جابری از اساتید اقتصاد و عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره) و همچنین عضو انجمن اقتصاد اسلامي حوزه علميه معتقد است که آنچه امروز در جامعه اسلامي ما اهميت دارد، عرضه و توليد است و نه تقاضا و مصرف، در حاليکه اقتصاددانان ما بيشتر بر مصرف و تقاضا تأکيد مي کنند.

گفتگوی دکتر علی جابری با انجمن فارغ التحصیلان موسسه امام خمینی(ره) - تبیین که به بررسی الزامان و موانع پیش روی تولید ملی و همچنین بایسته های اقتصاد مقاومتی پرداخته است در ادامه می آید.



دکتر علی جابری با اشاره به دو مقوله عرضه و تقاضا در اقتصاد اظهار داشت: همواره بين اقتصاددانان اين مسأله مطرح بوده که توليد و عرضه اهميت بيشتري دارد يا تقاضا و وجود مصرف کننده که به طور خلاصه زماني که هنوز کشورهاي غربي به توليدات انبوه دست نيافته بودند بر مسأله توليد بسيار تأکيد مي کردند، اما با رسيدن به توليد انبوه، به دنبال مصرف کننده بودند تا توليداتشان به فروش برسد و لذا بر مسأله تقاضا و مصرف کننده تأکيد مي کنند.

وي با اشاره به اينکه متأسفانه اقتصاددانان ما تحت تأثير انديشه هاي غرب به تقاضا گرايش دارند، افتتاح فروشگاه هاي زنجيره اي در زمان دولت هاشمي و با اهميت دانستن آن را ناشي از همين گرايش دانست و افزود: اين گرايش متاثر از خط و مشی غربی‌هاست که الان تولیداتشان را به میزان انبوه رسانده‌اند و نیاز به اهمیت دادن به مصرف کننده دارند، در حاليکه آنچه امروز با جامعه ما سازگار است، بخش توليد است و ما در وضعيت شروع کار غربي ها قرار داريم که آنها نيز در آن زمان بر مسأله توليد تأکيد داشتند.

عضو انجمن اقتصاد اسلامي حوزه علميه با اشاره به نمونه هايي از آثار عدم توجه به توليد گرايي افزود: متأسفانه کالاهاي بازار ما دلاري شده و لذا با نوسان نرخ دلار، قيمت ها زير و رو مي شود و اين از سویي نشان دهنده مصرف گرا بودن و از سويي نشان دهنده ضعف در توليد است.

وي با اشاره به تأکيدات رهبري بر مسائلي همچون کارآفرینی، اشتغال، تولید، بهره‌وری، مقابله با تورم، اهمیت صادرات و حضور موثر در بازارهای جهانی افزود: همه اين بحث ها در واقع بحث توليد داخلي است.

اين کارشناس اقتصادي به تدبير مقام معظم رهبري در نامگذاري سالها اشاره کرد و افزود: در نامگذاري سال به " نوآوري و شکوفايي" در مصرف مطرح نمي شود ، بلکه بيشتر در توليد مطرح است، " اصلاح الگوي مصرف " هم که در خصوص مصرف است، در جهت اصلاح مصرف و دوري از مصرف گرايي است، " همت مضاعف و کار مضاعف " نيز به عرضه و توليد بيشتر اشاره دارد و همچنين " توليد ملي ، حمايت از کار و سرمايه ايراني " نيز در اين مسأله صراحت دارد و در واقع همه نامگذاري هاي سالهاي اخير در جهت توجه به مسأله توليد و عرضه و در نتيجه اقتصاد مقاومتي است.

دکتر جابري با اشاره به نظر برخي از اقتصاددانان مبني بر به صرفه نبودن سرمايه گذاري در همه بخش هاي توليد و تمرکز سرمايه گذاري بر تعدادي از بخش ها افزود: در واقع اين نظر همان انديشه ديکته شده غربي ها بر ملت هاست و اين نظريه همان نظريه مزيت نسبي است که آقاي ريکاردو مطرح مي کند که بر اساس آن تنها جايي توليد انجام مي شود که مزيت نسبي داشته باشد که براي جامعه ما نظريه صحيحي نيست، هرچند حتي به همين مقدار نيز پي گيري نکرده و کار نکرده ايم. حتي اکتفا به نظريه مزيت نسبي نيز صحيح نيست چرا که در اينصورت هر کجا که چيني ها وارد شوند بازار ما تعطيل مي شود و درواقع کشور غارت مي شود، و لذا کشوري مانند آلمان دروازه هاي خود را بست تا مستقل شود و بعد به بازار رقابت بيايد.

