پایگاه خبری تحلیلی زنانپرس ـ ریحانه ذوالفقاری: تقسیم نقش میان زنان و مردان در دنیای امروز، به دلایل مختلفی، مانند گذشته نیست. به آن معنا که زنان به نقشهای داخل خانه و مردان به نقشهای خارج از خانه بپردازند. بلکه امروزه مادران و همسران شاغلی وجود دارند که بر نقش قدیمی و تاریخی مادری و همسری خود نقشهای اجتماعی دیگری را مانند انواع اشتغال اضافه کردهاند و این مسئله به علت تفاوتی که در نوع زندگی ایشان ایجاد کرده است، میتواند موجب تعارض تقش زنان در خانه و اجتماع باشد.
منظور ما از تعارض نقش آن است که یک زن از آن جهت که باید به مسئولیتهای متفاوت خود از قبیل خانهداری، تربیت فرزند و همسرداری و همچنین وظایف خود در قبال مسئولیت شغلی خود رسیدگی کند، ممکن است به علت زمان اندک و یا همزمانی مسئولیتها دچار مشکل و آسیبهایی شود. آسیب های که ممکن است متوجه خانواده و همچنین خود زن باشد.
اختصاص دادن وقت به طور کامل به شغل، موجب از بین رفتن بنیان خانواده و اختصاص دادن کامل وقت به خانواده باعث آن میشود که زنان رضایت فردی از زندگی خود نداشته باشند و همچنین اجتماع از استعدادها و قابلیتها و نیروی خلاقانهی ایشان محروم بماند. لذا نمیتوان برای مادران و همسران شاغل رها کردن شغل را به عنوان راه حلی برای جلوگیری از تعارض نقش پیشنهاد کرد.
در مسئله اشتغال و زنان باید نکتهای را مد نظر قرار داد و آن این است که ما با زنانی رو به رو نیستیم که مادر و همسر بودهاند و سپس شغلی را انتخاب کردهاند. بلکه اکثرا ما با زنانی رو به رو میشویم که شاغل بودهاند و بعد از آن به عنوان همسر و مادر خانوادهای، نقش جدیدی را اختیار کردهاند و حال باید دید ایشان چگونه میتوانند مدیریت مناسبی بین نقشهای جنسیتی خود انجام دهند.
آسیبهایی را که بر اثر تعارض نقش برای زن و خانواده به وجود میآید میتوان در سطح فردی و خانوادگی و همچنین اجتماعی بررسی کرد. در سطح فردی میتوان به اضطراب و عدم رضایت زنان از حضور خود در خانواده و اجتماع، در سطح خانوادگی میتوان به نارضایتی اعضای خانواده از شرایط پیش آمده و تاثیر این شرایط بر شخصیت فرزندان و در سطح کلان میتوان به ناکفایتی نیروی اجتماعی در اثر تعارض نقش اشاره کرد.
برای جلوگیری از چنین آسیبهایی، حمایت اعضای خانواده و اجتماع از زن ضروری به نظر میرسد که در ادامه پیشنهاداتی برای تحقق این حمایت ارائه میشود.
خانواده یک زن شاغل باید اهمیت حضور اجتماعی و رسیدگی به علاقهمندیهای فردی را برای زن شاغل درک کرده و جایگاه خود را در این امر یک جایگاه حمایتی دانسته و به عنوان حامی، همراه زن قرار بگیرند. در این راستا همسر میتواند همراه زن به تربیت فرزندان و همچنین رسیدگی به امور منزل و به تقسیم نقش در راستای کمک به زن در منزل بپردازد. فرزندان نیز در این شرایط میتوانند نسبت به کار های خود مسئولیت پذیر باشند.
در فضای اشتغال، علاوه بر اصلاح نوع نگرش مدیران نسبت به زنان شاغل خانهدار ـ به این معنی که ایشان مسئولیت دیگری نیز دارند و باید برای آن وقت داشته باشد ـ باید به تصویب و اجرای قانونهای حمایتی از قبیل مرخصیهای زایمان و مرخصیهای مربوط به شرایط خاص یک زن شاغل پرداخته شود. همچنین تاسیس مهد کودک در کنار محل اشتغال و ایجاد کارهای نیمه وقت و پاره وقت مخصوص مادران شاغل بسیار ضروری و راهبردی به نظر میرسد.
باید دانست زنان جامعه ما تحصیل کرده هستند، به عنوان نیمی از افراد اجتماع دارای علائق و تواناییهای بسیاری هستند، در مراکز فرهنگی و هنری بسیاری فعال بودهاند و ازدواج نیز بخشی از زندگی ایشان است و باید راهکارهایی در نظر گرفت که ایشان میان نقشهای خود تعامل برقرار کنند. چرا که جدا کردن زنان از هر کدام از این نقشها اجحاف در حق ایشان است.