محمد مايلي کهن در گفتوگو با خبرنگار ايسنا، با اشاره به نتايج ضعيف
پرسپوليس در 6 هفته نخست رقابتهاي ليگ برتر گفت: از بس که درباره مشکلات
پرسپوليس گفتهام گلويم پاره شده است. واقعيت امر اين است که مشکل ورزش
ايران اين است که تخصص جايي در تصميمگيريها و انتخابها ندارد. من نوعي
که پوست و استخوان و گوشتم از ورزش است بايد خانهنشين باشم و ديگران دراين
فوتبال حضور داشته باشند و آقاياني بيايند که در ستاد سوخت هم تخصصي
ندارند اما چون فوتبال تابلو دارد و در پايان مشخص ميشود که چند چند
باختهاي نميتوانند فرار کنند. مطمئن باشيد اگر در سوخت هم تابلوي نتايجي
بود آنها هزار بر صفر باخته بودند. يکي از اصوليترين کارهاي ستاد سوخت
اين است که بايد مصرف در کشور را پايين بياورد و يکي از راههاي سادهاش
سهميهبندي بود اما اگر ميخواهيم درست عمل کنيم بايد با بهينهسازي موتور
خودروها مصرف را پايين بياوريم.
وي افزود: در حالي که ميانگين مصرف
سوخت در کشورهاي ديگر 5.5 تا 6 ليتر در صد کيلومتر است اينجا مصرف سوختهاي
خودروها 11 تا 12 کيلومتر در اين مسافت است. بنابراين ميبينيد که اگر
تابلويي در اين جا وجود داشت آنها در آن کارشان هم شکست خورده بودند. با
اين حال براي اين نوع مديريت در فوتبال بايد تاسف خورد.
سرمربي تيم
ملي در جام ملتهاي 96 در ادامه با اشاره به وضعيت تيم ملي گفت: البته براي
کساني که تيم ملي را اداره ميکنند اين نوع فوتبالي که ديروز ديديم اهميتي
ندارد. کيروش دو سال است که به فوتبال ايران آمده و هر بار ميگويد با
همين نفراتي که دعوت کردهايم کار را به جلو ميبريم و اين نشان ميدهد که
اصلا ليگ ديده نميشود. در مدتي که کيروش و دستيارانش آمدهاند آنها چند
سفر به شهرستانها داشتهاند؟ همين ميشود که بازيکني مانند پويا نزهتي و
ميلاد غريبي با وجود آنکه دو سه سال است خوب بازي ميکند ديده نميشود و به
جاي آن بازيکني مانند اميد نظري يا قوچاننژاد به تيم ملي ميرسند. من
نسبت به آينده تيم ملي نگرانم و اين نگراني من با دليل و برهان است.
وي
بار ديگر به داربي تهران اشاره کرد و گفت: فوتبال شاخص، متر و معيار دارد.
در مصاف دو تيم تهراني ما چهار کار ترکيبي نديديم. سادهترين کار ترکيبي
يک و دو کردن است. ميخواهم بپرسم که ديروز چند شوت خوب از بازيکنان دو تيم
ديديم؟ چند سانتر مواج انجام گرفت. اين وضع در تيم ملي بدتر است. داربي
تهران چند ساعت پس از بازي بارسلونا و رئال انجام شد. ساعت يک نيمه شب
نمايشي را ديديم که قابل تحسين بود. از تماشاگر تا زمين و بازيکنان همه چيز
عالي بود. نميخواهم از حق بگذرم. بايد به اين هم اشاره بکنم در داربي
تهران نوع برخورد بازيکنان دو تيم و نوع برخورد مربيان در کنار زمين بسيار
خوب بود اما از سنگ و کلوخي به زمين آمد خجالت کشيدم. بهتر است بگوييم که
غناي فرهنگي داشتهايم و اکنون کمتر از آن خبري هست.
مايلي کهن
افزود: البته تيم ملي هم فوتبال پويا نميخواهد و ما تنها دل خوش کردهايم
به اسمهاي بزرگ. ميخواهم يک حساب دو دو تا چهار تا انجام دهم. ما سه بار
با مربيگري کيروش برابر قطر بازي کردهايم که دوبارش در تهران بوده است و
در هر سه بازي به نتيجه مساوي رسيدهايم. اين گونه چطور توقع داريد که من
مانند برخي آقايان محاظفهکار شوم و صدايم درنيايد و بگويم تيم ملي خوب
بازي ميکند.
وي در پاسخ به اين سوال که به هر حال وقتي رويانيان
ژوزه را به عنوان سرمربي پرسپوليس انتخاب کرد، به کارنامهاش دلخوش بود اما
نمايش پرسپوليس در اين 6 هفته مطابق انتظارها نبوده است گفت: ميگويند
ژوزه در مصر موفق بوده است اما من ميخواهم بپرسم مصر در کجاي اين فوتبال
است؟ بدبختي ما اين است که تيم ملي با من در امارات با سه گل عربستاني را
ميبرد که سرمربياش وينگادا است و بعدا همين وينگادا سرمربي پرسپوليس
ميشود. اما چرا هيچ موقع پرسپوليس را به من پيشنهاد نميدهند؟ حالا هم
رفتهاند و ژوزهاي را آوردهاند و اين همه با آب و تاب از کارنامهاش
ميگويند اين در حالي است که شرايط سني او اجازه نميدهد حتي کنار زمين حرف
بزند. صحبتهايش را هم که پس از بازيها شنيدهايم. يا بد صحبت ميکند يا
حرفهايش را بد ترجمه ميکنند. او فقط ميگويد بد بوديم و باختيم يا خوب
نبوديم و باختيم و حتي تحليل دو سه دقيقهاي عادي هم نميدهد. اعتقاد دارم
به احتمال 70 ـ 80 درصد او را به خانه خواهند فرستاد. اگر پرسپوليس ديروز
شکست ميخورد 100 درصد برکنار ميشد.
مايلي کهن درباره ناآشنايي
ژوزه با پرسپوليس و ترکيب عجيبي که ديروز به ميدان فرستاده بود هم گفت: فکر
ميکنم به درستي روز گذشته ترکيب را ژوزه به زمين نفرستاده بود. فکر
ميکنم بر روي ژوزه فشاري آورده بودند و پرسپوليس با ارنجي عاقلانهتر به
ميدان آمده بود. بازيکني که هفته قبل جزو 18 نفر بود چطور ميشود فيکس شود
يا چگونه است بازيکني که سابقه بازي در پست هافبک دفاعي را ندارد، به يک
باره به اين پست منتقل ميشود. اين نشان ميدهد که بر روي او فشاري وجود
داشته است.
وي در پاسخ به اين سوال که چقدر نسبت به آينده پرسپوليس
خوشبين است گفت: استقلال هفته قبل در حالي با ملوان مساوي کرد که نمايش
خوبي داشت. اما گر بخواهم بدون تعصب درباره بازي ديروز بگويم به نظرم
پرسپوليس در مجموع بهتر از استقلال بود هرچند که بازي خوبي را از دو تيم
نديديم. با اين حال درباره سوال شما بايد بگويم پرسپوليس مقابل تيم 10 نفره
داماش حتي يک موقعيت هم نداشت.. يک زمان هست که تيم شما ميبازد اما به
آينده اميدوار هستيد و يک زمان هست که ميبري اما نااميدي. درباره پرسپوليس
بايد بگويم با اين عملکردي که در اين 6 هفته از پرسپوليس ديدهام هيچ
اميدي به آينده بهتري براي پرسپوليس ندارم.
سرمربي سابق تيم ملي
درباره مقايسهاي که بين بازيکنان فوتبال و قهرمانان المپيک صورت گرفت و
دلخوري برخي از بازيکنان را به همراه داشت گفت: به نظرم اين مقايسه درست
نيست. فوتبال در همه دنيا ابرورزش است. اما اينکه به ديگر قهرمانان کملطفي
ميکنند حتما اشتباه است. با اين حال دليل همه اين مسائل اين است که امثال
بنده خانهنشين هستيم و هيچ گاه مربيگري در پرسپوليس را به من و امثال من
پيشنهاد ندادند. در زماني که در سايپا بودم بازيکنان آيندهداري به فوتبال
ايران معرفي شدند که دو نمونه اخيرشان سجاد شهباززاده و ميلاد غريبي
هستند. جالب است بدانيد شهباززاده بازيکن تستي بود که از اردبيل آمد و
الان يکي از پديدههاي فوتبال ايران است. اين را گفتم که بگويم هر کاري به
تخصص نياز دارد. انتقادي که ميکنم ربطي به اين دولت ندارد و در تمامي
دولتها بوده است. زمان دولت آقاي خاتمي آقاي حاجي سرپرست يکي از شعب
انتخاباتي ايشان بود و بعد از انتخابات اول وزير تعاون و بعد به عنوان وزير
آموزش و پرورش انتخاب شد. اين نشان ميدهد که در تمامي دولتها اين طور
بوده که در بيشتر انتخابها تخصص جايي نداشته است. اگر تخصص جايي در
انتخابها داشت نبايد با يک زلزله 6.2 ريشتري اين همه خانه خراب شود و اين
همه آواره داشته باشيم.
مايلي کهن افزود: در گفتوگويي که چند روز
پيش انجام دادم گفتم که در آن دنيا من جلوي آقاي رويانيان را ميگيرم چرا
که اين حرفهايي که الان ميزنم را مدتها پيش هم زده بودم اما آقايان توجه
نکردند و فکر کردند با هزينه کردن ميتوانند مشکلات فوتبال را حل کنند.
تمامي اين حرفهايي که ميزنم به خاطر منافع ملي است و نميتوانم سکوت کنم و
با محافظهکاري شاهد از بين رفتن استعدادهاي ورزش و فوتبال باشم. به
اعتقاد من پرسپوليس سال گذشته به مراتب بهتر از امسال يارگيري کرد اما
دوستان گفتند پرسپوليس را کهکشاني ميسازند و اين هم وضع پرسپوليس در اين
روزهاست. البته ايراد از خود ماست. علي کريمي به شالکه رفت و در 6 ماه فقط
60 دقيقه براي اين تيم بازي کرد اما نميتوانست يک کلمه حرف بزند و يا حتي
از روي نيمکت بلند شود. البته مقصر کريمي نيست، مقصر کساني هستند که چنين
شرايطي را فراهم کردهاند.
وي ادامه داد: ميخواهم برايتان مثالي
بزنم. پولي که به مسي داده ميشود شايد به اندازه کل پول ورزش ايران باشد
اما در آنجا هيچ گاه مسي بزرگتراز گوارديولا يا بارسلونا نيست. اين تيم
بازيکنان بزرگي مانند مارادونا در اختيار داشته اما وقتي مارادونا از
بارسلونا ميرود، بارسلونا همچنان زنده است. پرسپوليس هم در گذشته چنين
شرايطي داشته است. امثال همايون بهزادي، پروين، پنجعلي، درخشان، مايلي کهن،
ايرانپاک، محراب شاهرخي و سليماني از پرسپوليس رفتند اما پرسپوليس سرجايش
ماند چون پرسپوليس از همه آنها بزرگتر است. اما ميبينيم آقايان به خاطر
عدم آشنايي و عدم تخصص هر آدم کوچکي را بزرگتر از پرسپوليس جلوه ميدهند.
متاسفانه پرسپوليس شخصيت باشگاهياش را از دست داده و تا زماني که اين
شخصيت احيا نشود مشکلاتش بزرگ و بزرگتر ميشود.
مايلي کهن با اشاره
به اينکه در فوتبال ايران همه چيز پول شده است گفت: در فوتبال دنيا
بازيکنان همه چيزشان زير نظر باشگاه است و تا تمرين، تغذيه و استراحت خوب
نباشد، بازيکني مانند مسي رو نميآيد. اما در اينجا ميبينيد که به
بازيکنان قراردادهاي ميلياردي و چند صد ميليوني داده ميشود و تازه سر
پاداش هم با هم دعوا ميکنند. اينها را خود آقايان به خاطر نداشتن تخصص
ايجاد کردهاند. ما در اين ورزش به پليس ورزشي و قاضي ورزشي هم نياز داريم.
وي
درباره اينکه چه آيندهاي را ميتوان براي اين فوتبال متصور بود گفت: به
اعتقاد بسياري تيم سال 96 بهترين تيم تاريخ بود تيمي که 10 ـ 12 بازيکن
ايراني را به کشورهاي ديگر فرستاد. الان هم همين استعدادها در فوتبال حضور
دارند اما بايد کشف شوند. من در مصاحبهاي گفته بودم ما استعدادهاي بسياري
در اين ورزش داريم اما متاسفانه با گرفتن 4 مدال طلا در المپيک بيهوش
ميشويم در حالي که ميتوانيم بسيار بيشتر از اين مدال بگيريم. گفته بودم
فوتبال ما هم استعدادهاي فراواني دارد اما دستيار کيروش پاسخ داده بود
معيار فوتبال خوب داشتن استعداد نيست. برايم اين اظهار نظر بسيار جالب بود.
متاسفانه ميبينيم در تيم ملي بدنساز خارجي تيم ملي فکر ميکند خانه خاله
است و با وجود داشتن قرارداد سر از کشور ديگري درميآورد و اکنون کيروش
مربي بدنسازي را آورده که تنها 5 سال سابقه مربيگري دارد. آن هم در شرايطي
که ما در ايران اين همه بدنساز قابل داريم. فکر ميکنم اگر کيروش دو برد
بياورد و ايران را به جام جهاني ببرد که ديگر هيچ. درست است که ما يک سري
دشمن داريم اما دشمنان واقعي، خودمان هستيم.
مايلي کهن در پايان
گفت: من روزي به رويانيان گفتم که تو اهل مازندراني و من اهل گيلان و وقتي
من به گيلان ميروم و با خانوادههاي دوستان و آشنايان ديدار ميکنم در هر
خانواده 4 ـ 5 جوان رشيد ميبينم که يا افسردهاند يا نااميد شدهاند. اگر
به هر کدام از اين جوانان 100 هزار تومان بدهي و به آنها بگويي که از 8
صبح تا 5 بعدازظهر کار کنند خودشان و خانوادههايشان احيا ميشوند و اين
پول سرجمع براي هر يک از آنها ميشود سالي يک ميليون و 200 هزار تومان. پس
چطور ميشود که شما به بازيکنان فوتبال که قراردادهاي چند صد ميليوني
ميبندند براي برد در داربي 15 ميليون پاداش ميدهيد. همين است که وقتي
چنين پولهايي ميگيرند هر روز موبايل و ماشينشان را عوض ميکنند. خانه هم
که دارند و خودمان هم آنها را از کلانتري بيرون ميآوريم. چگونه است که
ميخواهيم از اين بازيکنان فوتباليست بسازيم. آن وقت ميبينيم در کشوري
مانند انگليس که ميگويند همه چيزش آزاد است، وقتي جان تري يک کار انجام
ميدهد، بازوبند کاپيتاني را از او ميگيرند و ميگويند کاپلو برو به جهنم.
فکر ميکنم خانه از پايبست ويران است.