وي در پاسخ به اين سئوال مبني بر اينکه با بستن دروازه ها توسط ايران قيمت ها چند برابر مي شود، اظهار داشت: همين مسأله هم دال بر ضعف ما در توليدات داخلي است که هم توليد پايين بوده و هم کيفيت بهره وري پايين است، لذا بايد بر مسأله توليد تأکيد داشته باشيم.

اين استاد دانشگاه با اشاره به وظيفه نظام جمهوري اسلامي در حال حاضر گفت: از هرکجا که جلوي ضرر گرفته شود، منفعت است، لذا امروز بايد وضعيت به گونه اي فراهم شود که به نخبگان علمي ميدان داده شود تا آنها با استفاده از داشته هاي خودمان در مسائل عقيدتي و منابع طبيعي در جهت اقتصاد مقاومتي حرکت کنند.

دکتر جابري با اشاره به برخي از نقاط ضعف دولت در مسائل اقتصادي مانند مطلوب نبودن نظارت ها و بالا رفتن سود سپرده بانکي که به توليدات لطمه مي زند، اظهار داشت: البته اين بدين معنا نيست که عملکرد آقاي هاشمي که شعار " درست کردن زير ساخت ها " را مطرح مي کرد، مناسب بوده باشد، چرا که اولا آقاي هاشمي مصرف گرايي را ترويج کرد نه صرفه جويي و ثانيا نظر آقاي هاشمي که در برخي موارد عينا نظر مارکس بود مبني بر اينکه سرمايه مهمترين عامل توليد است و در اين راستا مهم نيست که عده اي از انسان ها فدا شوند، نظري اشتباه بود که منسوخ شد و امروز مهمترين عامل توليد انسان تلقي مي شود.

وي با اشاره به تأکيدات مقام معظم رهبري بر اقتصاد مقاومتي ابراز داشت: آنچه امروز در جامعه اسلامي ما اهميت دارد، عرضه و توليد است و نه تقاضا و مصرف، در حاليکه اقتصاددانان ما بيشتر بر مصرف و تقاضا تأکيد مي کنند و همين امر سبب تأکيدات زياد مقام معظم رهبري بر اين مسإله شده است.

دکتر جابري با اشاره به مسأله اقتصاد مقاومتي گفت: گاهي از اين مفهوم برداشت هاي نادرستي صورت مي گيرد و وقتي لفظ مقاومتي آورده مي شود، بعضي اقتصاد تدافعي يا تهاجمي را نيز مطرح مي کنند و لذا اقتصاد مقاومتي بدين معنا نيست که بر مردم از لحاظ اقتصادي به واسطه تحريم ها فشار آورده شود و آنها مقاومت کنند.

عضو انجمن اقتصاد اسلامي حوزه علميه اقتصاد مقاومتي را اقتصادي برخاسته از فرهنگ، ارزش و واقعيت هاي موجود هرجامعه دانست که سبب استقلال اقتصادي جامعه و ادامه داد: نظام اقتصادي امروز از جامعه غرب و داشته هاي آنان برخاسته است و متأسفانه طرح هاي اقتصادي که توسط اقتصاددانان دانشگاهي و حتي حوزوي نيز ارائه مي شود برگرفته از الگوهاي غربي است.

اين استاد دانشگاه با بيان اينکه اقتصاد مقاومتي اقتصادي مبتني بر داشته هاي ديني و بومي هر کشور است، به بيان سابقه تاريخي اين نوع اقتصاد پرداخت و گفت: مکتب اقتصادي آلمان از جمله مکاتب اقتصادي از اين نوع بوده است.

وي در توضيح اين مدعا گفت: در گذشته کشور پيشرفته انگلستان تحت عناوين زيبايي مانند تجارت آزاد و مزيت نسبي و ... ثروت و منابع قاره تازه کشف شده آمريکا را غارت مي کرد و آقاي " اش ليس " رئيس مکتب تاريخي آلمان و بنيانگذار اين مکتب که در آن زمان در آمريکا دانشجو بوده متوجه مي شود که انگلستان تحت تز آقاي " آدام اسميت " با عنوان « جهان وطني و تجارت بين الملل» به غارت منابع آمريکا مي پردازد ، لذا پس از بازگشت به آلمان چنين مکتبي را تأسيس کرده و معتقد مي شود که تا زماني که ملت ساخته و مستقل نشود، نبايد تجارت آزاد داشت.

اين کارشناس اقتصادي با اشاره به اينکه وي نام مکتب خود را سياست حمايتي گذاشت که در واقع همان اقتصاد مقاومتي است، افزود: این مکتب تاریخی آلمان در فاصله‌ی سال‌های 1840 تا 1870 به‌مدت سی‌سال گسترش پیدا کرد و پیدایش آن واکنشی بود در مقابل تسلط تفکر کلاسیک‌ها و تز آقای آدام اسمیت که از خطر توفق انگلستان به آلمان جلوگیری کرد و لذا با حمايت از صنايع خودي توانست به استقلال برسد.

وي با اشاره به اينکه اين نوع اقتصاد در کشورها به واسطه اختلاف منطقه و فرهنگ ها و ارزش ها متفاوت مي شود، اظهار داشت: بنيانگذار اين مکتب دو مسأله مليت و نيروي مولد را مطرح مي کند و در مقابل کلاسيک ها همچون اسميت که مکتب خود را بر مبناي « جهان شهري» مطرح مي کردند، مکتب خود را بر مبناي مليت بنا مي کند و معتقد است که زندگي و رفاه افراد ابتدا تابع قدرت ملی خودشان است و بعد تابع قدرت جهانی و در واقع اقتصاد را بر اساس ملیت تعریف می‌کند و همچنين در مقابل کلاسيک ها که بر ثروت تأکيد مي کردند، وي بر نيروي مولد که توليد کننده ثروت است تأکيد مي نمايد و معتقد است قدرت نیروی تولید کننده ثروت از خود ثروت مهم‌تر است.

دکتر جابري با اشاره به اينکه نيروي مولد يکي از ارکان اقتصاد مقاومتي است ادامه داد: نيرويي که ثروت را توليد مي کنند عمدتا نخبگان علمي و جمعيت و به ويژه جمعيت جوان در هرکشوري است و لذا کاهش جمعيت در اين راه نسبت به طرح اقتصاد مقاومتي مضر است.

وي به تبيين جايگاه اقتصاد اسلامي در نظام اسلامي پرداخت و گفت: هر نظامي بزرگي دورن خود داراي زيرنظام هايي است كه در يكديگر تأثير گذارند و اين زيرنظام ها گاهي هم تأثيرگذار و هم تأثيرپذير هستند و برخي فقط تأثير گذار هستند كه نظام فرهنگي از جمله اين زيرنظام هاست كه نظام ساز بوده و در همه نظام هاي اقتصادي، سياسي و ... تأثيرگذار است.

دکتر جابري خاطر نشان کرد: لذا اقتصاد مقاومتي در کشورما بر اساس داشته هاي خودمان تعيرف مي شود و همان نظام عقيدتي ما که باعث شد سالها در جبهه ها با دست خالي دفاع کنيم، در نظام اقتصادي ما نيز بايد تأثير بگذارد و اقتصاد مقاومتي با تمرکز بر همين نظام عقيدتي و منابع طبيعي و نيروي انساني موجود شکل بگيرد.

اين کارشناس مسائل اقتصادي با اشاره به اينکه در نظام اقتصادي بايد آن را از نظام اسلامي و با توجه به داشته هاي خودمان استخراج کنيم، نه اينکه از غرب بر ما ديکته شود ، افزود: نبايد دستورالعمل هاي ديکته شده غربي در بانکداري و توليدات داخلي ما اجرا شود، چرا که نتيجه آن بسته شدن توليدات و تنها استخراج منابع است ، بدون اينکه از نيروي جوان و منابعمان در راستاي توليدات اقدامي انجام داده باشيم.

وي سياست غرب را نخبه دزدي دانست و افزود: آنها هرگز باور نمي کردند که ايران بتواند با تکيه بر نيروي جوان داخلي به پيشرفت هاي چشمگير هسته اي دست يابد و با ديدن اين پيشرفت ها شگفت زده شدند و لذا ما بايد از اين نيروي خدادادي در جهت تحقق اقتصاد مقاومتي گام برداريم.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها